|
|
نویسنده : گمنام
شنبه 30 شهريور 1392
|
عَنْ أَبِي الْحَسَنِ الرِّضَا عليه السلام قَالَ:
إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَمَرَ بِثَلَاثَةٍ مَقْرُونٍ بِهَا ثَلَاثَةٌ أُخْرَى
1 . أَمَرَ بِالصَّلَاةِ وَ الزَّكَاةِ؛ فَمَنْ صَلَّى وَ لَمْ يُزَكِّ لَمْ تُقْبَلْ مِنْهُ صَلَاتُهُ ...
حضرت امام رضا- عليه السّلام- فرمود: خداوند سه چيز را با سه چيز ديگر واجب كرده:
1. نماز را با زكات- هر كه نماز بخواند و زكات ندهد نمازش قبول درگاه او نيست ...
در قرآن 26 بار نماز و زكات در كنار هم آمده است مانند "يُقيمُونَ الصَّلاةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكاة "
زكات 2 نوع است ، واجب (خمس و زكات ) و مستحب (صدقه)
كساني كه اهل خمس و زكات نيستند ؛ چه جوابي خواهند داد؟!
... 2. وَ أَمَرَ بِالشُّكْرِ لَهُ وَ لِلْوَالِدَيْنِ؛ فَمَنْ لَمْ يَشْكُرْ وَالِدَيْهِ لَمْ يَشْكُرِ اللَّه
... 2. شكر خود را با شكر پدر و مادر، هر كه از پدر و مادر قدردانى و تشكر نكند شكر خدايش قبول نشود ...
در قرآن 4 بار ؛" و بالوالدين احسانا " آمده است ؛ كه در تمام اين موارد قبلش بحث پرستيدن خدا مطرح شده است
... لا تَعْبُدُونَ إِلاَّ اللَّهَ وَ بِالْوالِدَيْنِ إِحْساناً ...
وَ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ لا تُشْرِكُوا بِهِ شَيْئاً وَ بِالْوالِدَيْنِ إِحْساناً ...
... أَلاَّ تُشْرِكُوا بِهِ شَيْئاً وَ بِالْوالِدَيْنِ إِحْساناً ...
وَ قَضى رَبُّكَ أَلاَّ تَعْبُدُوا إِلاَّ إِيَّاهُ وَ بِالْوالِدَيْنِ إِحْسانا ...
خدا نكند پدر و مادري ؛ فرزندشان را نفرين كنند و يا از او راضي نباشند.
... 3. وَ أَمَرَ بِاتِّقَاءِ اللَّهِ وَ صِلَةِ الرَّحِمِ؛ فَمَنْ لَمْ يَصِلْ رَحِمَهُ لَمْ يَتَّقِ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ
... 3. تقوى را با صله رحم،؛ آنكه با خويشان خوشرفتارى نكند تقوى ندارد.
منبع: بحار الأنوار ؛ جلد 71 ؛ صفحه 68
در آيه اول سوره مباركه نساء ، خداوند مي فرمايد :" وَ اتَّقُواْ اللَّهَ الَّذِى تَسَاءَلُونَ بِهِ وَ الْأَرْحَامَ " كه تقوا و صله رحم در كنار هم آمده است
رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج
:: بازدید از این مطلب : 2006
|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
|
نویسنده : گمنام
شنبه 30 شهريور 1392
|
الامام علي «عليه السلام»: جَعَلَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ حُقُوقَ عِبَادِهِ مُقَدِّمَةً لِحُقُوقه
امام على «عليه السلام»:
خداى متعال، رعايت حقوق بندگانش را مقدمهاى براى رعايت حقوق خودش قرار داد
منبع:الحياة ، جلد 1 صفحه 663
زماني كه به برخي از مردم گفته مي شود كارهايي كه مي كنيد ، حق الناس است ؛ مي گويند: مگر آدم كشته ايم، مگر از ديوار مردم بالا رفته ايم .
بايد از آنان پرسيد مگر حق الناس فقط اينهاست :
مگر سيگار كشيدن در جمع ، حق الناس نيست
مگر بي حجابي حق الناس نيست
مگر اسراف كردن ،حق الناس نيست
مگر آشغال ريختن در خيابان ، حق الناس نيست
مگر با موتور خلاف رفتن، حق الناس نيست
مگر گذشتن از چراغ قرمز ،حق الناس نيست
مگر پارك كردن در پياده رو ،حق الناس نيست
و مگر ، مگر ، مگر ...
داستانك:
مرحوم حاج شیخ عباس قمی – صاحب مفاتیح الجنان – کتابی از کسی به عنوان عاریه گرفته بود. بعد از فوتش یکی از فرزندانش کتاب را به برادرش می دهد تا به صاحبش بدهد .
شب در عالم خواب می بیند که حاج شیخ با عصبانیت به او می گوید: « کتاب عاریه مردم را چرا سالم به دستش ندادی و به جلد آن آسیب رساندی ؟»
روز بعد برادرش می پرسد:« با آن امانت چه کرده ای که من دیشب چنین خوابی دیده ام ».
برادرش می گوید :« هنگامی که آن را می بردم تا به صاحبش بدهم از دستم افتاد و گوشه جلد آن کمی خم شد». بعد می روند و کتاب را از صاحبش گرفته و صحافی می کنند و به او بر می گردانند. روز بعد درب منزل زده می شود و طلبه ای سؤال می کند :آیا منزل حاج شیخ عباس اینجا است ؟
گفتند : آري
طلبه مي گويد : شب گذشته من حاج شیخ را در خواب دیدم و ایشان فرمود که به شما بگویم که چون شما کتاب را صحافی کرده و به صاحبش دادید، عذاب قبر از من برداشته شد.
منبع:داستانها و حکایتها،سیّد مهدی شمس الدین،صفحه 78 .
رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج
:: بازدید از این مطلب : 2371
|
امتیاز مطلب : 6
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
|
نویسنده : گمنام
شنبه 30 شهريور 1392
|
(به بهانه يكشنبه ذي القعده)
آيا مي خواهيم توبه اي مقبول داشته باشيم؟
آيا مي خواهيم گناهانمان آمرزيده شود ؟
آيا مي خواهيم طلبكاران ما در روز قيامت از ما راضى شوند ؟
آيا مي خواهيم با ايمان بميريم ؟
آيا مي خواهيم هنگام مرگ ،دينمان گرفته نشود ؟
آيا مي خواهيم قبرمان گشاده و نورانى گردد ؟
آيا مي خواهيم والدينمان از ما راضى گردند ؟
آيا مي خواهيم مغفرت شامل حال والدين ما گردد؟
آيا مي خواهيم ذريه و نسل ما آمرزيده گردند ؟
آيا مي خواهيم توسعه رزق پيدا كنيم ؟
آيا مي خواهيم ملك الموت با ما در وقت مردن مدارا كند و به آسانى جان ما بيرون آيد؟
تمام اينها از فضايل نماز يكشنبه ي ذي قعده است
و كيفيت آن چنان است كه در روز يكشنبه غسل كند و وضو بگيرد و چهار ركعت نماز گزارد ( 2 نماز دو ركعتي)در هر ركعت حمد يك مرتبه و قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ سه مرتبه و معوذتين (سوره ي ناس و فلق )يك مرتبه و بعد از اتمام چهار ركعت هفتاد مرتبه استغفار كند و بعد يك مرتبه بگويد لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ إِلا بِاللَّهِ الْعَلِيِّ الْعَظِيمِ و بعد از آن بگويد يَا عَزِيزُ يَا غَفَّارُ اغْفِرْ لِي ذُنُوبِي وَ ذُنُوبَ جَمِيعِ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ فَإِنَّهُ لا يَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلا أَنْتَ
منبع : مفاتيح الجنان ،اعمال ماه ذي القعده
رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج
:: بازدید از این مطلب : 1948
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
|
نویسنده : گمنام
شنبه 30 شهريور 1392
|
به نقل از ابنا، اخیراً در نبرد سهمگینی که مدافعان حرم حضرت زینب(س) با تروریست های سوریه داشتند، دو تن از نیروهای کلیدی "لواء ذوالفقار" به درجه رفیع شهادت نایل شدند و این دلیلی شد تا در راستای پوشش اخبار مدافعان حرم حضرت زینب(س) نهیبی به خود بزنیم.
این درحالی است که تروریست های سوریه با به خدمت گرفتن چندین شبکه و پایگاه خبری سعی در منحرف کردن اذهان عمومی دارند ولی نسبت به پوشش رشادتهای مدافعان غیور بارگاه دخت امیرالمومنین(ع) کم لطفی شده است.
به درخواست فرمانده کل لواء ذوالفقار از فاش کردن نام اصلی وی معذوریم و این مقام مدافع حرم حضرت زینب(س) را با نام "ابوشهد" ـ همانطور که رسانه های عربی نیز ذکر کردهاند ـ معرفی می نماییم.
فرمانده کل لواء ذوالفقار اظهار داشت: برای اینکه گروه های مختلفی را در راستای حفاظت از حرم حضرت زینب(س) و مناطق شیعه نشین تشکیل دهیم، من و چند تن از مدافعان، شش ماه گذشته در کنار لواء ابوالفضل العباس؛ لواء ذوالفقار را تشکیل دادیم.
«ابو شهد» افزود: پس از اینکه گروه های مختلف مدافع حرم تشکیل شد؛ تروریست ها جرات حمله به بارگاه ملکوتی حضرت زینب(س) را نمی کنند و زینبیه(س) امن و امان است. در همین راستا، حفاظت از مناطق شیعه را دستور کار خود قرار دادیم.
وی که با خبرنگار ابنا گفتگو میکرد خاطرنشان ساخت: سه ماه پیش با 200 تن از مدافعان به شهر درعا اعزام شدیم تا تروریست ها را از این کشور که مناطق شیعه نشین بسیاری دارد خارج نماییم.
فرمانده کللواء ذوالفقار گفت: در همین راستا، درگیری شدیدی در مناطق "مخیّم"، "سحاری"، "المنشیه" و "عتمان" با تکفیری ها صورت گرفت.
ابوشهد فرمانده کل لواء ذوالفقار
ابوشهد در مورد این عملیات اظهار داشت: عملیات آزاد سازی منطقه "عتمان" را در روز دوشنبه 16 سپتامبر ـ 25 شهریور ماه ـ از ساعت 4 بامداد (به وقت محلی) آغاز کردیم. درگیری شدید شد و ضربات مهلکی را بر پیکره دشمن وارد کردیم.
وی ابوهاجر را جانشین خود نام برد و درباره نحوه شهادتش توضیح داد: ظهر شده بود و ما حدداً 200 متر از اراضی منطقه "عتمان" را از چنگ دشمنان خارج کردیم. حوالی ساعت 14:30 (به وقت محلی) در حالی که برای رفع خستگی در حال بازگشت بودیم؛ یکی از تک تیراندازهای تکفیری به صورت غافلگیرانه، «فاضل صبحی» که مشهور به "ابوهاجر" بود را با گلوله قناسه هدف قرار داد.
ابوشهد افزود: تک تیرانداز از فاصله 500 متری ابوهاجر را نشانه رفت و گلوله اول به کمر وی اصابت کرد و وقتی به طرف دشمن برگشت، گلوله دوم به سینه اش برخورد کرد.
این مقام بلندپایه مدافع حرم حضرت زینب(س) تاکید کرد: «عیسی الرفیعی» مشهور به "ابونوح" وقتی صحنه شهادت ابوهاجر را دید؛ شتابان به سوی وی رفت تا پیکر مطهرش را از تیررس دشمن خارج کند تا پیکر مطهر این شهید به دست تکفیریها نیفتد. در همین حال بود که قناسهزن با یک گلوله ابونوح را نیز به شهادت رساند.
وی در توضیح فعالیت های ابونوح به عراقی الاصل بودن وی بسنده کرد و گفت: عیسی الرفیعی از شهر "ناصریه" مرکز استان ذی قار، به دمشق برای حفاظت از بارگاه حضرت زینب(س) اعزام شد.
ابوشهد خاطرنشان کرد: با مشاهده این صحنه، سربازان به سوی قناسهزن حمله کردند ولی این تروریست به سرعت پا به فرار گذاشت و موفق به دستگیری وی نشدیم.
فرمانده کل لواء ذوالفقار ادامه داد: لکن در روند تعقیب و گریز این تروریست تک تیرانداز، سه نفر از تکفیری های مزدور را به درک واصل کردیم.
وی در مورد وضعیت فعلی منطقه زینبیه گفت: در حال حاضر منطقه امن بوده و هیچ گونه درگیری صورت نگرفته است.
این فرمانده نظامی همچنین درباره آخرین تحولات سوریه گفت: مدافعان حرم در روز یکشنبه 24 شهریور به منطقه "شعبا" اعزام شدند تا این منطقه را از وجود تک تیر اندازهایی که راه را برای ورود به فرودگاه دمشق نا امن کرده بودند؛ پاکسازی کنند. سربازان مدافع روز سه شنبه 26 شهریور درحالی به منطقه زینبیه بازگشتند که 15 نفر از تروریست ها را زنده دستگیر و سلاح های آنها ضبط کرده بودند.به گفته وی، در این عملیات دو نفر از سربازان مدافع به شهادت رسیدند.
فرمانده کل لواء ذوالفقار در پاسخ به سوال خبرنگار ابنا مبنی بر پایبندی مدافعان به مسوولیت خطیر خود تاکید کرد: ما تا آخرین قطره خون خود را فدای حضرت زینب سلام الله علیها و امام خامنه ای خواهیم کرد و اعلام میکنیم که هیچ ضعفی از لحاظ قوای نظامی نداریم چرا که کاملا مستحکم ایستاده ایم. رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج
:: موضوعات مرتبط:
ایثـار و شهادت ,
,
:: بازدید از این مطلب : 2468
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
|
نویسنده : گمنام
شنبه 30 شهريور 1392
|
مقام معظم رهبری در استفتایی دیدگاه خود را درباره طواف در طبقه فوقانی کعبه اعلام فرمودند.
به گزارش مهر، عربستان سعودی در طرحی دست به توسعه مطاف در مسجدالحرام زده است و برای زائران ناتوان و مسن خانه خدا محلی برای طواف در ارتفاع 13 متری ایجاد کرده است.
اینکه طواف در طبقه فوقانی کعبه به لحاظ شرعی چه حکمی دارد را خبرنگار مهر در استفتایی از دفتر مقام معظم رهبری جویا شده که در ادامه از نظر میگذرد.
پرسش: همانگونه که مستحضر هستید مکانی جدید برای طواف خانه خدا برای افراد دارای ناتوانی جسمی و مسن در ارتفاع 13 متری از سطح زمین در خانه خدا ساخته شده و هدف آن فراهم کردن مکانی امن و راحت برای طواف افراد ناتوان و مسن است. طواف در این سطح آیا جایز است یا خیر؟
پاسخ: طواف در طبقه اول صحيح است ولى در طبقه دوم محل اشكال است، و براى افراد ناتوان كه ناچار از طواف در طبقه دوم مىباشند، احتياط اين است كه علاوه بر آن نايب نيز بگيرند. رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج
:: موضوعات مرتبط:
احـــــــــــکـــام ,
,
:: بازدید از این مطلب : 2670
|
امتیاز مطلب : 13
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
|
نویسنده : گمنام
پنج شنبه 28 شهريور 1392
|
بسکه از راه محبت در کنار افتاده ام
پیش این دل هم دگر از اعتبار افتاده ام
چون بهار زندگانی را هدر بنموده ام
در خزان دائمی دور از بهار افتاده ام
بر دل خونم قسم شَکَم دگر گشته یقین
بسکه غفلت کرده ام از چشم یار افتاده ام
گرچه او دست مرا با دست خود کرد آشنا
من خودم باعث شدم دور از نگار افتاده ام
روزگاری کوی من با کوی دلبر شد یکی
در بهشتش بودم و اینک به نار افتاده ام
آنقدر دوری نمودم از در میخانه ها
از ردیف همرهانِ میگسار افتاده ام
کاروانی رفت و گردش هم نصیب من نشد
من جدا از فرقه ی شب زنده دار افتاده ام
کو حبیبی تا کند رحمی به جان خسته ام
تا ببینم خویش را در پای یار افتاده ام رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج
:: موضوعات مرتبط:
شـــعرآیینــــی ,
,
:: بازدید از این مطلب : 2550
|
امتیاز مطلب : 6
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
|
نویسنده : گمنام
پنج شنبه 28 شهريور 1392
|
آقای من! تنها در این دوره زمانه
بار فراقت می کشم بر روی شانه
کاری ز دستم بر نمی آید ببخشید
جز این که صبح جمعه می گیرم بهانه
آقا! اجازه می دهی تا که بگویم
حرف دل خود را به شکل عامیانه؟
مانند اجدادت تو هم خیلی غریبی
دیگر ندارد شهر ما از تو نشانه
خیمه نشین! مانند آن خانه نشینی ...
... که بسته شد دست غیورش ظالمانه
هر کس به فکر زندگی و رشد خویش است
فکر حساب و دخل و خرج سالیانه
کاری به کار تو ندارد آن کسی که
از حرص و آز افتاده بین دامِ دانه
جای دعا و پند و اندرز و روایت
گردیده گوش ما همه پُر از ترانه
پیداست آقا جای عکس جمکرانت
تصویر نامحرم روی دیوار خانه
این جا فقط با هیزم دنیا و شهوت
از هر وجودی می کشد آتش زبانه
دنیا پرستی باعث آن شد بماند
بر بازوی زهرا نشان تازیانه
باید مراقب بود، شیطان در کمین است
می پاشد او بذر گنه را دانه دانه
با این بدی و بی وفایی دارم اکنون
از پیشگاهت التماسی عاجزانه
آقا دعا کن در مسیر تو بمانم
با لطف تو باشم گدای آستانه رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج
:: موضوعات مرتبط:
شـــعرآیینــــی ,
,
:: بازدید از این مطلب : 2403
|
امتیاز مطلب : 8
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
|
نویسنده : گمنام
پنج شنبه 28 شهريور 1392
|
آخر، عشـق تو مرا اهل سحــر خواهد کرد
چشم خشکیده ام از مهر تو تر خواهد کرد
بندۀ خوب شدن بسته به یک غمزۀ توست
گوشه چشمت دل ما زیر و زبر خواهد کرد
حب تـو گـر بنشــیند بـه نهـــانخــانۀ دل
حب دنیــا دگر از ســینه به در خواهد کرد
دلـم از فرط گنــه سنـگ شده کــاری کن
که نفس های تو در سنگ اثـر خواهد کرد
دسـت بـالا ببـر و جــانم از آتـش برهــان
که خـدا محض تو از بنـده گذر خواهد کرد
کیمیـایی است عجب تعزیـه داری شما
که نصیـب دل عشــاق گهر خواهد کرد
عــاقبت نوکـرتـــان بـا نظــر مـادرتــان
به سوی کرب و بلای تو سفر خواهد کرد
رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج
:: موضوعات مرتبط:
شـــعرآیینــــی ,
,
:: بازدید از این مطلب : 2502
|
امتیاز مطلب : 2
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
|
نویسنده : گمنام
پنج شنبه 28 شهريور 1392
|
بعضی از کارشناسان میگویند که هیچ دلیل قطعی برای خطر ناک بودن تلفن همراه وجود ندارد، برخی دیگر معتقدند که تلفن همراه مثل تنباکو از آن دسته چیز هایی است که دانشمندان می دانستند مضر است اما تا سالها نمی توانستند آن را ثابت کنند.
