میعادگاه : کـــرج . محمدشهر . ابتدای عباس آباد.بیت المهــــــــدی (عج

منوی کاربری


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
موضوعات
خبرنامه
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



لینک دوستان
آخرین مطالب
دیگر موارد
آمار وب سایت

آمار مطالب

:: کل مطالب : 3414
:: کل نظرات : 51

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 7
:: تعداد اعضا : 1

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز : 21
:: باردید دیروز : 2
:: بازدید هفته : 266
:: بازدید ماه : 9656
:: بازدید سال : 106715
:: بازدید کلی : 972149
نویسنده : گمنام
پنج شنبه 10 ارديبهشت 1394

۴ قبه گلدسته حرم امامین جوادین با همت ستاد بازسازی عتبات عالیات در روز ولادت حضرت جوادالائمه(ع) رونمایی شد.

حسن پلارک در مراسم رونمایی از 4 قبه گلدسته حرم امامین جوادین با بیان اینکه این قبه‌ها در تهران توسط هنرمندان ایرانی ساخته شده است گفت: ساخت 4 گلدسته طلا برای حرم امامین جوادین آغاز شده است که ساخت این 4 گلدسته مجموعاً 2 میلیارد تومان هزینه می‌برد.

وی افزود: این قبه‌های گلدسته‌ها 4 متر ارتفاع دارند و در آن 280 خشت به کار رفته است که پس از رسیدن به کربلا طلاکاری و نصب می‌شود.

رئیس ستاد بازسازی عتبات عالیات با بیان اینکه دو پروژه دیگر در حرم امامین جوادین در حال اجرا است گفت: 2 صحن صاحب‌الزمان و امام رضا (ع) که هر کدام با متراژ 60 هزار متر مربع در حرم امامین جوادین در حال ساخت است همچنین طلاکاری ایوان باب‌المراد، تعویض درهای طلای حرم و کاشی کاری و آیینه کاری صحن‌ها نیز به پایان رسیده است.

پلارک با بیان اینکه بزرگترین پروژه جهان اسلام ساخت صحن حضرت زهرا (س) به مساحت 220 هزار متر مربع در عتبات در حال انجام است گفت: ساخت این صحن تا یک سال و نیم آینده تمام می‌شود و همچنین پروژه ساخت صحن عقیله‌ بنی‌هاشم را در دستور کار داریم که اولین گام توسعه حرم امام حسین (ع) به حساب می‌آید و این صحن حد فاصل خیمه‌گاه تا باب‌القبله به مساحت 69 هزار متر مربع زیربنا در 4 طبقه است.

وی ادامه داد: در 10 سال گذشته حدود 600 میلیارد تومان از نذورات و هدایای مردم خرج شده و هزار میلیارد تومان آن باقیمانده است که در پروژه‌های دیگر استفاده خواهد شد.

رئیس ستاد بازسازی عتبات عالیات با اشاره به فعالیت‌های این ستاد در 10 سال گذشته گفت: در 10 سال گذشته 156 پروژه تمام شده است همچنین تقریباً کل ضریح‌ها، کل درهای فرسوده حرم‌، آیینه کاری‌ها ، سیستم‌های تاسیساتی حرم‌ها عوض شده است. همچنین توسعه‌های جزیی در حرم حضرت علی (ع) و مسقف کردن صحن قدیم حرم امام حسین (ع) را داشتیم.

 

منبع:فارس

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: بازدید از این مطلب : 2223
|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
نویسنده : گمنام
پنج شنبه 10 ارديبهشت 1394

ازامام زين العابدين(ع) وارد است که به فرزندش امام محمد باقر (ع) فرمود:
- فرزندم ! با پنج كس همنشينى و رفاقت مكن !
- از همنشينى با دروغگو پرهيز كن ؛ زيرا او مطالب را برخلاف واقع نشان مى دهد. دور را نزديك و نزديك را به تو دور جلوه مى دهد.
- از همنشينى با گناهكار و لاابالى  بپرهيز؛ زيرا او تو را به بهاى يك لقمه يا كمتر از آن (مثلا به يك وعده لقمه ) مى فروشد.
- از همنشينى با بخيل پرهيز نما؛ كه او از كمك مالى به تو آن گاه كه بسيار به او نيازمندى ، مضايقه مى كند. (در نيازمندترين وقتها، تو را يارى نمى كند.)
- از همنشينى با احمق (كم عقل ) اجتناب كن ؛ زيرا او مى خواهد به تو سودى برساند ولى (بواسطه حماقتش ) به تو زيان مى رساند.
- از همنشينى با قاطع رحم (كسى كه رشته خويشاوندى را مى برد) بپرهيز؛ كه او در سه جاى قرآن مورد لعن و نفرين قرار گرفته است .
 

پی نوشت:
بحارالانوار: ج 74، ص 196

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: بازدید از این مطلب : 2141
|
امتیاز مطلب : 3
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
نویسنده : گمنام
پنج شنبه 10 ارديبهشت 1394

حضرت آیت ‌الله خامنه‌ای(مدظله العالی) درباره سیره علمی امام جواد(ع) گفته‌اند كه: ایشان، اولین كسی بود كه به‌طور علنی بحث آزاد را بنیانگذاری كرد. در محضر مأمون عباسی با علما و داعیه‌داران و مدعیان و موجهان درباره دقیق‌ترین مسائل حرف زد و استدلال كرد و حقانیت سخن خود را ثابت كرد. بحث آزاد میراث اسلامی ماست. بحث آزاد در زمان ائمه‌ هدی علیهم السلام رایج بوده است و در زمان امام جواد(ع) به وسیله آن امام بزرگوار با آن شكل نظیف انجام گرفته است. (۶۰/۲/۲۵)

در زمان امام سجاد(ع) به جهت خفقان سیاسی، چندان صحبتی از مناظره و مباحثات درون‌دینی و برون‌دینی از ناحیه‌ امامت نبود. در زمان امام حسن و امام حسین علیهما‌السلام نیز این بزرگواران به عنوان شخصیت‌هایی مقدس و نوادگان پیامبر(ص) مورد توجه بودند، اما مباحثات علمی با آن‌ها چندان گسترده نبود. فرهنگ عمومی آن زمان نیز این‌قدر سؤال نداشت كه بخواهد احتجاج و مناظره كند. احتجاج و مناظره نیاز به فضا دارد و فضای لازم در دوره‌ امامان حسن و حسین علیهما‌السلام پدید نیامده بود. مثلاً حضرت امام حسن(ع) یكی دو مناظره در مجلس معاویه با او و عمرو عاص و دیگران داشت، ولی این مناظره‌ها بیشتر سیاسی بود.

آغاز رویكرد جدید در امامت

از دوره‌ امام باقر(ع) یك رویكرد جدیدی را در ناحیه‌ امامت می‌بینیم. به این صورت كه امام باقر(ع) فقط به عنوان فردی از خانواده‌ پیامبر اكرم(ص) مد نظر نبود، بلكه به عنوان یك عالم دینی بزرگ نیز مد نظر بود كه قدرت پاسخگویی به سؤالات و شبهات متعدد و گوناگون در حوزه‌های متفاوت را دارد. امام صادق(ع) نیز مخصوصاً با توجه به فرصتی كه هنگام زوال بنی‌امیه و قدرت‌گرفتن بنی‌عباس پدید آمد، این فضا را نهادینه كردند. خود امام صادق(ع) گاهی اصحاب را به بحث وامی‌داشتند یا این كه مناظرات و احتجاجات اصحاب را نقد می‌كردند. در دوره‌ی امام صادق(ع) علما بحث و احتجاج می‌كردند، حتی غیر مسلمانانی مثل ابن أبی العوجاء كه ملحد بود، با امام صادق(ع) بحث و مناظره می‌كرد.

در دوره‌ امام رضا(ع) این مناظرات به اوج خود رسید. علتش این بود كه خود مأمون -جدای از خباثت‌های سیاسی- انسانی علم‌دوست بود و به مجالس مناظره اهمیت می‌داد. در حوزه‌ خراسان، آن دو سالی كه امام رضا(ع) در خراسان بودند، مناظرات بسیار متفاوتی است. مناظرات امام رضا(ع) را می‌توانید در كتاب «عیون‌اخبارالرضا» اثر مرحوم شیخ صدوق ببینید. بعد از آن حضرت نیز مناظرات امام جواد(ع) خیلی به چشم می‌آمد.

همچنین از اواخر دوره‌ بنی‌امیه و اوایل دوره‌ بنی‌عباس، ماجرایی آغاز شد كه آن‌ها خود آن را «نهضت ترجمه» نام‌ نهادند. نهضت ترجمه به بنی‌عباس ربطی ندارد، ولی آن‌ها خیلی طرفدار این جریان بودند. در این جریان، متون معرفتی ایران، روم و یونان به زبان عربی ترجمه شد و فضاهای جدید معرفتی در حوزه‌ی مسلمان‌ها پدید آمد. مثلاً مسلمانان در سده‌ نخست بیشتر نقل‌گرا بودند و تفكر عقلانی به این معنی كه خودشان فكر كنند و سؤال كنند، كمتر جریان داشت. ائمه علیهم‌السلام نیز طبیعتاً محدودیت داشتند و امكان بروز و عرضه نداشتند. عالمان اهل سنت در برابر سؤالات جدید كه پدید می‌آمد، قدرت پاسخ‌گویی نداشتند. سؤال فقهی نبود كه بگوییم پیامبر اكرم(ص) این‌گونه فرمودند، بلكه سؤال از اصل توحید و مانند آن بود.

فضای جدید، شبهات جدید

این‌كه از دوره‌ امام باقر و امام صادق علیهما‌السلام این كار آغاز شد، آن سؤال‌كنندگانی كه فضاها یا شبهات جدیدی برایشان مطرح بود، كم‌كم‌ به حضور ائمه علیهم‌السلام می‌رسیدند و با احساس نیازی كه برایشان پدید آمده بود، شأن علمی ائمه علیهم‌السلام را كشف می‌كردند. نكته‌ دوم این كه از آغاز سده‌ دوم هجری ما با یك قشر فرهیخته روبه‌رو می‌شویم. در حالی كه در دوره‌ پیامبر اكرم(ص) و در دوره‌ خلفا چنین قشری به این معنی نداریم. صحابه‌ پیامبر(ص) كشاورزی هم می‌كنند، روایت از پیامبر اكرم(ص) هم می‌شنوند و نقل می‌كنند. یعنی راوی حدیث هستند. به غیر از افراد معدودی مثل ابن عباس كه دغدغه‌ علمی دارند، در دوره‌ امام صادق و امام باقر علیهما‌السلام به بعد می‌بینیم كه هم در بین شیعیان و هم در بین اهل سنت عده‌ای بودند كه به معنی واقعی طلبه‌ علوم و به دنبال این بودند كه بتوانند این مطالب را به دست بیاورند و پاسخ سؤالات خود را بگیرند. مثلاً زراره این‌گونه بود.

پس از شهادت امام رضا(ع)، امام جواد(ع) حدوداً در سن هشت سالگی به عنوان امام شیعیان مطرح شدند. در آن زمان پیش‌فرض یحیی بن اكثم این بود كه ما بر پدر ایشان -یعنی امام رضا(ع)- نمی‌توانستیم پیروز شویم، چون واقعاً بزرگ و عالم بود، اما این كودك است. پس ما اگر بتوانیم حیثیت امام جواد(ع) را خدشه‌دار كنیم، در واقع توانسته‌ایم تفكر شیعی دال بر امامت را خدشه‌دار كنیم. این موضوع از نظر مذهبی بسیاری مهم بود، چون از نظر شیعه امام به عنوان حجت الهی است. در حالی كه آن‌ها امام را به عنوان یك انسان عادی می‌دیدند كه علم او زیاد است.

در گزارش «احتجاج» این مناظره‌ها مطرح است. همه‌ بزرگان و علما جمع شدند و یحی‌ بن اكثم را به عنوان طرف مناظره مطرح ‌كردند. در آن‌جا یحیی بن اكثم سؤال ساده‌ای مطرح نمود: این كه اگر فردی در حال احرام، شكاری را بكشد، حكمش چیست؟ یعنی سؤال آغاز را ساده مطرح كرد و بعد به ترتیب بالا رفت تا حضرت را محك بزند. به این دلیل كه چنین سؤالی حتی در حد سؤال از عالمان متوسط هم نیست و لذا معلوم می‌شود كه مواجه شدن او با حضرت با قدری كوچك شمردن است البته مؤدبانه است. پاسخ امام اما بسیار دقیق است. امام(ع) یك فروعات یا جزئیات و ظرافت‌هایی را در سؤال مطرح ‌كردند كه به ذهن یحیی بن اكثم هم خطور نمی‌كرد حتی الآن هم اگر كتاب‌های فقهی و حدیثی اهل سنت را ببینید، این جزئیات هنوز هم مورد بحث قرار نگرفته است و مختص فقه شیعه است.

امام فرمودند: در حل كشته يا در حرم؟ عالم به حرمت بوده يا جاهل؟ از روى عمد كشته يا اشتباه؟ آزاد بوده يا غلام؟ صغير بوده يا كبير؟ اين اولين صيد او بوده يا بيشتر؟ آن صيد از پرندگان بوده يا غير آنها؟ كوچك بوده يا بزرگ؟ شخص مُحرم بر اين عمل اصرار دارد يا پشيمان شده؟ شب اين عمل را انجام داده يا روز؟ احرام عمره بوده يا احرام حج؟ و ... حدوداً یك سؤال یحیی بن اكثم را امام جواد(ع) به ۶۴ سؤال فرعی تقسیم كردند و نشان ‌دادند كه اصلاً نیازی به پاسخ‌گویی نیست، چون این فرعیات به ذهن یحیی بن اكثم هم خطور نمی‌كرده است. یحیی بن اكثم هم آدم بزرگی بود؛ قاضی‌القضات مأمون بود. معمولاً قاضی‌القضات جزء بزرگ‌ترین افراد محسوب می‌شدند. پس از طرح این‌همه فروعات مسأله از سوی امام، آن شخص دیگر پاسخی نخواست و جلسه تمام شد و بدون این كه مناظره ادامه پیدا كند، حضرت قدرت خود را نشان دادند.

مناظره‌ دیگری را هم عالمان بزرگ اهل سنت با امام جواد(ع) انجام دادند و مباحث اختلافی بین شیعه و سنی را مطرح كردند. یك مجموعه از احادیث در فضایل خلفا را از قول پیامبر اكرم(ص) مطرح ‌كردند كه اغلب آنها از منظر ما جعلی است، اما در مصادر حدیثی اهل سنت وجود دارد. امام جواد(ع) با این احادیث بسیار عالمانه و بدون هیچ‌گونه حساسیت مواجهه فرمودند و احادیث را به‌ روش سنت نقد ‌كردند كه مورد قبول آن افراد بود.

امام و مناظرات بین مذهبی

در همین مجلس، اهل سنت از امام جواد(ع) راجع به فضائل خلفا پرسش ‌كردند. در واقع وارد مناظرات مذهبی ‌شدند. طبیعت این مناظرات هم به صورتی است كه یك مقدار حدّت و تندی در آن است، اما نوع سخن گفتن امام جواد(ع) را ببینید و آداب مناظره را یاد بگیرید. در همان جلسه نظر امام را درباره‌ روایتی كه محتوای آن مربوط به یكی از خلفا بود ‌پرسیدند. ایشان اولاً با احترام از او یاد كردند و ویژگی‌های خوب او را كه از منظر سؤال‌كننده‌ها مهم بود برشمردند. بعد حضرت ادامه ‌دادند: «این روایت را باید یك مقدار با تردید نگاه كرد.» در ادامه نیز با استدلال، خبر را رد كردند. این لحن صحبت حضرت را ببینید، ایشان ابتدا با مخاطب همراه می‌شدند، موضع‌گیری تند نكرده و وارد منازعات مذهبی نمی‌شدند. این برای ما هم درس است.

آداب مناظره

امام جواد(ع) در جریان مناظرت با یحیی بن اكثم، حضرت آداب مناظره و این را كه چگونه باید با هم بحث كرد، رعایت می‌كردند و هیچ‌گاه تند نمی‌شدند و بسیار دقیق همه‌ صحبت‌های طرف را گوش می‌دادند. گاهی سؤالات حقیقتاً برای فهم موضوع بود، ولی گاهی این‌طور نبود و برای این بود كه می‌خواستند شخصیت طرف را بكوبند. امام جواد(ع) اما در همه‌ حالات آن‌قدر مدبرانه و باشخصیت و بزرگوارانه با سؤالات و با طرف مناظره روبه‌رو می‌شدند كه فرد جدای از این كه پاسخ خود را دریافت می‌كرد، تحت تأثیر شخصیت امام(ع) و بزرگواری ایشان قرار می‌گرفت. می‌توانیم بگوییم آن چیزی كه بیش از وجهه‌ علمی امام جواد(ع) روی طرف مقابل تأثیر می‌گذاشت، خُلق و خوی نیكوی ایشان بود كه باعث می‌شد طرف مقابل، شخصیت ایشان را به عنوان امام بپذیرد. چنین مباحثه‌ای را نظیف و پاكیزه می‌گوییم.

دو سه جلسه‌ی پرسش و پاسخ از امام جواد(ع) با مأمون هم داریم، ولی مناظره نیست، بلكه سؤال و جواب است. یك وجهه‌ دیگری هم كه در زندگی امام جواد(ع) مشاهده می‌كنیم، جلساتی است كه شیعیان سؤالات خود را از آن حضرت می‌پرسیدند.

بُرد رسانه‌ای مناظره‌ها و جواب‌های آن حضرت نیز بیشتر بود. به خاطر این‌كه یك طرف مناظره یك كودك هشت تا ده ساله بود. یعنی مردم این مناظره را گزارش می‌كردند. حتی نقل است كه یحیی بن اكثم خدمت امام جواد(ع) آمد و نشست و مبهوت شد و رفت. بنابراین گزارش‌های این مناظره‌ها باابهت‌تر جلوه می‌كرد.

امام جواد(ع) از منظری یك وضعیت ویژه نیز داشتند كه ایشان را از دیگر ائمه علیهم‌السلام متمایز می‌كند. این‌كه مباحثات بین مذهبی مطرح در دوره‌ امام رضا علیه‌السلام یك‌دفعه به ایشان منتقل شد. در حالی كه مثلاً در دوره‌ امام باقر(ع) مناظرات بین‌ مذهبی چندان پررنگ نبود. نكته‌ دیگر این‌كه سن كم امام جواد(ع) و این تجربه‌ جدید كه امام یك علم لدنّی و الهی دارد و این علم تفضلی از جانب حضرت باری ‌تعالی است، خیلی عجیب جلوه می‌كرد. البته این امر برای شیعیان معلوم بود، ولی در بین دیگران جلوه‌ خاصی داشت.

 

پی نوشت:

گفتاری از حجت ‌الاسلام سید محمدكاظم طباطبایی، رئیس پژوهشكده‌ علوم و معارف حدیث

منبع:مهر

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: امامت و ولایت , ,
:: بازدید از این مطلب : 2341
|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
نویسنده : گمنام
پنج شنبه 10 ارديبهشت 1394

مرحوم راوندى و دیگر بزرگان داستانی از برنامه متعصم عباسی برای تخریب امام جواد (ع)حکایت کرده‌اند که روزى از روزها معتصم عباسی تعدادى از اطرافیان و وزیران خود را احضار کرد و در جمع آن ها اظهار داشت:
باید امروز شهادت و گواهى دهید که ابوجعفر، محمد بن علی بن موسى الرّضا امام جواد(ع) تصمیم شورش و قیام علیه حکومت من را دارد؛ و در این رابطه باید نامه‌هایی با مهر و امضاء تنظیم کنید.
پس از آن ، دستور داد تا حضرت جوادالائمه علیه‌السلام را احضار نمایند، و چون حضرت وارد مجلس خلیفه گردید، معتصم آن حضرت را مخاطب قرار داد و گفت : شنیده‌ام می‌خواهی علیه حکومت من قیام و شورش کنى ؟ امام علیه‌السلام فرمود: به خدا قسم ، چنین کارى نکرده‌ام و قصد آن را هم نداشته‌ام .
معتصم گفت : خیر، بلکه فلانى و فلانى و فلانى بر این کار شاهد و گواه هستند، و سپس آن افراد را در مجلس احضار کرد و آن ها – به دروغ شهادت دادند و – گفتند: بلى ، صحیح است ، اى خلیفه ! ما شهادت می‌دهیم که محمد جواد(ع) تصمیم چنین کارى را دارد و این هم تعدادى نامه است که از دست بعضى دوستانش گرفته‌ایم .
در این هنگام حضرت دست‌های مبارک خود را به سوى آسمان بلند نمود و اظهار داشت : خداوندا، اگر آن ها دروغ می‌گویند، هم اینک هلاک و نابودشان گردان .
در همین حال تمام افراد متوجّه شدند که ناگهان دیوارها و سقف به لرزه در آمد؛ و هرکس که از جاى خود حرکت می‌کرد، بر زمین می‌افتاد.
معتصم تا چنین حادثه خطرناکى را دید، گفت : یا ابن رسول‌الله ! من از آنچه انجام داده‌ام ، پشیمان هستم و توبه می‌کنم ، دعا کن خداوند این خطر را از ما برطرف گرداند.
آن گاه امام (ع) اظهار نمود: خداوندا، این ساختمان و زمین را بر آن ها ساکن و آرام گردان ، خدایا تو خود بهتر می‌دانی که آنان دشمن تو و دشمن من می‌باشند. پس ساختمان آرام گرفت و خطر برطرف شد.

