پناهيان: كوتاهي كردهايم كه دشمن جسارت پيدا كرده است
حجت الاسلام پناهيان گفت: برخي از ترس تمسخر از دفاع از حق كم ميگذارند، خيلي ها هستند به ويژه در عرصه هنر از ترس اينكه مبادا مورد تمسخر قرار بگيرند ...
به گزارش خبرگزاري دانشجو، حجت الاسلام پناهيان عصر امروز در هشتمين اجتماع بزرگ حزب الله سايبر كه در سینما فلسطین تهران برگزار شد به بيان مطالبي پرداخت.
متن ذيل مشروح سخنراني وي در اين مراسم است:
در سوره يس خداوند متعال يك قاعده مهم تاريخي را بيان ميكند. تدبر در همه آيات خوب و لازم است اما در مورد اين آيه واجبتر است. يا حسرت العباد ما ياتيهم من الرسول الا كانوا به يستهزون. اي واي بر مردم كه هر پيامبري را كه فرستاديم به سخره گرفتند.
خداوند به عنوان يك رويه تاريخي ميفرمايد همه اين 124 هزار پيامبر استهزا شده اند. خداوند هيچ گاه مبالغه نميكند. او توجه ما را به اين نكته جلب ميكند كه هر كس در راه قرار گيرد نبايد بهراسد. گويا استهزا شدن يك ميراث است و بايد افتخار كند كه مانند آنها استهزا شده است لذا ترس از تمسخر نبايد ما را بازدارد. بسياري از كساني كه در جبهه حق هستند و كم ميگذارند به دليل ترس از تمسخر است. در اوايل طلبگي من پدرم مصمم بود كه ما لباس بپوشيم ما بهانه ميآورديم كه نپوشيم و او ميگفت تو ميخواهي كسي تو را مسخره نكند. اگر اين است بپوش.
ميگفت نامردي است كه به پيامبر توهين كنند اما ما بخواهيم كه به ما را مسخره نكنند. خيلي ها هستند به ويژه در عرصه هنر از ترس اينكه مبادا مورد تمسخر قرار بگيرند به خوبي از حق دفاع نميكنند و من آنها را در قبيله كساني كه مسخره ميكنند ميدانم. اينها همان ياران پنهان آنهايند. برخي از ترس تمسخر از دفاع از حق كم ميگذارند. ما از اين دسته هم دل پري داريم. درس ديگر اين آيه اين است كه شمانمي توانيد حق را به گونه اي بيان كنيد كه تمسخر نشويد. اشاره ميكنم به آن مقالهاي كه گفت شما بايد طوري رفتار كنيد كه مورد تمسخر قرار نگيرد. از حق كم نگذاريم حق را تقليل ندهيم يا باطل را با حق در نياميزيم كه از تمسخره مصون بماند. قطعا حق تمسخر ميشود. چرا به تمسخر حق اقدام ميكنند چرا پيامبران را بلا استثنا تمسخر ميكنند. حضرت خدا از دستهاي است كه تمسخر ميكند نه از قاتلان پيامبر وقتي مقدسات در جامعه قوام پيدا كند ميتوان با تمسخر به راحتي توجه مردم راجلب كرد. چون مقدسات را مسخره كردي شهره ميشود بدون هيچ هنري تنها راه پايين كشيدن مقدسات مسخره كردن است.
وقتي دين با منطق از خودش دفاع ميكند كسي در رابطه با آن منطق ديگري ندارد و به تمسخر دست ميزند اگر مهمترين افراد دين را سربه دار كنيم نابود نميشود اما اگر موفق به تمسخر آنان شدي مي تواني اميدوار باشي. به پيامبر بعد از فتح مكه گفته وحشي قاتل حمزه مسلمان شده است. پيامبر هم گفت او آزاد است اما چندنفري را كه با اشعار خود پيامبر را هجو مي كردند امان نداند و فرمودند حتي اگر به كعبه آويخته اند همانجا آنها را بكشيد.
حكم تمسخر كننده در تمام مذاهب اسلامي اعدام است. حرف ديگر اين آيه اين است كه نه تنها نبايد در برابر تمسخر هراسيد حتي نبايد حق را تقليل بدهيد تنها و آخرين راه دشمن تمسخر است. اما پيام مثبتي كه اين آيه ميدهد اين است كه وقتي دشمن ميبيند با منطق نميتواند مبارزه كند رو به تمسخر ميآورد و اين علامت ضعف دشمن است.