آز آنجایی که ما نمی توانیم سوار ماشین زمان شویم و ببینیم که ۵۰ سال بعد تلفن های همراه چه تأثیری بر بدن ما داشته اند بهتر است از همین حالا جلوی آن را بگیریم.
پروفسور دورا لی دیویس نویسنده ی کتاب "قطع اتصال” و مدیر گروه تحقیقات زیست محیطی و سم شناسی معتقد است راه های ساده ای برای محافظت از خود در برابر خطرات تلفن همراه وجود دارد. وی از آن دسته دانشمندانی است که معتقدند تلفن های همراه می توانند خطر های جدی برای سلامتی داشته باشند؛ و به تحقیقات بی شماری که استفاده از تلفن همراه را – مخصوصاً امواج مایکروویو که از تلفن های همراه ساطع می شود- به بیمار هایی مثل سرطان، تومور های مغزی و آسیب به اسپرم مربوط می دانند، اشاره می کند.
بحث خطر های امواج مایکروویو بسیار جنجال برانگیز است اما تحقیقات نشان داده اند که این امواج می توانند به DNA آسیب بزنند، عملکرد مغز را ضعیف کنند و خطر ابتلا به سرطان را افزایش می دهند. درعین حال باید واقع بین بود چون استفاده از تلفن همراه اجتناب ناپذیر است اما بهتر است با انجام یک سری کارهای بسیار ساده این خطر های بالقوه را کم کنیم.
دوری دوست شماست
وقتی از تلفن همراه استفاده می کنید از طریق گوشی (Hands free) صحبت کنید یا اینکه از بلندگوی تلفن همراه استفاده کنید. در هر صورت سعی کنید گوشی تلفن را از بدنتان دور نگه دارید. دگتر دیویس میگوید: "برای هر یک میلیمترفاصله ای که بین شما و گوشی تلفن همراه وجود دارد تا ۱۵ درصد جذب امواج مایکروویو کاهش می یابد.” در خارج از شهر این مسأله دو برابر اهمیت می یابد چون گوشی شما برای دریافت سیگنال امواج بیشتری می فرستد.
جیب های خود را خالی کنید
جیب های شلوار یا پیراهن بد ترین محل برای گذاشتن گوشی تلفن همراه است. حتی وقتی در حال مکالمه نیستید باز هم گوشی شما این امواج را می فرستد و برعکس مغز که توسط جمجمه ای محکم حفاظت می شود، غدد جنسی کاملاً بی دفاع هستند. همیشه دفترچه های استفاده از تلفن همراه ذکر میکنند که هرگز گوشی را نزدیک به بدن قرار ندهید اما معمولاً افراد این دفترچه را با دقت مطالعه نمی کنند. بهتر است از کیف کمری استفاده کنید؛ اگر خوشتان نمی آید از کوله پشتی یا کیف دستی استفاده کنید که مناسب تر هم هستند.
اتاق خواب
هرگز تلفن بی سیم یا فرستنده ی اینترنت را داخل اتاق خواب نصب نکنید. سایر وسایل بی سیم هم مثل تلفن همراه امواج مایکروویو پخش می کنند، و تلفن بی سیم یا فرستنده ی اینترنت از تلفن همراه امواج بیشتری می فرستند. بنابراین بهتر است این دستگاه ها را در جایی که معمولاً یک سوم وقت خود را در آن می گذرانید قرار ندهید. رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج
:: موضوعات مرتبط:
علم و فنــاوری ,
,
:: بازدید از این مطلب : 2673
|
امتیاز مطلب : 8
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
|
نویسنده : گمنام
پنج شنبه 28 شهريور 1392
|
- پيامبر صلى الله عليه و آله:
-
«إِنَّ الْمُؤْمِنَ هِمَّتُهُ فِي الصَّلاةِ وَالصِّيامِ وَالْعِبادَةِ وَالْمُنافِقُ هِمَّتُهُ فِي الطَّعامِ وَالشَّرابِ كَالْبَهيمَةِ»
-
همّت مؤمن در نماز و روزه و عبادت است و همّت منافق در خوردن و نوشيدن مانند حيوانات.
- تنبيه الخواطر،ج1، ص 94
رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج
:: بازدید از این مطلب : 3483
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
|
نویسنده : گمنام
پنج شنبه 28 شهريور 1392
|
به گزارش پایگاه اینترنتی بسیج، سردار نقدی رییس سازمان بسیج مستضعفین و برگزیدگان کنکور سراسری سال 92 در منزل شهید حاج حسن تهرانی مقدم حضور یافتند.
در این دیدار برادر شهید تهرانی مقدم در بیان خاطره ای از این شهید گفت: شهید تهرانی مقدم و یارانش برای آموزش ساخت و پرتاب موشک به سوریه رفته بودند تا توسط مربیان لیبیایی آموزش ببینند. به دلیل هماهنگی قذافی با صدام آخرین و حساس ترین آموزشها به این گروه داده نشد.
برادر شهید تهرانی مقدم اظهار داشت: وقتی حاج حسن به ایران برگشت به مدت سه روز به حرم امام رضا علیه السلام مشرف شد و پس از آن توانستند موشک های خریداری شده از لیبی را شلیک کنند. که شهید بر روی آن عبارت «و ما رمیت و اذ رمیت» را بر روی موشک نوشته و شلیک نمودند و به هدف مشخص شده که یک بانک مهم در بغداد بود اصابت و تعجب همگان را برانگیخت.
محمد تهرانی مقدم در بیان دومین خاطره از شهید گفت: وقتی شهید تهرانی مقدم و یارانش موتور موشک را طراحی کرده و ساختند، این موتور در آزمایش اولیه منفجر شده و بدنه موشک به کوه های اطراف پرتاب شد. وقتی حاج حسن به سراغ بدنه موشک می رود. شاهد عبارت «حیدر» می باشد. که با دود حاصل از انفجار بر روی بدنه موشک نمایان شده بود.
برادر شهید تهرانی مقدم در ادامه خاطر نشان کرد: حاج حسن آن شب در خواب شخصی نورانی را می بیند که به او می گوید چرا ناراحتی؟ شهید تهرانی مقدم جریان آزمایش موشک را گفته و آن شخص نورانی می گوید که مشکل در اتصالی فلان قسمت موتور است، آن را برطرف کنید. شهید می پرسد شما که هستید و او می گوید من حیدر هستم.
در ادامه این دیدار سردار نقدی رییس سازمان بسیج مستضعفین اظهار داشت: در اوایل جنگ می خواستیم بتوانیم فقط یک شی را پرتاب کرده تا در بغداد فرود بیاید ولی نمی توانستیم. امروز با همت تهرانی مقدم ها توانایی طراحی و ساخت پیشرفته ترین موشک های نظامی و ماهواره بر، در کشور می باشد.
رییس سازمان بسیج مستضعفین با اشاره به خاطره برادر شهید تهرانی مقدم خاطر نشان کرد: در سایر کشورهای موشکی برای آزمایش پرتاب موشک 50 تا 90 آزمایش انجام می شود تا بتوانند پرتاب موفق داشته باشند ولی در ایران آزمایش پرتاب اکثر موشک ها برای رسیدن به پرتاب موفق حداکثر سه پرتاب می باشد و حتی برخی موشک ها در پرتاب اول موفق شده اند. که این به خاطر توسل دانشمندان ما به اهل بیت علیهم السلام می باشد.
جانشین فرمانده کل سپاه در امر بسیج به حدیث انا مدینه علم و علی بابها اشاره نموده و تصریح کرد: کسی که می خواهد وارد علم شود باید با نام و یاد امام علی علیه السلام و در راه پیروی از ولایت باشد تا بتواند در این علم اندوزی از حمایت های معنوی برخوردار شود. رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج
:: بازدید از این مطلب : 2361
|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
|
نویسنده : گمنام
پنج شنبه 28 شهريور 1392
|
امام جعفر صادق عليه السلام فرمودند : ياد مرگ ، خواهشهاى نفس را مىميراند، رويشگاههاى غفلت را ريشه كن مىكند، دل را با وعدههاى خدا نيرو مىبخشد ، طبع را نازك مىسازد ، پرچم هاى هوس را درهم مىشكند ، آتش حرص را خاموش مىسازد ، و دنيا را در نظر(انسان)كوچك مىكند.
متن حدیث:
ذِكرُ المَوتِ يُميتُ الشَّهَواتِ في النَّفسِ ، و يَقلَعُ مَنابِتَ الغَفلَة ِ، و يُقَوّي القلبَ بمَواعِدِ اللّه ، و يُرِقُّ الطَّبعَ ، و يَكسِرُ أعلامَ الهَوى و يُطفِئُ نارَ الحِرصِ ، و يُحَقِّرُ الدُّنيا؛
«بحار الأنوار(ط-بیروت) جلد6، صفحه133» رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج
:: موضوعات مرتبط:
عقــــــــــــایـــد ,
,
:: بازدید از این مطلب : 2289
|
امتیاز مطلب : 2
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
|
نویسنده : گمنام
پنج شنبه 28 شهريور 1392
|
هر جا غصّه دار شدی استغفار کن. استغفار امان انسان است. به این کاری نداشته باش که چرا محزون شده ای اذیّتت کرده اند؟ گناهی کرده ای؟ بعضی وجود خودشان را گناه می دانند. شما می گویی چرا من درست کار نمی کنم، او خودش را گناه می داند. محزون که شدی استغفار کن.
چه غم خود را داشته باشی و چه غم مؤمنین را، استغفار غم ها را از بین می برد.
همان طور که وقتی خطا می کنی همه صدمه می خورند، مثلاً وقتی چند نفر کفران نعمت می کنند به همه ضرر می رسد؛
استغفار هم که می کنی به همه ماسوای خودت نفع می رسانی
در حدیث است که هشت چیز شما دست خداست: موت و حیات, مرض و صحت, فقر و غنا, خواب و بیداری, چه چیزی می ماند که دست خودمان باشد؟
رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج
:: موضوعات مرتبط:
اخلاق و عرفان ,
,
:: بازدید از این مطلب : 2329
|
امتیاز مطلب : 7
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
|
نویسنده : گمنام
پنج شنبه 28 شهريور 1392
|
رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج
:: موضوعات مرتبط:
اخلاق و عرفان ,
,
:: بازدید از این مطلب : 2418
|
امتیاز مطلب : 6
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
|
نویسنده : گمنام
چهار شنبه 27 شهريور 1392
|
ابوهاجر در روز دوشنبه 25 شهریور توسط دو گلوله اسلحه قناسه که یکی به ناحیه کمر و دیگری به قفسه سینه اش اصابت کرد به مقام رفیع شهادت نایل شد. پیکر این مدافع حرم حضرت زینب(س) در روزهای آینده به ایران منتقل و سپس از آنجا به شهر نجف فرستاده میشود تا در خیل عظیم مردم این کشور تشییع شود.
به نقل از ابنا، اخیرا خبری در رسانه های داخلی و خارجی مبنی بر شهادت «فاضل صبحی» جانشین فرمانده تیپ ذوالفقار منتشر شد که هیچ منبع موثقی آن تایید نکرد و توضیحاتی در مورد شهادت این فرمانده ارائه نشد.
فاضل صبحی در سوریه به "ابوهاجر" مشهور بود که رشادت های زیادی در راستای حفاظت از حرم حضرت زینب(س) انجام داده و خبر شهادتش شیعیان را متاثر کرد.
به همین دلیل در صدد آن شدیم که صحت و سقم این خبر را مشخص کنیم که در همین راستا با «ابوغدیر» یکی از فرماندهان مدافع حرم حضرت زینب(س) به گفتگو پرداختیم.
این مسوول مدافع حرم در این گفتگو اختصاصی با خبرنگار ابنا، ضمن تایید خبر شهادت ابوهاجر اظهار داشت: مدافعان حرم حضرت زینب(س) علاوه بر اینکه حفاظت از حرم دخت امیرالمومنین را بر عهده دارند، در مناطق شیعه نشین سوریه که هدف حمله و تجاوز تروریست ها است نیز انجام وظیفه میکنند.
وی ادامه داد: ابو هاجر نیز به دلیل شجاعت و رشادت هایش، به عنوان فرمانده به شهر "درعا" که از جنوب سوریه با اردن هم مرز است، اعزام شد تا حافظ جان شیعیان این شهر باشد.
ابوغدیر با بیان اینکه "درگیری شدیدی در آن منطقه رخ داده بود" اظهار داشت: در میان این درگیری، متاسفانه در روز دوشنبه 25 شهریور ابو هاجر توسط دو گلوله اسلحه قناسه که یکی به ناحیه کمر و دیگری به قفسه سینه اش اصابت کرد به مقام رفیع شهادت نایل شد.
وی در ادامه تصریح کرد: هنگامی که ابو هاجر با گلوله قناسه شهید و بر زمین افتاد، «عیسی ابو نوح» همرزم ابوهاجر، به کمک او شتافت تا پیکرش را از تیر رس تروریست ها خارج کند که وی نیز با گلوله قناسه به شهادت رسید.
این مقام بلندپایه مدافع حرم در پاسخ به سوال خبرنگار ابنا مبنی بر اینکه "در حال حاضر پیکر مطهر این دو شهید در کجا قرار دارد" گفت: پیکر مطهر ابو هاجر و ابو نوح را اکنون به حرم بی بی حضرت زینب(س) منتقل کرده اند و مردم همراه با سربازان مدافع به سوگواری پرداخته اند.
ابو غدیر در مورد تشییع پیکر ابو هاجر اظهار داشت: پیکر این غلام حضرت زینب(س) فردا پنج شنبه و یا جمعه به ایران منتقل و سپس از آنجا به شهر نجف فرستاده میشود تا در خیل عظیم مردم این کشور تشییع شود.
وی در ادامه این گفتگو در مورد وضعیت فعلی منطقه زینبیه گفت: در حال حاضر منطقه امن بوده و هیچ گونه درگیری صورت نگرفته است.
این مسوول همچنین درباره آخرین تحولات سوریه گفت: مدافعان حرم در روز یکشنبه 24 شهریور به منطقه "شعبا" اعزام شدند تا این منطقه را از وجود تک تیر اندازهایی که راه را برای ورود به فرودگاه دمشق نا امن کرده بودند؛ پاکسازی کنند.
ابو غدیر تاکید کرد: سربازان مدافع روز سه شنبه 26 شهریور درحالی به منطقه زینبیه بازگشتند که 15 نفر از تروریست ها را زنده دستگیر و سلاح های آنها ضبط کرده بودند.
به گفته وی، در این عملیات دو نفر از سربازان مدافع به شهادت رسیدند.
گفتنی است، ابوهاجر که از کشور عراق عازم سوریه شده بود، در گفتگویی قبل از شهادتش اظهار داشت: ما در اینجا تیپ حضرت ابوالفضل العباس و تیپ ذوالفقار را تشکیل دادیم که متشکل از شیعیان عراق، سوریه و دیگر کشورهاست.
وی در ادامه گفته بود: زمانی که مبارزات در منطقه ما آغاز شد، به همراه ارتش سوریه وارد عملیات نظامی شدیم تا مناطقی را که توسط شورشیان گرفته شده بود پاکسازی کنیم.
این شیعه عراقی همچنین تاکید کرده بود: گروه ما وظیفه مراقبت از حرم حضرت زینب(س) و مناطق شیعه نشین اطراف دمشق را برعهده دارد
ابو هاجر در حرم حضرت معصومه(س)
چهار یادگار ابوهاجر
رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج
:: موضوعات مرتبط:
ایثـار و شهادت ,
,
:: برچسبها:
مدافعان حرم ,
ابوهاجر ,
:: بازدید از این مطلب : 2495
|
امتیاز مطلب : 11
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
|
نویسنده : گمنام
چهار شنبه 27 شهريور 1392
|
حدیثی از پیامبر(ص) داریم : خدا پیش فرشته ها به عبادت جوان مباهات می کند . می گوید : عبد مرا ببینید . بخاطر من ، غرایز و شهوتش را کنار گذاشته است . یعنی غرایز جنسی در جوانی به حدی است که جوان را به راه منفی میکشاند .
یک جوان که خواب صبح را از دست میدهد و بلند میشود و نماز میخواند ، این جوان که الان رعایت می کند ، در آینده هم این کار را می کند وگرنه انسان پیر ممکن است تا صبح ده بار از خواب بیدار شود و نماز هم بخواند . اگر ماشینی در سربالایی صدو بیست تا برود ، در سرپایینی صدو هشتاد تا می رود .
حدیث داریم : در روز قیامت خدا بر سه گروه سایه رحمت می اندازد . یکی از آنها جوانی است که در جوانی در بندگی خدا رشد کند .
یکی از اشکالاتی که بر پیامبر میگرفتند این بود که جوانان ما را فاسد کرده است البته از نظر خودشان . عمده کسانی که به پیامبر می پیوستند جوانان بودند .
جوان چند ویژگی دارد . یکی از ویژگی ها ، رقت قلب جوان است . روایت داریم : قلب جوان رقیق تر از انسانهای مسن است . این رقت قلب باعث میشود زودتر زیر بار برود . جوانی بنام سعدبن مالک در صدر اسلام مسلمان شده بود و پد ر و مادر ش کافر بودند . در اینجا نباید حرف پدر و مادر را گوش داد . ولی او چون می خواست آنها ناراحت نشوند ، جلوی آنها نماز نمی خواند و صدها متر دورتر می رفت تا او را نبینند و بعد نماز می خواند .جوانان ما برایشان سخت است که از رختخواب بلند شوند و در دو قدمی نماز بخوانند و یک وقت به مادرش خبر دادند که جوانت مسلمان شده است و مادرش هم اعتصاب غذا کرد . مادرش گفت : باید دست از اسلام برداری . او خیلی فکر کرد و گفت : نه مادر، من نمی توانم دست از اسلام بردارم . جوانهایی دور پیامبر را گرفتند .
عبداله بن عبیر یک منافق بود و آیات قرآن هم درباره ایشان زیاد است . پیامبر را خیلی آزار می داد . پسر او خیلی مومن و متدین بود . روزی پیامبر داشت آب می خورد . پسر او گفت : می شود شما تمام آب را نخورید و من ته آب را برای پدرم ببرم چون تبرک است بلکه روی او اثر بگذارد . البته تا قابلیت در انسان نباشد ، قرآن هم روی انسان اثر نمی گذارد . هدیً للمتقین که در اول قرآن آمده یعنی انسانی که بپذیرد . ظرف آب را به پدرش داد . پدرش پرسید این چیست ؟ گفت : این آب تبرک پیامبر است بخورید بلکه نفاق شما از بین برود . ظرف را پرت کرد و ناسزایی هم به پیامبر(ص) گفت . این را به پیامبر گفت و پیامبر گفت : می دانستم روی او اثر نخواهد گذاشت .