پی نوشت:
الخرایج والجرایح : ج ۲، ص ۶۷۰، ح ۱۸، إ ثبات الهداه : ج ۳، ص ۳۴۰، ح ۳۳٫

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: بازدید از این مطلب : 2242
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
نویسنده : گمنام
پنج شنبه 10 ارديبهشت 1394

ایگاه اطلاع رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت الله العظمی خامنه ای، گلچینی از بیانات رهبر معظم انقلاب پیرامون «اعتکاف» را منتشر کرد.


* برای سه روز اعتکاف باید برنامه‌ریزی بشود
اعتکاف جای عبادت است؛ البتّه عبادت فقط هم نماز خواندن نیست؛ تماسّ خوب با معتکفین، ارتباط دوستانه و برادرانه، فراگیری از آنها، تعلیم‌‌دهی به آنها، معاشرت اسلامی را تجربه کردن و آموختن؛ همه‌‌ی اینها فرصتهایی است که در اعتکاف ممکن است پیش بیاید؛ [برای] این باید برنامه‌‌ریزی بشود. مهم‌‌ترین کار، برنامه‌‌ریزی است. اگر چنانچه برنامه‌‌ریزی نشد و کمک نشدند این جمعِ جوانِ مشتاق و شوریده‌‌ای که برای اعتکاف وارد این مسجد شده‌‌اند، این نیروها هدر خواهد رفت و احیاناً زیان‌‌آفرین خواهد شد.
بیانات در دیدار اعضای ستاد مرکزی اعتکاف و اعضای سوّمین جشنواره‌‌ی سراسری علمی فرهنگی اعتکاف ۱۳۹۳/۰۲/۱۵

* هدف از برنامه‌های اعتکاف باید نزدیک کردن دل و مغز معتکفین به خدا باشد
برنامه‌‌ریزی هم باید، هم هوشمندانه باشد، هم با توجّه به معنای اعتکاف باشد. حالا فرض کنیم مثلاً یکی بیاید برنامه‌‌ریزی کند که برای این اعتکاف فیلم نشان بدهیم! خب، فیلم که همه جا آدم میبیند؛ فیلم که احتیاج به روز ایّام‌‌البیض و در مسجد و مانند اینها ندارد. اعتکاف برای نزدیک شدن به خدا است. شما ببینید چه کار میتوانید بکنید که هم دل او به خدا نزدیک بشود، هم مغز و ذهنش به خدا نزدیک بشود؛ که طبعاً وقتی انسان در درون، در دل، در باطن با خدای متعال انس پیدا کرد، در ظاهرِ او هم اثر میگذارد و در ظاهر هم نشان داده میشود. وقتی حالت خشوع به انسان دست داد، خضوع هم به دنبال خشوع می‌‌آید؛ و این آن‌‌وقت در زندگی اثر میگذارد؛ این جوانی که بعد از این سه روز از اعتکاف آمد بیرون، پاکیزه میشود، شستشو میشود و می‌‌آید بیرون؛ طهارتی پیدا میکند معنای او؛ این برایش ذخیره است. این خیلی چیز باعظمت و مهمّی است: سه روز روزه‌‌داری، و انقطاع از دنباله‌‌های متعارف زندگی، و توجّه به خدای متعال و به معنویّات و به معارف و به توحید؛ اینها خیلی باارزش است. مراقب باشید این درست انجام بگیرد، درست هدایت بشود؛ گویندگان خوبی باشند، بروند حرف بزنند، معارف دینی را به آنها یاد بدهند. از جنجالهای گوناگونی [هم] که در حاشیه‌‌سازی‌‌های معمول جامعه نقش دارند، پرهیز بشود و این سه روز را بگذاریم برای جهات معنوی. حالا بعد آمدند بیرون، خیلی میدانهای دیگر و عرصه‌‌های دیگر زندگی هست که انسان در آن عرصه‌‌ها در جامعه وارد میشود، امّا در این سه روز، ارتباطگیری با خدا اصل باشد و [برای آن] برنامه‌‌ریزی بشود؛ این آن چیزی است که [اصل است] و ان‌‌شاءالله بیشتر هم خواهد شد.
بیانات در دیدار اعضای ستاد مرکزی اعتکاف و اعضای سوّمین جشنواره‌‌ی سراسری علمی فرهنگی اعتکاف ۱۳۹۳/۰۲/۱۵

* برنامه‌های جمعی اعتکاف با خلوت هر کدام از معتکفین منافات پیدا نکند
من همین‌جا به مسئولین مربوط - در این امور اعتکافها - یک سفارشی بکنم: اگرچه که اجتماع هزاران نفر در جاهای مختلف یک فرصت خوبی است و شنیده‌ایم بعضی از مسئولین مساجد، در این فرصتها برنامه‌های جمعیای میگذارند که مثلاً افراد، بیشتر استفاده بکنند؛ لکن من میخواهم عرض بکنم این برنامه‌های جنبی مراکز اعتکاف، جوری نباشد که با خلوت هر کدام از معتکفین منافات پیدا کند.
این اعتکافی که جوانها انجام میدهند، در واقع دارند با خدا خلوت میکنند. اعتکاف بیشتر یک کار فردی است؛ ایجاد یک ارتباط با خداست. جوری نشود که برنامه‌های جمعی این مراکز اعتکاف، حال خلوت و حال ارتباط فردی و قلبی با خدا را در افراد ضعیف بکند یا بگیرد. مجال بدهند؛ وقت بگذارند؛ بگذارند این جوانها قرآن بخوانند، نهج‌البلاغه بخوانند، صحیفه‌ی سجادیّه بخوانند.
بخصوص من در این ایام اعتکاف، صحیفه‌ی سجادیه را توصیه میکنم. این صحیفه‌ی سجادیه واقعاً کتاب معجزنشانی است. خوشبختانه حالا ترجمه هم شده و ترجمه‌هائی هست. سال گذشته ترجمه‌ی خوبی از صحیفه‌ی سجادیه را به من دادند و آن را دیدم؛ ترجمه‌ی بسیار خوبی است. از این معارف موجود در دعاهای حضرت علیبن‌حسین (سلام اللَّه علیه) در صحیفه‌ی سجادیه، استفاده کنند؛ بخوانند؛ تأمل کنند.
اینها فقط دعا نیست؛ درس است؛ این کلمات امام سجاد - و همه‌ی ادعیه‌ای که از ائمه (علیهم‌السّلام) مأثور است و بدست ما رسیده است - پر است از معارف.
پس ماه رجب است، ماه عبادت است، ماه توسل به پروردگار است، ماه تضرع است؛ و در این راه، ماه تشبه به امیرالمؤمنین است. با خدا ارتباطمان را قوی کنیم تا در میدانهای زندگی بتوانیم با اراده‌ی محکم، با قدم استوار و با ذهن روشن، وارد هر میدانی بشویم.
دیدار اقشار مختلف مردم به مناسبت میلاد حضرت علی (علیه‌‌السّلام) ۱۳۸۷/۰۴/۲۶


* اعتکاف، نشانه‌ی جهت‌گیری صحیح ماست
در ایام اعتکاف در ماه مبارک رجب، در بسیاری از مساجد سراسر کشور، جوانان ما، زنان و مردان از قشرها و سنین مختلف، رفتند و در مسجد ماندند؛ سه روز روزه گرفتند و با خدا مأنوس شدند. بعد از آن هم با گریه و اشک و آه، مسجد را وداع گفتند و بیرون آمدند، تا برای سال آینده آماده شوند. عزیزان من! این برای یک جامعه، علامت خوبی است. «الّذینَ إنْ مَکّنّا هُمْ فِی‌الأرْضِ أقامُوا الصّلوةَ» علامت یک حکومت الهی، علامت یک حرکت صحیح و دارای جهت‌گیری صحیح است. این را جدّی بگیرید و تقویت کنید.

* بهترین جوانان، آن‌هایی هستند که صاحب فکر و با اندیشه باشند
همین دانشگاه تهران ما، همین مسجد دانشگاه، شاهد عبادت و راز و نیاز و نماز جماعت و اعتکاف و روزه‌دارىِ برجسته‌ترین جوانان این مملکت است. بهترین جوانان هر کشور، جوانانی هستند که صاحب فکر و با اندیشه باشند. قاعدتاً و غالباً در میان دانشجویان، این‌طور کسانی به صورت وافر پیدا میشوند؛ البته در بین غیر دانشجویان هم این‌طور جوانان خوب هستند، ولی در زمان قدیم -زمان ما که جوان بودیم- در میان دانشجویان، در دانشگاه تهران و بعضی دانشگاه‌های دیگر و در همه‌ی ایران، شاید هزار نفر اعتکاف نمیکردند. در قم که مرکز دین و عبادت بود، شاید چند صد نفر طلبه اعتکاف میکردند. معمول نبود؛ مردم دور بودند.

* رجب، ماه خودسازی است
رجب، ماه صفا دادن به دل و طراوت بخشیدن به جان است؛ ماه توسل، خشوع، ذکر، توبه، خودسازی و پرداختن به زنگارهای دل و زدودن سیاهیها و تلخیها از جان است. دعای ماه رجب، اعتکاف ماه رجب، نماز ماه رجب، همه وسیله‌ای است برای این ‌که ما بتوانیم دل و جان خود را صفا و طراوتی ببخشیم؛ سیاهیها، تاریکیها و گرفتاریها را از خود دور کنیم و خودمان را روشن سازیم. این فرصت بزرگی است برای ما؛ به‌خصوص برای کسانی که توفیق پیدا میکنند در این ایام اعتکاف کنند.

* اعتکاف یکی از رویش‌های انقلابی است
خوشا به حالتان معتکفین عزیز. پدیده‌ی اعتکاف یکی از رویش‌های انقلابی است. ما اول انقلاب این چیزها را نداشتیم. اعتکاف همیشه بود. زمان جوانی ما وقتی ایام ماه رجب فرا میرسید، در مسجد امام قم -آن‌هم فقط قم؛ در مشهد من اصلاً اعتکاف ندیده بودم-، شاید پنجاه نفر، صد نفر فقط طلبه اعتکاف میکردند. این پدیده‌ی عمومی؛ این ‌که ده‌ها هزار نفر در مراسم اعتکاف شرکت کنند، آن هم اغلب جوان، جزو رویش‌های انقلاب است. من یک وقت عرض کردم که انقلاب ما ریزش دارد، اما رویش هم دارد؛ رویش‌ها بر ریزش‌ها غلبه دارند. پس خوشا به حالتان معتکفین عزیز.

* تمرین مراقبت از خود بکنید
توصیه‌ی من این است که در این سه روزی که شما در مسجد هستید، تمرین مراقبت از خود بکنید. حرف که میزنید، غذا که میخورید، معاشرت که میکنید، کتاب که میخوانید، فکر که میکنید، نقشه که برای آینده میکشید، در همه‌ی این چیزها مراقب باشید رضای الهی و خواست الهی را بر هوای نفستان مقدم بدارید؛ تسلیم هوای نفس نشوید. تمرین این چیزها در این سه روز میتواند درسی باشد برای خود آن عزیزان و برای ماها که این‌جا نشسته‌ایم و با غبطه نگاه میکنیم به حال جوانان عزیزمان که در حال اعتکاف هستند. با عملِ خودتان به ما هم یاد بدهید.

* این حرکت در دنیا نظیر ندارد
هیچ وقت در این کشور در طول سال‌های گذشته، از دوران جوانی و نوجوانی ما به یاد نداریم که در ماه رمضان، در مساجد کشور یا در مسجد گوهرشاد مشهد، مردم بیایند اعتکاف بکنند. در ایام‌البیض سه روزِ متعارف ماه رجب یا ماه شعبان، ما تعداد معدودی در قم دیده بودیم که اعتکاف میکردند؛ آن هم غالباً طلبه‌ها. در غیر آن معمول نبود. امروز در ایام اعتکاف، دانشگاه‌ها و مساجد و سرتاسر کشور و مساجد جامع، مملو از معتکفین است؛ علاوه‌ی بر آن، در دهه‌ی آخر ماه رمضان، جمعیت عظیمی مشغول اعتکاف بودند. چه کسانی؟ پیرمردها؟ پیرزن‌ها؟ نه، همین جوان‌ها، جوان‌ترین‌ها. این دیگر در دنیا نظیر ندارد. این نسل جوان امروز ماست. امروز گرایش به دین و ارزش‌های انقلابی، وجه غالب جامعه است.


منبع: khamenei.ir

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: بازدید از این مطلب : 2125
|
امتیاز مطلب : 8
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
نویسنده : گمنام
پنج شنبه 10 ارديبهشت 1394

مصطفی امرایی مدیر نشر بین‌المللی اسرا از حضور 40 اثر و 16 عنوان جدید نشر بین‌المللی اسرا در بیست و هشتمین نمایشگاه کتاب خبر داد و گفت: رساله عملیه آیت‌الله جوادی آملی جزو آثار جدیدی است که مخاطبان منتظر آن بودند.

وی با اشاره به چاپ دویست و دهم کتاب گرانسنگ مفاتیح‌الحیاة اظهار داشت: از اسفندماه سال گذشته ویرایش دوم مفاتیح‌الحیاة آغاز شده و به دلیل درخواست‌های فراوانی که به خصوص از سوی خواهران وجود داشت، امسال مفاتیح‌الحیاة در قطع کوچکتر، به صورت جیبی و قابل حمل‌تر اما با همان کلیات اولیه تولید شده است که در بیست و هشتمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب با قیمت 12 هزار و 500 تومان تقدیم علاقه‌مندان می‌شود.

مدیر نشر بین‌المللی اسرا ادامه داد: قطع معمولی کتاب مفاتیح‌الحیاة با قیمت 14 هزار و 500 تومان با تخفیف 15 درصدی در نمایشگاه عرضه می‌شود.

امرایی در خصوص تفسیر تسنیم ابراز داشت: مجلدهای 33، 34 و 35 تفسیر تسنیم به عنوان مجلدات جدید این تفسیر در نمایشگاه ارائه می‌شود.

وی گفت: رخداد خوبی هم در راستای گسترش و برون رفت منشورات و اندیشه‌های انقلاب اسلامی در قالب طراحی و ساخت فروشگاه، کتابخانه، کتاب‌خوان و کتاب‌ساز الکترونیکی، به عنوان یک مجموعه نرم افزار متصل به هم و قابل عرصه در کلیه سیستم‌های عامل الکترونیکی شامل Android ,iOS ,windows ,Linux اتفاق افتاده است.

مدیر نشر بین‌المللی اسرا ابراز داشت: از چهار سال گذشته گروه‌های متفاوتی از مهندسین حوزه نرم افزاری را گردهم آوردیم تا بتوان یک سیستم فروش الکترونیک دارای امنیت کامل در لایه‌های مختلف را بومی سازی کرده و به ناشران محترم ایران زمین ارائه دهیم تا بتوانند منشورات مکتوب و چند رسانه‌ای خود را بر بستر این فروشگاه و کتابخانه متصل به آن به مخاطبین داخلی و خارجی عرضه کنند.

وی ابراز امیدواری کرد با توجه به اهمیت این طرح و گفت‌وگوهایی که در این زمینه با مشاور و معاونین وزارت ارشاد به عمل آمده بتوان در زمان برگزاری نمایشگاه کتاب تهران که از 16 لغایت 26 اردیبهشت ماه برگزار می‌شود با حضور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و جمعی از نخبگان کشور از این طرح رونمایی کنیم.

 

منبع:فارس

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: بازدید از این مطلب : 2199
|
امتیاز مطلب : 2
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
نویسنده : گمنام
پنج شنبه 10 ارديبهشت 1394

مراسم هیئت هفتگی میثاق با شهدا با سخنرانی حجت الاسلام صدیقی و مداحی حاج میثم مطیعی برگزار شد.

متن سخنان حجت الاسالام صدیقی را بخوانید؛

بسم الله الرحمن الرحیم

أَلَا ٓ إِلَي‌ اللَهِ تَصِيرُ الامُور (شوری، ۵۳)

همه‌ی عالم در حال صیرورت هستند. صیرورت به معنای شدن است. خداوند چون رب است، خالق است، رازق است، مصور است، هادی است، حافظ است، ناصر است و خیلی از صفات از لوازم ربوبیت الهی است. خداوند متعال که رب است، یعنی مالک و رئیس است.

خداوندی مربی است و مربی ارکانی دارد، ربوبیت و هدایت است. وَالَّذينَ جاهَدوا فينا لَنَهدِيَنَّهُم سُبُلَنا ۚ وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ المُحسِنينَ (عنکبوت، ۶۹) اموری را خداوند بر خود فرض کرده به عهده گرفته است. حضرت حق تعالی هر موجودی را بخواهد به مرتبه‌ی بالاتر ببرد آنچه را داشت از او می‌گیرد. هر چند او سماجت می‌کند و می‌خواهد همان که هست بماند و تا موجودیت فعلی خودش بیرون نیاید نمی‌توان رشد کند. به عبارتی کسی که می‌خواهد کامل تر شود باید از خودش بگذرد. خداوند بی‌نهایت کمال است ما هم بی‌نهایت فقر و بی‌چارگی و نیاز داریم. باید برویم تا به او برسیم تا بی‌نیاز شویم. لَيْسَ بَيْنَهُ وَ بَيْنَ خَلْقِهِ حِجَابٌ غَيْرُ خَلْقِهِ احْتَجَبَ به غیر حِجَابٍ مَحْجُوب (بحار، ج ۳، ص ۳۲۷، ح ۲۷) بین خدا و خلق خدا حجابی غیر از خلق نیست یعنی هر موجودی خودش حاجب است و مانع حرکت است. انسان از خودش خلاص شود کار تمام است ولی خلاصی از خود خیلی سخت است.

ما متوجه باشیم که دیگر به این دنیا بر نمی‌گردیم. این عمری که گذرانده‌اید و به شباب رسیده‌اید را به شما نمی‌دهند و دیگر نمی‌توانید به زمانی قبل از خود برسید. اگر این جوانی را طی کنید دیگر به شما بر نمی‌گردانند. مرگ انتقال از خانه‌ای به خانه‌ی دیگر است.

برخی‌ها هیچ‌گاه زبانشان آلوده نبود و پاک و پاکیزه بود ولی الآن زبانشان آلوده و نجس شده است و نگاهی به حرام نداشت ولی الآن نگاه‌دارند. هیچ درجا زدنی در عالم وجود دارد و همه در حال حرکت هستند. برخی سیر در ملکات دارند و برخی هم سیر در درکات جهنم دارند. ماه رجب را قدر بدانید ماهی است که انسان می‌تواند زائر خداوند شود. اعتکاف هم که در پیش دارید پذیرایی‌های رنگارنگ در پیش دارید و اوج ارادت خداوند به بندگانش است.

خوب ما این مقدار که رفتیم دیگر برنمی‌گردیم خیلی کند آمده‌ایم و خیلی فرصت از دست داده‌ایم و زمانمان را ضایع کرده‌ایم. اما راه توبه باز است. خداوند دست ما را می‌گیرد و راه را به ما نشان می‌دهد.

به قول علامه طباطبایی (رحمت‌الله علیه) اگر بخواهید خودتان را از میان بردارید خیلی مشکل است حتی از کندن کوه با پلک چشم سخت تر است. چه کسی را می‌شناسید که حاضر باشد که از موجودیت خودش بگذرد. از  باباطاهر نقل است که:

خدايا داد از اين دل داد از اين دل           نگشتم يک زمان من شاد از اين دل

چو فردا داد خواهان داد خواهند             بر آرم من دو صد فرياد از اين دل

کمتر کسی است که از شهرت خود بگذرد از زن و بچه‌ی خود بگذرد و از آبروی ی خود مایه بگذارد. خود ما چه اندازه حاضر هستیم که از جاذبه‌هایی که به آن‌ها دچار هستیم بگذریم. جز مسائل قطعی است که دانه‌ی گندم تا گندم است به صورت نبات و خوشه در نمی‌آید باید این صورت فعلی خود را از دست بدهد، باید خودش را از دست بدهد تا بتواند نبات شود. ما تا درجا می‌زنیم و دور خود چرخ می‌زنیم اگر نرسیدیم به بهشت نرسیده‌ایم و آنجا دیگر فرصت عمل و جبران وجود ندارد. ما از آنچه که در این دنیا برای غیر خدا استفاده کرده‌ایم. حیات دنیا زندگی خود ماست و نه اینکه دینا غیر ما باشد. دنیا مؤنث ادنی است. یک معنی به معنای پست است و آن حیات دنیا است. یعنی از فضائل عند ربی نزول پیداکرده‌ایم و به این کیف کردن و هم دیگر را از کرسی انداختن و به هم تنه زدن و ... گیر کرده‌ایم باید پا روی خودمان بگذاریم می‌توانیم به مرحله‌ی بالاتر برسیم. خودمان و حیاتمان مانع است. باید از این بگذریم و پا روی آن بگذاریم. تازه پله‌های بعد هم در پیش است و بین ما و خدا هفتاد هزار حجاب وجود دارد.