امام خميني (ره) آنچنان محكم در مقابل سلمان رشدي ايستاد و ملاحظات بين المللي را ناديده گرفت كه اين امر در سرچشمه متوقف شد وگرنه بايد شاهد تمسخر دين توسط دانه درشتها بوديم. الان كمترين و بيارزشترينهايشان را به تمسخر فرستادهاند. اين علامت اقتدار ماست. آيا اين تمسخرها از اذن امام شروع شد آيا تلفظ اين نام بهانه تمسخر شد؟ اگر چنين است قبل از اين هم چنين بهانههاي كم نبوده و پيش از اين هم موجب تمسخر شده است. من بعضي از قسمتهاي تاريخ را كه كمتر نقل شده است نقل ميكنم. موهاي سر امام علي (ع) به گونه اي بود كه فرق سر ايشان مو نداشت. حتي اندام ايشان با توجه به تنومندي و قويبودنشان به گونه اي بود كه ميتوانست مورد تمسخر واقع شود. در زمان بيعباس كساني را در شمايل امام علي (ع) قرار ميدادند وبه او ميخنديدند. تاريخ از اين تمسخر ها كم نديده است.
محاسن امام باقر (ع) در مقايسه فرد ديگري كه در آن زمان ادعاي امامت داشت به گونه اي بودكه آن فرد مدعي ظاهر محترم تري داشت. اين گونه نيست كه در اقامه حق جاي تمسخر باقي نماند. اگر ديگر جاي براي تمسخر نباشد پس خدا چگونه انسانها را امتحان كند. ما از حق با همين صورت كه هست دفاع ميكنيم.
اينجا محل امتحان است. زماني به گلآقا گفتند چرا كاريكاتور علما و روحانيت را نميكشيد جواب داد در فرهنگ ما از آن زماني كه چشم باز كردهاي تا هر زمان كه روحاني وارد ميشد ميگفتند آقا آمد. كسي كه آقاي فرهنگ خودش را مضحكه نمي كند نبايد اهانت اين فرد پليد را محدود به امام نقي (ع) كرد. شايد اهانتي كه به امام زمان شده كمتر از آن نباشد.
من با دشواري تمام متن اين اهانت را خواندم بعد هم در نامهاي از يكي از انجمنهاي غير اسلامي دانشگاه دفاعي از آن خواندم كه ميگفت اگر كسي در تاريخ بوده و الان نيست تمسخر شود توهين است. بله توهين است. شما مانند حيواناتي كه از گذشته بريده و به آينده تعلق نداريد فقط در زمان حال زندگي ميكنيد. امام زمان كه حي است را خواب ميخوانند. چرا امام هادي (ع). زيرا به نوعي ميتوانستند با اين اسم بازي كنند زمينه قبلي براي او به وجود آمده بود.
يكي از افرادي كه شيعه بود به تمسخر ائمه پرداخت و اعتقادات شيعه را مورد استهزا قرار داد آن فرد دستگير و محكوم به اعدام شد. اما بعدتر با نگاه كريمانه نظام آزاد شد والان دارد در آن سو بر عليه شيعه سخن ميگويد. مي گويند اعتقادات شيعه ساخته شده دست شيعه صفوي است و قبل از آن اين مقدار از اعتقاد جاذب وعميق نسبت به ائمه وجود نداشت. با كلمه شيعه صوفي به مبارزه با اعتقادات اصيل شيعه ميپردازند و وهابيت نيز آنها را پشتيباني ميكند.
اين جريان ميخواهد امامت را از اوج به زير بياورد تا به وسيله آن ديگر كسي به مفهوم ولايت فقيه تمسك نكند. اين جريان علاقه دارد روايت جعلي باشند يا با سندهاي ناپيدا در كتب صوفيه پيدا شده باشند.
يكي از علما من اين را با يك واسطه نقل ميكنم گفت: آيت الله منتظري با برقعي در اصفهان ديدار ميكرد و برقعي كسي بود كه به ائمه توهين ميكرد من به او گفتم به ديدار او نرود منتظري جواب داد برقعي آدم عاقلي است من ازعقل او استفاده ميكنم. هرچند حرفهاي اشتباهي هم دارد. كتاب برقعي امروز توسط وهابيت چاپ ميشود. يكي از اختلافات امام با منتظري بر سر اعدام مهدي هاشمي بود. مهدي هاشمي قبل از انقلاب روضه خوانان را ميكشت تا با تشيه مبارزه كند بعدها هم امام گفتند از اول با اينها مخالف بودند ما در راه اين تمسخر كشته دادهايم.
زيارت جامعه و كلام امام هادي سند محكمي در باره امامت و ولايت است اين كه در دست ساز صفويه نيست دشمنان ما عقلشان رسيده است. بايدچه كسي را بزنند. سندي با اين عمق و جامعيت در شيعه نداريم. امام هادي (ع) بايد بياعتبار شود كه اين سند هم بياعتبار شود و گرنه آنها ميدانند. ما فرقي بين امامان شيعه قائل نيستيم. عدو شود سبب خير اگر خدا خواهد.