حنظله داماد یک شبه بود و به میدان رفت و شهید شد . پدرش کافر بود و او از این خانواده بود . این ها بخاطر رقت قلب جوان است که زودتر می پذیرد .
یکی دیگر از ویژگی های جوان ، گذشت و عفو است . برادران یوسف پیش یوسف آمدند و گفتند : تو ما را ببخش . خدا تو را برما ترجیح داد . یوسف بلافاصله گفت : شما را بخشیدم . ولی وقتی این پسران پیش یعقوب می رفتند و طلب بخشش میکردند ، او میگفت : صبر کنید و بخشش آنها را به عقب می انداخت . در روایت داریم : چون یوسف جوان بود ، توانست حادثه را نادیده بگیرد . ولی یعقوب مسن بود و قدری تامل می کرد . با اینکه این بلا سر یوسف آمده بود ولی زود گذشت کرد . جوان نمیگذارد کینه در او بماند و زود خطا را نادیده میگیرد .
یکی دیگر از ویژگی جوان ، حقیقت طلبی و فضیلت طلبی است . اگر در جایی ظلمی بشود ، اولین فریاد از جوان بلند میشود . فرد مسن به خودش می قبولاند که می تواند کوتاه بیاید و همه در جامعه رعایت نمی کنند . اما جوان بی عدالتی و ظلم را نمیتواند بپذیرد . فضیلت طلب است به دنبال خوبی است . خیلی از جوانان که جذب پیامبر می شدند این بود که می دیدند حقیقت را می گوید ، امین است ، صدیق است ولی خیلی ها معجره را از پیامبر می دیدند ولی مسخره می کردند .
خصوصیات دیگر جوان تعارض عقل و احساسات است . ما معتقد هستیم سن احساسی جوان از سن عقلی جوان بیشتراست . در سن چهارده سالگی احساسات بالا می گیرد ولی عقل همان رشد خودش را دارد . بعضی از حرفها برخاسته از شور و احساس جوانی است ولی نمیشود آنرا تعمیم داد . ما کلیات را می گوییم . اگر بشود این احساس را نشکست و تحت سیطره عقل درآورد ، کار خوبی انجام داده ایم . در روایت داریم : جوانی شعبه ای از جنون است . در اینجا نمی خواهد مذمت کند . یعنی یک جوان در طوفانی از غرایز و حوادث و خواستها و امیال قرار دارد . جوانها تعاملشان با این مختلف است . بعضی ها گوشه گیری و عزلت را انتخاب میکنند . بعضی ها به راههایی کشیده میشوند . بعضی ها در جنبه مذهبی افراط می کنند . بعضی ها سوال می کنند چرا بعضی از جوانها در هیئت و حرم هستند ولی جوان ما این جوری نیست ؟ بازتاب این غرایز و تعارض در جوانها یکسان نیست . ممکن است تحت تربیت خانواده و دوست و رفیق باشد و نباید مقایسه کرد . باید اعتدالی ایجاد کرد . گاهی خودشان هم می توانند به همدیگر کمک کنند .
و آخرین صفت جوان ماجراجویی و هیجان طلبی جوان است . گاهی جنبه مثبت دارد و گاهی منفی . در جنگ جمل وقتی دو سپاه مقابل هم قرار گرفتند ، حضرت علی (ع) گفت : چه کسی است که قرآن را در دست بگیرد و با آنها صحبت کند ؟ بنای حضرت بر جنگ نبود . در جنگ صفین امام جنگ را شروع نمی کرد و تامل می کرد . نمی خواست آغاز کننده باشد. بعد از طرح این سوال ، جوانی بنام مسلم جلوی آمد و گفت : من و او قرآن را گرفت و در آخر هم بدنش با قرآن بهم با شمشیر آمیخته شد و شهید شد . در جنگ احزاب حضرت علی که خیلی جوان بود با عمربن عبدود جنگ تن به تن کرد . این از جنبه ای مثبت است . جبهه های ما را جوانان پر کرده بودند . یک جنیه منفی هم دارد . مثلا با موتو رتک چرخ بزنم که مردم من را ببینند و یا از کوه خودم را پرت کنم تا همه من را ببینند . ما کارهای عجیب و غریب که در جوانان می بینیم . باید هیجانات مثبت را تقویت کنیم و جلوی منفی را بگیریم . رسول خدا جوانی را برای فرمانده جنگی انتخاب کرد و پیامبر هم در آن جنگ نبود . او گفت : من باید شما را امتحان کنم . هرکس حرف مرا می خواهد گوش کند ، در آتش برود . اختلاف افتاد . از پیامبر سوال کردند کار این جوان درست است . پیامبر گفت : این اشتباه است . بی دلیل در آتش پریدن درست نیست . کار باید به اطاعت خدا باشد .
اطاعت از خدا در جوانی صعب و سخت است . در جوانی احساس می کند میل به خواب و تفریح بیشتر دارد . ما برای ایجاد تعبد در جوان ، حداکثری فکر نکنیم . یعنی این جوان نباید حتما دعای جوشن کبیر را بخواند حتی اگر معنی آنرا نفهمد . ما باید نسخه واحدی برای جوان بپیچیم . جوانی با مادر پیرش به حرم می رود . مادر انواع زیارت ها را میخواهد بخواند ولی این جوان اگر ده دقیقه بماند برای او کافی است .
سمت خدا-دکتر رفیعی رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج
:: بازدید از این مطلب : 2727
|
امتیاز مطلب : 8
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
|
نویسنده : گمنام
چهار شنبه 27 شهريور 1392
|
یکی از منابع دعا قرآن است . کلیه دعاهایی معنوی را می توانیم در قرآن پیدا کنیم . پس دعاهای قرآنی را مورد توجه قراردهید . نکته بعدی اینکه دعای ائمه را فراموش نکنید . دعای امام سجاد در صحیفه سجادیه . در دعای هشتم 44 بیماری روحی را توضیح می دهد و روی آن دست می گذارد . من دیدم تمام بیماری های ما در همین 44 بیماری است . لذا گفتم برای این ها شرحی بنویسم . حرص ، غضب ، کم قناعتی ، کم صبری و بد خلقی . این دعا یک آموزش تربیتی هم هست . از رذایل اخلاقی به خدا پناه میبرد . این 44 بیماری اخلاقی که امام سجاد (ع) نام برده است ، مانع استجابت دعا است . درمان بیماری های روحی و روانی به مراتب سخت تر از بیماری های جسمی است . تشخیص آن هم سخت تر است . ولی با کدام آزمایش می توان تشخیص داد که من حسود هستم ؟ یا سوء ظن دارم ؟ بیماری های اخلاقی هم تشخیص آن مهم است و هم درمان آن مهم است . بهترین راه و مصدر آن قرآن کریم و روایات اهل بیت است .
روایتی داریم از امام سجاد (ع) که امام به چند عامل اشاره کرده است . می فرماید : موانعی که نمیگذارد دعاهای ما به اجابت برسد اینها هستند .
1 - سوء نیت . یعنی نیت انسان سوء باشد . یکی از عواملی که به استجابت دعا کمک می کند حسن نیت است . انسان باید به خدا حُسن نیت داشته باشد . اگر به خودش سوء ظن داشته باشد اشکالی ندارد . به این معنا که کار خودش را بزرگ نبیند . نسبت به مردم و خالق حسن نیت داشته باشد ، به استجابت دعا کمک می کند .
2 - ناپاکی درون . به این معنا که بعضی مواقع درون انسان با بیرون انسان مطابقت ندارد . یک نفاقی در انسان است . جلوی شما تعریف می کند و پشت سر شما غیبت می کند . هم با تملق و هم با غیبت ضربه می زند .
3 – نفاق . از گناهان بسیار زشت نفاق است . البته نفاق درجاتی دارد . بعضی ها نفاقشان به حد کفر می رسد . در قرآن منافق اعتقادی را کفر نامیده است . و می فرماید : این ها ایمان ندارند . ای پیامبر تو برای اینها طلب مغفرت هم بکنی فایده ای ندارد . منافق اعتقادی کسی است که می گوید : من پیغمبر را قبول دارم ولی پشت سر او کفر می گوید . این منافق کافر است و ما با آنها کار نداریم . این نفاق یعنی دو چهره بودن با مردم . در صحرای محشر بعضی ها با دو زبان و دو چهره هستند .
4 – انسان خودش اعتقاد به اجابت نداشته باشد . بعضی ها میگویند : کار از دعا گذشته . تو خودت که دعا را قبول نداری ، دعا این را حل نمی کند . در دعای انبیا می بینیم مُرده زنده شده است . بعضی مواقع ما خودمان در دعا یک یأسی از اجابت داریم . طبیعی است که این دعا هم به اجابت نمی رسد .
5 – تاخیر انداختن در نمازهای واجب . یعنی نماز اول وقت . بعضی ها میگویند : اول وقت با آخر وقت برای خدا فرقی ندارد . چرا فرق دارد . بچه ای که اول وقت مدرسه میرود با بچه ای که آخر وقت می آید ، فرقی ندارد ؟ نمره ده با نمره بیست یکسان است ؟ اینکه اول وقت به نماز می ایستد ، یک امتیاز است . یک اهمیت است . در روایت داریم : فضیلت نماز اول وقت به آخر وقت مثل فضیلت آخرت بر دنیا است . آخر وقت نماز خواندن ، یک نوع رفع تکلیف است . اهمیت دادن نیست . واقعا بعضی ها که نماز می خوانند ، انسان حجالت می کشد . این رکوع و سجده های سریع . این نماز شستشو است . شما هم این جوری حمام می رویید ؟ نماز شنا کردن در دریای بیکران الهی است . این ها را بیشتر اهمیت بدهید . یکی درست ادا کردن نماز است و یکی اهمیت به نماز . درست ادا کردن همیشه به آرام خواندن نیست . آرام خواندن توجه را زیاد میکند ولی اینکه مثل کلاغ به زمین نوک زدن باشد ، دیگر به توجه نمی رسد . جوانها این نماز برای شما پالایش است و شما را رشد می دهد . شما را ترقی می دهد . اگر همه نماز بخوانند یا نخوانند چیزی به بنده نمی دهند . خدا می فرماید : اگر همه عالم کافر بشوند ، به او لطمه ای وارد نمیشود . چون او غنی محض است . به نماز اهمیت بدهید . بعضی ها وقتی بزرگتر میشوند ، کمتر اهمیت می دهند . در مدینه جوانی بود که نماز میخواند ولی گناه می کرد . پیامبر گفت : غصه نخورید ، گناهش برطرف میشود . انسان وقتی نماز نخواند یک نوع سد و حجابی برای او ایجاد میشود و کم کم گناه برای او عادی میشود . گناه برایش شیرین میشود . وای به حال کسی که ذائقه اش تغییر کند یعنی کسی که مسخره کردن را دوست دارد و وقتی می گویند : نماز بخوان ناراحت میشود . جوانی میگوید : وقتی نماز صبح خواب میمانم خیلی نارحت می شوم . این ذائقه اش سالم است . وای بر کسی که نماز نمیخواند و لذت هم می برد .
6 – اینکه انسان بر و نیکی در زندگی اش نباشد . وقتی از خدا نیکی میخواهی خودت باید دست بده داشته باشید . من میگویم : خدایا به من رحم کن . خودت تا بحال به چند نفر رحم کرده ای ؟ به خانواده ات رحم می کنی ؟ یا با بدخلقی و زور و آزار خانواده ات را اذیت میکنی ؟ آقایی که خرجی نمیدهد و معتاد است و دختر بزرگ در خانه دارد . بخاطر اعتیاد یک مرد ، خانواده از هم می پاشد . جوان عزیر این را کنار بگذار ، خودت را بدبخت می کنی ، به خانواده ات رحم نمی کنی . طبیعی است که خدا هم به تو رحم نمیکند . کسی که دچار بدخلقی است ، اول خودش را اذیت می کند ، بعد با فحش و عصبانیت زن و بچه اش آزار می بینند ، همکارانش آزار می ببیند ، تو که حاضر نیستی با خشونت اخلاقی به دیگران رحم کنی ، انتظار داری خدا به تو رحم کند . تو که آبروی دیگران را می ریزی ، می خوهی خدا ستار العیوب شما بشود . خودت خوبی دیگران را فراموش می کنی . بیست سال است با خانم زندگی میکنی ، ندار بودی ، تو را دارا کرد . بی خانه بودی ، تو را خانه دار کرد . تو را اولا دار کرد . این زن جوانی اش را به پای تو ریخت حالا که قدری شکسته شده ، فوری رفتی سر زندگی دوم . اسلام می گوید : اگر می ترسید عدالت را برقرار نکنید به همان یک زن اکتفا کنید . تو که خدمات خانم را بی توجهی کردی و اهل نیکی نبودی و از خدا انتظار نیکی داری ؟
7 – فحش و بددهانی مانع استجابت دعا است . زبانی که می خواهد یا رب بگوید ، چطور فحش می دهد . در روایت داریم : فحش دادن مانع ورود به بهشت است . این روایت را می توانید در جلد 73 بحار کامل بخوانید . بنظر من عامل دیگر حق الناس است . دیگری بی احترامی به والدین است که مانع استجابت دعا میشود . این دو عامل مهمی است که مانع استجابت دعا است . خوب است اگر به مسئله دعا پرداخته میشود همه جانبه پرداخته بشود . شاید فردی بگوید : هیچکدام از این ها در زندگی من نیست ولی باز دعای من برآورده نمیشود . باید دقت کنیم عواملی که باعث میشود دعا مستجاب نشود ، متعدد است . گاهی اوقات بحث عدم اجابت نیست ، بحث تاخیر در اجابت است . در روایت داریم : گاهی خداوند کسانی را که دوست دارد ، دعای آنها را به تاخیر می اندازد . بهترین دعا در این دقایق پایانی عاقبت به خیری است .
رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج
:: موضوعات مرتبط:
پـرســــــــمـان ,
,
:: بازدید از این مطلب : 3386
|
امتیاز مطلب : 15
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
|
نویسنده : گمنام
چهار شنبه 27 شهريور 1392
|
رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج
:: بازدید از این مطلب : 1956
|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
|
نویسنده : گمنام
چهار شنبه 27 شهريور 1392
|
با توجه به آيه 30 سوره شوري مصائب وارد بر انبيا و معصومين چگونه توجيه مي گردد و چرا خارجي ها و غيرمسلمان ها مصائب كمتري دارند و يا حتي پولدارهاي مرفه و بي دين در كشور خودمان؟ به طور كلي بلاء و مصيبت و رنج به سه بخش تقسيم مي شود: 1. بلاء و مصيبت به هدف آزمايش و امتحان: برخي از بلاها و مصيبت ها براي آزمون انسان است تا صبر و استقامت و شكيبايي او به منصه ظهور گذاشته شود. خداوند در قرآن كريم مي فرمايد: «ما كانَ اللّهُ لِيَذَرَ الْمُوءْمِنِينَ عَلى ما أَنْتُمْ عَلَيْهِ حَتّى يَمِيزَ الْخَبِيثَ مِنَ الطَّيِّبِ»؛ «خدا بر آن نيست كه شما مؤمنان را بدين حال كه اكنون داريد رها كند (بلكه مي آزمايد) تا ناپاك را از پاك جدا سازد». (آل عمران، آيه 179). 2. بلاها و مصيبت هايي كه به عنوان كفاره گناه مؤمن، موجب ريزش گناهان اوست و خداوند در قرآن مي فرمايد: «فأخذناهم بذنوبهم» آنها را به خاطر گناهانشان دچار سختي و بلا نموديم. 3. بلاها و مصيبت هايي كه براي ترفيع درجه و ارتقاء كمالات انساني است، مانند بلاها و مصيبت هايي كه به انبياء و اولياء عظيم الشأن وارد مي شد.
امام علي(ع) مي فرمايند: «ان البلاء للظالم ادب و للمؤمن امتحان و للانبياء درجه» بلا براي ستمگر تأديب است و براي مؤمن امتحان و براي پيامبر، مقام و درجه است.(ترجمه ميزان الحكمه، ج 2، ص 583، محمد محدي ري شهري، انتشارات دارالحديث، قم). بنابراين چنين نيست كه هر كس مبتلي به مصيبت و بلائي باشد به خاطر گناهان او بوده است بلكه ممكن است علل ديگري داشته باشد. نكته شايان ذكر اين است كه: براي آگاهي از ديدگاه دين اسلام پيرامون موضوعي، بايد تمام متون و نصوص ديني پيرامون آن موضوع را با هم ملاحظه كرد ونتيجه قطعي را پس از ارزيابي كلي، بيان نمود.
در مورد اين روايتي كه از پيامبر اسلام(ص) بيان شد كه البته صحيح آن چنين است: «هيچ بيماري يا دردي نيست كه به مؤمن برسد، مگر اين كه كفاره گناه او باشد»(ترجمه ميزان الحكمه، ج 11، ص 5209، محمدي ري شهري، انتشارات دارالحديث قم). بايد گفت: اين روايت را با روايات ديگري كه در اين زمينه رسيده و به آن اشاره شد مورد ملاحظه قرار داد. و به اصطلاح مقتضاي جمع بين ادله حكم مي كند كه بلاها را بايد به سه بخش تقسيم نمود. در روايت فوق از پيامبر(ص) به يك بخش از آن اشاره شده و در روايات ديگر به ساير اقسام آن نيز پرداخته شده است.