اگر کسی یک مقدار همت داشته باشد دست او را می‌گیرند و این صورت موجود را از او می‌گیرند و صورت دیگر به او می‌دهند ما که از خودمان صورت نداریم که به خودمان دهیم. ما وجه الخلقی داریم نه وجه الربی و این وجه الخلقی حجابی است برای ما است. ما نفخت فیه من روحی قرار است که روح الله شویم نه من روحی بمانیم. وقتی اتفاق می‌افتد که تمام صفات خداوند در ما جلوه کند. از کجا شروع کنیم حضرت امام اول قدم را یقظه می‌دانند و قدم بعدی را توبه می‌دانند و این ماه رجب در اولویت کاری که وجود دارد بیداری است.

وَذَا النُّونِ إِذ ذَّهَبَ مُغَاضِبًا فَظَنَّ أَن لَّن نَّقْدِرَ عَلَيْهِ فَنَادَى فِي الظُّلُمَاتِ أَن لَّا إِلَهَ إِلَّا أَنتَ سُبْحَانَكَ إِنِّي كُنتُ مِنَ الظَّالِمِينَ (انبیاء، ۸۷)

کدام یک از ما یقین داریم که دو رکعت نماز ما قبول شده است؟ ولی او با کرمش با ما برخورد می‌کند. ما از دریا جدا شدیم و هنگامی که از دریا شدیم حباب شدیم و فقط نمود داریم و وجودی نداریم. وقتی خودمان را در دریا انداختیم. آن را که خبر شد خبری بازنیامد و در آن لحظه دیگر خودمان نیستیم و خودمان را به دریا زده‌ایم.

اگر خودمان را فدای او کنیم به رنگ خدا در می‌آییم

صِبْغَةَ اللّهِ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللّهِ صِبْغَةً وَنَحْنُ لَهُ عَابِدونَ (بقره، ۱۳۸)

 رنگ خدا چه رنگی است:

هُوَ اللَّهُ الَّذِي لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْمَلِكُ الْقُدُّوسُ السَّلَامُ الْمُؤْمِنُ الْمُهَيْمِنُ الْعَزِيزُ الْجَبَّارُ الْمُتَكَبِّرُ سُبْحَانَ اللَّهِ عَمَّا يُشْرِكُونَ (حشر، ۲۳)

حجابی که ما داریم گناهان ماست.

پیامبر فقر مطلق بود و همه کار او را خدا می‌کرد.

الَّذِي نَزَّلَ عَلَى رَسُولِهِ وَالْكِتَابِ الَّذِيَ أَنزَلَ مِن قَبْلُ (نساء، ۱۳۶)

ولایت مطلقه یعنی انسان علی الاطلاق هیچ کاره شود و هیچ نقشی نداشته باشد و موت اختیاری هم داشته باشد موتوا قبلان تموتوا. تا حضرت ازرائیل خودت را آماده‌ی رفتن کن و آنها به استقبال تو می‌آیند ولی اگر آماده نباشی و چسبیده به این دنیا باشی می‌آیند و تو را از این دنیا می‌کنند.

اگر ما شروع به حرکت نکنیم مانند آب راکدی که هر چند زیاد هم باشد بعد از چند مدتی بو می‌گیرد و قابل‌استفاده نیست ولی اگر به دریا برسد دیگر رکودی ندارد.

انسان تعریفی از خود می‌کند و از خود بتی می‌سازد که آن را می‌پرستد و خود را با خدا مقایسه می‌کند.

حضرت عیسی به کسی که ظلم نکرده بود ولی می‌فرمودند سبحانک انّی کنت من الظالمین. این سیر سبوحی است.

در معرض وزش رحمت الهی زواید را از ما زایل می‌کند.

خدایا خودم زاید هستم خودم را از خودم بگیر.

خالصم کن نمی‌خواهم خودم باشم می‌خواهم فقط خودت باشم.

غیر تو نمی‌خواهم باشد می‌خواهم کار تو باشم می‌خواهم کاره‌ای نباشم.

توبه به قدری ارزش دارد که پیامبر روزانه استغفار داشته‌اند.

إِنَّافَتَحْنَالَکَ فَتْحًا مُبِینًا. لِیَغْفِرَ لَکَ الله مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِکَ وَمَا تَأَخَّرَ وَیُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَیْکَ وَ یَهْدِیَکَ صِرَاطًا مُسْتَقِیمًا (فتح، ۲) 

انسان تا جلال خودش را خاک نکند جمال الهی او را جذب نمی‌کند.

خداوند را با دو صفت تواب و رحیم می‌یابیم و حجاب کنار می‌رود و خداوند را با این دو صفت می‌شناسیم.

 

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: اخلاق و عرفان , ,
:: بازدید از این مطلب : 2395
|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
نویسنده : گمنام
یک شنبه 6 ارديبهشت 1394

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: ایثـار و شهادت , ,
:: برچسب‌ها: شهیدمحسن کمالی , رایه الهدی , کرج , بیت المهدی , نوای حرم ,
:: بازدید از این مطلب : 2507
|
امتیاز مطلب : 6
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
نویسنده : گمنام
یک شنبه 6 ارديبهشت 1394

نکاتی از سخنان حجت الاسلام مومنی را بخوانید؛

_هیچ انسان عاقل و ذی شعوری نمی آید که بالاترین سرمایه که عمر باشد را در مسیری بگذارد که معلوم نباشد به انسان سود بدهد. باید انسان در مسیری قدم بگذارد که سود به انسان بدهد.

_ در روایت است که امام معصوم به عنوان شاخص نزد ما هستند. امام معصوم می فرماید که اگر پیش کسی رفتید و از شرق و غرب عالم و آسمان و زمین خبر داد و از حرام و حلال الهی از آن سؤال کردید و چیزی بلد نبود آن دروغگو است. ما منکر به اذکار نیستیم. ولی اذکاری که ورود دارد.

_ طریق دیگر هم قرآنی است و هم تأیید شده از روایات است و هم سیره عملی بزرگان و سالکین است. و آن هم عبارت از طریق اهل بیت(ع) است. در سوره مبارکه مائده آیه 35 می فرماید که برای سیر الی الله متوسل به وسیله بشوید که این وسیله ارتباطی ما هستیم.

_ وجود مبارکه صدیقه زهرا می فرماید که محل توسل به خدا ما اهل بیت هستیم. پیامبر می فرماید که من از بین شما می روم ولی دو ثقل گرانبها یکی کتاب خدا  و دیگری اهل بیت را در دست شما به امانت می گذارم. این دو تا کنار حوض کوثر از هم جدا نمی شوند. با این دو اصلاً گمراه نمی شوید.

_ انسان باید خود را در آغوش اهل بیت قرار دهد. باید خود را متمسک به این ذوات مقدسه قرار دهد. می فرماید بعد از هر نماز واجبی استغفار کنید. وقتی در معرض قرار بگیرید آفت ها از بین می رود. وقتی وارد حرم سیدالشهدا می شوید و بیرون می آیید تمام گناهان شما پاک می شود . اگر شقی وارد حرم سیدالشهدا شوید سعید بیرون می آیید.

_ اول دعاگوی زائر حسین(ع) مادرش حضرت فاطمه زهرا است. و به دعای حضرت صدیقه تمام آفت ها از وجود انسان بیرون می رود. خود را در معرض قرار دهید. به زیارت اهل بیت بروید. وقتی زیارت می کنید تمام هوش و حواس معطوف به زیارت کننده باشد. شرط تحقق زیارت کندن از خود است.

_ انواع زیارت عبارتند از اول امام و معصوم زنده است و انسان به زیارت امام نائل می شود. دوم امام و معصوم از دنیا رفته و انسان قبر معصوم و امام را زیارت می کند. سوم امام و معصوم از دنیا رفته و امکان زیارت از نزدیک وجود ندارد. و از دور زیارت می شود. هر سه ثواب زیارت یکسانی دارد.

 

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: اخلاق و عرفان , ,
:: بازدید از این مطلب : 2356
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
نویسنده : گمنام
یک شنبه 6 ارديبهشت 1394

نکاتی از سخنان حجت الاسلام صدیقی را بخوانید؛

_ خداوند به عبادت بدنی خیلی اجر نمی دهد. بلکه باید عبادت با عقل و فکر باشد.

_رهبر در مسائل هستی معجزه مطرح نمی کند بلکه تجربه رابیان می کند. آدم عاقل نباید به دشمن خوشبین باشد و در برابر خواسته های دشمن زانو بزند.

_ تفکر در راه خدا از برترین عبادت هاست که امام هادی دوست دارند شیعیانشان اندیشمند و خردورز باشند و به عقل تکیه کنند. امام هادی در ارتباط با مرگ می فرمایند که در لحظه ای که جناب عزرائیل زمینت زده آن حال را به یاد بیاور که نه طبیب می تواند جناب عزرائیل را از تو دور کند و نه حبیبت می تواند برایت کاری کند. از کسی کاری ساخته نیست. آن روزی که دستتان از همه جا کوتاه باشد را در پیش دارید. آن را از یاد نبرید و خودتان را آماده کنید.

_ کسی را که می خواهید نصیحتش کنید جلوی جمع این کار را نکنید. امام هادی فرمود اگر کسی را جلوی جمع موعظه کنید آبروی او را برده اید و به او ظلم کرده اید. اما در خلوت تذکر بدهید. اگر در خلوت بگویید او را بزرگ کردید و اگر در علن بگویید او را کوچک کردید و دیگر حرفی در او اثر نمی کند.

_ این قبیل رفتارها باعث می شود که ما در زندگی مسلمان باشیم. از امام هادی مسائل اخلاقی و توحیدی و اعتقادی زیادی داریم و فقهای ما به احادیث احکامی امام هادی استناد می کنند. یکی از آثار ماندگار که حکم یک دانشگاه ، چشمه همیشه جوشان و دریای پر در و مرجان را دارد ، زیارت جامعه کبیره آقا امام علی النقی است.

_ ماه رجب ماه رحمت و رحم است. ماه برکت است. امامان ما جان خود را بذل کردند تا دین بماند. و منشأ هدایت انسان ها شدند. آدمی که دین ندارند خوراکش نجاست است. دین غذای پاکیزه را به انسان ها نشان داده است. همه آن چیزهایی که خبیث است و با فطرت انسان سازگاری ندارد اسلام مشخص کرده است.

_ حیا جزء عبادت ها می باشد. خداوند گروهی از ملائکه را دارد که فقط عبادت آنها حیا است. فرمودند که زن باید با حیا باشد و خدا از زن با حیا خشنود است. حیا و عفت را خداوند برای طهارت نسل قرار داده است.مسئله حجاب و حیا مسئله اصلی است. فرمود که اشد معصیت آن گناهی است که کوچک بشمارید. حیا را خداوند متعال قرار داده تا خانواده مستحکم باشد و برای آرامش انسان است. دین برنامه سعادت انسان ها می باشد.

_ یکی از برنامه های دین ایثار است. در ماه رجب صدقات را بیشتر کنید. قانونی که اسلام به انسان ها آموزش داده فرمود که وقتی گرفتاری اقتصادی دارید و دوست دارید که خداوند در رحمت را به سوی شما بگشاید صدقه بسیار بدهید.

 _ امام هادی صفات امامان را به ما گفته است. امام هادی فرمودند که امامان ما جان خود را برای دین بذل کردند. همه امامان ما به شهادت رسیدند. شما خیلی مصیبت ها کشیدید ولی صبر و مقاومت کردید. شما کلاس مقاومت برای ما بودید و صبر را به ما آموختید.

_ مقاومت و بذل جان ثمره اش نماز بود. نماز با خون و فداکاری ائمه برای ما باقی مانده است. امر به معروف و نهی از منکر بر اساس جان دادن ائمه باقی مانده است. اگر امر به معروف و نهی از منکر از بین برود خداوند اشرار را بر انسان مسلط می کند و خوب ها را می گیرد. و دعای خوب ها مستجاب نمی شود.مبارزه با فساد های اقتصادی مهم ترین امر به معروف و نهی از منکر است. پول حرام بدحجابی با خود به همراه دارد.

 

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: اخلاق و عرفان , ,
:: بازدید از این مطلب : 2396
|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
نویسنده : گمنام
یک شنبه 6 ارديبهشت 1394

نکاتی از سخنان حجت الاسلام عالی را بخوانید؛

_ اهل بیت خاندانی هستند که اگر شما یک قدم برایشان بردارید مطمئن باشید که جبران می کنند و مدیون کسی نمی مانند. بعد از رحلت پیغمبر اهل بیت 250 سال در بین مردم حکومت می کردند. و  هر کدام از امامان ما مأموریتی  داشتند که از جانب خدا توسط امام قبلی به صورت نامه ای به امام بعدی تحویل داده می شد.

_ دوران 250 ساله اهل بیت را به سه دوره تقسیم می کنند. یک دوره زمان حفظ اصل دین است. دوره ای که انحرافی که از غدیر پیش آمد و شتر خلافت را جای دیگری خواباندند. انحراف بسیار سنگین بود که به قصد براندازی دین بود.

_ چهار معصوم امام علی و خانم فاطمه زهرا و امام حسن و امام حسین علیهم السلام مأموریت داشتند که اصل دین را حفظ کنند و این نور خاموش نشود. امام حسین باشهادتش نور الهی را تثبیت کرد. در کربلا علی الظاهر فاتحه دین خوانده شده بود چون بزرگان و خوبان همه شهید شدند. اما با شهادت امام حسین اصل دین باقی ماند. تا قیامت هر مؤمنی که هست مدیون امام حسین می باشند. سختی های دین را امام حسین و یارانش کشیدند تا ما راحت باشیم.

_ در روایت است که زمانی که می خواهید نماز را شروع کنید ذکر خدا را بگویید و سپس یکی از اهل بیت را در نظر بگیرید و به او توسل کنید. و از آنها بخواهید که نماز را با حضور قلب بخوانید. بزرگی می گفتند که امام حسین را در نظر بگیرید و بگویید شما بودید که نماز باقی ماند.

_ بعد از عاشورای سیدالشهدا قیام های متعددی رخ داد و آرام آرام یک بیداری در مسلمان ها اتفاق افتاد و محبوبیت اهل بیت در بین مردم زیاد شد. مردم فهمیدند کسانی که حامیان واقعی دین هستند اهل بیت هستند. اهل بیتی که در خانه هایشان خلوت بود.

_ دوره معصومین بعد از امام حسین وقتی اصل دین و اصل ولایت و امامت حفظ شد دوره فرهنگ سازی شروع شد.دوره ای که امام سجاد، امام باقر، امام صادق، امام کاظم و امام رضا باید جامعه عقب افتاده و منحط از نظر اخلاقی و اعتقادی را باز پروری و تربیت کنند و معارف دین را در بین مردم رواج بدهند. تحریف و انحراف در اثر حکام ظلم و جور در بین مردم بسیار رخ داده بود.

_ جامعه دوره دوم جامعه منحطی بود. کار فرهنگی اگر می خواهید انجام دهید باید در بستر ولایت صورت بگیرد. اگر نه آموزش و تحصیلات و یاد دادن، تیغ دادن در کف زنگی مست است. کار فرهنگی باید ولایی باشد. کار فرهنگی اگر بستر ولایت نداشته باشد ضررش بیشتر است. امیرالمؤمنین در نهج البلاغه می فرماید که چه بسا جهلی که از علم بهتر است.

_ از ابتدای تاریخ فقط دو درجه از علم برای مردم باز شده است. زمانی که آقا امام زمان ظهور می کنند بیست و پنج درجه دیگر علم هم برای مردم باز می شود . مردم در بستر ولایت جهش عقل و علم پیدا می کنند و در واقع عقل و علم  و تقوای خود امام زمان جلوه می کند و بروز می کند. در بستر ولایت این رشد ها صورت می گیرد.

_ سومین دوره اهل بیت دوره گسترش تشیع شد. گسترش کمی و کیفی شیعه در جهان. با آمدن امام رضا به ایران برای اهل بیت یک پایگاه ایجاد شد. حدود هفت هزار امام زاده به ایران آمدند. که یا برای دیدن امام رضا و یا بعد از شهادت امام رضا برای زیارت آمدند. که این امام زاده ها کانونی برای شیعه شدند.

_ تا زمان امام رضا معرفت نسبت به ولایت و امامت برای خواص بود وعوام فهمی نداشتند. امام رضا راجع به امامت و ولایت حرف می زد و معرفت عوام درباره امامت و ولایت زیاد شد و شیعیان آماده برای زیارت جامعه کبیره امام هادی شدند. امام رضا یک نقطه عطفی در تاریخ اهل بیت است.

 

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: بازدید از این مطلب : 2195
|
امتیاز مطلب : 3
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
نویسنده : گمنام
یک شنبه 6 ارديبهشت 1394

نکاتی از سخنان حجت الاسلام والمسلمین انصاریان را بخوانید؛

_ خیر دست آدم را به شدت آسان گیر می کند. روح های پلید در آدمی که خدا به آن خیر داده وجود ندارد. خداوند در قرآن فرموده است که هیچ کلمه ای از دهانتان در نمی آید مگر این که یک فرشته من پیش این کلمه هست و این کلمه در ظرف وجود او تا قیامت باقی می ماند. مگر کلمات بد را که توبه کنید و من این کلمات را از ظرف وجود او بیرون می اندازم.

_ امیرالمؤمنین رئیس جمهور کشور بود و کشور علی ده برابر الان ایران بود  و علی هم علی بود. یعنی خدا همه هستی را در وجود یک نفر خلاصه کرده است.

_با آرام بودن و آسان گرفتن در زندگی انسان خیلی خوش است.

_ در کتاب مخطاط شیخ بهایی نقل می کند که حضرت می گوید اگر یک دانه نان خالی از دست کسی بگیرم که صددر صد حلال باشد من این نان را در آفتاب می گذارم تا کاملاً خشک شود  و آن را آرد می کنم و در ظرفی ریخته و به هر مریضی که دکتر جوابش کرده می دهم و می گویم که برو شفا در حلال است.

_ یک نکته بسیار مهم آیه سوره 22 سوره ابراهیم است که می فرماید که رفیق شر انسان را تا جهنم می برد و وقتی خدا انسان را به جهنم می برد می گوید که به من ربطی ندارد و تسلطی بر تو نداشتم می خواستی گوش ندهی.

_ رسول خدا به یارانشان فرمودند که دوستان صمیمی و نزدیک حضرت مسیح به ایشان گفتند که ما با کی رفیق شویم؟ عیسی سه علامت برایشان گفت و اگر این سه نشانه و علامت را در کسی دیدید حتماً با آن رفیق شوید. یکی از این سه علامت عبارتند از کسی که هر وقت نگاه شما به چهره اش افتاد شما را یاد خدا بیاندازد.

_ پیامبر اکرم می فرماید اخلاق و خوبی روزی را از عالم می دوشد. حیف که بدنه عظیم از مردم دین را بوسیدند و کنار گذاشتند.

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: اخلاق و عرفان , ,
:: بازدید از این مطلب : 2303
|
امتیاز مطلب : 6
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
نویسنده : گمنام
یک شنبه 6 ارديبهشت 1394

نکاتی از سخنان حجت الاسلام آقا بابا را بخوانید؛

_عبارت "حاسبوا قبل أن تحاسبوا" یعنی از خود بازخواست کنید قبل از آنکه از شما حساب و کتاب بکشند. روایت از حضرت عیسی علیه السلام است که از کنار قبرستانی می گذشتند اشاره به قبری کردند، مرده زنده شد و از قبر بیرون آمد. پیامبر خدا از او پرسیدند از آن دنیا چه خبر؟ جواب داد در دنیا بارکش بودم. روزی بارم کیسه ای پر از هیزم بود. راه طولانی بود. بعد از صرف نهار، به اندازه ی یک باریکه از آن چوب ها جدا نموده و بر دندانم کشیدم و استفاده کردم. سالها در این برزخ به خاطر برداشت مال، بدون اجازه ی مالک آن مورد عذاب بودم.

_هر لحظه انسان باید مواظب اعمال و رفتار خویش باشد. چراکه نفس، همواره در حال امر کردن به بدی ست. مبادا تن و بدن تنومندمان باعث ایجاد تکبر و زورگویی و خدای نکرده تندی با پدرومادر شود. مبادا اگر اشتباه و یا گناهی از کسی دیدیم آبروبری کنیم. اینکه بگوییم "فلانی غیبتش نباشد اما ... بگذریم" آنچنان ذهنیت بدی در شنونده ایجاد می کند که از خود غیبت هم بدتر است. باید تا می توانیم بر خود مراقبه داشته باشیم.