بايد قدم خود را جاي قدم امام خميني بگذاريم. ايشان هر روز زيارت جامعه اين سر چشمه زلال را جرعه جرعه مي نوشيد. شما حداقل يك بار زيارت جامعه را بخوانيد. اين حديث ارزشمندي است. امام هادي (ع) زيارتي هم بر وصف امام علي (ع) دارد ببيند ائمه محصور بوده اند كه اين دسته از بيانات را بايد از آخرين امام ها بشنويم.
امام هادي (ع) در زمان بلوغ تشيع انجام رسالت كرد اگر آن زمان شيعه به بلوغ رسيده باشد الان چله را پشت سر گذاشته ما اينجا چه ميكنيم خوب نيست تنها در مقام دفاع برخيزيم دل امام زمان از اين كار اندك مي گيرد چرا در خط مقدم نيستيد چرا فقط در خط دوم دلهاي مجروح را مداوا ميكنيدخط شما اينجا نيست الان بايد به تمدن پوسيده غرب حمله كنيد رزمآوران خط مقدم باشيد كه با منطق،هنر و اطلاعرساني خود مردم اروپا و امريكا را بيدار ميكنند چرا به آنها نشان نميدهيد در چه منجلابي فرو رفته اند.
سينماي ما سي سال است كه در انتقال انقلاب بيكار است. تعطيل است. مستندسازان ما در بيان مباني انقلاب كاري نكردهاند. چرا ولايت را به همه جهان معرفي نميكنيد؟ چرا زيارت جامعه را به هزاران زبان ترجمه نكردهايد؟ چه ميكنيد؟ ما ماندهايم تنها بعد از توهين به امام سوگواري كنيم. زينب كبري چنين رويهاي را نميپسندند و به گريهكنان بعد از عاشورا ميگويد اگر گريه ميكنيد پس چه كسي حسين را كشت. ما به محضر امام هادي (ع) عرض تقصير داريم. ما كوتاهي كردهايم كه آنها جرئت و جسارت پيدا كردهاند. امام هادي (ع) فقط متعلق به ما و شيعه نيست متعلق به همه عالم است همه عالم تشنه معارف امام هادي (ع) هستند ما در حوزههاي علميه دانشگاه در نزاع فكري و عقلي شيعه و سني متوقف شدهايم. در لبنان چند كشيش مسيحي از من پرسيدند اين ولايت فقيه چيست كه سيدحسن به آن افتخار ميكند در حد 10 دقيقه براي آنان توضيح دادم گفتند اينكه سيستم خوبي است مشكل دمكراسي را حل ميكندحتي يك نفر از آنها با كمال صداقت گفت: نمي شود براي لبنان هم يك ولي بگذرايم ولايت فقيه مسئله شيعه نيست نجات جهان است. ما در دفاع از حق به كليات ميپردازيم اما به ولايت فقيه نميپردازيم ميترسيم ما را تمسخر كنند.
اگر ولايت فقيه نبود با همين اشك بر حسين و قرآن ما را به بردگي ميكشيدند. حضرت آيت الله سيستاني به دليل وجود مشكلات و اختلافات نميتواند يك امام جماعت براي حرم امام علي (ع) منصوب كند. فرصتي براي آنها باقي نميماندوقتي ما با زبان آنها و با منطق عليه تمدن پوشالي و منحطشان سخن بگوييم و اين وظيفه ماست.
در جبههها براي سخنراني كه ميرفتم رزمندگان ميگفتند ما را تحويل نگير تو بايد برجك ما را بزني. وقتي ميگفتم اينها همه نماز شب خوان هستند من چه چيزي را بزنم ميگفتند تو فقط وظيفهات را انجام بده.
يك بار شهيد حسين من را به سنگر خودش برد و از من خواست در جمع رزمندگان آن حديثي را بخوانم كه ميگفت عدهاي از كشته شدگان در راه خدا به دوزخ ميروند. من زيربار نرفتم اما او اصرار كرد. من اين روايت را خواندم و آنها از خوف نبودن اخلاص در كمال اخلاص اشك ميريختند.
شهيد حسين در عمليات كربلاي 5 دستهاش را رها كرد و با آرپيجي وسط ميدان رفت تا تنها مانند امام حسين (ع) شهيد شود. ما هنوز براي دفاع مقدس فيلم درست وحسابي نساختهايم. هيچ كدام از ولايت فقيه سخن نميگويد. فيلمهاي اخير را اگر اسمهايش را عوض كني فيلم جنگ ژاپن و كره ميشود و من نميدانم چرا چنين فيلمهاي مورد تشويق بچه حزباللهي ها قرار ميگيرد.
به آقاي ما گفتند كه خواب است امام ما بيدار است ياران او خوابند. آنقدر بايد شما را مذمت كنم كه به غيرت بيايد تا مهدي فاطمه (س) بيايد. در روايت داريم كه در آخرالزمان شيعه را شماتت مي كنند كه پس كو آقايات؟!