مطلب ديگر اينكه ممكن است سه تقسيم فوق از بلا و مصيبت با يكديگر تداخل داشته باشد. آنچه مهم است واكنش انسان در برابر سختي هاست و اينكه انسان چگونه با اين مشكلات و سختي ها برخورد كند و از آزمايش هاي الهي سرافراز بيرون آيد يا نه. امادر مورد بهره مندي آدم هاي بي دين ومرفه بودن آنها،نکته مهم آنست که بايد ديدمعني رفاه چيست؟آيا داشتن پول زياد و يا داشتن خانه وماشين و...رفاه وخوشبختي است؟بايد بررسي کرد که هدف از آفرينش انسان با اين خصوصيات و توانمندي چه بوده است؟آيا صرف پرورش جسم و تامين لذتهاي آن رفاه و خوشبختي و سعادت است؟علاوه بر اينکه از کجا مجرمان و گناهکاران در رفاه اند؟آنها بدليل نداشتن پشتوانه معنوي و اميد واقعي به آينده, از خوشي واقعي بي بهره اند و ترس و دلهره بر آنها مستولي است,زيرا علاوه بر ترس از مجازات دنيوي نسبت به آخرت خود نيز نگرانند. نکته ديگر آن است که بسياري از گرفتاري هاي مومنان در اثر بي تدبیری و تنبلي آنها است که نبايد به حساب خداوند گذاشت, شاهد آن اينست که مومنانی هم هستند که هم خوشي اين جهان را دارند و هم نسبت به آسايش جهان ديگر اميدوارند, زيرا با برنامه درست از امکانات خوب استفاده نموده اند,به اطراف خود بنگريم مي بينيم کم نیستند مومنانی که وضع خوبي دارند و همچنین اخلاق و معنويات بر زندگي آنها حاکم است ,از زندگي لذت مي برند,لذا مي بايست گرفتاريها ومشکلات خود ساخته را جدا کرد و سستي را کنار گذاشت و با نظم و برنامه حرکت کرد و از سرمايه هاي زندگي خوب بهره برداري کرد آن وقت است که مي بينيد خوشي واقعي براي مومنان است وزندگي پر از دلهره واضطراب مجرمان ,گرچه ظاهر فريبنده داشته باشد ولي از درون خراب و تاريک است.نكات ديگري نيز در اين زمينه قابل توجه است:
1. فقر و غنا هم در ميان مومنين و هم در ميان كفار وجود دارد و بهره مندي از ثروت ها و لذايذ دنيوي اختصاصي به كفار ندارد .البته افراد ثروتمند فعلا در ميان كفار بيشتر مي باشند چون تمام هدف و تلاش آنها در راستاي جمع آوري ثروت و برخورداري از لذايذ دنيوي است . 2- رنج و شادي دو قسم است ؛ يكي رنج و شادي روحي و ديگري جسمي كه اولي بسيار مهم تر است . گاهي انسان رنج جسمي دارد ولي رنج روحي ندارد و تحمل آن برايش راحت است ولي رنج روحي تحملش دشوارتر است كه رنج كفار اغلب از نوع روحي است، چون عامل اساسي در رنج روحي دوري و بعد از خداست كه آنان از خدا دورند و عامل امنيت روحي قرب به خداست كه اين عامل در اختيار مومنين است. 3- بسياري از اموري كه در نظر مردم موجب راحتي است همان ها مجراي عذاب اخروي مي باشند چنان كه آيه شريفه در مورد منافقان مي فرمايد : ( ( فلاتعجبك اموالكم و لا اولادهم انما يريد الله ليعذبهم بها في الحيوه الدنيا ) ) و يا در مورد كفار آمده است كه : جهنم همين الان بر آنان احاطه دارد و آنان در يك شرايط روحي جهنمي بسر مي برند : ( ( و ان جهنم لمحيطه بالكافرين ) )( عنكبوت آيه 54 ) 4- حداكثر بهره مندي كفار از لذايذ در دنياست كه وقتي اين لذت ها را با لذايذ بهشتيان - كه قرآن بيان مي فرمايد - مقايسه كنيم مي بينيم كه بسيار ناچيز است. 5- بسياري از مشكلات داراي اثر تربيتي و سازنده است و رفاه و تنعم بيش از حد سستي و غفلت آور است. 6- برخي از مصايب كفاره گناهان است. 7- بعضي از سختي ها نتيجه طبيعي عمل انسان است.
(لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد نمايندگي مقام معظم رهبري در دانشگاه ها)
رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج
:: موضوعات مرتبط:
پـرســــــــمـان ,
,
:: بازدید از این مطلب : 2601
|
امتیاز مطلب : 7
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
|
نویسنده : گمنام
چهار شنبه 27 شهريور 1392
|
رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج
:: بازدید از این مطلب : 2292
|
امتیاز مطلب : 3
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
|
نویسنده : گمنام
چهار شنبه 27 شهريور 1392
|
همیشه این تصور پیش می آید که ما دیندار هستیم و خارجی ها بی دین هستند. در حالیکه این طور نیست .الان در دنیا ،دین داری غالب است حتی در ادیان غیرالهی . روزی به یک معبدی رفتم که هندوها به آنجا می آمدند، بت می پرستیدند و نذر و نیاز می کردند. آنها برای باوری این کار را می کردند. الان سایر ادیان در دنیا غالب هستند.
در شب عاشورا در بیت رهبری سخنرانی داشتم و در چند دقیقه ی آخر بحثی را مطرح کردم. بعد رهبر به من فرمودند که اگر این نکته ی آخری را بیان نمی کردی بحث کامل نمی شد و این نکته خیلی خوب بود و بحث را کامل کرد. نکته این بود :هر انسانی که در دنیا مشکل دارد و فقیر است دلیل بر بد بودن فرد نیست و هر کسی که امکانات دارد و زندگی خوبی دارد، دلیل بر خوب بودن فرد نیست. دربین انسان های بد و کافر، انسانهای فقیر ومشکل دار وجود دارد ودر بین همان افراد هم انسانهای خوشبخت و آرام هم وجود دارد. همچنین در بین متدینین هم این طور است که هم دردمند و فقیر وجود دارد و هم پولدار و کارخانه دار.
پس ما نمی توانیم نسخه بدهیم که هر کس که با دین است خوشبخت است و مشکل ندارد و هر کس که بی دین است بدبخت است. این یک قاعده ی کلی نیست. قرآن می فرماید: خوشبخت بودن دوجور است : نعمت و نقمت. قارون پول دارد و سلیمان هم پول دارد. و هر دو خوشی می کنند اما زندگی سلیمان نعمت است ولی زندگی قارون نقمت است. قارون خدا را منکر می شود. البته خدا صبر زیادی دارد .اما باید آخر کار آنها را دید. ما در دنیا انسان هایی داریم که خوب زندگی می کنند ولی رفاه افراد دلیل بر خوب بودن آنها نیست. قرآن ( سوره انعام)می فرماید: کسانی که خدا را فراموش می کنند ما همه چیز به آنها می دهیم. بخاطر همین قارون همه چیز داشت. ستمگران همه نوع امکاناتی دارند آیا آنها خوب هستند؟ پس گاهی رفاه نقمت است. هر انسانی که بیمار می شود انسان بدی نیست و برعکس انسان خوبی است ،گاهی خدا او را بیمار می کند تا به خودش بیاید و توبه کند. این مباحث را نباید به دین داری و غیر دینداری گره بزنیم. اگر مردم تقوا داشته باشند خدا به آنها برکت می دهد. فردی موسی را دید و پرسید که کجا می روی ؟موسی گفت که می روم عبادت کنم. او گفت به خدا بگو ما عبادت نمی کنیم و تو را قبول نداریم و زندگی راحتی هم داریم. حضرت موسی این را با خدا مطرح نکرد و خدا از او پرسید که چرا این موضوع را مطرح نکردی ؟موسی گفت که من خجالت کشیدم. خدا فرمود :بگو که تو از لذت مناجات با من محروم هستی. بعضی ها فکر می کنند که لذت، فقط خوردن و آشامیدن است .این لذت در حیوانات هم وجود دارد. وقتی پیامبر به نماز می ایستاد می فرمود که من احساس خوشی می کنم. خوشی را باید به خوشی مادی و معنوی تقسیم کرد. ممکن است که ما آرامش مادی داشته باشیم ولی آرامش معنوی نداریم. مسئول باید متخصص و متعهد باشد. بهترین همسر کسی است که هم جمال داشته باشد وهم کمال .نباید این دو صفت را از هم تفکیک کرد. خوب است که انسان مومن در دنیا آسایش داشته باشد و آرامش هم داشته باشد.
اگر کافران آسایش دارند ولی لذت معنوی ندارند .
منبع:برنامه سمت خدا رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج
:: موضوعات مرتبط:
پـرســــــــمـان ,
,
:: بازدید از این مطلب : 2827
|
امتیاز مطلب : 14
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
|
نویسنده : گمنام
سه شنبه 26 شهريور 1392
|
قلبی شکست و دور و برش را خدا گرفت نقاره می زنند ... مریضی شفا گرفت
دیدی که سنگ در دل آیینه آب شد دیدی که آب حاجت آیینه را گرفت
خورشید آمد و به ضریح تو سجده کرد اینجا برای صبح خودش روشنا گرفت
از آن طرف فرشته ای از آسمان رسید پروانه وار گشت و سلام مرا گرفت
زیر پرش نهاد و به سمت خدا پرید تقدیم حق نمود و سپس ارتقا گرفت
چشمی کنار این همه باور نشست و بعد عکسی به یادگار از این صحنه ها گرفت
دارم قدم قدم به تو نزدیک می شوم شعرم تمام فاصله ها را فرا گرفت
دارم به سمت پنجره فولاد می روم جایی که دل شکست و مریضی شفا گرفت
رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج
:: موضوعات مرتبط:
شـــعرآیینــــی ,
,
:: برچسبها:
قلبیشکست و دور وبرش را خدا گرفت ,
رحمان نوازنی ,
:: بازدید از این مطلب : 2583
|
امتیاز مطلب : 6
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
|
نویسنده : گمنام
سه شنبه 26 شهريور 1392
|
باید غبار صحن تو را توتیا کنند
«آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند»
هو هوی باد نیست که پیچیده در رواق
خیل ملائکند رضا یا رضا کنند
بازار عاشقان تو از بس شلوغ شد
ما شاعرت شدیم که مارا سوا کنند
«هر گز نمیرد آنکه دلش» جَلد مشهد است
حتی اگر که بال و پرش را جدا کنند
هر کس به مشهد آمد و حاجت گرفت و رفت
او را به درد کرب و بلا مبتلا کنند
دردی عظیم و سخت که آن درد را فقط
با یک نگاهِ گوشه چشمت دوا کنند
از آن حریم قدسیات آقای مهربان!
«آیا شود که گوشهٔ چشمی به ما کنند»
سید حسن رستگار
رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج
:: موضوعات مرتبط:
شـــعرآیینــــی ,
,
:: بازدید از این مطلب : 2288
|
امتیاز مطلب : 2
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
|
نویسنده : گمنام
سه شنبه 26 شهريور 1392
|
حاج محمود کریمی شب گذشته به مناسبت ولادت امام رضا(ع) در حسینیه حضرت علی اکبر چیذر به مدیحه سرایی پرداخت.
لینک دانلود شعرخوانی حاج محمود کریمی
لینک دانلود سرود ولادت امام رضا(ع)
لینک دانلود دکلمه خوانی حاج محمود کریمی
لینک دانلود سرود ولادت امام رضا(ع) رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج
:: موضوعات مرتبط:
مــــــداحــــــى ,
,
:: برچسبها:
دانلود ,
مداحی ,
محمودکریمی ,
ولادت امام رضا(ع)92 ,
:: بازدید از این مطلب : 2536
|
امتیاز مطلب : 9
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
|
نویسنده : گمنام
سه شنبه 26 شهريور 1392
|
امام هشتم حضرت رضا عليه السلام فرمودند: به خداوند خوشبين باش، زيرا هر كه به خدا خوشبين باشد، خدا با گمان خـوش او همراه است و هر كه به رزق و روزى اندك خشنود باشد، خـداوند به كردار اندك او خشنود باشد. و هر كه به اندك از روزى حلال خشنود باشـد، بارش سبك و خانـواده اش در نعمت باشد و خـداوند او را به دنيا و دوايـش بينا سازد و او را از دنيا به سلامت به دارالسلام بهشت مي رساند.
متن حدیث:
عن الرّضا عليه السلام : أحسـن الظّن بالله فانّ مَن حسـن ظنّه بالله كان عنـد ظنّه وَ مَن رَضى باْلقَليل مِنَ الرّزق قُبلَ مِنه اليَسير مِن العمل وَ مَن رَضى باليَسير مِن الحلال خفّت مؤونته و نعم اهلهوَ بصّره الله دار الدّنـيا وَ دَواءهـا وَ أخـرَجه منها سـالِماً إلى دارالسّلام .
«تحف العقول، صفحه 449» رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج
:: بازدید از این مطلب : 2233
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
|
نویسنده : گمنام
سه شنبه 26 شهريور 1392
|
به نقل از تسنیم، هر انسانی به تفریح نیاز دارد و طبیعتا اگر شادی از مرز افراط فراتر نرود و انسان را مرتکب حرام ننماید زندگی را برای انسان لذت بخش خواهد نمود .
امام رضا علیه السلام در گفتاری با اشاره به جایگاه تفریح می فرمایند:
از لذایذ دنیوی نصیبی برای کامیابی خویش قرار دهید و تمنیات دل را از راههای مشروع بر آورید.تفریح و سرگرمی های لذت بخش ،شما را در اداره زندگی یاری می کند و با کمک آن بهتر به امور دنیای خویش موفق خواهید شد
ایشان در بخشی دیگر توصیه می کنند شبانه روز را به چهار قسمت تقسیم کنید:
ساعتی برای مناجات با خدا
ساعتی برای کار و زندگانی
ساعتی بررای معاشرت با برادران و معتمدان که عیب های شما را به شما بفهمانند و در درون با شما پاکدل باشند
و ساعتی هم که در آن برای لذت های غیر حرام خلوت کنید وبدین ساعت برای انجام دادن امور آن سه ساعت دیگر ،توانایی یابید. رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج
:: بازدید از این مطلب : 2206
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
|
نویسنده : گمنام
سه شنبه 26 شهريور 1392
|
انتقام گیری امام زمان (عج) مفهومی است که در متون دینی مکرر ذکر شده است. در حدیثی قدسی بیان شده که: مهدى آخر امامان، كسى است كه دین مرا نصرت مى دهد و دولت مرا در میان مردم مستقر مى سازد و من بوسیله او از دشمنانم انتقام مى كشم.[1]
و در بعضی از متون ذکر شده که این انتقام گیری، از دشمنان و قاتلان امام حسین (ع) نیز می باشد. از جمله در زیارت عاشورا (فاسأل الله… أن یرزقنی طلب ثارک مع إمامٍ منصورٍ - و اسئله… أن یرزقنی طلب ثاری [کم] مع امامٍ مهدیٍّ) و در دعای ندبه (أین الطّالبُ بِدَمِ المَقتولُ بکربلا).
و درباره کیفیت این انتقام گیری باید گفت که اگر منظور انتقام گرفتن از قاتلان امام حسین (ع)، انتقام از کسانی است که در کربلا حاضر بوده اند، این انتقام تنها با رجعت محقق می شود. یعنی مردگان زنده شده و در نزاع حق و باطل، اصحاب کفر سرکوب می شوند. و رجعت مطلبی حق است که آیات قرآنی نیز آن را تائید می کند. و از مسلمات عقیده شیعه است.
ر.ک: آیا به مسأله رجعت درقرآن اشاره شده است؟ رجعت چیست؟
اما با توجه به اینکه بین رجعت و ظهور فاصله است، منظور از انتقام امام زمان (عج) از قاتلان امام حسین (ع) در این نوع انتقام نیست. که مردگان از قبر بیرون آیند و قصاص شوند.
بلکه انتقام امام زمان (عج)، انتقام از یزیدیان و سیره و منش آنهاست که در طی تاریخ استمرار داشته و در مقابل حق، صف آرائی کرده است.
و حدیثی از امام رضا (ع) نیز این مطلب را تائید می کند. عبد السّلام بن صالح هروىّ گوید: به حضرت رضا علیه السّلام عرض كردم: نظرتان در باره این حدیث كه از امام صادق علیه السّلام روایت شده است، چیست، كه حضرت فرمودهاند: زمانى كه قائم علیه السّلام قیام كند فرزندان قاتلان حسین علیه السّلام را بخاطر كردار پدرانشان خواهد كشت؟ حضرت فرمودند: همین طور است،
عرض كردم پس معنى این آیه چیست: «وَ لا تَزِرُ وازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرى[انعام/164] هیچ كس بار گناه دیگرى را به دوش نخواهد كشید؟»
فرمودند: خداوند در تمام گفتارهایش درست گفته است، لكن فرزندان قاتلان حسین علیه السّلام از كردار پدرانشان راضى هستند و به آن افتخار مى كنند و هر كس از كارى راضى باشد مثل كسى است كه آن را انجام داده، و اگر كسى در مشرق كشته شود و دیگرى در مغرب از این قتل راضى باشد، نزد خدا با قاتل شریك خواهد بود، و قائم علیه السّلام در هنگام قیام خود، بخاطر رضایتشان از كردار پدران، ایشان را خواهد كشت.[2]
[1]. الجواهر السنیة-كلیات حدیث قدسى، ص 429 ، الباب الثانی عشر. [2]. عیون أخبار الرضا علیه السلام، ج1، ص: 273. رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج
:: موضوعات مرتبط:
مــهـــــدویــــت ,
پـرســــــــمـان ,
,
:: بازدید از این مطلب : 2969
|
امتیاز مطلب : 9
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
|
نویسنده : گمنام
سه شنبه 26 شهريور 1392
|
ابتدا باید در نظر داشت که در اسلام فضائل به جنسیت ربطی ندارد. و این مطلب در آیات متعدد قرآن مشهود است. «مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثى وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیاةً طَیِّبَةً وَ لَنَجْزِیَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ ما كانُوا یَعْمَلُونَ[نحل/97] هر كس كار شایسته اى انجام دهد، خواه مرد باشد یا زن، در حالى كه مؤمن است، او را به حیاتى پاك زنده مى داریم و پاداش آنها را به بهترین اعمالى كه انجام مى دادند، خواهیم داد.»
زنان برجسته بسیاری نیز در طول تاریخ وجود داشته اند که خدای متعال در قرآن کریم زندگی آنان را نقل کرده و حتی آنان را به عنوان الگویی برای تمام مومنین معرفی می کند.[1]
بنابراین هر کس به وظایف خویش عمل کند، از حیات طیب الهی بهره مند شده و اجرش در نزد خدای متعال محفوظ است و در این میان فرقی بین زن و مرد وجود ندارد.
هر چند ممکن است نقش ها متفاوت باشد. به عنوان نمونه نقش حضرت زینب در قیام عاشورا جنگیدن و شمشیر به دست گرفتن نبود، با این حال رسالتی عظیم در این قیام داشتند و نقش آفرینی بسیار برجسته ای انجام دادند. پس نباید توقع داشته باشیم که نقش زنان در لشگر امام زمان (عج) به مانند نقش مردان باشد، هر چند این امر به معنای کاستن از منزلت و شخصیت زن نیست. بلکه به دلیل توانایی بهتر برای گرفتن نقش های دیگر است.
با توجه به این توضیحات باید بگوییم بعضی بنا بر ظاهر احادیث صحیح معتقدند که 313 یار اولیه امام زمان (عج) ظاهرا همگی از مردان هستند. چون تعبیر رجلا در آن ظهور در مرد بودنشان دارد:
«فیجمع الله علیه أصحابه ثلاثمائة وثلاثة عشر رجلا ، ویجمعهم الله له على غیر میعاد قزعا كقزع الخریف: خداوند 313 نفر مرد از اصحاب آن حضرت را جمع میكند؛ بی آنكه قبلا وعده داده باشند، آمدنشان همچون ابرهای پاییزی است كه با حركات تند می آیند.»[2]
اما در بعضی از روایات مطالبی بیان شده است که به نقش زنان در سپاه امام زمان (عج) نیز اشاره می کند. و چون سند بعضی از آنها ضعیف است عده ای به این روایات توجه نکرده اند. که در این جا آن ها را ذکر می کنیم:
امام باقر (علیه السلام) میفرمایند: «به خدا سوگند سیصد و اندی نفر خواهند آمد و پنجاه زن در میان آنان است».[3]
مفضل بن عمر میگوید: امام صادق (علیه السلام) فرمودند: «همراه حضرت قائم، سیزده زن هست. عرض کردم، آنان چه نقشی خواهند داشت؟ فرمودند: زخمیها را مداوا میکنند و از بیماران پرستاری مینمایند. آنچنان که همراه رسول خدا (صلی الله علیه و آله) بودند».[4]
روایات دیگری هم وجود دارند که بعضی تعداد زنان را چهارصد نفر،[5] و برخی، تعداد آنان را 7800 نفر معرفی میکند.[6]
دسته دیگری از روایات نیز وجود دارد که تنها به همراه بودن زنان با حضرتش اکتفا کرده و تعدادشان را ذکر نکرده است. اختلاف عددی که در این روایات ذکر شده است، در صورت پذیرش اصل روایت می تواند به زمان های متفاوتی اشاره داشته باشد که در زمان قیام حضرت به مرور به تعداد زنان حاضر در لشگر حضرت اضافه می شود.