_آیت الله دستغیب کتابی دارند به نام داستان های شگفت انگیز. در آنجا آمده است که آیت الله میلانی نقل می کنند روزی جوانی را دیدم که در کمال ادب سمت حرم اباعبدالله آمد و سلام داد و من نیز جواب سلام امام حسین به آن جوان را شنیدم. از جوان پرسیدم چه کرده ای که به این مقام رسیدی درحالیکه من پانزده سال است امام جماعت کربلا هستم و جواب سلامم را نمی شنوم؟ پاسخ داد پدرومادر پیر و از کارافتاده ای داشتم که دیگر توانایی پیاده زیارت آمدن را نداشتند. قرار بر این شد هر شب جمعه یکی از والدینم را روی پشتم سوار کنم و به زیارت ببرم. یک شب جمعه که بسیار خسته بودم و نوبت پدرم بود، خستگی و گرسنگی و تشنگی ام را به رویشان نیاوردم و پدرم را سوار بر پشتم به زیارت امام حسین علیه السلام آوردم و برگرداندم. وقتی خسته به خانه رسیدم دیدم مادرم بسیار گریه می کند. پرسیدم مادرم چرا گریه می کنی؟ پاسخ داد پسرم می دانم که امشب نوبت من نبود و تو هم بسیار خسته ای. اما می ترسم که تا هفته ی بعد زنده نباشم تا به زیارت اباعبدالله بروم. آیا می شود امشب مراهم به زیارت ببری؟ هرطور بود مادرم رو بر پشتم سوار کردم و به زیارت رفتیم. تمام مدت مادرم گریه می کرد و دعایم می نمود. وقتی به حرم رسیدیم دعا کرد ان شاء الله هربار به امام حسین علیه السلام سلام بدهی، خود حضرت، سلامت را پاسخ بدهند. و این شد که من هربار به زیارت اباعبدالله علیه السلام مشرف می شوم و سلام می دهم از داخل مضجع شریف صدای جواب سلام حضرت را می شنوم. همه ی این ها از یک دعای مادر است. احترام مادر را حفظ کنیم که خیرات و برکات بسیاری در آن نهفته است

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: بازدید از این مطلب : 2370
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
نویسنده : گمنام
یک شنبه 6 ارديبهشت 1394

 اگر موقعى که روزه مستحبى گرفته و در حضور جمعى از نیکان روزه دار قرار دارد، ببیند از شکستن روزه خود شرم مى کند، بداند که در روزه او شبهه اى است که همان نزدیک شدن به دلهاى مردم است. اگر دوست داشته باشى غیر خدا نیز از روزه تو آگاه شود کسانى که گمان مى کنى اگر اطلاع پیدا کنند خیر دنیایى براى تو دارند؛ اگر چه این خیر، مدح و ستایش و احترام بیشتر آنان به تو باشد یا این که میل به اطلاع دیگران به اندازه اى نباشد که در رغبت به روزه تأثیر بگذارد ولى در عین حال دوست دارى علاوه بر خدا مردم هم از روزه تو آگاه شوند در هر دو صورت روزه تو بیمار و بنده پستى خواهى بود. اگر هنگامى که با روزه داران زیادى روزه مى گیرد، به نشاط مى آید و هنگامى که به تنهایى روزه مى گیرد، کسل مى شود، معلوم مى شود زیادى روزه داران در قصد و عمل او تأثیر دارد. بنابراین به مقدار تأثیر آن در قلب ، اخلاص تیره شده و روزه بیمار مى گردد...

 

روزهایی که در آن قرار داریم ایامی مبارک اند. بزرگان و اولیا همواره بر شرافت و عظمت این سه ماه عزیز یعنی رجب المرجب، شعبان المعظم و رمضان المبارک تأکید کرده اند و اعمالی هم برای برخورداری از مواهب معنوی و روحانی آمده است. در این میان یکی از اعمالی که برای این سه ماه در نظر گرفته شده روزه است. البته روزه ماه مبارک رمضان واجب است اما از آنجا که ماه رجب و شعبان مقدمه ورود و تشرف به این ماه عزیز هستند بزرگان و علمی اخلاق و تهذیب، تأکید بر گرفتن روزه در روزهای این دو ماه کرده اند. اما مختصات و ویژگی های این روزه چگونه باید باشد تا بتواند آن آثار باطنی و معنوی را داشته باشد و در تزکیه و تصفیه قلب و روح سالکان الی الله مؤثر بیفتد.

آیت الله حاج میرزا جواد آقا ملکی تبریزی در کتاب "المراقبات" به این مهم توجه داشته اند و به ظرایف مهمی در این باره اشاره کرده اند که به صورت چکیده به آن ها اشاره می شود.

روزه خواصِ خواص چه روزه ای است؟

همانگونه که در روایت آمده ، همین مقدار که روزه براى خدا باشد کافى است ولى سزاوار است وقتى سالک روزه مى گیرد، اعضاى بدن او نیز روزه باشند، همانطور که از امام صادق علیه السلام  روایت شده : هنگامى که روزه گرفتى، گوش، چشم، مو و پوست تو نیز باید روزه بگیرند .  خلاصه اینکه روزه خواص تنها روزه شکم و فرج نیست ، بلکه سایر اعضا را نیز شامل مى شود . چنانچه روزه خواص خواص ، روزه تمام اعضاى بدن به اضافه روزه قلب است . و معنى روزه اعضاى بدن خوددارى اعضاى بدن از مخالفت خوا سته هاى الهى است ؛ و روزه قلب عبارت از نگهداشتن آن از خواسته هاى پست و خطورات دنیوى و بازداشتن کامل آن از غیر خدا مى باشد.

لذت خطاب، دافع سختی ها و رنج هاست

روزه و همینطور هر عبادتى را عوام تکلیفى بیش نمى دانند و لذا با زحمت آن را انجام مى دهند؛ ولى خواص آن را بزرگداشت و لطفى از جانب خداوند دانسته و قرار دادن عبادات و واجب نمودن آن را منت بزرگى براى خدا و نعمت بزرگى براى بندگان مى بینند و به گونه اى که شایسته بزرگداشت آن است  با نشاط، خوشحالى و سرور از آن استقبال مى کنند نه با حالتى که انسان با تکلیف روبرو مى شود . بلکه بالاتر، از خطاب تکلیف لذت برده و شادمان مى شوند. از امام صادق علیه السلام روایت شده که درباره این آیه : "اى کسانى که ایمان آورده اید! روزه بر شما نوشته شد " فرمودند: لذت خطاب - خداوند به مؤمنین -  سختى عمل را از

بین برده است ." بنده عارف به خدا و به حق او باید هم چنین باشد . زیرا هنگامى که بنده پروردگار را شناخت ، او را دوست مى دارد؛ و بدین ترتیب تمام معاملات او با خدا معامله محبوب با محبوب مى گردد . و آیا محبوبى را مى شناسى که خدمت به محبوب براى او سخت باشد، به خصوص موقعى که خدمت به محبوب بزرگداشت و لطفى از طرف او بلکه بالا تر، دعوت به مجلس انس و کرامت باشد . و نه تنها سخت نیست بلکه از خطابى که تکلیف در آن است ، لذت مى برد و به اندازه محبت و دوستى جان خویش را فدا مى کند و دقت مى کند که تمام منظور او را انجام دهد و در به دست آوردن تمام محبت او کوشش مى کند گرچه از او نخواسته باشد و به کارگیرى تمام نیروى خود را در این راه لذت و سعادت مى داند؛ و به این ترتیب انجام چیزهاى مورد علاقه خدا از  محبوبترین چیزها و خواسته هاى او مى شود  و با شوقى کامل و با قبول منت خدا - در این که به او اجازه این کار را داده است - به آن عمل مى کند و در قصد او چیزى غیر از خدا و رضایت او پیدا نمى شود .  این نیت را با نیت به دست آوردن ثواب و پاداش و بهشت و نعمتى از نعمتهاى خداوند مخلوط نمى کند؛ چه رسد به این که ریا، کسب شهرت و اطلاع و رضایت غیر خدا را با نیت رضایت خدا همراه کند.

اگر برای شهرت روزه بگیری خوار می شوی

اى عاقل درباره روزه اى که مى گیرى بیندیش که اگر با این نیتى که گفتیم روزه بگیرى به تمام کرامتها و مقامهاى عالى روزه داران و مخلصین و بیش از آن رسیده و فرشتگان خدا به خدمتت در آمده و حتى خدا در خواب قیلوله ات به تو آب و غذا مى خوراند و کسى توان بیان تعداد فضل و کرامت خدا را ندارد. ولى اگر به خاطر ریا و کسب شهرت روزه بگیرى ، خوار و از عبادت کنندگان شیطان شده و با چهار اسم خوانده مى شوى : اى حیله گر ! اى فاجر ! اى دروغگو! اى ریاکننده ! و به این ترتیب سزاوار آتش مى گردى و این اختلاف زیاد به خاطر اختلاف نیتهاست.

یازده قسم قرآنی درباره تزکیه قلب

اگر مسئله قلب و نیت به این اهمیت نبود، خداوند در قرآن ، در سوره شمس یازده قسم به رستگارى کسى که آن را تزکیه کرده ، و بدبختى کسى که آن را آلوده نماید، یاد نمى کرد . به همین جهت انسان باید با تمام توان سعى کند که نیت خود را خالص نموده تا جایى که به مقام صدق در اخلاص برسد.

از کجا بدانم روزه ام ریایی نیست؟

مولاى ما الگوى اهل مراقبت در کتاب "اقبال" ملاکهایى جهت شناخت روزه خالص و تمیز آن از روزه ریایى و شبهه دار بیان نموده که به جهت تیمن و تبرك آنها را نقل کرده و سپس آنچه را که خداوند بر زبانم جارى کند خواهم گفت .

یک:  اگر موقعى که روزه مستحبى گرفته و در حضور جمعى از نیکان روزه دار قرار دارد، ببیند از شکستن روزه خود شرم مى کند، بداند که در روزه او شبهه اى است که همان نزدیک شدن به دلهاى مردم است .

دو: اگر دوست داشته باشى غیر خدا نیز از روزه تو آگاه شود کسانى که گمان مى کنى اگر اطلاع پیدا کنند خیر دنیایى براى تو دارند؛ اگر چه این خیر، مدح و ستایش و احترام بیشتر آنان به تو باشد یا این که میل به اطلاع دیگران به اندازه اى نباشد که در رغبت به روزه تأثیر بگذارد ولى در عین حال دوست دارى علاوه بر خدا مردم هم از روزه تو آگاه شوند در هر دو صورت روزه تو بیمار و بنده پستى خواهى بود.

سه:  اگر هنگامى که با روزه داران زیادى روزه مى گیرد، به نشاط مى آید و هنگامى که به تنهایى روزه مى گیرد، کسل مى شود، معلوم مى شود زیادى روزه داران در قصد و عمل او تأثیر دارد. بنابراین به مقدار تأثیر آن در قلب ، اخلاص تیره شده و روزه بیمار مى گردد.

چهار:  قصدت از روزه ، به دست آوردن ثواب است یا به خاطر اینکه خدا مى خواهد؟ اگر به خاطر ثواب باشد، بدان که با این عمل مى گویى خداوند سزاوار نیست که به خاطر فرمانبرداریش روزه بگیرم و خداوند به خاطر  ا شایسته عبادت نیست و اگر رشوه او نبود او را عبادت نمى کردم ، حق خوبیهاى گذشته او را رعایت نکرده و احترام مقام بزرگ او را نگه نمى داشتم .

پنج:  اگر رنگین بودن افطار و زیادى غذا و لذت آن نشاط تو را در روزه افزون کرد، معلوم مى شود به مقدار زیادى نشاط روزه از اول تا آخر براى غیر خدا بوده است .

تا اینجا ملاکها ى شروع روزه را با اخلاص گفتیم ، اکنون چند ملاك نیز براى تشخیص به پایان رساندن روزه همراه با اخلاص مى گوییم .

یک: اگر در اثناى روزه به غذاى خوشمزه یا همسر زیبا یا سفرى که در آن نفعى باشد، برخورد کردى و نشاط روزه در تو کم و روزه برایت سنگین شده و انتظار رهایى از روزه را کشیدى ، باز هم خالص نیستى . زیرا تو نیز از بنده ات خدمتى را که بر خود سنگین بداند، قبول نمى کنى بلکه به خاطر آن او را طرد و ترك مى کنى .

دو:  اگر اتفاقى بیفتد که شکستن روزه ات ، نزد خدا بر گرفتن آن برترى داشته باشد ولى از شکستن روزه در نزد مردم خجالت کشیدى بدان که مخلص نیستى . زیرا اگر در عمل و قصد خود مخلص براى خواسته خدا بودى ملاحظه هیچکس را نمى کردى .

سه:  اگر در اثناى روزه دیدى که روزه تو را از انجام بعضى از واجبات یا امورى که نزد خدا اهمیت بیشترى دارد ناتوان نموده است ولى با این حال روزه خود را نشکستى ، وارد دسته ریاکاران در عبادت شده و عبادت تو جزو گناهان کبیره مى شود . وظیفه تو در اینجا انجام عملى است که نزد خدا مهمتر است و نباید ملاحظه این که مردم عذر تو را نمى دانند، داشته باشى . زیرا این مطالب روزه یا اخلاص تو را از بین مى برد؛ گرچه در اول ر وزه تو صحیح و مورد رضایت خداوند بود . در صورت پیش آمدن چنین مطلبى باید فوری آنچه را که نزد خدا مهم است انجام داده و عدم آگاهى مردم به عذر را نباید ملاحظه کرد . و اگر چنین مسأله اى

اخلاص را از بین برد، باید فورا از آن توبه نمود . آنچه تو را از خدمت مولا و انجام اعمالى که موجب خشنودى پروردگارت است ، باز مى دارد، مانند دشمن براى تو و مولایت است  و چگونه تو دشمن خود و او را بر او مقدم مى کنى در حالى که در حضورش بوده و تو را مى بیند. و هنگامى که غیر خدا را بر او مقدم داشتى چه کسى احتیاجات تو را در دنیا و آخرت برطرف مى کند؟

 

منبع:شبستان

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: بازدید از این مطلب : 2161
|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
نویسنده : گمنام
یک شنبه 6 ارديبهشت 1394

امیرالمومنین امام على(ع) خطاب به قنبر- كه مى‏‌خواست به كسى كه بدو ناسزا گفته بود، ناسزا گويد- : آرام باش قنبر! دشنامگوى ‏خود را خوار و سرشكسته بگذار تا خداى رحمان را خشنود و شيطان را ناخشنود كرده و دشمنت را كيفر داده باشى.
قسم به خدايى كه دانه را شكافت و خلايق را بيافريد، مؤمن پروردگار خود را با چيزى همانند بردبارى و گذشت خشنود نكرد و شيطان را با حربه‌اى چون خاموشى به خشم نياورد و احمق را به چيزى مانند سكوت در مقابل او كيفر نداد.

متن حدیث:

امير المؤمنين عليٌّ عليه‏السلاملِقَنْبرٍ وقد رامَ أن‏يَشتِمَ شاتِمَهُ: مَهْلاً يا قَنبرُ! دَعْ شاتِمَكَ مُهانا تُرْضِ الرَّحمنَ وتُسخِطِ الشَّيطانَ وتُعاقِبْ عَدُوَّكَ ، فَوَالذي فَلَقَ الحَبَّةَ وبَرَأ النَّسَمَةَ ما أرضَى المؤمنُ رَبَّهُ بِمِثلِ الحِلْمِ ، ولا أسخَطَ الشَّيطانَ بِمِثلِ الصَّمتِ ، ولا عُوقِبَ الأحمَقُ بمِثلِ السُّكوتِ عَنهُ.


پی نوشت:
"أمالي المفيد : 118"

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: اخلاق و عرفان , ,
:: بازدید از این مطلب : 1999
|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
نویسنده : گمنام
یک شنبه 6 ارديبهشت 1394

امیرالمومنین امام على(ع) خطاب به قنبر- كه مى‏‌خواست به كسى كه بدو ناسزا گفته بود، ناسزا گويد- : آرام باش قنبر! دشنامگوى ‏خود را خوار و سرشكسته بگذار تا خداى رحمان را خشنود و شيطان را ناخشنود كرده و دشمنت را كيفر داده باشى.
قسم به خدايى كه دانه را شكافت و خلايق را بيافريد، مؤمن پروردگار خود را با چيزى همانند بردبارى و گذشت خشنود نكرد و شيطان را با حربه‌اى چون خاموشى به خشم نياورد و احمق را به چيزى مانند سكوت در مقابل او كيفر نداد.

متن حدیث:

امير المؤمنين عليٌّ عليه‏السلاملِقَنْبرٍ وقد رامَ أن‏يَشتِمَ شاتِمَهُ: مَهْلاً يا قَنبرُ! دَعْ شاتِمَكَ مُهانا تُرْضِ الرَّحمنَ وتُسخِطِ الشَّيطانَ وتُعاقِبْ عَدُوَّكَ ، فَوَالذي فَلَقَ الحَبَّةَ وبَرَأ النَّسَمَةَ ما أرضَى المؤمنُ رَبَّهُ بِمِثلِ الحِلْمِ ، ولا أسخَطَ الشَّيطانَ بِمِثلِ الصَّمتِ ، ولا عُوقِبَ الأحمَقُ بمِثلِ السُّكوتِ عَنهُ.


پی نوشت:
"أمالي المفيد : 118"

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: اخلاق و عرفان , ,
:: بازدید از این مطلب : 2134
|
امتیاز مطلب : 3
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
نویسنده : گمنام
یک شنبه 6 ارديبهشت 1394

امیرالمومنین امام على(ع) خطاب به قنبر- كه مى‏‌خواست به كسى كه بدو ناسزا گفته بود، ناسزا گويد- : آرام باش قنبر! دشنامگوى ‏خود را خوار و سرشكسته بگذار تا خداى رحمان را خشنود و شيطان را ناخشنود كرده و دشمنت را كيفر داده باشى.
قسم به خدايى كه دانه را شكافت و خلايق را بيافريد، مؤمن پروردگار خود را با چيزى همانند بردبارى و گذشت خشنود نكرد و شيطان را با حربه‌اى چون خاموشى به خشم نياورد و احمق را به چيزى مانند سكوت در مقابل او كيفر نداد.

متن حدیث:

امير المؤمنين عليٌّ عليه‏السلاملِقَنْبرٍ وقد رامَ أن‏يَشتِمَ شاتِمَهُ: مَهْلاً يا قَنبرُ! دَعْ شاتِمَكَ مُهانا تُرْضِ الرَّحمنَ وتُسخِطِ الشَّيطانَ وتُعاقِبْ عَدُوَّكَ ، فَوَالذي فَلَقَ الحَبَّةَ وبَرَأ النَّسَمَةَ ما أرضَى المؤمنُ رَبَّهُ بِمِثلِ الحِلْمِ ، ولا أسخَطَ الشَّيطانَ بِمِثلِ الصَّمتِ ، ولا عُوقِبَ الأحمَقُ بمِثلِ السُّكوتِ عَنهُ.


پی نوشت:
"أمالي المفيد : 118"

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: اخلاق و عرفان , ,
:: بازدید از این مطلب : 2117
|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
نویسنده : گمنام
یک شنبه 6 ارديبهشت 1394

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: اخلاق و عرفان , ,
:: بازدید از این مطلب : 1935
|
امتیاز مطلب : 3
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
نویسنده : گمنام
دو شنبه 31 فروردين 1394

ه گزارش خبرنگار  آیین و اندیشه خبرگزاری فارس، آخرین روز از ماه فروردین برابر با نخستین روز از ماه رجب المرجب است، باب الحوائج حضرت امام موسی کاظم(ع) در خصوص اهمیت ماه رجب می‌فرمایند: ماه رجب، ماه بزرگى است که در آن (پاداش) حسنات چند برابر است و گناهان (آدمى) در آن آمرزیده مى‏‌شود، کسى که یک روز در ماه رجب روزه بگیرد، آتش جهنم به اندازه 100 سال از او فاصله مى‏‌گیرد و کسى که سه روز (در این ماه) روزه بگیرد، بهشت براى او واجب مى‏‌شود.(1)

همچنین امام صادق(ع) درباره فضیلت روزه‌داری در ماه رجب می‌فرمایند: حضرت نوح(ع) در روز اول ماه رجب سوار بر کشتی شد و به همراهان دستور داد، این روز را روزه بگیرند و فرمود هر که این روز را روزه بدارد آتش جهنم یک سال از او دور شود و کسی که هفت روز از این ماه را روزه بدارد هفت درب جهنم بر او بسته شود و اگر هشت روز روزه بدارد هشت درب بهشت به روی او باز می‌شود و کسی که پانزده روز روزه بدارد خداوند حوائج او را بر آورده کند و کسی بیشتر از این مقدار روزه بگیرد خداوند افزون به او عنایت کند.(2)

اعمالی که برای این ماه در روایات ذکر شده به دو گونه است؛ قسمتی از این اعمال مربوط به همه روزهای ماه است، مانند روزه گرفتن و بعضی از اذکار و ادعیه و قسمت دیگر آن مربوط به زمان‌های مخصوصی از این ماه، مانند اعمال و دعاها و نمازهایی که برای هر شب و روز این ماه وارد شده است و همچنین اعمالی که در «ایام البیض» روز سیزدهم و چهاردهم و پانزدهم هر ماه قمری سفارش به انجام آن شده است.