اما نقش هایی که آنان به عهده می گیرند، طبیعتا با نقش های مردان فرق خواهد داشت، کما اینکه در روایتی با تشبیه به زمان پیامبر (ص) مداوای مجروحین را از کارهای زنان شمرده اند. یا می توانیم بگوییم مانند ماجرای محافظت از عایشه بعد از جنگ جمل ممکن است به زنانی نیاز باشد که در ظاهری نظامی رسالتی را به دوش بگیرند.
[1]. رک: سوره تحریم آیه 11. [2]. كتاب الغیبة ، محمد بن إبراهیم النعمانی، ص 288 – 291 و الاختصاص، الشیخ المفید، ص 257 و ... . [3]. بحارالانوار، ج 52، ص 23. [4]. بحار الانوار، ج 89، ص225. [5]. کنز العمال، علاء الدین هندی، ج14، ص338. [6]. چشم اندازی از حکومت مهدی، نجمالدین طبسی، ص 74. رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج
:: موضوعات مرتبط:
مــهـــــدویــــت ,
,
:: بازدید از این مطلب : 2478
|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
|
نویسنده : گمنام
سه شنبه 26 شهريور 1392
|
نماز ستون و اساس دین است. امام باقر (ع) به نقل از رسول خدا (ص) میفرماید: «مَا بَیْنَ الْمُسْلِمِ وَ بَیْنَ الْكَافِرِ إِلَّا أَنْ یَتْرُكَ الصَّلَاةَ الْفَرِیضَةَ مُتَعَمِّداً أَوْ یَتَهَاوَنَ بِهَا فَلَا یُصَلِّیَهَا[1]بین مسلمان و كافر فاصلهاى نیست، مگر این كه مسلمان نماز واجب را عمدا ترك كند یا آن را بى اهمیت بداند و نخواند.»
حرمت ترک نماز، از انجام بسیاری از اعمال حرام سنگین تر است. چون انسان در ارتکاب بعضی از اعمال حرام، قصد بی حرمتی به خدای متعال و دین را ندارد، بلکه جنبه حیوانی انسان بر او غلبه کرده و چه بسا بعد از مبتلا شدن به فعل حرام، به شدت از خدای متعال می ترسد و توبه می کند. در حالی که رها کردن نماز، موثر از غلبه شهوات بر انسان نیست. بلکه ناشی از ضعف ایمان و بی توجهی به دستور الهی است.
از حضرت صادق (ع) سؤال شد كه چرا زانى كافر نیست ولى كسى كه نماز نمى گذارد كافر مى باشد، امام (ع) فرمود: چون زناكار براى شهوت این كار را مى كند ولى آن كس كه نماز را ترك مى كند براى این است كه به آن اهمیت نمى دهد. زناكار براى لذت دنبال زنى را مى گیرد و از او كامجوئى مى كند، ولى آن كس كه نماز را ترك كرده و آن را انجام نمى دهد قصدش لذت نیست بلكه فقط نظرش بى اهمیت شمردن آن مى باشد و هر گاه كسى نظرش استخفاف باشد كافر مى گردد.[2]
البته این کفر تا زمانی که همراه با انکار نماز نباشد، سبب جاری شدن احکام کافر، مثل عدم طهارت، عدم پاک بودن ذبایح او و حرمت ازدواج با او و ... نمی شود. و تنها در جایی که انکار نماز به شکل انکار ضروری دین باشد، این احکام برای شخص لازم است. اما به هر حال ترک نماز، مساله ای سبک نیست. و شخص در صورتی که نسبت به نماز سهل انگاری کند، مشمول نفرین الهی می شود: «فَوَیْلٌ لِّلْمُصَلِّینَ* الَّذینَ هُمْ عَنْ صَلاتِهِمْ ساهُونَ[ماعون/4و5] پس واى بر نمازگزارانى كه در نماز خود سه لانگارى مى كنند.»
سهل انگاران در نماز با هم تفاوت هایی دارند، بعضی نماز را به طور كلی ترک می کنند و علت این کارمسامحه و كم اعتنایی به امور اخروی است. بعضی نماز را در بعضی اوقات ترک می کنند و آن را سبک می شمارند، بعضی نماز را انجام می دهند اما نسبت به شرایط و واجبات آن (مثل طهارت، غصبی نبودن محل و ...) بی اعتنا هستند، همه این ها با تفاوت هایشان، در نفرین الهی شریک هستند. هر چند هر کدام به میزان سهل انگاری اش در نماز، بهره ای از این قهر و غضب خواهد داشت.
به هر حال باید توجه داشت که ایمان باید در زبان، قلب و عمل انسان، نقش آفرینی کند. پیامبر (ص) می فرمایند: «الْإِیمَانُ إِقْرَارٌ بِاللِّسَانِ وَ مَعْرِفَةٌ بِالْقَلْبِ وَ عَمَلٌ بِالْأَرْكَانِ[3] ایمان شامل اقرار زبانی، عقیده قلبی و عمل اعضا است.»
پس کسی که ایمان او تنها در زبانش است، و تاثیری در اعمال او ندارد و اساسی ترین عبادت را انجام نمی دهد، از ایمان واقعی بهره نبرده و این گونه ایمان فایده ای به حال او نخواهد داشت. مگر اینکه زمینه ساز و مقدمه ای برای سیر مراحل دیگر ایمان باشد تا شخص به لوازم قطعی ایمان پایبند شود. و حقیقتا خود را بنده خدا بداند.
[1]. ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ص231. [2]. بحار الأنوار، ج66، ص: 66. [3]. أمالی الصدوق، ص268 ، المجلس الخامس و الأربعون. رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج
:: موضوعات مرتبط:
پـرســــــــمـان ,
,
:: بازدید از این مطلب : 2883
|
امتیاز مطلب : 11
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
|
نویسنده : گمنام
سه شنبه 26 شهريور 1392
|
- امام حسين عليه السلام:
-
«لَيسَتِ العِفَّةُ بِما نِعَةٍ رِزقا وَلاَ الحِرصُ بِجالِبٍ فَضلاً وَإِنَّ الرِّزقَ مَقسومٌ وَالجَلَ مَحتومٌ وَاستِعمالَ الحِرصِ طالِبُ المَآثِمِ»
-
نه خوددارى از حرام و ناپسند، مانع روزى مى شود و نه حرص روزىِ بيشتر مى آورد، كه روزى تقسيم شده و اجل حتمى است و حرص به سوى گناه مى كشد.
- غررالحكم، ج5، ص 294، ح8439
رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج
:: بازدید از این مطلب : 1919
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
|
نویسنده : گمنام
سه شنبه 26 شهريور 1392
|
در مفردات راغب، استدراج به دو معنی آمده است: 1ـ «سنستدرجهم من حیث لایعلمون» یعنی از جایی که نمیدانند آنها را درهم میپیچیم و به مرگ میرسانیم. 2ـ آنها را به تدریج و کمکم به فرجام و عذابشان میرسانیم، در حقیقت نزدیک نمودن تدریجی ایشان به چیزی است؛ مانند بالا رفتن و پایینآمدن از پلّهها و مکانها، که تدریجا و مرحله به مرحله انجام میشود. در قاموس قرآن، املا به معنی اطالهی مدّت آمده، و در اقرب الموارد گفته: املا به معنی مهلتدادن و تأخیر است. خداوند به این جهت استدراج را مقیّد کرد به «من حیث لایعلمون» تا بفهماند این نزدیک نمودن آشکارا نیست؛ بلکه در همان سرگرمی به تمتّع از مظاهر زندگی مادی مخفی است. در نتیجه ایشان با زیاده روی در معصیت پیوسته به سوی هلاکت نزدیک میشوند. پس میتوان گفت: استدراج، تجدید نعمتی بعد از نعمت دیگر است تا به وسیلهی التذاذ به آن نعمتها، ایشان را از توجّه به عاقبت کارهایشان غافل سازد. حضرت علی علیهالسلام دربارهی استدراج و املا (مهلتدادن) میفرمایند: «کم من مستدرج بالإحسان إلیه، مغرور بالسّتر علیه، و مفتون بحسن القول فیه. و ما ابتلی اللّه احدا بمثل الإملاء له.» «چه بسا کسی که با نعمتهایی که به او رسیده به دام افتد و با پردهپوشی بر گناه فریب خورد و با ستایش شدن آزمایش گردد. و خدا هیچکس را همانند مهلتدادن به او نیازمود.» حضرتش در بیانی دیگر، در باب مسؤولیّت نعمتهای الاهی میفرماید: «ایّها النّاس، لیرکم اللّه من النّعمة وجلین، کما یراکم من النقمة فرقین. انّه من وسّع علیه فی ذات یده فلم یر ذلک استدراجا، فقد امن مخوفا. و من ضیّق علیه فی ذات یده فلم یر ذلک اختبارا، فقد ضیّع مأمولاً.» «ای مردم، باید خدا شما را به هنگام نعمت همانند هنگامهی کیفر، ترسان بنگرد؛ زیرا کسی که رفاه و گشایشی را زمینهی گرفتارشدن خویش نداند، پس خود را از حوادث ترسناک ایمن میپندارد. آن کس که تنگدستی را آزمایش الاهی نداند، پاداشی را که امیدی به آن بود، از دست خواهد داد.» آری؛ انسان هم در هنگام بینیازی و رفاه و هم در تنگدستی باید خدا را فراموش نکند و احتمال دهد که در هر دو حالت مورد امتحان الاهی قرار گرفته است، تا بدینوسیله دچار کفران نعمت نشود. در مورد مجازات استدراجی، از آیات و احادیث استفاده میشود که خداوند، گنهکاران و طغیانگران جسور و زورمند را طبق یک سنّت، فورا گرفتار مجازات نمیکند؛ بلکه درهای نعمتها را به روی آنها میگشاید. هرچه بیشتر درمسیر طغیان گام برمیدارند، نعمت خود را بیشتر میکند. آنگاه دو راه پیش روی آنها قرار میگیرد: یا این نعمتها باعث تنبّه و بیداریشان میشود، که در این حال برنامهی «هدایت الاهی» عملی شده است. یا این که بر غرور و بیخبریشان میافزاید. در این صورت مجازاتشان به هنگام رسیدن به آخرین مرحله، دردناکتر است؛ زیرا به هنگامی که غرق انواع نعمتها میشوند، خداوند همه را از آنها میگیرد و طومار زندگی آنها را در هم میپیچد و اینگونه مجازات بسیار سختتر است. به هر حال، این آیه به همهی گنهکاران هشدار میدهد که تأخیر کیفر الاهی را دلیل بر پاکی و درستی خود و یا ضعف و ناتوانی پروردگار نگیرند و نعمتهایی را که در آن غرقهاند، نشانهی تقرّبشان به خدا ندانند. چه بسا این پیروزیها و نعمتهایی که به آنها میرسد، مقدّمهی مجازات استدراجی پروردگار باشد. خدا آنها را غرق نعمت میکند و به آنها مهلت میدهد و به اوج میرساند، امّا سرانجام طومار زندگی آنها را در هم میپیچد. امام صادق علیهالسلام دربارهی استدراج فرموند: «هو العبد یذنب الذنب فیملی له و یجدّد له عنده النعم، فلیهیه عن الإستغفار من الذّنوب، فهو مستدرج من حیث لایعلم.» «استدراج عبارت است از اینکه بنده هنگامی که مرتکب گناه میشود، خداوند به او مهلت میدهد و او را مشمول نعمت خود قرار میدهد، سپس او را از استغفارـ در برابر گناهـ غافل میکند، بدینرو، به تدریج، از طریقی که نمیداند گرفتار میشود.»
3ـ2. استدراج و املاء در دورهی غیبت
در منابع اسلامی، روایات زیادی وارد شده که گویای فساد زمانه و انحرافهای عقیدتی و مذهبی در جوامع بشری در دوران غیبت امام زمان علیهالسلاماست و معصومین علیهمالسلام مسلمانان را از آن گرایشها برحذر داشته و از خطرات و لغزشگاههای آن آگاه کردهاند. بر اساس این احادیث، یکی از بلاهای خانمانسوز این دوران، شیوع معصیت و گناه و علنیشدن آن در جامعه است. نمونههای زیادی از این چگونگی را پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم بیان کردهاند؛ از جمله: دروغ همگانی میشود، حریمها مورد تجاوز قرار میگیرد، گناهان علنی میگردد، فحشا و منکر رواج مییابد، ثروت در میان مردم فراوان میشود و ثروتمندان مورد احترام قرار میگیرند، طلاق زیاد میشود، غنا و مشروبات الکلی حلال میشود، رباخواری معمول میگردد، ستم و تباهی فراوان میشود، حرمت احکام الاهی شکسته میشود و... . چنانکه میبینیم، مضمون بسیاری از این احادیث با وضعیت کنونی جامعهی بشری کاملاً منطبق است. با توجّه به بحث قرآنی استدراج، ای بسا بسیاری از مردم بر اثر فرو رفتن در گناه و فراموشکردن یاد خدا در این روزگار، دچار عذاب استدراج شوند، وظایف و مسؤولیتهای دینی خود را به فراموشی سپارند، و غرق در شهوات و حرص و دنیاطلبی گردند، و خود را شایستهی نعماتی بدانند که خداوند به آنان بخشیده، غافل از اینکه خداوند با بذل نعمتهای زیاد به آنان مهلت داده و آنان را مورد امتحان قرار میدهد، لذا در غرور و غفلت فرو میروند. امّا براساس تذکّر قرآن، خداوند ناگهان آنان را میگیرد و از میان ناز و نعمت به کام عذاب فرو میبرد. وقتی که در غفلت مطلق به سر میروند. لذا میبینیم که در روایات، یکی از وظایف مهم شیعه در عصر غیبت را، انتظار فرج دانستهاند؛ زیرا در بیان معصومین علیهمالسلام ظهور به یک امر دفعی و ناگهانی تعبیر شده است؛ چنانکه پیامبر بزرگوار اسلام صلیاللهعلیهوآلهوسلم راجع به ظهور حضرت مهدی علیهالسلام فرمودهاند: «إنّما مثله کمثل السّاعة لایأتیکم إلاّ بغته.» «ظهور، همچون قیامت است، که به طور ناگهانی برای شما رخ میدهد.» در بعضی روایات، اینگونه تعبیر شده است که خداوند امر فرج امام عصر عجّلاللّهفرجه را در یک شب اصلاح میفرماید. امام جواد علیهالسلام میفرمایند: «انّ اللّه تبارک و تعالی لیصلح له أمره فی لیلة کما اصلح أمر کلیمه موسی.... ثمّ قال علیهالسلام : أفضل أعمال شیعتنا انتظار الفرج.» «خداوند امر ظهور حضرت مهدی علیهالسلام را در یک شب اصلاح میفرماید، همانطور که کار کلیم خود حضرت موسی علیهالسلام راـ در یک شبـ اصلاح فرمود.... سپس حضرت فرمودند: بهترین اعمال شیعیان ما انتظار فرج است.» حضرت موسیبنعمران علیهالسلام در بیابانهای تاریک به همراه خانوادهی خود راه را گم کرده بود. لذا رفت تا برای آنها آتشی به دست آورد، امّا در حالی به سوی ایشان بازگشت که به نبوّت و رسالت برگزیده شده بود. خدای متعال در مورد امام زمان علیهالسلام هم اینگونه عمل خواهد کرد و ایشان را در وقتی ظاهر خواهد فرمود که علیالظّاهر امیدی به قیامش نیست و مردم سرگرم دنیاطلبی هستند، و در این حالت، توبه دیگر سودی نخواهد داشت؛ چنانکه حضرت مهدی علیهالسلام در توقیع خود به شیخ مفید فرمودند: «فانّ امرنا یبعثه فجأة حین لا ینفعه توبة.» «به درستی که امر ماـ فرج ماـ ناگهانی پیش میآید، هنگامی که توبه، کسی را سود ندهد.» لذا امید ظهور آن حضرت، در هر صبح و شام، وجود دارد و باید همواره منتظر قدوم آن عزیز بود. اللّهُمَّ صلّ علی حجّتک و ولیّک و القائم فی خلقک، صلاة نامیة باقیة، تعجل بها فرجه و تنصره بها، و تجعلنا معه فِی الدّنیا و الآخرة.
رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج
:: موضوعات مرتبط:
مــهـــــدویــــت ,
عقــــــــــــایـــد ,
,
:: بازدید از این مطلب : 2905
|
امتیاز مطلب : 6
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
|
نویسنده : گمنام
سه شنبه 26 شهريور 1392
|
روی عن الحسینبنعلی(علیهماالسلام) قال: الِاسْتِدْرَاجُ مِنَ اللَّهِ سُبْحَانَهُ لِعَبْدِهِ أَنْ یُسْبِغَ عَلَیْهِ النِّعَمَ وَ یَسْلُبَهُ الشُّکْر.(بحارالأنوار، ج 75، ص 117)
این روایت از امام حسین(ع) نقل شده است که حضرت فرمودند: استدراج از ناحیه خداوند نسبت به بندهاش، به این معنا است که خدا نعمتی را به سمت بنده میفرستد و سرازیر میکند و از آن طرف، شُکر را از او میگیرد.
معنای «استدراج»
در این روایت بحثی راجع به استدراج داریم که یکی از دلایل گرفتاریهای انسان را دربر دارد. امام حسین در این روایت، استدراج را معنا میکنند که گاهی خدا به بندهاش نعمت میدهد، ولی از آن طرف بنده، شکر نعمت را به جا نمیآورد؛ این به خاطر آن است که خداوند حالت شکرگزاری را از بنده سلب کرده است.
چرا «استدراج»؟!
اینجا سؤال پیش میآید که چرا خدا چنین میکند و حال شکر را از بندهاش میگیرد؟ او که نعمت را به بنده میدهد، توفیق شکر را هم به او بدهد! یعنی چه که او نعمت را بدهد ولی توفیق شکر را از او بگیرد؟ چرا خدا توفیق شکر را از بندهاش میگیرد تا او نتواند شکر نعمت را بهجا آورد؟ اصلاً چهطور میشود که خدا با بندهاش چنین میکند؟
ناشکریِ انواع نعمتها
در روایتی از امام صادق(ع) آمده است که(بحارالأنوار، ج 5، ص 217)گاهی خدا به بندهاش نعمتی را میدهد، او هم آن نعمت را در راه معصیت خرج میکند و با آن گناه میکند.