*اعمال مشترک ماه رجب

 -روزه: امام کاظم(ع) در این باره می‌فرماید: رجب، نام رودى در بهشت است که از شیر سپیدتر و از عسل شیرین‏تر است، کسى که یک روز از ماه رجب را روزه بگیرد خداوند متعال از آن رود به او مى‏‌نوشاند.(3)

 -اذکار: رسول خدا(ص) می‌فرماید: کسی که در ماه رجب 100 مرتبه این ذکر را بگوید: «أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ الَّذِی لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ وَحْدَهُ لَا شَرِیکَ لَهُ وَ أَتُوبُ إِلَیْهِ» و بعد از پایان آن انفاقی کند، خداوند امر او را به رحمت و آمرزش پایان برد ... و هنگامی که خداوند را در روز قیامت ملاقات کند، خداوند به او گوید: به سلطنت من اقرار کردی پس هر درخواستی داری بنما تا اجابت کنم که کسی جز من نمی‌تواند خواسته‌های تو را برآورد.(4)

همچنین پیامبر(ص) در روایتی دیگر دیگر می‌فرماید: کسی که 1000 مرتبه در این ماه «َلا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ» بگوید خداوند 100 هزار پاداش در نامه عمل او می‌نویسد.(5)

 *اعمال مخصوص ماه رجب

از جمله اعمال مخصوص این ماه  غسل شب اول، شب پانزدهم، شب آخر(6) نمازهای شب جمعه اول ماه رجب«لیلة الرغائب»(7)، نمازهای شب سیزدهم و چهاردهم و پانزدهم«لیالی البیض»(8)، انجام عمره(9)، زیارت امام حسین(ع)(10) و زیارت امام رضا(ع)(11) است.

همان طور که گفته شد از جمله اعمال این ماه، نمازهایی است که در هر شب باید خوانده شود و کیفیت آن در روایات آمده است(12) که در ادامه می‌آید:

*نماز در هر شب ماه رجب
در هر شب، دو رکعت، بعد از «حمد» سه مرتبه سوره «کافرون» و یک مرتبه سوره «توحید» خوانده شود و چون سلام دهد، دست‌ها را بلند کند و بگوید:

«لا اله الا الله وحده لا شریک له، له الملک و له الحمد یحیی و یمیت و هو حیّ لا یموت بیده الخیر و هو علی کلّ شیء قدیر و الیه المصیر و لا حول و لا قوة الا بالله العلی العظیم صلّ علی محمد النّبیّ الامّیّ و آله» و  دست‌ها را به صورت خود بکشد.
رسول اکرم(ص) درباره این نماز می‌فرماید: کسی که این عمل را به جا آورد، حق تعالی دعای او را مستجاب می‌گرداند و ثواب 60 حج و 60 عمره به او عطا می‌کند.(13)
*نماز اولین شب جمعه ماه رجب
اولین شب جمعه این ماه «لیلة الرغائب» نام دارد که دارای فضیلت بسیاری است. دستور این عمل چنین است: روز پنج شنبه را روزه بگیرد و بین نماز مغرب و عشاء 12 رکعت نماز دو رکعتی به ترتیب زیر بخواند:
- در هر رکعت بعد از «حمد» سه مرتبه سوره «قدر» و دوازده مرتبه سوره «توحید».
- بعد از نمازها بگوید: «اللهمّ صلّ علی محمّد النّبیّ الامّیّ و آله»
- سپس سجده کند و 70 مرتبه بگوید: «سبّوح قدّوس ربّ الملائکة و الرّوح»

-سپس از سجده برخیزد و بگوید: «ربّ اغفر و ارحم و تجاوز عمّا تعلم انّک انت العلیّ العظیم»
- بار دیگر به سجده رود و 70 مرتبه بگوید: «سبّوح قدّوس ربّ الملائکة و الروح». و در خاتمه نیازمندی‌های خویش را از خداوند طلب کند.(14)
*نماز در روز جمعه ماه رجب
رسول اعظم(ص) درباره نماز در روز جمعه ماه رجب می‌فرماید: کسی که چهار رکعت نماز مابین ظهر و عصر جمعه بخواند، در هر رکعت سوره «حمد» یک مرتبه و «آیة الکرسی» هفت مرتبه و سوره «توحید» پنج مرتبه و بعد از نماز ده مرتبه بگوید: «استغفرالله الذی لا اله الّا هو و اسأله التّوبة»، خدای تعالی برای او هر روز تا بمیرد هزار حسنه و عطا می‌فرماید، خدا به او به اندازه هر آیه که قرائت کرده شهری در بهشت از یاقوت سرخ و به هر حرفی قصری در بهشت از درّ سفید و خدای تعالی به او حور العین تزویج می‌فرماید و راضی می شود از او به رضایی که سختی و غضبی بعد از او نباشد و نوشته می‌شود از عبادت‌کنندگان و ختم عمرش به سعادت و مغفرت است.(15)
*نماز در روز اول ماه رجب
نماز حضرت سلمان(ع) که رسول خدا(ص) به او فرمود این نماز را بخوان، این نماز 10 رکعت است که به صورت پنج نماز دو رکعتی به شرح زیر خوانده می‌شود:
-در هر رکعت بعد از «حمد»، سه بار سوره «اخلاص» و سه بار سوره «کافرون».
-بعد از هر دو رکعت دست‌ها را بلند کند و این دعا را بخواند: «لا اله الّا الله وحده لا شریک له، له الملک و له الحمد یحیی و یمیت و هو حیّ لا یموت بیده الخیر و هو علی کلّ شیء قدیر»
-سپس بگوید: «اللهمّ لا مانع لما اعطیت و لا معطی لما منعت و لا ینفع ذا الجدّ منک الجدّ»، پس دست‌ها را به روی خود بکشد.(16)
*نماز یک شبی در ماه رجب
از رسول اکرم(ص) روایت شده که فرمود: «هر کس در یک شب از ماه رجب دو رکعت نماز و در این دو رکعت 100 مرتبه سوره «توحید» را بخواند، ثواب آن مثل این است که 100 سال در راه خدا روزه گرفته است و  خدا به او 100 قصر در بهشت عطا کند که هر قصری در جوار یکی از پیغمبران(ع) باشد».(17)
البته شب‌های ماه رجب هر کدام نماز مخصوصی دارند که در کتاب «مفاتیح الجنان» به تفصیل آورده شده است.

 

*پی‌نوشت‌‌ها:

1- صدوق، محمد بن علی، ثواب الأعمال، ص53، انتشارات شریف رضی، قم، 1364ش.

2-همان

3-همان

4- حر عاملی، وسائل الشیعه، ج 10، ص 484، ح 13907، مؤسسة آل البیت، قم، 1409ق.

5- همان، ح 13908.

6-همان، ج 3، ص 334، باب 22.

7-همان، ج 8، ص 98، باب 6.

8-همان، ج 8، ص 24، باب 3.

9-همان، ج 14، ص 300، باب 3.

10-همان، ج 14، ص 465، باب 50.

11-همان، ج 14، ص 565، باب 87.

12- ر.ک:وسائل الشیعة، ج 8، باب 5، ص 91.

13- مفاتیح الجنان، ص 286.

14-بحار الانوار، ج 98، ص 396.

15-اقبال، ص 238، مفاتیح الجنان، ص 286.

16-مفاتیح الجنان، ص 293، المراقبات، ص 46.

17- مفاتیح الجنان، ص 287.

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: ایثـار و شهادت , ,
:: بازدید از این مطلب : 2317
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
نویسنده : گمنام
دو شنبه 31 فروردين 1394

ماه رجب، آغاز پرفضیلت‌ترین ماه‌های سال قمری (رجب، شعبان و رمضان) است. ماه رجب  را «أَصَب» به مناسبت ریزش رحمت الهی می‌گویند و به مناسبت تعطیل شدن جنگ و قتال و حرمت و عظمت آن «اَصَمْ» نام‌گذاری کرده‌اند.[1]
ماه رجب، به دلیل برخورداری از مزایای گوناگون و توجه به ابعاد معنوی و مناسبت‌های آن، ماه معرفت، عبادت، ولایت، رسالت، شهادت، شرافت و عبودیت است و رجب به معنای باعظمت است.[2]
این ماه پربرکت نامهای دیگری نیز دارد؛ نام‌هایی مثل ماه آمرزش‌خواهی (شهرُ الاستغفار)؛ ماه تک (رَجَبُ آلفرد) به دلیل تنها واقع‌شدن و جدا شدن آن از سایر ماه‌های حرام؛ ماه سرشار (رَجَبُ الاَصَبّ) به دلیل نزول سرشار رحمت الهی؛ ماه امیرمؤمنان (شهرُ امیرِالمؤمنین)، ماه ریسمان الهی (اَصَمْ) یعنی برخوردار از فضیلتهای بسیار و یا به معنای کر و ناشنوا که از شهادت به گناهان بندگان در روز قیامت کر است و فقط به خوبی‌ها شهادت می‌دهد و بالاخره نام دیگرش رجب المرجَّب به معنای بزرگ و باهیبت است که حقیقتاً مهابت معنوی این ماه تمام عاشقان راه حق و سالکان طریق سعادت را تحت تأثیر قرار می‌دهد و آنان با زبان حال و قال زمزمه می‌کنند که:
عقده دل وا نما، ماه رجب می‌رسد
هلهله کن عاکفا، ماه طرب می‌رسد
با توجه به اهمیت مناسبت‌های مختلف ماه رجب و مراسم‌های عرفانی آن، در این نوشتار با اشاره به عظمت و فضائل ماه مبارک رجب، نکات و لطائفی را در این مورد، به عاشقان معرفت و پاسداران معنویت، تقدیم می‌کنیم.
امیدواریم در پرتو آشنائی بیش‌تر با معارف قرآن و اهل‌بیت (ع) از این فرصت‌های طلائی بیش‌ترین بهره را برده و در گسترش عطر معنویت در جامعه از این طریق سهیم باشیم. انشاءالله
رسول اکرم (ص) در فضیلت این ماه می‌فرماید: «أَلَا إِنَّ رَجَبَ شَهْرُ اللَّهِ الْأَصَمُّ وَ هُوَ شَهْرٌ عَظِیمٌ وَ إِنَّمَا سُمِّیَ الْأَصَمَ لِأَنَّهُ لَا یُقَارِنُهُ شَهْرٌ مِنَ الشُّهُورِ عِنْدَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ حُرْمَةً وَ فَضْلًا وَ کَانَ أَهْلُ الْجَاهِلِیَّةِ یُعَظِّمُونَهُ فِی جَاهِلِیَّتِهَا؛[3][ای مردم] بدانید که ماه رجب ماه "اصم" خداوند است و همانا ماهی است بس بزرگ و علت نام‌گذاری این ماه به "اصم" این است که هیچ ماهی از ماه‌های سال از نظر فضیلت و حرمت نزد خدای تبارک و تعالی، به آن نمی‌رسد. حتی اهل جاهلیت نیز در عین جاهلیتشان آن را گرامی می‌داشتند.»
الف. ویژگی‌های ماه  رجب از منظر پیامبر اکرم(ص)
1. در آستانه رضوان الله
بندگان خدا با رسیدن موسم رجب در معرض رحمت و رضوان الهی قرار دارند که به اندک تلاشی و عمل به ساده‌ترین دستورات این ماه، به عالی‌ترین مقامات معنوی دست می‌یابند؛ به این جهت رسول گرامی اسلام (ص) فرمود:«أَلَا فَمَنْ صَامَ مِنْ رَجَبٍ یَوْماً إِیمَاناً وَ احْتِسَاباً اسْتَوْجَبَ رِضْوَانَ اللَّهِ الْأَکْبَرَ وَ أَطْفَی صَوْمُهُ فِی ذَلِکَ الْیَوْمِ غَضَبَ اللَّهِ وَ أَغْلَقَ عَنْهُ بَاباً مِنْ أَبْوَابِ النَّارِ؛ وَ لَوْ أَعْطَی مِلْ‌ءَ الْأَرْضِ ذَهَباً مَا کَانَ بِأَفْضَلَ مِنْ صَوْمِهِ؛[4]بدانید که اگر کسی یک روز رجب را به خاطر ایمان و پاداش الهی روزه بگیرد، سزاوار رضایت بزرگ‌تر خداوند می‌شود و روزه او در این روز خشم خدا را خاموش کرده و دری از درهای آتش را به روی او می‌بندد. و اگر به اندازه زمین طلا بدهد، بهتر از روزهٔ ماه رجب نخواهد بود.»
2. ماه پیامبر(ص)
آن گرامی ماه رجب را ماه خویش می‌خواند، چرا که هر مناسبت و عملی در این ماه با وجود مقدس آن حضرت پیوند دارد؛ به‌ویژه بعثت آن وجود گرامی در این ماه که آغاز نجات عالم هستی از جهل و ظلمت شد. رسول خدا (ص) می: «أَلَا إِنَّ رَجَبَ وَ شَعْبَانَ شَهْرَایَ وَ شَهْرَ رَمَضَانَ شَهْرُ أُمَّتِی؛‌[5]  آگاه باشید! ماه رجب و ماه شعبان دو ماه من هستند و ماه رمضان ماه امتم.»
3. فقط عمل خالص
پیامبر گرامی (ص) شرط اساسی استفاده از برکات ماه رجب را فقط عمل مخلصانه می‌داند و می‌فرماید: «وَ لَا یَسْتَکْمِلُ أَجْرَهُ بِشَیْ‌ءٍ مِنَ الدُّنْیَا دُونَ الْحَسَنَاتِ إِذَا أَخْلَصَهُ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ؛[6][در پذیرش اعمال ماه رجب،] جز حسنات چیز دیگری از امور دنیا پاداش او را کامل نمی‌کند، البته در صورتی که خالصانه فقط برای خدای عزّوجلّ انجام داده باشد.»
4. ده دعای مستجاب
یکی از بهترین پاداش‌های این ماه، ده دعای مستجاب در هنگام افطار است که حضرت فرمود: «وَ لَهُ إِذَا أَمْسَی عَشْرَ دَعَوَاتٍ مُسْتَجَابَاتٍ إِنْ دَعَا بِهِ دَاعٍ بِشَیْ‌ءٍ فِی عَاجِلِ الدُّنْیَا أَعْطَاهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ وَ إِلَّا ادَّخَرَ لَهُ مِنَ الْخَیْرِ أَفْضَلَ مِمَّا دَعَا مِنْ أَوْلِیَائِهِ وَ أَحِبَّائِهِ وَ أَصْفِیَائِهِ؛[7]و موقعی که شب و هنگام افطار روزه‌دار در ماه رجب فرامی‌رسد، از سوی خداوند ده دعای مستجاب دارد. اگر خواسته دنیایی داشته باشد، خدا به او می‌دهد و الا خیرهایی برای او ذخیره می‌کند که از بهترین چیزهایی است که اولیا و برگزیدگان خدا آن را در دعای خود خواسته‌اند.»
5. ماه آغاز زندگی پاک
مَنْ صَامَ مِنْ رَجَبٍ ثَلَاثِینَ یَوْماً نَادَی مُنَادٍ مِنَ السَّمَاءِ یَا عَبْدَ اللَّهِ أَمَّا مَا مَضَی فَقَدْ غُفِرَ لَکَ فَاسْتَأْنِفِ الْعَمَلَ فِیمَا بَقِیَ؛[8]کسی که سی روز از ماه رجب را روزه بگیرد، یک منادی از آسمان صدا می‌زند: ای بنده خدا گذشته‌ات بخشیده شد، در بقیه عمر عمل خود را از نو شروع کن.»
و در ادامه رسول خدا(ص)وعدهٔ بهترین پاداش بهشتیان را به او می‌دهد.
در ادامه گفتگوی پیامبر (ص) با مسلمانان عرض شد: ای پیامبر خدا، کسی که به علت ضعف یا مرض، یا بانویی که به علت عذر شرعی نتواند روزه بگیرد، چه‌کاری انجام دهد تا به آنچه فرمودی برسد؟
آن حضرت فرمود: « یَتَصَدَّقُ کُلَّ یَوْمٍ بِرَغِیفٍ عَلَی الْمَسَاکِینِ وَ الَّذِی نَفْسِی بِیَدِهِ إِنَّهُ إِذَا تَصَدَّقَ بِهَذِهِ الصَّدَقَةِ کُلَّ یَوْمٍ نَالَ مَا وَصَفْتُ وَ أَکْثَرَ إِنَّهُ لَوِ اجْتَمَعَ جَمِیعُ الْخَلَائِقِ کُلُّهُمْ مِنْ أَهْلِ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ عَلَی أَنْ یُقَدِّرُوا قَدْرَ ثَوَابِهِ مَا به لغوا عُشْرَ مَا یُصِیبُ فِی الْجِنَانِ مِنَ الْفَضَائِلِ وَ الدَّرَجَاتِ؛ برای هر روز قرص نانی به مساکین صدقه بدهد. قسم به کسی که جانم به‌دست اوست، اگر هر روز این‌طور صدقه بدهد، به آنچه گفتم و بیش از آن می‌رسد؛ زیرا اگر جمیع مخلوقات آسمان‌ها و زمین همگی جمع شوند تا مقدار ثواب این عمل را معین کنند، به یک دهم فضائل و درجاتی که در بهشت به آن می‌رسد، نمی‌رسند.»
عرض شد: ای رسول خدا کسی که نتواند صدقه بدهد چه کاری انجام دهد تا به آنچه فرمودی برسد؟ حضرت فرمودند:
«یُسَبِّحُ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ کُلَّ یَوْمٍ مِنْ رَجَبٍ إِلَی تَمَامِ ثَلَاثِینَ یَوْماً بِهَذَا التَّسْبِیحِ مِائَة مَرَّة؛ با این تسبیح در هر روزِ ماه رجب صد بار خدا را این‌گونه تسبیح می‌کند تا سی روز تمام شود: سُبْحَانَ الْإِلَهِ الْجَلِیلِ سُبْحَانَ مَنْ لَا یَنْبَغِی التَّسْبِیحُ إِلَّا لَهُ سُبْحَانَ الْأَعَزِّ الْأَکْرَمِ سُبْحَانَ مَنْ لَبِسَ الْعِزَّ وَ هُوَ لَهُ أَهْلٌ.»[9]
6. رفع عذاب در این ماه
ثوبان از همراهان پیامبر (ص) می: با رسول خدا (ص) در قبرستان بودیم. حضرت ایستاد و گذشت و دوباره ایستاد. عرض کردم: یا رسول‌الله، چرا این‌گونه رفتار می‌کنید؟ پس آن حضرت گریه شدیدی کرد، ما هم گریه کردیم. آنگاه فرمود: «هَؤُلَاءِ یُعَذَّبُونَ فِی قُبُورِهِمْ فَدَعَوْتُ اللَّهَ أَنْ یُخَفِّفَ عَنْهُمْ فَفَعَلَ فَلَوْ صَامُوا مِنْ رَجَبٍ وَ قَامُوا لَیْلَهُ مَا عُذِّبُوا فِی قُبُورِهِمْ؛[10][ای ثوبان] اینان کسانی هستند که عذاب می‌شوند در قبورشان؛ من از خدای متعال درخواست کردم که عذاب آنها را تخفیف دهد و خداوند عذاب آنها را تخفیف داد. [سپس پیامبر (ص) فرمود:] اگر [کسانی از اهل این قبرستان، که در عذاب‌اند، یک روز] از ماه رجب را روزه گرفته بودند و یک شب را تا صبح قیام می‌کردند و به عبادت می‌پرداختند، در قبرها معذب نمی‌شدند.»
سایر ویژگی‌های ماه رجب در نگاه پیامبر گرامی اسلام (ص)، عبارتند از: «ماه حرام»، «بهترین زمان انجام عمره»، «موسم عذرخواهی»، «فرصت تکمیل خوبی‌ها» و... که در اینجا بنا به رعایت اختصار، از ذکر روایات مربوط به این ویژگی‌ها صرف نظر می‌کنیم.

 
پی‌نوشت ها:
[1] ر.ک: فضائل الأشهر الثلاثة، محمد بن على ابن بابويه، مکتبۀ الداوری، قم، چاپ اول، 1396 ق.
[2]. مجمع البحرين، فخر الدین طریحی، کتابفروشی مرتضوی، تهران، چاپ سوم، 1375ش، ج‏2، ص‏68.
[3]. همان.
[4]. أمالی، شیخ صدوق، نشر کتابچی، تهران، 1376ش، ص534.
[5]. روضة الواعظين و بصيرة المتعظين، فتال نيشابورى، چاپ سنگی، قم، چاپ اول، 1375ش. ج‏2، ص396.
[6]. أمالی، شیخ صدوق، ص534.
[7]. همان.
[8]. همان، ص539.
[9]. أمالی، شیخ صدوق، ص534 تا 540.
[10]. الدعوات، قطب الدين راوندى، انتشارات سلوة الحزين، قم، چاپ اول، 1407ق، ص280.
ماهنامه اطلاع‌رسانی، پژوهشی، آموزشی مبلغان شماره 177

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: بازدید از این مطلب : 2365
|
امتیاز مطلب : 9
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
نویسنده : گمنام
دو شنبه 31 فروردين 1394

عارف بالله آیت الله ملکی تبریزی می گوید: اگر کسى نتوانست قلب خود را اصلاح کند، چاره اى جز کوبیدن درِ لطف و بخشش خداى کریم و رحیم براى توفیق ، تأیید و هدایت نخواهد داشت . مبارزه با فریب هاى نفس و شیطان پایانى ندارد مگر این که عجز خود را به خوبى درك کرده و صادقانه به خداوند پناه بریم.