منظور از نعمت هم در این روایت فقط پول نیست؛ چشم، گوش، دست، پا و تمام قوای انسانی، نعمتهایی است که خدا به انسان داده است. نعمت، فقط پول و اسکناس نیست! چشمهایتان را باز کنید و نعمتهایی را که خدا داده است، بشناسید! نعمت، متصله و منفصله دارد که تمام سرتاپای انسان و آن چیزهایی که متعلق به او است را در بر میگیرد، این یعنی اینکه «ای انسان! همه وجودت و متعلقات وجودت، نعمتهای خداوند است». اگر انسان نعمتی را در راه حرام مصرف کند و گناه کند، خدا به او مهلت میدهد تا استغفار کرده و از این گناهها توبه نماید!
استدارج راهی به سوی «کفر»
این چیزهایی که من میگویم، متن روایت امام صادق است. چون خیلی فرصت ندارم، همه روایت را نمیخوانم. آیه قرآن هم این مطالب را دارد و میفرماید: «إِنَّما نُمْلی لَهُمْ لِیَزْدادُوا إِثْماً»(سوره مبارکه آلعمران، آیه 178) خدا مهلت میدهد تا ببیند آیا تو استغفار میکنی یا نه! اگر استغفار کردی مسئلهای پیش نمیآید، اما اگر استغفار نکردی، خدا نعمتش را تجدید میکند؛ یعنی نعمت را دوباره به تو میدهد. اینجا دیگر تو توفیق سپاس و شکر نعمت نداری و در حقیقت، خدا این توفیق را از تو سلب کرده است. این بیحساب نیست که خدا به بندهای از بندگانش نعمت میدهد و در عین حال، توفیق شکر را از او سلب میکند.
وقتی بنده گناه کرد و بهجای عقاب، نعمتهایش زیاد شد، کمکم با خودش فکر میکند که چرا اینهمه گناه میکند ولی هیچ اتفاقی نمیافتد؟! نکند خبری نیست؟! اصلاً شاید حلال و حرامی، نعوذبالله در کار نیست! از اینجا است که انسان به وادی کفر کشیده میشود.
چرا وضع کفار خوب است؟!
خود شما هم دارید میبینید که کفار وضع مادی شان خوب است؛ این به خاطر همین مسئله استدراج است. اگر کسی بگوید: کفار با توجه به اینکه اینهمه گناه و فجور میکنند، چرا باز هم وضعشان خوب است؟ جوابش این است که خداوند آنها را مبتلا به استدراج کرده و توفیق شکر را از آنها گرفته است. این به ضرر آنها است.
ریشه گرفتاریهای مسلمین
مسلمانها هم از این جهت مانند کفار هستند که اگر نعمت به آنها برسد و آن را در راه غضب الهی مصرف کنند، خدا برای توبه به آنها مهلت میدهد، اگر توبه کردند که هیچ، وگرنه توفیق شکر از آنها سلب شده و دچار استدراج میشوند. گرفتاریهای ما هم از همینجا نشأت میگیرد که ما نعمتها را، نعوذبالله در راه گناه صرف میکنیم و بعد مبتلا به انواع گرفتاریها میشویم تا بیدار شویم و استغفار کنیم. این گرفتاریها نیز، پسگردنیهایی است که خدا برای باز شدن چشم بندهاش میزند که بنده بگوید: خدایا غلط کردم که نعمتت را در بیراهه خرج کردم!
حال اگر نعمت را در مسیر غضب الهی خرج کردیم و وقتی هم که خدا برای بیدار شدنمان ما را به گرفتاریها مبتلا کرد، باز هم چشمهایمان باز نشد و توبه و استغفار نکردیم، اینجا است که دچار استدراج شده و نعوذبالله به وادی کفر کشیده میشویم.
آیت الله مجتبی تهرانی رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج
:: بازدید از این مطلب : 2344
|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
|
نویسنده : گمنام
سه شنبه 26 شهريور 1392
|
1. زیارت شما قلبی باشد. در موقع ورود اذن دخول بخواهید، اگر حال داشتید به حرم بروید. هنگامی که از حضرت رضا علیهالسلام اذن دخول میطلبید و میگویید: “أ أدخل یا حجة الله: ای حجت خدا، آیا وارد شوم؟” زیارت امام رضا علیهالسلام از زیارت امام حسین علیهالسلام بالاتر است، چرا که بسیاری از مسلمانان به زیارت امام حسین علیهالسلام میروند ولی فقط شیعیان اثنی عشری به زیارت حضرت امام رضا علیهالسلام میآیند.
2. به قلبتان مراجعه کنید و ببینید آیا تحولی در آن به وجود آمده و تغییر یافته است یا نه ؟ اگر تغییر حال در شما بود، حضرت علیهالسلام به شما اجازه داده است. اذن دخول حضرت سید الشهداء علیهالسلام گریه است ، اگر اشک آمد امام حسین علیهالسلام اذن دخول دادهاند و وارد شوید.
3. اگر حال داشتید به حرم وارد شوید. اگر هیچ تغییری در دل شما به وجود نیامد و دیدید حالتان مساعد نیست، بهتر است به کار مستحبی دیگری بپردازید. سه روز روزه بگیرید و غسل کنید و بعد به حرم بروید و دوباره از حضرت اجازه ورود بخواهید.
4. بسیاری از حضرت رضا علیهالسلام سؤال کردند و خواستند و جواب شنیدند، در نجف، در کربلا، در مشهد مقدس،- هم همین طور – کسی مادرش را به کول میگرفت و به حرم میبرد. چیزهای عجیبی را میدید.
5. ملتفت باشید! معتقد باشید! شفا دادن الی ماشاءالله به تحقق پیوسته. یکی از معاودین عراقی غدهای داشت و میبایستی مورد عمل جراحی قرار میگرفت. خطرناک بود، از آقا امام رضا(ع) خواست او را شفا بدهد، شب، حضرت معصومهعلیهاالسلام را در خواب دید که به وی فرمود: “غده خوب میشود. احتیاج به عمل ندارد!” ارتباط خواهر و برادر را ببینید که از برادر خواسته، خواهر جوابش را داده است.
6. همه زیارتنامه ها مورد تأیید هستند. زیارت جامعه کبیره را بخوانید. زیارت امین الله مهم است. قلب شما این زیارات را بخواند. با زبان قلب خود بخوانید. لازم نیست حوائج خود را در محضر امام علیهالسلام بشمرید. حضرت علیهالسلام میدانند! مبالغه در دعاها نکنید! زیارت قلبی باشد. امام رضا علیهالسلام به کسی فرمودند: “از بعضی گریهها ناراحت هستم!”
7. یکی از بزرگان میگوید، من به دو چیز امیدوارم؛ نخست آنکه قرآن را با کسالت نخواندهام. بر خلاف بعضی که قرآن را آنچنان میخوانند که گویی شاهنامه میخوانند. قرآن کریم موجودی است شبیه عترت. دوم، در مجلس عزاداری حضرت سیدالشهداء گریه کردهام. حضرت آیتالله العظمی بروجردی رحمةالله علیه مبتلا به درد چشم شدند، فرمودند: “در روز عاشورا مقداری از گِلِ عزاداری امام حسین علیهالسلام را بر چشمان خود مالیدم، دیگر در عمرم مبتلا به درد چشم نشدم و از عینک هم استفاده نکردم!” پس از حادثه بمب گذاری در حرم مطهر حضرت رضا علیهالسلام حضرت به خواب کسی آمدند، سؤال شد. “در آن زمان شما کجا بودید؟ فرمودند: کربلا بودم.” این جمله دو معنی دارد: معنی اول این که حضرت رضا علیهالسلام آن روز به کربلا رفته بودند. معنی دوم یعنی این حادثه در کربلا هم تکرار شده است. دشمنان به صحن امام حسین علیهالسلام ریختند و ضریح را خراب کردند و در آنجا آتش روشن کردند!
8. کسی وارد حرم حضرت رضا علیهالسلام شد، متوجه شد سیدی نورانی در جلوی او مشغول خواندن زیارتنامه میباشد، نزدیک او شد و متوجه شد که ایشان اسامی معصومین – سلام الله علیهم – را یک یک با سلام ذکر میفرمایند. هنگامی که به نام مبارک امام زمان ـ عجل الله تعالی فرجه الشریف ـ رسیدند سکوت کردند! آن کس متوجه شد که آن سید بزرگوار خود مولایمان امام زمان سلام الله علیه و ارواحنا له الفداء است.
9. در همین حرم حضرت رضا علیهالسلام چه کراماتی مشاهده شده است. کسی در رؤیا دید که به حرم حضرت رضا علیهالسلام مشرف شده و متوجه شد که گنبد حرم شکافته شد و حضرت عیسی و حضرت مریم علیهماالسلام از آنجا وارد حرم شدند. تختی گذاشتند و آن دو بر آن نشستند و حضرت رضا علیهالسلام را زیارت کردند. روز بعد آن کس در بیداری به حرم مشرف شد. ناگهان متوجه شد حرم کاملاً خلوت است! حضرت عیسی و حضرت مریم علیهماالسلام از گنبد وارد حرم شدند و بر تختی نشستند و حضرت رضا علیهالسلام را زیارت کردند. زیارتنامه میخواندند. همین زیارتنامه معمولی را میخواندند! پس از خواندن زیارتنامه از همان بالای گنبد برگشتند. دوباره وضع عادی شد و قیل و قال شروع شد حال آیا حضرت رضا علیهالسلام وفات کرده است.
10. حرف آخر این که: عمل کنیم به هر آنچه که میدانیم. احتیاط کنیم در آنچه خوب نمیدانیم. با عصای احتیاط حرکت کنیم.
برگرفته از کتاب “برگی از دفتر آفتاب” رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج
:: موضوعات مرتبط:
امامت و ولایت ,
,
:: بازدید از این مطلب : 2285
|
امتیاز مطلب : 9
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
|
نویسنده : گمنام
سه شنبه 26 شهريور 1392
|
یک سوالی که معمولا پرسیده میشود این است که آیا اگر جهنم و مجازات و عذابی هم در کار نبود باز نباید گناه میکردیم؟
در آیات قرآن کریم و روایات معصومین (ع)، از بهشت به عنوان پاداش و ارزش ترک گناه یاد شده است و اگر آیات قرآن و روایات را باور کنیم باید حواسمان باشد که بهشت بزرگ را با گناهان اندک که لذتش هم بسیار اندک و لحظهای است، معاوضه نکنیم.
اما این سوال مطرح میشود که آیا اگر جهنم و بهشتی هم نبود نباید گناه میکردیم؟
امام علی (ع) در این زمینه در حدیثی گهربار چنین میفرمایند: «اگر خداوند برای نافرمانی از خود بیم (آتش) هم نمیداد، باز واجب بود که به پاسخ نعمتهایش نافرمانی نشود1».
پیامبر خدا (ص) نیز در خصوص پاداش دنیایی ترک گناه فرمودند: «هر مردی بتواند کار حرامی انجام دهد و آن را فقط به خاطر ترس از خدا فرو گذارد، خداوند پیش از آخرت، در همین دنیا بهتر از آن را به وی عوض دهد2».
امام علی (ع) همچنین درباره این که بر چه کسی لازم است از نارواها پرهیز کند؟ فرمودند: «اگر خدای سبحان هم از نارواها نهی نمیکرد، بر خردمند لازم بود که از آنها دوری کند3».
پیامبر عزیز اسلام (ص) با بر حذر داشتن از کوچک شمردن گناهان میفرمایند: «کوچکی گناه را نبینید، بلکه ببینید که به چه کسی گستاخی کردهاید4».
منابع روایات:
1-نهج البلاغة : الحکمة 290 منتخب میزان الحکمة : 220
2-کنز العمّال : 43113 منتخب میزان الحکمة : 144
3-غرر الحکم : 7595 منتخب میزان الحکمة : 144
4-بحار الأنوار :77 / 168 / 6 منتخب میزان الحکمة : 220 رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج
:: بازدید از این مطلب : 1795
|
امتیاز مطلب : 7
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
|
نویسنده : گمنام
سه شنبه 26 شهريور 1392
|
مدح ومناجات- امام رضا علیه السلام
معمار می شوی و بنای تو می شوم
مانند یک ضریح برای تو می شوم
قلب مرا به پای ضریح ات گره بزن
بیمارم و دخیل شفای تو می شوم
بالم به بام هیچ کسی پر نمی دهد
تا یا کریم صحن و سرای تو می شوم
حتی کنار کعبه تو را می دهم نشان
قبله توئی و قبله نمای تو می شوم
میلت اگر کشید ضمانت کنی مرا
آهوی با وفای وفای تو می شوم
روزی اگر بناست فدای کسی شوم
سوگند می خورم که فدای تو می شوم
ناراحتم خدای نکرده ولم کنی
من تازه دارم از فقرای تو می شوم
شب های قبر منتظرم ایها الرئوف
بیهوده نیست اینکه گدای تو می شوم
دست مرا برای گدایی نوشته اند
رزق مرا امام رضایی نوشته اند
رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج
:: موضوعات مرتبط:
شـــعرآیینــــی ,
,
:: بازدید از این مطلب : 1998
|
امتیاز مطلب : 6
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
|
نویسنده : گمنام
سه شنبه 26 شهريور 1392
|
به نقل از ایسنا، امام رضا(ع) در جریان دیداری که حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) با ایشان داشتند در پیامی شیعیانش را از دو موضوع مهم آگاه میکنند؛ یکی نفوذ شیطان صفتان در صفوف پیروان اهل بیت (ع) و در مخاطره قرار گرفتن کیان تشیع؛ و دیگری، اختلافات داخلی و مشاجرات لفظی بیهوده و تفرقه آفرین، که راه را برای نفوذ و سلطه نااهلان فراهم میگردانده و نیروهای یاران اهل بیت (ع) را در مسیر دفع و نابودی قرار می داده است.
ماجرای دیدار امام رضا(ع) با حضرت عبدالعظیم از چه قرار بود؟
حضرت عبدالعظیم (ع) که هم اکنون در شهر ری ایران مدفون هستند روایت میکند، مولایم امام رضا (ع)، برای من پیام فرستاد و فرمود: سلام مرا به دوستانم برسان و به آنان بگو، راهی را برای نفوذ و تسلط شیطان بر خود باز نگذارند، آنان را به راستگویی در سخن و ادای امانت وادار کن و همچنین به آنان دستور بده، در مسایل پوچ و بیهوده بحث و جدال را ترک نموده و سکوت اختیار کنند و باز به آنان دستور بده، به سوی هم روی آورند، با هم معاشرت کنند و به دیدار یکدیگر رفته، ارتباط برقرار نمایند؛ زیرا این عمل موجب تقرب و محبوبیت نزد من میگردد!
ای عبدالعظیم! دوستان و یاران من نباید، وقت خود را صرف مخالفت و سرکوبی همدیگر نمایند. من با خود عهد کردهام، هر کس مرتکب اینگونه اعمال مخرب و هستی سوز شود، و حتی یکی از دوستان مرا مورد خشم و ناراحتی قرار دهد، از خدا بخواهم، او را در دنیا گرفتار سختترین عذابها کند و در آخرت نیز از زیانکاران باشد!
این مطلب را هم، برای آنان توضیح بده که، خداوند نیکوکاران آنها را آمرزیده و از بدکاران آنها هم در گذشته است، مگر کسانی که شرک آورده یا موجب تجاوز و اذیت به یکی از اولیاء و دوستان من شده، یا عداوت و کینه آنان را در دل داشته باشند؛ زیرا چنین گناهانی را پروردگار نمیآمرزد، مگر اینکه از کار زشت خود بازگشت واقعی نمایند و آن را جبران کنند، وگرنه روح ایمان از قلب آنان میرود و از دایره ولایت ما خارج میشود و از آن بهرهای نخواهد برد، و بدانکه من، از آثار شوم چنین گناهان و لغزشهای خطرناکی به خدا پناه میبرم! رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج
:: موضوعات مرتبط:
امامت و ولایت ,
,
:: بازدید از این مطلب : 2226
|
امتیاز مطلب : 8
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
|
نویسنده : گمنام
پنج شنبه 21 شهريور 1392
|
- امام صادق عليه السلام:
-
«اِذَا اتَّهَمَ المُؤُمِنُ اَخاهُ اِنماثَ الايمانُ مِن قَلبِهِ كَما يَنماثُ المِلحُ فِى الماءِ»
-
هرگاه مؤمن به برادر [دينى] خود تهمت بزند، ايمان در قلب او از ميان مى رود، همچنان كه نمك در آب، ذوب مى شود.
- كافى، ج 2، ص 361، ح 1
رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج
:: بازدید از این مطلب : 1439
|
امتیاز مطلب : 3
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
|
نویسنده : گمنام
پنج شنبه 21 شهريور 1392
|
مناجات با خدا
جاریست چو باران عرق شرم به رویم
از عفـو تو یـا از گنـه خویش بگویم؟
تـرسم نگذارنـد بـه فــردای قیـامت
یک برگ گل از باغ وصال تو ببـویم
کوری به از آن کز کرمت چشم بپوشم
لالی بـه از آنـم کـه ثنـای تو نگویم
تو زود رضا میشوی از بنده ولی من
دیرآمدهام تـا که رضای تـو بجـویم
من رو به در غیـر تو بردم، تو ز رحمت
آغوش گشودی کـه بیـا باز به سویم
خواهم که حضور تو کنم سفرۀ دل، باز
ترسـم کـه گناهـان بفشارنـد گلویم
صد سالـم اگـر در شـرر نـار بسوزی
از دوستیات کم نشود یک سرِ مویم
بر خاک درت ریختهام اشک خجالت
این اشک نکوتـر بُود از آب وضـویم
پرونـدۀ تـاریک مــرا اشک نشویـد
بگذار که در چشمۀ عفو تـو بشویـم
صد بار خطا دیدهای از «میثم» و یک بار
نگذاشتـی از لطـف بیـارند بـه رویم
رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج
:: موضوعات مرتبط:
شـــعرآیینــــی ,
,
:: بازدید از این مطلب : 2290
|
امتیاز مطلب : 12
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
|
نویسنده : گمنام
پنج شنبه 21 شهريور 1392
|
از امام رضـا علیه السلام دربـاره بهتـريـن بنـدگـان سـوال شـد. فـرمـودند: آنان كه هر گاه نيكـى كنند خـوشحال شوند، و هرگاه بدى كنند آمرزش خـواهند، و هر گاه عطاشـوند شكر گزارند و هرگاه بلا بينند صبر كنند، وهر گاه خشمگین شوند ، عفو کنند.
متن حدیث:
سئل عليه السلام عن خيـار العبـاد؟ فقــال(ع): الذيـن اذا احسنوا استبشروا، و اذا اساووا استغفروا، و اذا اعطوا شكـروا، و اذا ابتلو صبروا، و اذا غضبوا عفوا.
«تحف العقول، صفحه 445» رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج
:: بازدید از این مطلب : 1842
|
امتیاز مطلب : 14
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
|
نویسنده : گمنام
پنج شنبه 21 شهريور 1392
|
گزیده ای از سخنان حجت الاسلام شهاب مرادی در مراسم شب شهادت امام صادق(ع)در هیئت آل یاسین تهران
خدمت یکی از علما بودم به یکی از نزدیکان خود فرمود: چرا ریشت را اینقدر کوتاه کردی؟آن فرد پاسخ داد که تنظیمات ماشین ریش تراش خراب شد، عالم با روی باز بدون ترش رویی جواب داد تنظیمات چیز دیگری بهم می خورد که این کار را انجام میدهیم.
*یکی از نیازهای اساسی معنوی آدمی؛ موعظه است. برای همه ی انسانها در هر سطحی از ایمان و معنویت؛ چنانچه امیرالمومنین علیه السلام فرزند خود وصیت فرمودند: قلبت را با موعظه احیا کن. (أحیِ قلبَکَ بِالموعظة) قلب انسان مریض می شود و می میرد اگر موعظه نباشد.
*موعظه با سرزنش متفاوت است. سرزنش، تعییر و سرکوفت زدن، اثر تربیتی ندارد، آزاردهنده است و مورد رضایت خدا نیست. اما موعظه نور است خصوصا مواعظ اهل بیت که تماما نور است؛ حیات می دهد، امید می دهد و کلید به دست انسان می دهد.
* قلب ما برای اینکه ناامید نشود، مغرور نشود، مبتلای به قساوت نشود و برای اینکه دچار افراط و تفریط نشود، موعظه میخواهد. اما موعظه تنها عامل سعادت و عاقبت به خیری مومن نیست؛ تفکر و تامل، عبرت، عزم و اراده و محاسبه و مراقبه و ... نیز لازم است.
* قد جائتکم موعظةٌ من ربکم و شفاءٌ لما فی الصدور؛ قرآن خودش را موعظه معرفی می کند و شفاء. که برای احیاء و مرمت دل ما نازل شده نباید از آیات و روایات غافل شد.
اینها بخشی از مقدماتی بود تا حجت الاسلام شهاب مرادی مواعظی را از امام صادق علیه السلام نقل کند، از جمله:
*مَن أرادَعِزّاً بِلا سلطانٍ و کثرةً بِلا إخوان و هیبةً بَلا مالٍ هر کسی که عزت می خواهد بدون آنکه سلطان باشد و جمعیت و قدرت می خواهد بدون داشتن برادران و دوستان و عشیره و شکوه و هیبت می خواهد بدون ثروت؛ فَلیَنتَقِل مِن ذُلِّ معاصیِ الله الی عزِّ طاعته باید از خواری گناه به عزت اطاعت از خدا درآید. باید هرکسی منشاء انتخاب ها و تمایلاتش را رصد کند و رویکردش را به دنیا و آخرت مدام تنظیم و اصلاح کند تا مبادا معصیت را به اطاعت خدا ترجیح دهد
* امام صادق آخرین عملش موعظه بود، در آخرین لحظات در بستر فرمود: به شفاعت ما اهل بیت نائل نمی شود کسی که نماز را سبک بشمارد.
رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج
:: موضوعات مرتبط:
اخلاق و عرفان ,
,
:: بازدید از این مطلب : 1862
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
|
نویسنده : گمنام
پنج شنبه 20 شهريور 1392
|
حجت الاسلام و المسلمین محمد کاظم راشد یزدی، استاد اخلاق حوزه علمیه مشهد، شامگاه سه شنبه در جمع هزاران نفر از زائران و مجاوران بارگاه ملک پاسبان حضرت علی بن موسی الرضا(ع) گفت: زندگی سالم اسلامی از بعضی از حرکت ها و اعمال مبرا است. یعنی اگر انسان این گونه حرکات را وارد زندگی کند، زندگی او از مدار اسلامی انسانی خارج می شود. یکی از این اعمال «بد زبانی» و «کژگویی» است.
وی ادامه داد: اگر تصور کنیم فردی در مکالمات، محاورات و برخورد با اعضای خانوادهاش نزاکت را رعایت نکند، وضعیت خانهاش ـ که مرکز زندگی و کانون حیات انسانی است ـ به برخوردهای ناشایست تبدیل می شود.
وی با بیان این که حسینیه، مسجد و منزل از اماکن مقدس است و با طرح این پرسش که آیا می شود مسجد را نجس کرد، پاسخ داد: خیر؛ همه اجزای ساختمان مسجد باید پاک باشد و اگر پاک نباشد نمی توان در آن مسجد نماز خواند؛ بنابراین حکم خدا این است که نجس کردن مسجد حرام است. منزل نیز از اماکن مقدس و این چنین است.
سخنران حرم مطهر رضوی ابراز داشت: بروز کلمات خارج از نزاکت از زبان اهل منزل، جو منزل را نجس می کند و دیگر امکان زندگی مطلوب و راحت در آن منزل وجود نخواهد داشت، چرا که رحمت الهی از این منزل قطع می شود و بلا بر منزل نازل می شود و منزل غیر قابل سکونت خواهد شد.
وی راحتی و پناهگاه بودن منزل را در گرو رعایت نزاکت دانست و تصریح کرد: افرادی که در محدوده مسکن، مسجد و مأوا زندگی می کنند باید از صدور سخنان نا پسند توسط زبانشان بپرهیزند؛ یکی از گناهان کبیره ای که از زبان انسان صادر می شود،حرف های رکیک و فحش است.
حجت الاسلام و المسلمین راشد یزدی در ادامه بیان کرد: در جامعه ما دو مسأله غیر اخلاقی پر واژه ترین کلامت را داراست، یکی «تملق و چاپلوسی» است ـ که نباید از مرد و زن مؤمن صادر شود ـ و دیگری کلامت رکیک، زشت، خارج از نزاکت، دشنام و شک است؛ متأسفانه انواع و اقسام آن در زندگی ما وارد شده است؛ البته بستر آن در کوچه و بازار فراهم است و فرزندان ما از این مراکز عمومی آنان را می آموزند.
وی با ذکر این که هنگامی حرف های رکیک از زبان انسان صادر می شود، ماهیت اصلی انسان نمایان خواهد شد، اظهار داشت: در هنگام عصبانیت حالت «سکر و مستی» به انسان دست می دهد ـ که نتیجه عدم کنترل انسان بر اعصابش است ـ لذا انسان هرچه به زبانش بیاید، آن را بیان می کند.
این استاد اخلاق حوزه علمیه مشهد با اشاره به این که مولای متقیان امام علی علیه السلام می فرمایند «فَاعِلُ الْخَيْرِ خَيْرٌ مِنْهُ وَ فَاعِلُ الشَّرِّ شَرٌّ مِنْهُ» افزود: کسی که نماز می خواند ذاتش از نماز روشن تر است و کسی که فحش می دهد باطنش وسیع تر از این است.
وی سپس به زائران توصیه کرد: زائران باید تصمیم بگیرند که زندگی مورد نظر امام رضا علیه السلام را برگزینند؛ فردی که نزد امام می آید باید تحت تأثیر خلقیات امام قرار گیرد. یکی از سوغات های زائران باید پاک زبانی و زدودن آلودگی آن باشد؛ مشهد شهر تزکیه و پاک کردن کجی و اعوجاج است.
حجت الاسلام و المسلمین راشد یزدی با بیان این که در اسلام سخن زشت و ناپسند مطلقا حرام است، اذعان داشت: فحش دادن انسان به «سنگ»، «سگ» و «صدام» حرام است، چرا که کلمات زشتی که انسان به صدام یا کافران و مشرکان دیگر می گوید، ذره ای بر گناه آن ها اضافه نمی کند؛ حتی فحاشی به وسیله نقلیه حرام است.
وی ادامه داد: گاهی گناه، گناه است و گاهی علاوه بر گناه بودن، دلیل بر پستی، لئامت، بی شخصیتی و سبکی انسان هم می شود.
وی گفت: افرادی که کلامت رکیک را به زبان می آورند، زبانشان «هرز و لق» است. گاهی غیبت و دورغ می گویند و گاهی فحش می دهند؛ فحاشی دلیلی بر پستی انسان است.
سخنران حرم مطهر رضوی با یادآوری این که اگر کسی به گوش انسان بزند، انسان می توانید او را عفو و یا قصاص کند، اما مسأله فحش این چنین نیست، فحش را به فحش نمی توان کیفر داد، تصریح کرد: باید توجه داشت که به فحشا نمی توان کیفر داد. آیا می توان به کسی که به ناموس دیگران تجاوز کرده است، تجاوز کرد؟ فردی نزد پیغمبر آمد و گفت «همسایه من، به من فحش می دهد» سپس پیغمبر اکرم فرمودند «دو نفرکه با هم فحاشی می کنند مثل دو شیطان مست هستند که بر روی هم شمشیر می کشند» فحش دادن حد دارد ولی نمی توان فحش را به فحش پاسخ داد.
وی سپس بیان کرد: گاهی اوقات زن و مرد به یکدیگر فحش می دهند؛ فحاشی سبب اتفاقات ناگوار در منزل می شود. اگر حرف های زشت و اهانت کنید تقدس منزل از بین می رود؛ اصلا انسان حق اهانت به یکدیگر ندارد. پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله در این خصوص می فرمایند«یکدیگر را گرامی بدارید».
گزارش: سید امیر حسین ارشادی نیا/مشهد رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج
:: موضوعات مرتبط:
اخلاق و عرفان ,
,
:: بازدید از این مطلب : 2079
|
امتیاز مطلب : 7
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
|
نویسنده : گمنام
چهار شنبه 20 شهريور 1392
|
خصلت های نیکی همچون راز داری، نیکی و خوش رفتاری با مردم و صبر و بردباری اموری هستند که انجام آن توسط فرد تحسین و اعتماد فرد مقابل را به همراه دارد.
امام رضا(ع) به سه خصلت ضروری برای فرد مومن اشاره می کنند.
ایشان می فرمایند:
مومن ،مومن حقیقی نیست مگر اینکه سه خصلت در او وجود داشته باشد:
1 خصلتی از پروردگارش
2 خصلتی از پیامبرش
3 خصلتی از امامش
اما خصلتی که از پروردگارش باید داشته باشد ،راز خودش را نگه بداردکه خدای عزوجل فرمود "خدا عالم به غیب است و کسی را ازغیب خود آگاه نمی کند مگر رسولی را که بپسندد.
واما خصلتی را که از پیامبر باید داشته باشد ،خوش رفتاری با مردم است زیرا خدای عزوجل پیامبرش را به خوش رفتاری با مردم دستور داده و فرموده است"گذشت را پیش گیر و به نیکی دستور بده".
و اما خصلتی که از امام باید داشته باشد صبر در تنگدستی و پریشان حالی است.
منبع: قدس آنلاین رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج
:: بازدید از این مطلب : 1601
|
امتیاز مطلب : 14
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
|
نویسنده : گمنام
چهار شنبه 20 شهريور 1392
|
زهد به معناي اعراض است، از آن مقدار كه لازم نيست ما در زندگي مادي داشته باشيم از آن مقدار اعراض كنيم.
اما يك مقدارش واجب شرعي است. بايد دنبالش بدويم، اين واجب است. پول در بياوريم، نان در بياوريم، اجاره خانه بدهيم، ساير نيازها را تأمين كنيم. اين واجب است، نميشود از اين زهد ورزيد. اما اضافهاش قابل اعراض است. چه كسي گفته شما اضافه بر هشت ساعت، هشت ساعت ديگر هم كار كني؟ شب تا صبح هم كار كني، با موبايل هم كار كني، با اينترنت هم كار كني، دائماً كار كني كه نميشود. از اين بايد اعراض كني. اگر نكني عمر تلف شده و گرفتاريهاي زيادي پيش ميآيد.
پرسش و پاسخ از سالک الی الله حضرت آیت الله خوشوقت اعلی الله مقامه
مدرسه علمیه حضرت صاحب الأمر عجل الله فرجه
1390/7/7
رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج
:: موضوعات مرتبط:
پـرســــــــمـان ,
,
:: برچسبها:
زهدچیست ,
:: بازدید از این مطلب : 2928
|
امتیاز مطلب : 11
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
|
نویسنده : گمنام
چهار شنبه 20 شهريور 1392
|
جريمه اي بهتر، معتدل تر، مؤثرتر از اجراي فرمان خدا برای نفس وجود ندارد.
واجب را پياده كن حرام را هم ترك كن، اين بزرگترين رياضت و جريمه برای نفس است.
نمي خواهد شما نذر كني که پاي پياده مكه بروی. نه، همينکه تصميم بگيری نماز بخوانی، روزه بگيری، واجبات را انجام بدهی اين بهترين رياضت است. انسان را تربيت مي كند. ايمان بالا مي رود، ايمان که بالا رفت همه ی داخل انسان اصلاح مي شود.
كساني كه نذر سنگين و شاق مي كنند اما پاره اي از واجبات را انجام نمي دهند یا پاره اي از محرمات را مرتكب مي شوند تا آخر هم موفق نمي شوند. چون گناه كارش تخريب است. گناه را نبايد بغل عبادت بگذاري.
قسمتی از سخنرانی حضرت آیت الله خوشوقت تهرانی اعلی الله مقامه
در تاریخ 90/3/9
رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج
:: موضوعات مرتبط:
اخلاق و عرفان ,
,
:: برچسبها:
آیت الله خوشوقت ,
رایة الهدی کرج ,
:: بازدید از این مطلب : 3353
|
امتیاز مطلب : 9
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
|
نویسنده : گمنام
چهار شنبه 20 شهريور 1392
|
خداوند كليد ورود به صراط مستقيم را تقوا و عمل به فرمان خودش قرار داد....
در ادامه چند تا حديث از امام صادق و امام باقر صلوات الله و سلامه عليهما ميخواهيم بخوانيم كه حجت بر ما تمام شود تا نظر خدا، نظر پيغمبراكرم، نظر حضرات معصومين علیهم السلام درباره تقوا و اطاعت فرمان خدا را شنيده باشيم و ديگر هيچ عذري در ترك بندگي و اطاعت فرمان خدا نداشته باشيم و به اندازهاي كه آنها براي تقوا و عبوديت در برابر پروردگار متعال ارزش قائلند ما هم همان مقدار ارزش قائل باشيم نه كمتر...
اختلاف نظر ما با خدا يعني ما خرابيم، معنايش اين است. خدا كه طوريش نيست. اگر ما نظرمان با خدا اختلاف پيدا كرد گناه گردن ماست نه خدای متعال.
بسم الله الرحمن الرحيم و به نستعين، يكي از ابوابي كه در كتاب كافي شريف مرحوم كليني باز كرده است «باب الطاعة و التقوي» است، یعنی اطاعت فرمان خدا و به كار بستن تقوا.
«عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ علیه السلام قَالَ: لَا تَذْهَبْ بِكُمُ الْمَذَاهِبُ فَوَ اللَّهِ مَا شِيعَتُنَا إِلَّا مَنْ أَطَاعَ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ» [1]
اين طرف و آن طرف نرويد، شيعيان ما كساني هستند كه مطيع فرمان خدا هستند. هر كسي گوش به حرف خدا بدهد شيعه ماست. آن كه گوش به حرف ندهد شيعه نيست. كمال تشيّع را ندارد. خُب ديديم كه حقّانيت راه و مذهب را منوط به اطاعت فرمان خدا كرده است.
دوباره از ابيجعفر امام باقر صلوات الله و سلامه عليه حديث نقل كرده ايشان فرمود:
«قَالَ قَالَ لِي يَا جَابِرُ أَ يَكْتَفِي مَنِ انْتَحَلَ التَّشَيُّعَ أَنْ يَقُولَ بِحُبِّنَا أَهْلَ الْبَيْتِ» [2] آيا كافي است كسي كه نسبت تشيع به خودش ميدهد ميگويد من شيعهام، ميگويد فقط اهل بيت را دوست دارم كافي است؟
فرمودند: «فَوَ اللَّهِ مَا شِيعَتُنَا إِلَّا مَنِ اتَّقَى اللَّهَ وَ أَطَاعَهُ وَ مَا كَانُوا يُعْرَفُونَ»[2]
شيعه ما كساني هستند كه در برابر فرمان خدا تقوا را مراعات كنند و اطاعت كنند اين شيعه ماست...
«سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الْوَرِعِ مِنَ النَّاسِ فَقَالَ الَّذِي يَتَوَرَّعُ عَنْ مَحَارِمِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ »[3]
(سوال کردم از امام صادق) آدم باورع كيست؟ فرمودند: آن آدمي كه از كار حرام اجتناب مي كند و خودش را كنار نگه ميدارد.
درس اخلاق عارف بالله حضرت آیت الله خوشوقت اعلی الله مقامه
در مدرسه علمیه حضرت صاحب الأمر عجل الله فرجه
1383/7/23
[1] - كافي ج2 ؛ ص73
[2] - كافي ج2ص74
[3] - كافي ج2 77 رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج
:: موضوعات مرتبط:
اخلاق و عرفان ,
,
:: بازدید از این مطلب : 2520
|
امتیاز مطلب : 8
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
|
نویسنده : گمنام
چهار شنبه 20 شهريور 1392
|
بسم الله الرحمن الرحیم
قال علي عليه السلام «أَلَا إِنَّ أَخْوَفَ مَا أَخَافُ عَلَيْكُمْ خَلَّتَانِ اتِّبَاعُ الْهَوَى وَ طُولُ الْأَمَلِ أَمَّا اتِّبَاعُ الْهَوَى فَيَصُدُّ عَنِ الْحَقِّ وَ أَمَّا طُولُ الْأَمَلِ فَيُنْسِي الْآخِرَةَ» (1).
حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام فرمودند كه دو چيز است كه خيلي من مي ترسم از اينكه شما دچار آن دو چيز بشويد؛
یكي به دنبال خواسته های نفس رفتن؛ يعني متابعت هوي.
آدم هر چه دلش مي خواهد دنبالش برود. لباس خوب، غذاي خوب، خانه خوب، زن خوب، آن خوبهايي كه آدم دلش مي خواهد. خُب در اين خوبها گاهي هم حرام هست، اگر از حرام نتوانيم بگذريم آن وقت نگذشتن در انسان قوي تر مي شود. بعد ديگر عاجز مي شود و از دَم حرام و حلال را درو مي كند و جلو مي رود.
این مظنه ترس است، هم دنيا را خراب مي كند و هم آخرت را، و هم صفات بد در انسان توليد مي كند و هم گرفتاري عقوبت در آخرت را.
خداي متعال بحث متابعت هوي را در قرآن آورده است «وَ نَهَى النَّفْسَ عَنِ الْهَوَى، فَإِنَّ الْجَنَّةَ هِيَ الْمَأْوَى»(2) اگر از هواي حرام خودداري كرديم بهشت جايگاه ما خواهد بود. اينقدر مسأله مهم است. غالباً افراد نمي توانند. عادت محكم شده است فشار زياد مي آید آدم نمي تواند و گرفتار مي شود روز به روز هم فشار سنگين تر مي شود ديگر آدم از كار مي افتد.
مسأله دوم هم «طول امل» است.