عقیق:  عارف بالله آیت الله ملکی تبریزی می گوید: اگر کسى نتوانست قلب خود را اصلاح کند، چاره اى جز کوبیدن درِ لطف و بخشش خداى کریم و رحیم براى توفیق ، تأیید و هدایت نخواهد داشت . به همین جهت اگر کسى واقعا بفهمد که نمى تواند نفس و قلب خود را اصلاح نماید و چاره اى جز درخواست رحمت پروردگار خود ندارد و خود را مانند کسى ببیند که در دریاى عمیقى در حال غرق شدن یا در آتش گرفتار شده است و خود و دل و عمل و کارش را به خدا سپرده و به عنایت او خوشبین باشد حتما نجات یافته ، سعادتمند شده و به خواسته خود مى رسد . زیرا او توانایى است که ناتوان نشده ، بخشنده اى است که بخل نورزیده و امینى است که خیانت نمى کند . و گفته اند - و چه خوب گفته اند : مبارزه با فریب هاى نفس و شیطان پایانى ندارد مگر این که عجز خود را به خوبى درك کرده و صادقانه به خداوند پناه بریم.

بزرگترین اقبال برای آدمی این است که خداوند او نقص ناپذیر است، در او نقصی راه ندارد. او حی لا یموت است و دچار  ظلمات نفسانی که ما آدمیان درگیر آن هستیم نمی شود بنابراین اگر کسی به جد بخواهد راه مراقبه را در پیش بگیرد و به او توکل کند به قدرتمندی تکیه کرده که قدرت او زوال نمی پذیرد به اولی تکیه داده که هم اول است، هم آخر، به ظاهری تکیه داده که هم ظاهر است هم باطن. به حکیمی تکیه داده که علمش را از جایی کسب نمی کند و هیچ جهلی به او راه ندارد. 

دوستی با خداوند، عقل و دل را بیدار می کند

اما مهم ترین امیدواری انسان در مراقبه ذهن و روح آنجاست که خداوند خود را سریع الرضا می داند و چه امیدواری از این بالاتر که انسان بداند اگر حقیقتا توبه کند و به راه صلاح برگردد بسیار  سریع می تواند پروردگارش را راضی کند. اما طی این مسیر ممکن نمی شود مگر این که انسان بتواند آرزوهای نفسانی را رها کند چون بدون کوچ از ظلمات نمی توان به نور رسید، کوچ از ظلمات، محبت خداوند را در قلب انسان بیدار می کند.

آیت الله حاج میرزا جواد ملکی تبریزی در کتاب "المراقبات"، دوستی با خداوند را عامل بیداری عقل و دل می دانند و تصریح می کنند:  اى نفس ! بدان که مى توانى نزدیکى و رضایت او - خداوند - را در مدت یک روز بلکه در یک ساعت و یک لحظه به دست آورى به شرط این که بداند نیت تو در ترك غیر خدا و قصد دیدار او صادقانه و پاك است، زیرا او حاضر است نه غایب ؛ روآورنده است نه روگردان ، و مشتاق است نه غیر آن . آیا فرمایش خداوند به حضرت عیسى علیه السلام  را نشنیدى که به آن حضرت فرمود: اى عیسى ! چقدر چشم بدوزم و با بهترین شکل ، بندگانم را بخوانم ولى آنها به طرف من نیایند . آیا این حدیث قدسى را نشنیده اى که خداوند فرمود: اگر کسانى که به من پشت کردند، مى دانستند که چگونه در انتظار آنان هستم و چه اشتیاقى به بازگشت آنان دارم از شوق من مى مردند و اعضاى بدن آنها از هم جدا مى شد. نیز روایت شده است که خداوند متعال مى فرماید : بنده من! قسم به حق تو بر من که من تو را دوست د ارم ، قسم به حق تو بر من ، تو نیز مرا دوست بدار .

حجاب بین محبوب و مُحب ریشه آشفتگی ها است

همچنان که در  محتوای این حدیث قدسی به روشنی آمده است: اگر کسانی در درون، آرامش خود را از دست داده اند و دچار تشویش خاطر هستند به خاطر آن است که از خدا رویگردان شده اند و ریشه این رویگردانی هم حجابی است که بین محبوب و مُحِب افتاده است. مُحِب اگر می دانست محبوب او که خداوند است تا چه اندازه مشتاق اوست و او را دوست دارد از شوق قالب تهی می کرد و جوارح او از کشش شوق شکافته  و بند بند وجودش از هم گسسته می شد.

در واقع مراقبه ذهنی و روحی زمانی حاصل می شود که دریای متلاطم وجود آدمی در  جذبه محبت حق آرام بگیرد اما این جذبه و مغناتیس زمانی برای انسان حاصل می شود که او بتواند حجاب های نفسانی را از میان بردارد مثل این است که کسی می خواهد در پرتو آفتاب قرار گیرد اما او برای این که بتواند در پرتو آفتاب قرار بگیرد باید از غار تاریک نفس بیرون بیاید وگرنه لطف آفتاب را نخواهد دید.

مبارزه با شیطان تمامی ندارد مگر ...

عارف بالله آیت الله ملکی تبریزی در این باره می گوید: اگر کسى نتوانست قلب خود را اصلاح کند، چاره اى جز کوبیدن درِ لطف و بخشش خداى کریم و رحیم براى توفیق ، تأیید و هدایت نخواهد داشت . به همین جهت اگر کسى واقعا بفهمد که نمى تواند نفس و قلب خود را اصلاح نماید و چاره اى جز درخواست رحمت پروردگار خود ندارد - و خود را مانند کسى ببیند که در دریاى عمیقى در حال غرق شدن یا در آتش گرفتار شده است - و خود و دل و عمل و کارش را به خدا سپرده و به عنایت او خوشبین باشد حتما نجات یافته ، سعادتمند شده و به خواسته خود مى رسد . زیرا او توانایى است که ناتوان نشده ، بخشنده اى است که بخل نورزیده و امینى است که خیانت نمى کند . و گفته اند - و چه خوب گفته اند  مبارزه با فریب هاى نفس و شیطان پایانى ندارد مگر این که عجز خود را به خوبى درك کرده و صادقانه به خداوند پناه بریم. پس باید عمل خود را به خدا سپرده ، باطن ، روح ، قلب ، بدن ، ایمان و عمل را به خداوند تسلیم نماید که خداوند در حق کسى جفا و خیانت نمى کند. آنگاه فرض کند که در مقابل خداوند متعال ایستاده و در حالى که بدون واسطه با او در حال سخن گفتن است به او مى گوید : آیا پاسخ تو نه خواهد بود - و گفتن کلمه نه براى او سنگین تر از کوهها باشد - سپس بگوید : اگر بگویى نه واى بر من ! واى بر من ! و به فریادم برس ! به فریادم برس ! سپس درباره خوارى خود در برابر خداى متعال در جمیع ابعاد و آثارش ، در عقل و روح و بدنش فکر کرده و آنگاه براى تمام این مصیبتها یکى پس از دیگرى گریه کند و بگوید : واى بر عقل من اگر پروردگار و آقاى من آن را بپوشاند ! عقل من چه حالى خواهد داشت اگر نتواند به مقام نور، شرف ، حضور، آبرومندى و منزلت داشتن نزد خدا و رسیدن به مقام فرماندهى فرشتگان و امین وحى خدا بودن برسد؛ عبادت کننده هواى نفس ، مطیع خوك شهوت و خدمتگزار غضب شده و نتواند به همسایگى بهترینها و نزدیکى پروردگار جهانیان برسد؛ و سرانجام ماهیت انسانى او تغییر کرده و تبدیل به شیطانى گمراه کننده و فریبکار شود.

تا نگرید طفل کی جوشد لبن؟

اما همچنان که  امیرالمؤمنین می فرماید: بنده جز سلاح گریستن در برابر پروردگار چه امیدواری دیگری می تواند داشته باشد؟ گریستن،  قلب قسی آدمی را که سنگ خارا شده، دوباره نرم می کند مثل خاکی که سال هاست بارانی به آن نرسیده و خشک شده، دوباره زیر باراش باران نرم و مستعد رویش می شود. از این رو است که تضرع در برابر خداوند و از در عجز و بیچارگی وارد شدن می تواند آرامش از دست رفته را به روح آدمی بازگرداند،  همچنان که مولانا در مثنوی معنوی به زیبایی و ظرافت این مفهوم را باز می کند که: "تا نگرید ابر کی خندد چمن / تا نگرید طفل کی جوشد لبن / طفل یک روزه همی‌داند طریق / که بگریم تا رسد دایهٔ شفیق / تو نمی‌دانی که دایهٔ دایگان / کم دهد بی‌گریه شیر او رایگان / گفت فلیبکوا کثیرا گوش دار / تا بریزد شیر فضل کردگار ."

قیاس ها و نتیجه گیری ها ی مولانا در این جا بسیار شگفت است. او می گوید اگر چمن می خواهد بخندد و به طراوت برسد ابرهای بالای سر او باید گریه کنند همچنان که اگر طفلی گریه نکند  به شیر نخواهد رسید. طفل می داند که اگر اظهار بیچارگی نکند دایه او نخواهد رسید حال اگر بنده می خواهد دایه دایگان به داد او برسد باید بداند که بیچاره است و این بیچارگی را نزد پروردگار بیاورد. اگر کسی می خواهد مثل چمن به آن طروات درونی برسد باید ابر چشمانش در غفران جویی از پروردگار و عذر آوردن به درگاهش در برابر کوتاهی ها و کج روی ها بگریند.

 

منبع:شبستان

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: بازدید از این مطلب : 2378
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
نویسنده : گمنام
دو شنبه 31 فروردين 1394

«خداوند می‌خواهد رابطه بین او و بنده‌اش و این رابطه قطع نشود. اگر از ناحیة بنده خطای عملی سرزده و اگر از نظر معرفتی جاهل است، هر چه که باشد،‌ اینها مانع نشود که این رابطه قطع شود. اصلاً بزرگی و کرامت او اقتضا می‌کند که نگذارد این رابطه قطع شود»

عقیق:همیشه لحظه شماری می‌کردم برای اینکه آخرین جلسه قبل ماه رجب فرا برسد. چون هر سال در این جلسه، وقتی صحبتهایش درباره موضوعِ مورد بحث تمام می‌شد، برای چند دقیقه آخر به فرا رسیدن ماه رجب اشاره می‌کرد و در حالی که لحن صحبتهایش عوض شده بود، برای بهره گیری از برکات عظیم این ماه تذکراتی می‌داد. از جمله تلاش برای اصلاح و تهذیب خلقیاتی که مانع بهره‌گیری از ماه مبارک رمضان می‌شد. مثل همیشه به تداوم ذکر «اَسْتَغفرُ الله وَ اَسّئَلُهَ التّوبة» در این ماه تأکید می‌کرد و می‌گفت بزرگداشت این ماه،‌ اختصاصی به اسلام ندارد:

آنطور که دیدم، در زمان جاهلیت، مردم به انتظار ماه رجب می‌نشستند تا حاجاتشان را از روی همان عقیده‌ای که داشتند در این ماه طلب کنند. عقیدة آنها این بود که اگر در ماه رجب، حاجات خود را طلب کنند، به اجابت می‌رسد. در زمان جاهلیت که از اسلام خبر نبود، ماه رجب در بین مردم چنین سابقه‌ای داشته است.

خیلی بر مداومت به دعاهای این ماه تأکید می‌کرد و جمله جمله دعای «خابَ الوافِدونَ علی غَیرِک»‌ را می‌خواند و توضیح می‌داد. می‌گفت: این ماه، ماه گرفتن حاجتهاست و در این زمینه به دعای «یا مَن یَملِکُ حَوائِجَ السّائلینَ و یَعلَمُ ضَمیرَ الصّامِتین» در بعد از هر نماز، اشاره می‌کرد. و من فکر می‌کردم چرا در تمام مساجد و نمازهای ما، تنها وتنها دعای «یا من ارجوه لکل شیء» تکرار می‌شود و همه جا مردم را از دیگر دعاهای زیبا و پر مغز دیگر این ماه محروم می‌کنند!

بعد شروع می‌کرد به نصیحت کردن. جملاتی از این دست که: دوستان! از این فرصت استفاده کنید؛ خوب استفاده کنید. می‌گفت: «این همه سفارش به استفاده از موقعیتهای زمانی و مکانی برای این است که خدا نمی‌خواهد ما را به جهنم ببرد. ما خودمان هستیم که بد می‌کنیم. لذا به دوستان سفارش می‌کنم از ماه رجب غفلت نکنید؛ زیاد استغفار کنید. اینهاست که انسان را تطهیر می‌کند و ما را از آن عذابهایی که این جسمها طاقتش را ندارد، دور می‌کند». اینجا بود که صدای گریه از همه جای مجلس بلند می‌شد و بعد در میان نصیحتهایش خودش هم می‌زد زیر گریه ...

خودش یک بار از درس اخلاق استادش امام خمینی گفته بود که آنچه امام می‌گفت عمدتاً همان چیزهایی بود که ما خودمان خوانده بودیم یا شاید از دیگران هم شنیده بودیم، اما وقتی از زبان این مرد بیرون می‌آمد تمام جلسه تکان می‌خورد و هیچ کس نمی‌توانست جلوی گریه‌هایش را بگیرد. حالا شده بود حکایت خود حاج آقا مجتبی تهرانی(ره) که همان حرفها یا حدیثهایی را که بارها خوانده یا شنیده بودیم را تکرار می‌کرد اما وقتی از زبان او می‌شنیدیم گویی برای اولین بار است که می‌شنویم و تکان می‌خوردیم.

باز ادامه می‌داد: «خداوند می‌خواهد رابطه بین او و بنده‌اش و این رابطه قطع نشود. اگر از ناحیة بنده خطای عملی سرزده و اگر از نظر معرفتی جاهل است، هر چه که باشد،‌ اینها مانع نشود که این رابطه قطع شود. اصلاً بزرگی و کرامت او اقتضا می‌کند که نگذارد این رابطه قطع شود؛ لذا به پیغمبرش هم همین را امر می‌کند و می‌گوید: تو موجودی هستی که باید همان روش که من با بندگانم دارم داشته باشی؛ یعنی خداگونه عمل کنی. یعنی ای پیامبر! تو باید از بندگان خدا دستگیری کنی و دست رد به سینة کسی نزنی! این روش، روش من است.

این روش، روش الهی است. این روش را مؤمن هم باید در آداب معاشرتی‌اش حفظ کند. به یک معنا «طرد» در آداب معاشرت اسلامی وجود ندارد. طرد کردن، نادر است؛ هر چه هست دستگیری است. اگر خطای عملی است، باید اغماض شود و اگر خطا از نظر درونی و عدم کشش است، آن هم باید اغماض شود؛ برای اینکه دستگیری و به صراط مستقیم هدایت شوند».

بعد اضافه می‌کرد: خدایی که به پیغمبرش می‌فرماید که دیگران و خطاکاران را طرد نکن و این کار جزو ادب اسلامی نیست، آیا ممکن است خودش ما را به خاطر اشتباهاتمان طرد کند؟

حاج آقا هر سال در این شب، به حدیث مشهور «داعی» اشاره می‌کرد که همان فرشته‌ای است که پیغمبر اکرم «ص» در روایتی می‌فرمایند:

« اِنَّ اللهَ تَعالی نَصَبَ فِی السَّماءِ السّابِعَةِ مَلَکاَ»؛ خداوند در آسمان هفتم فرشته‌ای نصب فرموده است که

«یُقالُ لَهُ الدّاعی»؛ به او «داعی» گفته می‌شود.

 «فَاِذا دَخَلَ شَهرُ رَجَبٍ یُنادی ذلِکَ المَلَکُ کُلَّ لَیلَةٍ مِنهُ اِلی الصَّباح»؛ پس هنگامی که ماه رجب وارد می‌شود، این فرشته هر شب تا به صبح ندا می‌دهد:

«طوبی لِلذّاکرینَ، طوبی لِلطّائِعین»؛ خوشا به حال اهل ذکر! خوشا به حال اهل طاعت!

«وَ یَقولُ اللهُ تَعالی»، این ملک می‌گوید: ای مردم! امشب خدا می‌گوید:

«اَنَا جَلیسُ مَنْ جالَسَنی»؛ من همنشین کسی هستم که با من همنشین باشد،

«وَ مُطیعُ مَن اَطاعَنی». (چه تعبیر عجیبی!) من از کسی که از من اطاعت کند، اطاعت می‌کنم. یعنی هر چه بخواهی به تو می‌دهم.

«وَ غافِرُ مَنِ اسْتَغفَرَنی»؛ هر که از من طلب غفران و بخشش کند،‌ او را می‌آمرزم.

«اَلشَّهْرُ شَهری»؛ این ماه، ماه من است؛ ماه رجب ماه خداست.

 «وَالعَبْدُ عَبدی»؛ بنده هم، بندة من است،

«وَالرّحْمَةُ رَحْمَتی»؛ رحمت، رحمت من است؛ رحمت من فراگیر است.

«فَمَنْ دَعانی فِی هذالشَّهرِ اَجبْتُهُ»؛ هر که در این ماه مرا بخواند، جوابش را می‌دهم.

«وَ مَنّ سَئَلَنی آَعْطَیْتُهُ»؛ و هر کس در این ماه از من چیزی درخواست کند، به او عطا می‌کنم.

«وَ مَنِ اسّتَهّدانی هَدَیْتُهُ»؛ هر کس از من هدایت بخواهد، هدایتش می‌کنم.

«وَ جَعَلّتُ هَذاالشَّهْرَ حَبْلآً بَینی وَ بَینَ عِبادی»؛ این ماه را ریسمانی بین خود و بنده‌ام قرار دادم.

«فَمَنِ اعّتَصَمَ بِهِ وَصَلَ اِلَیَّ». چه تعبیر بالایی است! اگر کسی در ماه رجب به این حبل و ریسمان اعتصام پیدا کند، به من خواهد رسید.

راستش من احساس می‌کردم درست از ابتدای ماه رجب، لحن و ادبیات حاج آقا مجتبی گرایش عجیبی به سمت «امید» و «رجا» پیدا می‌کرد و این لحن و این ادبیات همین طور ادامه و افزایش پیدا می‌کرد تا اینکه در شب بیست و سوم ماه مبارک رمضان و شب قدر سوم،‌ به اوج خودش می‌رسید...

 

منبع:فارس

 

 

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: بازدید از این مطلب : 2015
|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
نویسنده : گمنام
دو شنبه 31 فروردين 1394

به گزارش مشرق، آيت الحق مرحوم حاج ميرزا علي قاضی طباطبائی درباره ماه‌هاي رجب، شعبان و رمضان فرمود:


هان!‌اي برادران عزيز و گراميم؛ آگاه باشيد! متوجّه و هشيار باشيد كه ما در قرقگاه زماني (ماه‌هاي رجب، شعبان و رمضان) داخل شده‌ايم!

و همان‌گونه كه در زمين‌هاي حرم بايد از محرّمات اجتناب نمود و ارتكاب يك سلسله اعمالي كه در جايي جرم نيست، امّا در حرم جرم محسوب مي‌شود، در اين ماه‌ها هم كه قرقگاه زماني محسوب مي‌شوند، چنين است و بايد با هشياري و مواظبت در آن وارد شد و به‌‌ همان نحو كه در قرقگاه مكاني كه حرم است، انسان به كعبه نزديك مي‌شود، در اين ماه‌ها هم كه قرقگاه زماني است، انسان به مقام قرب خداوند مي‌رسد. پس چقدر نعمت‌هاي پروردگار بر ما بزرگ و تمام است؟! و او هرگونه نعمتي را بر ما تمام نموده است.

پس حال كه چنين است، قبل از هر چيز، آنچه كه بر ما واجب و لازم مي‌باشد، توبه ايست كه داراي شرايط لازم و نمازهاي معلومه است۱ و پس از توبه، واجب‌ترين چيز بر ما، پرهيز از گناهان صغيره و كبيره است تا جايي كه توان و قدرت و استطاعت داريم!.

پس به راستي، هر كسي كه در صدد متذكّر شدن به ذكر حقّ و در مقام خشيّت از ذات اقدس حضرت حقّ متعال بوده باشد، مي‌تواند از راه مراقبه و محاسبه و معاتبه و معاقبه متذكّر گردد!.

پس از اين مرحله، با دل‌هاي خود، به خداوند رو آورده، بيماري‌هاي گناهانتان را معالجه و مداوا نمائيد و به وسيلۀ استغفار، بزرگي و سنگيني عيوب خود را كاهش دهيد و بپرهيزيد از اينكه حريم الهي را بشكنيد و پرده‌هاي حجاب را بالا زده، حرمت حرم را هتك نمائيد!

زيرا به راستي چنين شخصي در نظام تكوين بي‌آبرو و مهتوك است؛ گرچه خداوند كريم از روي كرمش، به حسب ظاهر، آبروي او را حفظ نمايد و همين جزاي اوست و نيازي به مجازات پروردگار ندارد!.

و امّا دستورالعمل اين سه ماه:
۱. بر شما باد به اينكه نمازهاي فريضۀ خود را با نوافل آنكه مجموعاً پنجاه و يك ركعت است، در بهترين اوقاتشان انجام دهيد و اگر نتوانستيد چهل و چهار ركعت آن را به جا بياوريد.

۲. و امّا در مورد نافلۀ شب، به خصوص بايد بدانيد كه: انجام دادن آن در نظر مؤمنان و سالكان حضرت معبود، از واجبات است و هيچ چاره‌اي جز به جا آوردن آن نيست.

۳. بر شما باد به قرائت قرآن كريم در نافله‌هاي شب! كه انسان را حركت داده، سير او را سريع مي‌نمايد و براي او بسيار مفيد است. پس تا مي‌توانيد در شب‌ها قرائت قرآن كنيد، زيرا قرائت قرآن شراب مؤمنان است.

۴. بر شما باد به انجام دادن اوراد و أذكاري كه هر يك از شما به عنوان دستور در دست داريد و بر شما باد به مداومت سجدۀ يونسيّه و گفتن ذكر يونسيّه: «لا إلهَ إلا أنتَ سُبحانكَ إني كُنْتُ مِن الظالمين۷» در سجده از پانصد تا هزار مرتبه.

۵. بر شما باد به زيارت مشهد اعظم، كه مراد‌‌ همان حرم مطهّر اميرمؤمنان (ع) و قبر نوراني آن بزرگوار است و نيز ساير مشاهد مشرّفۀ اهل‌بيت (ع) و مساجد معظّمه، مانند: «مسجد الحرام»، «مسجدالنّبي»، «مسجد كوفه»، «مسجد سهله» و به طور كلّي هر مسجدي از مساجد؛ زيرا مؤمن در مسجد، همانند ماهي است در آب دريا!

۶. هيچ‌گاه پس از نمازهاي واجب خود، تسبيحات حضرت صدّيقه (س) را ترك ننماييد؛ زيرا اين تسبيحات، يكي از انواع «ذكر كبير» شمرده شده است.

۷. يكي از وظايف مهم و لازم براي سالك إلي‌الله، دعا براي فرج حضرت حجّت (عج) در قنوت «وَتْر» است. بلكه بايد در هر روز و در همۀ اوقات و همۀ دعا‌ها، براي فرج آن بزرگوار دعا نمود.

۸. يكي ديگر از وظايف لازم و مهم، قرائت زيارت جامعه، معروف به «جامعۀ كبيره» در روز جمعه است.

۹. لازم است كه قرائت قرآن حتماً كمتر از يك جزء نباشد.

۱۰. تا مي‌توانيد بسيار به ديدار و زيارت برادران نيكوكار خود بشتابيد؛ زيرا به راستي آن‌ها برادراني هستند واقعي كه در تمام مسير، همراه انسانند و با رفاقت خويش، آدمي را از تنگنا‌ها و عقبات نفس عبور مي‌دهند!.

۱۱. به زيارت اهل قبور ملتزم باشيد؛ ولي نه به صورت مداوم و همه روزه (مثلاً در هفته، يك روز انجام بگيرد) و نبايد زيارت قبور در شب واقع گردد.


پي‌نوشت‌ها:
۱. مقصود‌‌ همان دستور توبه‌اي است كه رسول خدا (ص) در ماه ذي‌قعده داده‌اند و در كتب ادعيه، مثل «مفاتيح الجنان» آمده و چهار ركعت نماز دارد.


منبع: ماهنامه موعود شماره ۱۶۱
رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: اخلاق و عرفان , ,
:: بازدید از این مطلب : 2208
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
نویسنده : گمنام
دو شنبه 31 فروردين 1394

به گزارش مشرق، آيت‎الله عبدالله جوادي آملي امروز در مسجد اعظم در ادامه تفسير سوره مباركه فصلت با قرائت آيه «وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لَا تَسْمَعُوا لِهَذَا الْقُرْآنِ وَالْغَوْا فِيهِ لَعَلَّكُمْ تَغْلِبُونَ ﴿۲۶﴾»، گفت: مشركان خواستند در برابر تحدي قرآن حرفي بياورند، نتوانستند، حداكثر سبعه معلقه را آوردند، بعد تصميم گرفتند با بي‌ادبي با قرآن مقابله كنند و هم به خود قرآن و هم به آورنده قرآن توهين كردند، هم به لحاظ درون‌مايه‌اي گفتند شعر و شعبده و سحر و كهانت است و هم از نظر ارتباط با فاعل گفتند فريه و دروغ است.

وي افزود: هم گفتند افترا است، وجود مبارك پيامبر (ص) را هم گفتند شاعر و ساحر و مجنون است، اين‌ها اعمال لغو درباره قرآن كريم و آورنده قرآن كريم است، اين‌ها كه به ديگران دستور دادند با هوچي‌گري جلوي قرآن را بگيريد، پيروان آنان مي‌گويند اين‌ها را نشان ما بدهيد تا زير پايمان له كنيم.

مفسر برجسته قرآن كريم با اشاره به آيه «فَلَنُذِيقَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا عَذَابًا شَدِيدًا وَلَنَجْزِيَنَّهُمْ أَسْوَأَ الَّذِي كَانُوا يَعْمَلُونَ ﴿۲۷﴾»، بيان كرد: در جريان عذاب ذائق، مذوق را هضم مي‌كند، اما يك وقت است انسان آب گوارا را هضم مي‌كند و يك وقت آب تلخ و گدازنده را هضم مي‌كند، اگر انسان يك بار عذاب بچشد، نظير مرگ تمام مي‌شود اما وقتي كه عذاب مستمر و مانند آن است، اين‌ها دائما در حال هضم كردن داروي تلخ و سم هستند، هضم كردن غير از حلاوت است.

وي گفت: فرمود بدترين كار آنان را پاداش مي‌دهيم، اين كه عذاب را به آنان مي‌چشانيم، اين چشاندن همان عذاب شديد است، و نوشيدن عذاب چيز ديگري است، همين كه لب مي‌زنند عذاب شديد است، ذق اين است كه در ماه مبارك رمضان روزه‌دار مي‌تواند غذا را بچشد، اين چشيدن در ماه رمضان فضاي زبان قرار مي‌گيرد و انسان بيرون مي‌اندازد.

آيت‌الله جوادي آملي با قرائت آيه «ذَلِكَ جَزَاء أَعْدَاء اللَّهِ النَّارُ لَهُمْ فِيهَا دَارُ الْخُلْدِ جَزَاء بِمَا كَانُوا بِآيَاتِنَا يَجْحَدُونَ ﴿۲۸﴾»، ابراز كرد: كيفر اينان آتش است، اين‌ها از آن جا بيرون نمي‌آيند، براي اين كه هر وقت در دنيا به آنان مي‌گفتيد به راه راست بياييد، مي‌گفتند براي ما تفاوتي ندارد كه به ما موعظه كني يا موعظه نكني، ديگر بيمار شده‌اند و كار از كار گذشته است.

وي ادامه داد: قرآن كريم به مريضي كه با پرهيز خوب مي‌شود دستور تقوا داده است اما به كساني كه كار از كارشان گذشته است، مي‌گويند هر چه مي‌خواهيد انجام دهيد، ديگر مريضي همه جا را فراگرفته است، پرهيز مال بيماري است كه در صراط درمان است.

مؤلف كتاب مفاتيح‌الحيات با اشاره به آيه «وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا رَبَّنَا أَرِنَا الَّذَيْنِ أَضَلَّانَا مِنَ الْجِنِّ وَالْإِنسِ نَجْعَلْهُمَا تَحْتَ أَقْدَامِنَا لِيَكُونَا مِنَ الْأَسْفَلِينَ ﴿۲۹﴾»، گفت: همين گروهي كه زيرمجموعه رهبران كفر بودند مي‌گويند يك عده دستور مي‌دهند و يك عده اجرا مي‌كنند، آن محاوره در سوره مباركه سبأ و سوره مباركه اعراف سر جاي خود محفوظ است، قرآن در سوره مباركه اعراف مي‌گويند شما خودتان حرف آنان را اطاعت كرديد، براي هر دو گروه عذاب دوچندان است، تابع و متبوع هر دو دوعذاب دارند.

بركات نزول فرشتگان بر مؤمنان

وي با قرائت آيه «إِنَّ الَّذِينَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلَائِكَةُ أَلَّا تَخَافُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِي كُنتُمْ تُوعَدُونَ ﴿۳۰﴾»، اظهار كرد: در قبال گروهي كه خداوند فرمود قرين سوء همنشينشان خواهد شد، اين گروهي است كه خداوند وعده مي‌دهد كه فرشتگان بر آنان نازل مي‌شود، كساني كه از نظر ايمان منطق و رفتار و گفتار و سيره‌شان و سريره‌شان اين است كه ايمان دارند و برابر ايمان عمل كردند و استقامت ورزيدند، فرشتگان بر اين‌ها نازل مي‌شود.

حضرت آيت‌الله جوادي آملي با اشاره به بركت نزول فرشتگان ادامه داد: چندين بركت در تنزل فرشته‌ها هست، يكي نجات از هراس و ديگري نجات از غم و اندوه و بشارت بهشت و اعلام ولايت است كه ما با يكديگر تحت ولايت الله به سر مي‌بريم، اين ولايت هم در دنيا و هم در آخرت هم هست، اين ولايت مستمر خواهد بود.

وي با بيان آيه «نَحْنُ أَوْلِيَاؤُكُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَفِي الْآخِرَةِ وَلَكُمْ فِيهَا مَا تَشْتَهِي أَنفُسُكُمْ وَلَكُمْ فِيهَا مَا تَدَّعُونَ ﴿۳۱﴾»، اظهار كرد: آن چه بدن شما مي‌خواهد در بخش‌هاي اكل و شرب و مانند آن وجود دارد، آن چه جان شما مي‌خواهد وجود دارد، آن چه كه مربوط به مشتهيات است براي شما حاصل است و آن چه كه مربوط به مدعيات است براي شما حاصل است، شما در نعمت الهي غرق هستيد.

مفسر برجسته قرآن كريم با قرائت آيه «نُزُلًا مِّنْ غَفُورٍ رَّحِيمٍ ﴿۳۲﴾»، خاطرنشان كرد: اين‌ها تازه، اولين چيزي است كه خداوند براي مهمان تازه‌رسيده مي‌آورد، مهمان كه آمد بعد از تعارف لفظي يك شربت و ميوه‌اي مي‌دهند تا طعام حاضر شود، مي‌فرمايد اين هفت هشت چيزي كه داديم تازه نزل است، يك سري چيزهايي است كه اصلا شما نمي‌دانيد تا دعا كنيد و بخواهيد.

وي ابراز كرد: دعاي هر كس و آرزوي هر كسي و پيشنهاد هر كسي محدود به معرفت او است، اگر كسي معرفتش محدود است، دعا و آرزوي او هم محدود است، هيچ كشاورزي در تمام عمر آرزوي نمي‌كند كه اي كاش من نسخه خطي تهذيب شيخ طوسي را داشتم، در بهشت چيزهايي هست كه نمي‌دانيم كه بخواهيم.

آيت‌الله جوادي آملي با تأكيد بر اين كه آرزوي هر كسي به قدرت درك او است، ابراز كرد: خداوند فرمود «و لدينا مزيد»، اجمالا بدانيد هر چه شما بخواهيد هست، اما «فلا تعلم نفس من قره اعين»، شما نمي‌دانيد تا از خداوند بخواهيد، اين هفت هشت نعمتي كه خداوند مي‌دهد تازه نزل و ابتداي پذيرايي است، مهماني كه براي مائده دعوت شده ابتدا يك استكان چاي و شربتي به او مي‌دهند.

وي گفت: ذات اقدس اله رب عالمين است، انسان جهان فرشته و شياطين و همه نعمت‌هاي الهي مخلوق خداوند هستند، چون رب عالمين هست، ولي عالمين و اله عالمين هست، لكن ولي و اله بودن براي مؤمنان با مهر و صفا همراه است و براي مشركان با قهر و عقاب همراه است، ما دو تا ولي نداريم كه ولي اهل ايمان خدا باشد و اولياي كافران، طاغوت باشند، آنان عبد خداوند هستند، آنان كلب معلم هستند.

تمام شبهات و مغالطات ضد دين منشأ شيطاني دارد

مؤلف كتاب مفاتيح‌الحيات ابراز كرد: اگر بخواهيم اين كلب معلم را به سمت كسي بفرستيم، اين كار را انجام مي‌دهيم، اگر اين‌ها اوليا كافران هستند اين‌ها دارند رسالت الهي را انجام مي‌دهند، اوليا طاغوت به اذن الهي كار انجام مي‌دهند، اين اوليا جزو مأموران قهر ذات اقدس اله هستند، هر كس باشد در نظام تشريع ممكن است معصيت بكند اما در نظام تكوين بنده خداوند است.

وي با اشاره به سنت خداوند كه ابتدا جامعه بشري را هدايت كرد، ادامه داد: اما آنان به سوء اختيار خود راه را اشتباه رفتند، راه همچنان باز است اما دو عامل است كه سبب كيفر آنان مي‌شود، يكي عامل انديشه است، تمام شبهه‌ها و مغالطات و اشكال‌هاي ضددين يك منشأ شيطنت دارد، كه در سوره مباركه انعام به اين مطلب اشاره شده است.

آيت‌الله جوادي آملي ابراز كرد: تمام شبهات و مغالطات منشأ شيطنت دارد، شيطان تحريك مي‌كند تا عليه دين عده‌اي قلم‌فرسايي بكند، اين در بخش انديشه است و در بخش عملي هم كه افرادي شكاك و سوفيست وجود دارد، اين كه اين‌ها اين كار را انجام مي‌دهند به اذن خداوند كار انجام مي‌دهند.

وي خاطرنشان كرد: فرشته‌ها نيز تحت ولايت مطلق ذات اقدس اله است، اين كه فرمود فرشتگان را خداوند نازل مي‌كند تا با مؤمنان همراهي كند، اين دستور خداوند است، انساني كه هراسناك است و مي‌ترسد و گرفتار غم و اندوه است، فرشتگان او را تطهير مي‌كنند و او را به صبر و امثال صبر موفق مي‌دارد.

درس و بحث گوشه‌اي از كار است

مفسر برجسته قرآن كريم به تبيين ولايت «الله»، درباره مؤمنان پرداخت و گفت: ولايت ذات اقدس اله درباره مؤمنان اين است كه فرشتگان را براي مؤمنان نازل مي‌كند، هم در دنيا و هم در حال احتضار و هم در برزخ و هم در ساهره قيامت و هم در بهشت، نسبت به كل جهان هم مي‌فرمايد اگر راه را درست برويد ما باران و آفتاب و ابر را به موقع روزي‌تان مي‌كنيم.

وي افزود: اگر بيراهه نروند انسان‌ها خداوند باران رحمتش را نازل مي‌كند، اما اگر ببينند كه رحمت‌هاي الهي را هدر مي‌دهند به اين ابرها دستور مي‌دهند كه در كويرها يا در درياها ببارد كه نصيب مردم نشود، اما صريح وعده قرآن اين است كه اگر مردم در راه مستقيم باشند، باران پر و فراوان مي‌آيد.

آيت‌الله جوادي آملي تأكيد كرد: اما اگر كم‌فروشي و اختلاس و بدرفتاري باشد و انتظار داشته باشيد سدها پر بشود، اين چنين نيست، فرشته آمدن و باران آمدن منوط به استقامت ما است، در بخش‌هاي ديگر هم فرمود اگر اهل قريه‌ها تقوا داشته باشند، همه روزي‌ها تأمين مي‌شود و درباره اهل كتاب هم اين چنين فرمود، يك مدير كل است كه عالم و جهان را اداره مي‌كند.

وي گفت: فرمود براي ما فرقي نمي‌كند، هر كس در هر زمان و زميني به دين خود عمل بكند ما نعمت‌هاي خودمان را بر آنان نازل مي‌كنيم و اين اختصاصي به مرگ ندارد، ماه مبارك رمضان انسان جزو ضيوف الرحمان هستند، حاجيان جزو ضيوف الرحمان هستند، كساني كه راه را درست بروند هميشه جزو ضيوف الرحمان هستند، اما ماه رمضان و مكه مظهر قوي‌تر اين ضيوف الرحمان هستند.

مفسر برجسته قرآن كريم با اشاره به فرارسيدن ماه مبارك رجب بيان كرد: ماه پربركت رجب در پيش است، تا مي‌توانيد در ماه رجب روزه بگيرد، مخصوصا كساني كه قدرت جواني دارند، از روزه‌هاي اين ايام و مبعث و ايام اعتكاف فراموش نشود، درس و بحث گوشه‌اي از كار است، اساس كار جاي ديگر است، اگر اين اساس كار را رعايت بكنيم، آن وقت لذت علم و طهارت را مي‌چشيم، اگر لذت طهارت را بچشيم هيچ چيزي جاي آن را نمي‌گيرد، اگر عالم را به وي بدهيم، برايش گزنده است.

 

 

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: اخلاق و عرفان , ,
:: بازدید از این مطلب : 2212
|
امتیاز مطلب : 3
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
نویسنده : گمنام
دو شنبه 31 فروردين 1394

پاسدار شهید محسن کمالی روز جمعه در دفاع از حرم اهل بیت (ع) به شهادت رسید.

پیکر این شهید بزرگوار هنوز به ایران اسلامی منتقل نشده و قرار است پس از انتقال پیکر پاسدار شهید محسن کمالی، پیکر مطهر ایشان با حضور مردم ولایی استان البرز تشییع و در گلزار شهدای امامزاده محمد (ع) به خاک سپرده شود.
مجتبی ذوالنور مشاور نماینده ولی فقیه در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شامگاه جمعه با حضور در منزل این شهید بزرگوار به خانواده معظم وی تسلیت گفت.
وی در گفت‌وگویی از ویژگی‌های اخلاقی این پاسدار شهادت گفت.
ذوالنور در پاسخ به این پرسش که آیا با شهید کمالی آشنا بوده است، گفت: این شهید بزرگوار از جوانان ولایی شهرستان کرج بود و علیرغم سن اندک و جوانی ایشان، از روحیه والایی برخوردار بود.
وی مهمترین ویژگی شهید محسن کمالی از مدافعان حرم اهل بیت (ع) را تقید به نماز اول وقت توصیف کرد و گفت: ایشان تاکید داشت که نماز را باید در اول وقت و به صورت جماعت اقامه کرد و تلاش بسیاری داشت تا لحظه‌ای در اقامه نماز جماعت غفلت نکند.
مشاور نماینده ولی فقیه در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی سپس به خاطره‌ای از پاسدار شهید محسن کمالی اشاره کرد و گفت: چند بار پیش از آنکه برای ماموریت و خدمت به مردم مظلوم و بی دفاع سوریه اعزام شود، با او دیدار داشتم.
ذوالنور تصریح کرد: همواره پیش از سفر از من می‌خواست که برای شهادت ایشان دعا کنم و می‌گفت، دعا کنید تا این سفر آخرم باشد و در راه دفاع از حرم شریف اهل بیت (ع) به شهادت رسیده و دیگر باز نگردم.
وی بیان داشت: این شهید بزرگوار سپاه اسلام عاشق شهادت و پیوستن به امام شهدا (ره) و قرار گرفتن در شمار شهدای اسلام و انقلاب بود و در نهایت نیز به آرزوی خود رسید.
ذوالنور گفت: اگر چه از دست دادن جوانانی غیور، مومن، متعهد، مخلص و ولایی چون شهید محسن کمالی سخت و دردناک است، اما افتخار می‌کنیم که در ایران اسلامی چنین جوانانی حضور دارند و مدافع راه ولایت هستند.
وی تاکید کرد: به طور قطع با وجود چنین جوانانی، احدی توان و جسارت تعرض به ایران اسلامی را نداشته و نخواهد داشت.

 

منبع: تابناک

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: ایثـار و شهادت , ,
:: برچسب‌ها: شهیدمحسن کمالی , رایه الهدی ,
:: بازدید از این مطلب : 2176
|
امتیاز مطلب : 2
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
نویسنده : گمنام
یک شنبه 30 فروردين 1394

به گزارش گروه جهاد و مقاومت مشرق، شهید حبیب جنت‌مکان، رزمنده اهوازی گردان جعفر طیار(س) در دوران جنگ تحمیلی در سامرا به شهادت رسید.

مراسم تشییع شهید حبیب جنت‌مکان در کرج برگزار می‌شود و مراسم تدفین این شهید در امام‌زاده طاهر کرج صورت می‌گیرد.

حبیب جنت‌مکان را در عراق به نام ابوالمکارم می‌شناختند. این شهید از جانبازان دفاع مقدس بوده که به‌صورت داوطلبانه برای دفاع از حرم اهل‌بیت(ع) به عراق رفته بود و در درگیری با تروریست‌های تکفیری به درجه رفیع شهادت نائل آمد.

 

 

عکس/«جنت‌مکان»ی که خُلد آشیان شد

 

تصویر سمت چپ.حاج حبیب جنت مکان می باشند.

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: بازدید از این مطلب : 1922
|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
نویسنده : گمنام
یک شنبه 30 فروردين 1394
روزی که خبر شهادت بسیجی بی ادعای حرم "حاج حبیب جنت مکان" را از شمال شهر الرمادی عراق آوردند، در خود شکستم...!
گروه جهاد و مقاومت مشرق- حکایت مظلومیت یاران خمینی کبیر داستانی پایان ناپذیر است. آنها نه فقط مظلوم شهر و شهید جبهه بودند بلکه قصه حضورشان در جبهه های جنگ هم قصه ای عجیب و غریب بود و حال شاید بازگو کردنش و باورش هم برای خیلی از جوانان و ملت عزیزمان که آن ایام را از نزدیک لمس نکرده اند، سخت باشد.