هر وقت آدم خلوت پيدا كرد در فكر مي رود که فلان جا خانه بخرم شصت سال ديگر قیمت آن آن گونه مي شود ، آن كار را بكنم پنجاه سال ديگر اين جوري مي شود. هيچ چيز از این فکرها در نمي آید و دچار خستگی مي شود، فردا مي افتد مي ميرد و عمرش هم تلف شده و زمينها به قيمت نرسيده است.
لذا خطرناك است، اگر انسان مي خواهد سالم زندگي كند بايد هم از هواي حرام اجتناب كند و هم از آرزوهاي طول و درازي كه در عمر ما نمي گنجد.
قسمتی از سخنرانی حضرت آیت الله خوشوقت اعلی الله مقامه
در تاریخ 22 / 2/1391
1) عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِيسَى عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ سُلَيْمِ بْنِ قَيْسٍ الْهِلَالِيِّ قَالَ: خَطَبَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام فَحَمِدَ اللَّهَ وَ أَثْنَى عَلَيْهِ ثُمَّ صَلَّى عَلَى النَّبِيِّ صلی الله علیه و آله ثُمَّ قَالَ أَلَا إِنَّ أَخْوَفَ مَا أَخَافُ عَلَيْكُمْ خَلَّتَانِ اتِّبَاعُ الْهَوَى وَ طُولُ الْأَمَلِ أَمَّا اتِّبَاعُ الْهَوَى فَيَصُدُّ عَنِ الْحَقِّ وَ أَمَّا طُولُ الْأَمَلِ فَيُنْسِي الْآخِرَةَ ...الخبر - کتاب كافي ج8 ص 58. 2) وَ أَمَّا مَنْ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِ وَ نَهَى النَّفْسَ عَنِ الْهَوَى فَإِنَّ الْجَنَّةَ هِيَ الْمَأْوَى - سوره مبارکه نازعات آیات 40 و 41. رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج
:: موضوعات مرتبط:
اخلاق و عرفان ,
,
:: بازدید از این مطلب : 1656
|
امتیاز مطلب : 34
|
تعداد امتیازدهندگان : 11
|
مجموع امتیاز : 11
|
نویسنده : گمنام
چهار شنبه 20 شهريور 1392
|
همه چيز خدا نزديك متقين است، علمش، قدرتش؛
«وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقِينَ»[1]،
معيّت خدا، نصرت خدا، ياري خدا، تفضّلات خدا، احسان های خدا، نزديك به متقين است يعني آدم هایی كه گوش به حرف خدا ميدهند.
طبعاً این (تفضّلات) از آدمهای ديگر دور خواهد بود و اگر ما گناه بكنيم و انتظار رحمت داشته باشيم بايد بنشينيم! معنياش اين است.
رحمت خدا همه جا را پر كرده است، اما معاصي مانع ميشوند، اگر ما معصيت نكنيم رحمت خدا از همه چيز به ما نزديكتر است اما اگر گناه كرديم همچنان محروم خواهيم بود.
درس اخلاق عارف بالله حضرت آیت الله خوشوقت اعلی الله مقامه 1390/1/18
[1] - يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا قَاتِلُوا الَّذِينَ يَلُونَكُمْ مِنَ الْكُفَّارِ وَ لْيَجِدُوا فِيكُمْ غِلْظَةً وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقِينَ سوره مبارکه توبه آیه 123
رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج
:: موضوعات مرتبط:
اخلاق و عرفان ,
,
:: بازدید از این مطلب : 2107
|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
|
نویسنده : گمنام
سه شنبه 19 شهريور 1392
|
منبع:«کرامات امام رضا(ع)» به قلم حسین صبوری
*ضامن ایران
(این داستان مربوط به هشت دهه پیش است که از زبان میرزا مهدی آشتیانی نقل میشود)
بدجوری دلم گرفته بود. مریضی از یک طرف، بدهکاری هم از طرفی دیگر و از همه بدتر جوشی که برای از بین رفتن دین در ایران میزدم، حوالی عصر بود و نسیم خنکی توی حیاط میوزید و آبهای زلال داخل حوض را موجدار میکرد، قرآن را برداشتم و رو به قبله ایستادم، چند تا صلوات فرستادم و آیه «و عنده مفاتح الغیب» را خواندم و لای قرآن را باز کردم. «بسم الله الرحمن الرحیم» سوره «محمد(ص)» آمد، جواب استخاره، بسیار عالی بود.
با اینکه وضو داشتم به سمت حوض رفتم و دوباره وضو گرفتم، همه ماهی طلاییهای داخل حوض جمع شده بودند آنجایی که آب وضو روی آبها میریخت! خانه خلوت بود و کسی در منزل نبود، جانماز حصیریام را آوردم و روی گلیمی که گوشه حیاط انداختم، توی سایه پهن بود و قامت بستم، دو رکعت نماز حاجت خواندم و ثوابش را به روح پاک رسولالله(ص) اهدا کردم.
میخواستم بگویم «یا رسولالله(ص)»، ولی نمیتوانستم. غلتیدن دو قطره اشک گرم بر روی گونههایم را که به سوی انبوه ریشهایم در حرکت بود حس کردم. بعدش هم بغضم ترکید و هایهای زدم زیر گریه، پردهای از اشک جلوی چشمانم را پوشانده بود و به خوبی، پیش رویم را نمیدیدم. ناگاه از لابهلای همان پرده، چشمم افتاد به آقای بلند بالایی که مقابلم ایستاده بود؛ «خدایا! چه میبینم؟ نکند خیالاتی شدهام؟! بله، حتماً خیالاتی شدهام»!
با پشت دستهایم، چشمانم را مالیدم، اشکهایم را پس زدم و با دقت نگاه کردم. نه! خیالاتی نشده بودم. آقای بلند بالا در برابرم ایستاده بود که مثل خورشید میدرخشید و بوی خوشی که از وجودش برمیخاست، فضا را پر کرده و هوش از سرم برده بود. بیاختیار از جا جستم و مؤدبانه در برابرش ایستادم و عرض کردم: «السلام علیک یا رسولالله(ص)» نمیدانم از کجا فهمیدم که رسولالله(ص) است! آقا با مهربانی جواب سلامم را داد و پرسید: تو را چه شده است میرزا مهدی؟ من هم که دل پُری داشتم، از خدا خواسته، سفره دلم را باز کردم: آقاجان! این روزها بدجوری دلم گرفته و گیج و منگ شدهام، بیپولی و بدهکاری از یک طرف و بیماری و ناخوشی هم از طرف دیگر، چنگ به گلویم انداختهاند و دارند خفهام میکنند، حالا اینها به کنار، هر طوری شده تحمل میکنم. اما چیزی که برایم قابل تحمل نیست این است که شاهد از بین رفتن دین و ایمان در این مملکت باشم، این روزها، دینداری و خداپرستی دارد جایش را به بیدینی و ماده پرستی میدهد. جوانهای ما دارند کمونیست میشوند و این «تقی ارانی» هم که شده بلندگوی شیطان. میترسم آخر این مرد، ایران را هم مثل روسیه، بی دین کند...
حرفهایم که به اینجا رسید، آقا لبخندی زد و فرمود: ما امور ایران را به فرزندمان «رضا» واگذار کردهایم، تا خواستم چیزی بگویم دیدم از آقا خبری نست. اما آن بوی خوش، مدتها در فضا منزل باقی ماند. بویی که هرگز همانندش را حس نکرده بودم و تاکنون نیز حس نکردهام. مدتی به این طرف و آن طرف دویدم، به مطبخ و اتاقها و حتی کوچه هم سر زدم ولی از آقا خبری نبود که نبود! این بود که بار سفر را بستم و راه مشهدالرضا(ع) را در پیش گرفتم...
پیش روی مبارک حضرت ایستاده بودم و در حالی که اشک میریختم، با توجه کامل، زیارتنامه امام رضا(ع) را میخواندم: «اشهد انک تشهد مقامی وتسمع کلامی وترد سلامی وانت حی عند ربک مرزوق...»؛ شهادت میدهم که تو مرا میبینی و سخنم را میشنوی و جواب سلامم را میدهی و زندهای و نزد پروردگارت روزی میخوری ...
به اینجای زیارتنامه که رسیدم دیدم آقایی نورانی و ماه رخسار، بر روی تختی از نور، بر فراز ضریح نشسته است و از جمعیت زائران خبری نیست! آقا در جواب سلام من، فرمود: وعلیک السلام! ای میرزا مهدی! از ما چه میخواهی؟
من از سیر تا پیاز حرفهایی را که به رسولالله(ص) عرض کرده بودم، خدمت آقا امام رضا(ع) هم عرض کردم. آقا در جوابم فرمود: اما قرضهایت، ادا خواهد شد و این بیماریات جزو قضا و قدر حتمی الهی است که در نهایت به نفع شما هست، ولی در عین حال عمری طولانی خواهی داشت و اما از بابت تقی ارانی نگران نباش، زیرا من ضامن کشور ایران هستم و این کشور زیر نظر من است.
با شنیدن این سخنان، آرامش و اطمینان، سرزمین وجودم را تسخیر کرد و گذشت زمان صحت این دو مکاشفه را به اثبات رسانید. رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج
:: موضوعات مرتبط:
امامت و ولایت ,
,
:: بازدید از این مطلب : 2288
|
امتیاز مطلب : 6
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
|
نویسنده : گمنام
دو شنبه 18 شهريور 1392
|
به نقل از مهر، یک عروس و داماد انقلابی.«محبوبه» و «حسن» نامزد کرده بودند و قرار بود عروسی بگیرند و بروند زیر یک سقف. اما مبارزه، آنها را از هم جدا کرد و حدود ۳ سال بعدف دوباره عروس و داماد را به هم رساند. حتی این بار پیشوند اسم هردوتایشان هم، یک کلمه شده بود:«شهید.»
حالا انقلاب اسلامی ایران، نامشان را در تاریخ خود ثبت کرده است. یکی به عنوان اولین زن شهید قیام ۱۷ شهریور و یکی دیگر به عنوان یکی از شهدای انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی در هفتم تیر
«محبوبه دانش آشتیانی» متولد سال ۱۳۴۰ در تهران بود. خانواده محبوبه از جمله خانواده های مذهبی تهران بودند. پدرش روحانی بود و محبوبه هم یکی از فعالان مذهبی محله. شاید به همین خاطر بود که پدر، او را در یکی از مذهبی ترین و معروف ترین مدارس تهران یعنی مدرسه «رفاه» ثبت نام کرد تا دخترش، دوره ابتدایی و راهنمایی را در آنجا بگذراند. تحصیل محبوبه در مدرسه رفاه، همزمان با اوج گرفتن مبارزات مردم علیه رژیم پهلوی، او را تحت تاثیر فضای مدرسه و معلمانش، به یک مبارز انقلابی تبدیل کرد. نوجوان ۱۷ ساله خانواده دانش آشتیانی، ان قدر به کار و هدفش اعتقاد داشت که اداره یک کتابخانه مردمی در حوالی خیابان سیروس تهران را بر عهده گرفت و درکنار آن برای بچه های محروم جنوب شهر کتاب می برد. برای آنها یک برنامه مطالعاتی دقیق را قرار داده بود، برایشان داستان های اسلامی را تعریف می کرد تا کاملا بی سروصدا اما دقیق و عمیق، هدف ها و اندیشه های انقلاب اسلامی را درمیان کوچکترها هم رواج دهد.
در کنار این حرکت های فرهنگی، محبوبه یک مبارز انقلابی تمام عیار هم بود. در همه تجمع ها و راهپیمایی ها شرکت می کرد و اطرافیانش را هم به قیام برای براندازی حکومت پهلوی تشویق می کرد. سال دوم دبيرستان آخرين سال تحصيلي بود كه نام محبوبه، در بین دانش آموزان دبیرستان هشترودی تهران دیده می شد. او صبح جمعه ۱۷ شهریور ۱۳۵۷ با حضور در جمع مردم تظاهركننده در ميدان ژاله (شهدا) شرکت کرد و نامش را به عنوان اولین زن شهید این فاجعه خونین ثبت کرد.
محبوبه اما قبل از شهادت، مراسم نامزدی برگزار کرده بود. با حسن. «حسن اجاره دار» قرار بود داماد خانواده دانش آشتیانی شود. اما ۱۷ شهریور ۵۷، عروس آسمانی شد و داماد ماند. تا کمتر از ۳ سال بعد، داماد هم مهمان عروس شود.
۷ تیر ۱۳۶۰، وقتی دفتر حزب جمهوری اسلامی با انفجار یک بمب، به قتلگاه شهید بهشتی و ۷۲ تن از یارانش منجر شد، نام دونفر در لیست شهدای این واقعه، برای خانواده دانش آشتیانی آشنا تر از بقیه بود. حجت الاسلام «غلامرشا دانش آشتیانی» و «حسن اجاره دار» در میان شهدای واقعه هفتم تیر بودند. پدر اولین زن شهید واقعه ۱۷ شهریور که به همراه دامادش در دفتر حزب جمهوری اسلامی حضور داشتند، در انفجار هفتم تیر به شادت رسیدند تا نام خانواده دانش آشتیانی و عروس و داماد جوان این خانواده برای همیشه در خاطره انقلاب اسلامی بماند.
خانواده ای که نامشان در تاریخ انقلاب اسلامی ثبت شده است. رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج
:: موضوعات مرتبط:
ایثـار و شهادت ,
,
:: برچسبها:
عروس وداماد ,
انقلابی ,
رایة الهدی ,
:: بازدید از این مطلب : 2887
|
امتیاز مطلب : 10
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
|
نویسنده : گمنام
دو شنبه 18 شهريور 1392
|
به گزارش نوید شاهد استاد بزرگ اخلاق آقای میرزا اسماعیل دولابی پیش از وفات برای زندگی مومنانه 15 دستورالعمل را ذکر میکند که به ترتیب در ذیل آورده شده است:
1. هر وقت در زندگیات گیری پیش آمد و راه بندان شد، بدان خدا کرده است؛ زود برو با او خلوت کن و بگو با من چه کار داشتی که راهم را بستی؟ هر کس گرفتار است، در واقع گرفته ی یار است.
2.زیارتت، نمازت، ذکرت و عبادتت را تا زیارت بعد، نماز بعد، ذکر بعد و عبادت بعد حفظ کن؛ کار بد، حرف بد، دعوا و جدال و نکن و آن را سالم به بعدی برسان. اگر این کار را بکنی، دائمی می شود؛ دائم در زیارت و نماز و ذکر و عبادت خواهی بود.
3.اگر غلام خانهزادی پس از سال ها بر سر سفره صاحب خود نشستن و خوردن، روزی غصه دار شود و بگوید فردا من چه بخورم؟ این توهین به صاحبش است و با این غصه خوردن صاحبش را اذیت می کند. بعد از عمری روزی خدا را خوردن، جا ندارد برای روزی فردایمان غصه دار و نگران باشیم.
4. گذشته که گذشت و نیست، آینده هم که نیامده و نیست. غصه ها مال گذشته و آینده است. حالا که گذشته و آینده نیست، پس چه غصه ای؟ تنها حال موجود است که آن هم نه غصه دارد و نه قصه.
5.موت را که بپذیری، همه ی غم و غصه ها می رود و بی اثر می شود. وقتی با حضرت عزرائیل رفیق شوی، غصه هایت کم می شود. آمادگی موت خوب است، نه زود مردن. بعد از این آمادگی، عمر دنیا بسیار پرارزش خواهد بود. ذکر موت، دنیا را در نظر کوچک می کند و آخرت را بزرگ. حضرت امیر علیه السلام فرمود:یک ساعت دنیا را به همه ی آخرت نمی دهم. آمادگی باید داشت، نه عجله برای مردن.
6.اگر دقّت کنید، فشار قبر و امثال آن در همین دنیاقابل مشاهده است؛ مثل بداخلاق که خود و دیگران را در فشار می گذارد.
7.تربت، دفع بلا میکند و همه ی تب ها و طوفان ها و زلزله ها با یک سر سوزن از آن آرام می شود. مؤمن سرانجام تربت میشود. اگر یک مؤمن در شهری بخوابد، خداوند بلا را از آن شهر دور میکند.
8.هر وقت غصه دار شدید، برای خودتان و برای همه مؤمنین و مؤمنات از زنده ها و مرده ها و آنهایی که بعدا خواهند آمد، استغفار کنید. غصهدار که میشوید، گویا بدنتان چین میخورد و استغفار که میکنید، این چین ها باز می شود.
9. تا می گویم شما آدم خوبی هستید، شما می گویید خوبی از خودتان است و خودتان خوبید. خدا هم همین طور است. تا به خدا می گویید خدایا تو غفّاری، تو ستّاری، تو رحمانی وخدا می فرماید خودت غفّاری، خودت ستّاری، خودت رحمانی و. کار محبت همین است.
10.با تکرار کردن کارهای خوب، عادت حاصل می شود. بعد عادت به عبادت منجر می شود. عبادت هم معرفت ایجاد می کند. بعد ملکات فاضله در فرد به وجود می آید و نهایتا به ولایت منجر می شود.
11.خدا عبادت وعده ی بعد را نخواسته است؛ ولی ما روزی سال های بعد را هم می خواهیم، در حالی که معلوم نیست تا یک وعده ی بعد زنده باشیم.
12. لبت را کنترل کن. ولو به تو سخت می گذرد، گله و شکوه نکن و از خدا خوبی بگو. حتّی به دروغ از خدا تعریف کن و این کار را ادامه بده تا کم کم بر تو معلوم شود که به راستی خدا خوب خدایی است و آن وقت هم که به خیال خودت به دروغ از خدا تعریف می کردی، فی الواقع راست می گفتی و خدا خوب خدایی بود.
13.ازهر چیز تعریف کردند، بگو مال خداست و کار خداست. نکند خدا را بپوشانی و آنرا به خودت یا به دیگران نسبت بدهی که ظلمی بزرگ تر از این نیست. اگر این نکته را رعایت کنی، از وادی امن سر در می آوری. هر وقت خواستی از کسی یا چیزی تعریف کنی، از ربت تعریف کن. بیا و از این تاریخ تصمیم بگیر حرفی نزنی مگر از او. هر زیبایی و خوبی که دیدی رب و پروردگارت را یاد کن، همانطور که امیرالمؤمنین علیه السلام در دعای دههی اول ذیحجه می فرماید: به عدد همه چیزهای عالم لا اله الا الله
14.دل های مؤمنین که به هم وصل میشود، آب کُر است. وقتی به علــی علیه السّلام متّصل شد، به دریا وصل شده است...شخصِ تنها ، آب قلیل است و در تماس با نجاست نجس می شود ، ولی آب کُر نه تنها نجس نمی شود ، بلکه متنجس را هم پاک می کند."
15.هر چه غیر خداست را از دل بیرون کن. در "الا"، تشدید را محکم ادا کن، تا اگر چیزی باقی مانده، از ریشه کنده شود و وجودت پاک شود. آن گاه "الله"را بگو همه ی دلت را تصرف کند.
رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج
:: موضوعات مرتبط:
اخلاق و عرفان ,
,
:: بازدید از این مطلب : 2234
|
امتیاز مطلب : 6
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
.:: This Template By : Theme-Designer.Com ::.
|
|