 

  آن زمان که امام همیشه مظلوم امت فرمودند : جنگ در راس امور است هیچ گاه آنگونه که باید در راس امور قرار نگرفت و الا اثری از صدام و اذنابش نمی گذاشتیم اما متاسفانه برخی ادارات دولتی کارشکنی هایی در رفتن به جبهه بسیجیان می کردند که واقعا" دردناک بود.

گاهی بسیجی خسته از جنگ برای استراحت به شهر می آمد در حالیکه اداره متبوعش، حقوق و مزایایش را قطع کرده بود و بایستی می دوید و این و آن را می دید تا حقوقش را به خانواده بدهند تا حداقل با خیالی نسبتا آسوده به جنگ بازگردد و ...

یا بسیجی شیمیائی مان را در آزمایشگاه اداره و درست در جائی که نفس کشیدن در آنجا برایش زهری کشنده بود، به بهانه کمبود پست مشغول به کار می کردند که هیچ دشمنی با دشمنش چنین نمی کرد! ولی این اتفاقها افتاد و جان و دلمان را سوزاند و برای نظام و انقلام و امام عزیزمان دم فرو بردیم و عذاب ها کشیدیم و هیچ نگفتیم و جبهه های عزت و شرف را به عشق مولایمان خمینی عزیز گرم نگاه داشتیم .

روزی که خبر شهادت بسیجی بی ادعای حرم "حاج حبیب جنت مکان" را از شمال شهر الرمادی عراق آوردند، در خود شکستم و یاد این مصیبت هائی که محل کارش بر سرش آوردند و هیچ نکرد و هیچ نگفت و تحمل کرد، افتادم. حاج حبیب حالا دیگر جنت مکان شده است و به آرزوی دیرینه اش که پیوستن به یاران مظلوم شهیدش بود رسیده است. او که از بسیجیان قدیمی مسجد امام سجاد(ع) کوی انقلاب بود، تقریبا در تمام جنگ حضوری فعال و موثر داشت. حبیب عضو گردان همیشه پیروز جعفرطیار (س) اهواز بود و در اکثر عملیات های غرب و جنوب شرکت داشت و چندین نوبت مجروح تیر و ترکش و مجروح شیمیائی شد اما هنوز بیقرار بود.

 
 هیچ گاه حاج حبیب جنت مکان را بدون حواشی خاص شخصیت شوخ طبع و شعرهای فی البداهه اش برای مسائل سیاسی و اجتماعی و فرهنگی نمی یافتیم. در جنگ خود منبع روحیه و طنزپردازی بدیع برای تجدید روحیه رزمندگان اسلام بود. حبیب اگر چه بازنشسته از شرکت دولتی محل کارش شد که هزاران شکوه و گله از آزارها و اذیت هائی که برسرش آوردند، داشت ولی از تکاپو نیافتاد و همواره روح بلندش در عالم بالا سیر و سیاحت داشت .

موقع صبحگاه گروهان ها برای بردن او جهت دادن شعار و روحیه دادن به رزمندگان دعوا بود. یادش بخیر‪ !

به گمانم سال 66 بود. به مناسبتی مانوری توی رودخانه کارون اطراف پل معلق ترتیب داده بودند. عده ای از بچه های گردان به عنوان نیروهای غواص شرکت داشتند (دوستانی که بودند تکمیل کنند) در ابتدای کار اینطور به یادم میاد که توی قایق بودیم. حاج حبیب هم بود. ایشان شروع کردن به نوحه خوانی. اشتباه نکنم بوشهری می خواند. نوحه دلچسبی بود. بیسیم کوچک مکعب مستطیلی آنتن داری توی دست من بود. روشن کردم و جلو ایشان را گرفتم تا برای همه قایق ها هم پخش شود. بعد از اندکی صدای مسئولین درآمد که فرماندهان می خواهند فرمان آغاز مانور را اعلام کنند،خاموش کنید. همین قدر یادم هست و خوش صدایی برادر و مجاهد نستوه حاج حبیب جنت مکان را ... البته فرید خمیسی هم تازه از دوران نقاهت مجروحیتش تا حدودی خارج شده بود و به جمع دوستان پیوسته بود.
 حبیب اهل شعر بود و معمولا" اشعار طنز می گفت و روحیه بچه ها رو عوض می کرد و خنده رو روانه لب ها می نمود.

اول صبحی بود و برای نماز داشتیم وضو می گرفتیم که کنار تانکر آب ایستاد و یک دوبیتی خنده دار گفت. بعد خودش توضیح داد این شعر دیشب قبل از خواب به ذهنم اومد. حالا باید تکرارش کنم تا فراموشم نشود و بعدا" بنویسمش. خداوند روحش را آرام و جایگاهش را خرم گرداند. آمین یارب العالمین
 توی هور در گرمای تیر و مرداد که گرما بیداد می کرد و پشه ها امان بچه ها رو بریده بودند، حبیب می گفت اگه پشه ها تکه تکه ام کنند آرزوی گفتن یه آخ رو به دلشان می گذارم.
«جنت مکان» جنت مکان شد

 اواخر جنگ که عراق دوباره تاپادگان حمید آمده بود جلو وسیل نیروهای داوطلب به سوی جبهه روان شده بود. هر گردان چهارگروهانه شده بودن وهر گروهان چهار دسته. گردان درمنطقه کوشک مستقر شده بود. حمید باچند نفر از دوستان شرکتی آمده بود وهر کدام تیربار گرفته بودند و تا به منطقه رسیدن. همه باهم گفتن عراقی ها کجان؟ تابراشون گیتار بنوازیم که منظور تیر بار بود! خدایش رحمت کند.

جنت مکان نام و وجودش جنت مکان شد. اساتید می دانند که معنی این 2کلمه :یعنی جایگاهش در بهشت است و چه نام با مسمایی است که عمل بر لفظ  برتری جوید.  اورا خوب می شناختم. صدای گیرایی داشت. خصوصا" آن هنگامی  که بچه ها سینه بوشهری می زدند با چه حماس هایی به حال می رفت. خداند اورا با شهدای کربلا محشور کند.
به آرزویش رسید .خیلی دوست داشت برای امام حسین نوحه بخواند و خسته نمی شد.

 سال 63 پادگان شهید مصطفی خمینی بودیم و همجوار ما پادگان 28 صفر. یک شب 2 گردان خاتم و ایثار که این شهید هم گردان ایثار بود، دعوت کردن پادگان 28 صفر. شب جهت مراسم نوحه خوانی که حبیب مداح بود که فکر کنم قریب به 2 ساعت خواند تا از حال رفت...

مثل همه محله های هر جای دنیا، مثل همه ی شهرهای دیگری که شهر نامیده می شوند، مردمان محله ها و شهر من هم؛ چیزی بودند مثل هرکس در هرجایی. جنگ؛ هیچ چیزش شبیه هیچ چیزی از همه چیزهایی که قبل از خودش وجود داشت؛ نبود... و نیست! خوردن؛ خوابیدن؛ کار کردن؛ وقت؛ روز و ماه و سال؛ تقویم و... زندگی و مرگ... همه چیزش؛ چیز دیگری است!
...
از سال 59؛ مفهوم داشتن و یا از دست دادن دوست و دشمن و خویش و همراه و ... هم عوض شد.

یک روز از پدرم در برابر پرسشش که : چرا اینقدر درهمی و بی انگیزه و در فکر و...!؟ پرسیدم: تا حالا چند دوست خوب و برادر بسیار نزدیک و صمیمی... مثل کسی که هیچ کس مثلش نباشد را از دست داده ای!؟

... و منتظر جوابش نماندم و کمکش کردم که: یکی!؟ دو تا!؟ ده تا!؟

...  و ادامه دادم : من در همین بیست و چندسال عمر اندکم؛ به قدر مردان یک شهر؛ برادر از دست داده ام... من یک پیرمردم ... سالخورده نه... زخم خورده به عدد سالیانم!

شاعر مسلک بود و بسیار شوخ طبع و بذله گو... و بزرگ منش... حتی در آن سال هایی که هنوز؛ جوانی بیش محسوب نمی شد.

بعد از جنگ روزی؛ دوستانی که در منطقه هور؛ خط مرزی را مراقب بودند؛ به در خانه ما آمدند و گفتند در خط قرار است گوسفندی قربانی کنیم و... چون نخواستیم تک خوری کنیم؛ به دنبالت آمدیم تا به همراهمان به خط بیایی!

درنگ نکردم و همراه شدیدم با آن تویوتاهایی که؛ در همه قصه های جنگ؛ ردی ازشان هست و یک پای ماجراها هستند... من پشت وانت نشستم.

از میان ترافیک خیابان نادری اهواز که رد می شدیم؛ دیدمش که در حال خرید از دست فروش هاست. صدایش کردم. برگشت و نگاهم کرد. فقط گفتم بیا! شاید ترکیب همرزم ها و تویوتا؛ و جمعی بسیجی پشت آن؛ مجال فکر کردن را از او گرفت... و سوار شد!
به هور رسیدیم ... و با قایق به پاسگاه مرزی رفتیم... و منتظر قربانی کردن گوسفند!
هوا تاریک شد. نه از بچه های دیگر خبری شد... و نه از گوسفند!

شام؛ نان و ماست و سبزی خوردیم... و همه خوابیدند... جز من و او!

پشه های هور مشهور زمین و آسمانند و عجیب که؛ بچه ها راحت خواب بودند و پشه ها کاری با آن ها نداشتند... چون من و او تازه وارد بودیم و خوش بر و بو و خوش طعم!... صدها پشه دور و بر و سر وصورت و دست وپایمان را جولانگاه خود کرده بودند.
نیم ساعتی با چفیه؛ می پراندیمشان... و ویدیوی دوستان شهیدمان را می نگریستیم و اشک می ریختیم اما؛ مقاومت بی فایده بود... پشه ها را حریف نبودیم.
از سنگر بیرون زدیم و قدری دویدیم... بی ثمر بود!

مدام خاطره می گفتیم و می خندیدم و او؛ حرفهای مقفا و موزونش را؛ به شکل شعر حماسی برای پشه ها می خواند. بارها این جمله ی دکتر شریعتی را که زیرشکنجه به ساواکی ها گفته بود که: حسرت یک آخ را بر دلتان خواهم گذاشت را برای هزاران پشه؛ تکرار کرد... و ناگهان؛ چفیه را ازصورت باز کرد و پیراهنش را درآورد و دستانش را گشود و با صدای بلند گفت: حالا فهمیدم که قربانی امشب؛ ما بوده ایم ... و رو به پشه ها گفت : فیا سیوف؛ خذینی!
...
امروز شمشیرها؛ حبیب را در سامرا؛ در برگرفتند!
جنگ به من فهماند که صدسال پس از اتمامش؛ هنوز هیچ چیزش شبیه هیچ چیز نیست
و هنوز باید زخم خورده ی سالیان باشی و برادر بدهی
و بغض دردناک دلمه شده در گلو را، از چشم دختر و پسرت بدزدی!
...
بچه های گردان نور تعریف می کردند که حبیب؛ بی سیمچی گردان بود در شب عملیات بستان... همه منتظر رمز عملیات؛ تا به خط بزنند که ناگهان؛ صدایی روی همه بی سیم ها آمد... " گردان ها؛ یگان به یگان/ گوش به من و به فرمان/ حبیب جنت مکان!  (نوشته آقای دوبری)

  وقتی یکی از یادگاران دفاع مقدس خبر داد که حاج حبیب در شمال شهر الرمادی به محاصره داعشیان وحشی افتاده است و احتمال شهادتش هست اما متاسفانه پس از ساعاتی خبر شهادتش تائید شد، دل هزاران بسیجی همرزمش را شکست! حقیقتا" از شهادت حبیب هیچ کس تعجب نکرد! زیرا او همیشه روحی ناآرام داشت و بیقرار بود. او در حقیقت مزد مجاهدت ها و ایثارگری هایش را در سن حدود 60 سالگی گرفت تا در بستر حقارت نمیرد و به جایگاه رفیعی که حقش بود یعنی شهادت در راه خدا و به دست کثیف ترین و پلیدترین وحشیان، رسید . حبیب عزیز  ردای زیبای شهادت در راه خدا و دفاع از حرم مولای شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین(ع) بر وجود نازنینت مبارک باد . روح عزیزش شاد و همنشین با مولای شهیدان باد ...
*فاش نیوز
رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: ایثـار و شهادت , ,
:: بازدید از این مطلب : 1913
|
امتیاز مطلب : 8
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
نویسنده : گمنام
یک شنبه 30 فروردين 1394

... وقتی پدر شهید رضا کارگربرزی خاطره ای از سفر پدرش با پای پیاده از کرمان به کربلا را تعریف می کرد، ناگهان حاج قاسم با حالت تعجب از پدر شهید پرسید: مگر شما اهل کرمان هستید؟

گروه جهاد و مقاومت مشرق - پس از شهادت شهید رضا کارگربرزی در سوریه، حاج قاسم سلیمانی به منزل این شهید رفت و بر سر مزارش حاضر شد. برادر شهید در بیان خاطره ای از روز دیدار، به مشرق چنین گفت:
شهیدی که نمی‌خواست پیش «حاج قاسم» لو برود
... وقتی پدر شهید رضا کارگربرزی خاطره ای از سفر پدرش با پای پیاده از کرمان به کربلا را تعریف می کرد، ناگهان حاج قاسم با حالت تعجب از پدر شهید پرسید: مگر شما اهل کرمان هستید؟

پدر شهید پاسخ دادند: بله، اصلیت ما مال کرمان است و ما چندسالی است به اینجا آمده ایم.

حاج قاسم با حالت تعجب رو به فرمانده یگان محل کار رضا کرد و گفت: «چرا به من نگفته بودید که رضا همشهری ماست؟»

فرمانده یگان پاسخ داد: حاج آقا! رضا خودش خواسته بود که این موضوع هیچ جا مطرح نشده و مخصوصاً به حضرتعالی گفته نشود.

آری او اخلاص را در جزئیات هم می دانست...
شهیدی که نمی‌خواست پیش «حاج قاسم» لو برود

شهیدی که نمی‌خواست پیش «حاج قاسم» لو برود



شهیدی که نمی‌خواست پیش «حاج قاسم» لو برود
رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: ایثـار و شهادت , ,
:: بازدید از این مطلب : 1537
|
امتیاز مطلب : 6
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
نویسنده : گمنام
یک شنبه 30 فروردين 1394

امام باقر(ع)-مدح و ولادت

 

به نام نامی سبحان به عالم دیده وا کردم

خدا را با ولای چارده نورش صدا کردم

به امداد محمد تا محمد یک دعا کردم

گرفتم دامن پاک اباجعفر نوا کردم

صدا کردم دعا کردم نوا کردم چها کردم

که ناگه دیده وا کردم بنور چارده معصوم

خدا را شکر این سائل نشد از لطف حق محروم

در این ماه خدا عبد خدا محبوب داور شد

چه عبدی؟ بنده ای که بابِ شهراللهِ اکبر شد

به یک معنا امام امّا به یک معنا پیمبر شد

همان که باقر هر علم، اول تا به آخر شد

ز اسم اعظمش اینک دلم از بس منور شد

رسیدم تا بجایی که خدا را در بغل دارم

در این ماه خدا من با خدا ماه عسل دارم

من از روز ازل گم بودم و راهم فتاد اینجا

معلّق ذره ای بودم که ناگه ایستاد اینجا

ز ((یَهدِی اللهِ نورِه)) بَر گرفتم اعتماد اینجا

شدم از روز میلادم غلامی خانه زاد اینجا

ز بختم حضرت زهرا مرا دستور داد اینجا

شناساندند قرآن را و عترت را بجان من

همین شد تا ابد از هر بدی خط امان من

خدا را شکر دلهامان بدست باقر افتاده

گدایان را سر و سامان بدست باقر افتاده

و دستان تمنّا مان بدست باقر افتاده

عبادات سحرهامان بدست باقر افتاده

سفرهای مُعلّامان بدست باقر افتاده

چه آقایی که بابایش پدر زن چون حسن دارد

سفر در پیش ، با جدش ، حسینِ بی کفن دارد

چه آقایی چه زیبا پا در این منظومه بگذارد

چه رفتار دل انگیزی عجب خلق خوشی دارد

چه زیبا در مدینه سر قدم آهسته بر دارد

برای کربلا رفتن زمان را لحظه بشمارد

که تا دستور زهرا را بخاطر خوب بسپارد

به یمن گریه بر جدّ غریبش نور می تابد

همه اسرار عالم را به نور روضه بشکافد

سه ساله با سه ساله همسفر از شهر یثرب شد

رسید آندم که در صحرای تف نزدیک مغرب شد

به روی نیزه سرهای بنی هاشم که غالب شد

بخون خورشید و ماه و انجم و خیل کواکب شد

همه دار و ندار خیمه ها را کوفه صاحب شد

فرار عمه ها بود و نگاه حسرت باقر

امان از گریۀ سجاد و آه حضرت باقر

از آنجا عهد با خود کرد تا دین را کند یاری

همه احکام که ، مانده معطّل را کند جاری

کند آیات قرآن را روایاتی شنیداری

دهد با نهضت روضه به اهل درد بیداری

منا را کربلا کرد و همه عمرش عزاداری

و فرمود آن امام راستین با مردم دنیا

خدا رحمت کند آنکس که امر ما کند احیا

چه امری؟امرِ دین احیاء گردد با حسین و بس

همه احکام ما اجراء گردد با حسین و بس

عدالت در جهان احصاء گردد با حسین و بس

و محوِ منکر و فحشاء گردد با حسین و بس

شهادتنامه ها امضاء گردد با حسین و بس

یقین احیای امر دین بجز امر ولایت نیست

هر آنکس نیست در این ره دل او را هدایت نیست

حیات طیبه آری صفات منکران هرگز

عطای فاطمه آری لقای دشمنان هرگز

ولای مرتضی آری لوای مشرکان هرگز

گلاب دوستان آری گل بیگانگان هرگز

شکست دشمنان آری گسست دوستان هرگز

نه آن تحریم می خواهیم نه این تکریم می خواهیم

که تنها تحت فرمان علی تسلیم می خواهیم

***

از وبلاگ شاعر گرامی حاج محمود ژولیده

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: شـــعرآیینــــی , ,
:: بازدید از این مطلب : 2355
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
نویسنده : گمنام
یک شنبه 30 فروردين 1394

امام زمان(عج)-مناجات-پیشواز ماه رجب

 

لطف اگر لطف تو شد دست گدا خوبتر است

سر این سفره زمین‎گیری ما خوبتر است

آخرِ، سر به هوا بودن اگر لطف شماست

هر چه نوکر بشود سر به هوا خوبتراست

هم خجالت زده‎ام هم به شما دلگرمم

ماندنم بین همین خوف و رجا خوبتر است

ما به اینجا نه پی نان و نمک آمده‎ ایم

با کمی آب تصدُّق به گدا خوبتر است

حُسن سجاده به این گریه‎ی نیمه شبهاست

اهل طاعت بشود اهل بُکا خوبتر است

گر چه خوب است همین قدر که محتاج توام

بپذیرید در این خیمه مرا خوبتر است

حیف این خاک که تنزیل مقامش بدهند

خاکِ پای تو اگر نیست طلا، خوبتر است

جمکران سنگ نشانی‎ست که ره گم نشود

خانه با بودن یک قبله‎نما خوبتر است

دارد از را ه رجب می‎رسد و آن شب‎ها

گریه‎کن که برسد کرب‎وبلا خوبتر است

 

سیدپوریا هاشمی

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: شـــعرآیینــــی , ,
:: بازدید از این مطلب : 2074
|
امتیاز مطلب : 3
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2

.:: This Template By : Theme-Designer.Com ::.
درباره ما
شکر ،خدارا که درپناه حسینم(ع)،گیتی ازاین خوبتر،پناه ندارد........................... ....هرکسی با شمع رخسارت به وجهی عشق باخت/ زان میان پروانه را در اضطراب انداختی / گنج عشق خود نهادی در دل ویران ما / سایه دولت بر این کنج خراب انداختی.../ اللّهم عجّل لولیّک الفرج........ ...با عرض سلام و تحیّت خدمت شما بازدید کننده گرامی به اطلاع می رساند که """برنامه ی هفتگی هیئت کربلا (محمدشهر- عباس آباد - کرج ) به شرح ذیل می باشد: پنجشنبه شب ها ساعت21 با مداحی " حاج رحمــــــــان نـوازنـــــــی "/ لازم به توضیح است مراسماتی که بصورت مناسبتی برگزار می گردد از طریق سامانه پیام کوتاه به اطلاع عموم بزرگواران می رسد. سامانه پیام کوتـــــــــاه این هیئت نیز با شماره 30008191000002 پل ارتباطی بین ما و شما می باشد.لطفا نقدها و پیشنهاد های خود را و همچنین پیامک های مهـــــــــدوی و دلنوشته هایتان را جهت انعکاس در این تارنما برای ما ارسال نمایید.ضمنا جهت عضویت در این سامانه عبارت * یازهرا * را به شماره فوق پیامک نمایید. التماس دعا.
منو اصلی
نویسندگان
آرشیو مطالب
مطالب تصادفی
مطالب پربازدید
پیوندهای روزانه