میعادگاه : کـــرج . محمدشهر . ابتدای عباس آباد.بیت المهــــــــدی (عج

منوی کاربری


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
موضوعات
خبرنامه
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



لینک دوستان
آخرین مطالب
دیگر موارد
آمار وب سایت

آمار مطالب

:: کل مطالب : 3414
:: کل نظرات : 51

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 7
:: تعداد اعضا : 1

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز : 134
:: باردید دیروز : 7
:: بازدید هفته : 377
:: بازدید ماه : 9767
:: بازدید سال : 106826
:: بازدید کلی : 972260
نویسنده : گمنام
پنج شنبه 26 تير 1393

«حجت‌الاسلام والمسلمین محمد حسن رحیمیان» با بیان این‌که در پیچ تاریخی حساسی هستیم، بیان داشت: در این پیچ تاریخی تکالیف بسیار بزرگی را بر عهده داشته و باید هوشیار باشیم که مبادا به سبب نعمت نظام اسلامی از این تکالیف عظیم غفلت کنیم.

وی افزود: غرب همزمان با راه‌اندازی پدیده‌ای به نام مسابقات جهانی فوتبال قلب،‌ روح و افکار جامعه جهانی را مشغول کرده و با یک کار سازماندهی شده دست به بزرگ ترین جنایات علیه بشریت به ویژه مسلمانان می‌زند.

تسخیر افکار عمومی به وسیله ستارگان سینما و فوتبال از سوی غرب

حجت‌الاسلام والمسلمین رحیمیان با اشاره به این‌که یکی از سیاست‌های فرهنگی غرب تسخیر افکار عمومی به وسیله ستارگان سینما و فوتبال است، خاطرنشان کرد: همزمان با مسابقات جهانی فوتبال که میلیون‌ها نفر تماشاگر آن هستند بزرگ ترین جنایات در سوریه و عراق از سوی مستکبران درحال رخ دادن است.

وی یادآور شد: رژیم صهیونیستی نیز همزمان با هر دوره از این مسابقات علیه ملت مظلوم فلسطین جنایات فراوانی کرده و آن‌ها‌ را به شهادت می‌رساند، این همه جنایات هولناک واقعا غیر قابل تصور است.

تولیت مسجد مقدس جمکران نسبت به توطئه‌ کشورهای استکباری برای ایجاد درگیری میان مسلمانان هشدار داد و گفت: کشورهای مستکبر به ویژه رژیم صهیونیستی می‌خواهد با نشان دادن پرچم گروه تروریستی داعش در مراسم تشییع پیکر مردم مظلوم فلسطین افکار عمومی مسلمان را علیه غزه بسیج کند.

هشدار تولیت مسجد جمکران به فتنه انگیزی جدید استکبار در فلسطین

وی تأکید کرد: از صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران نیز درخواست داریم تا این شگرد و فتنه را مطرح کند؛ چرا که مسأله داعش و پرچم‌های آن‌ها ارتباطی با شهدا و مجاهدت‌های مردم غزه ندارد.

اسماعیل هنیه قسم خورد برای صدام مراسم ختم نگرفته است

حجت‌الاسلام والمسلمین رحیمیان خاطرنشان کرد: در گذشته می‌گفتند که مردم غزه برای صدام مراسم ختم گرفته‌اند، ولی بنده از «اسماعیل هنیه» در هنگام سفر به ایران پرسیدم که او قسم خورد ما هرگز چنین کاری را انجام ندادیم، بلکه این اطلاعیه از سوی یک فرد در کرانه غربی رود اردن صادر شده بود.

دست‌هایی برای جا به جا کردن معروف و منکر تلاش می‌کنند

تولیت مسجد مقدس جمکران با اشاره به این‌که دست‌هایی برای نشان دادن معروف به عنوان منکر و منکر به عنوان معروف در تلاش هستند، بیان داشت: امیدواریم به لطف خدا و عنایت امام زمان(عج) وظیفه خود را شناخته و معروف را به عنوان معروف و منکر را به عنوان منکر بیان کنیم.

وی یادآور شد: امام جماعت یک مسجد لندنی به بنده می‌گفت «هرگاه به ایران می‌آییم وقتی فرزندانمان بی حجابی شهر تهران را می‌بینند تحت تأثیر قرار گرفته و می‌گویند مگر این کشور اسلامی نیست پس چرا این‌گونه هستند و شما به ما این قدر سخت می‌گیرید».

قم پایگاه جهان تشیع است

تولیت مسجد مقدس جمکران با اشاره به تأکید روایات نسبت به پناهنده شدن به شهر مقدس قم در فتنه‌های آخرالزمان اظهار داشت: قم یعنی پایگاهی که به نام حضرت معصومه(س) بر پا شده است، در روایات آمده در فتنه‌های آخرالزمان به حوالی شهر قم نیز پناه ببرید آیا منظور جمکران نیست.

وی ادامه داد: آیا تبدیل شدن شهر مقدس قم به پایگاه جهان تشیع و وجود حوزه علمیه حادثه و اتفاق است؛ مقام معظم رهبری می‌فرمایند «قم پایگاه جهان تشیع است»، سخن رهبری دارای دو بعد است، نخست این که قم پایگاهی برای حضور شیعیان است، دوم این‌که این‌جا پایگاه تشیع برای ترویج معارف اهل‌بیت(ع) برای کل جهانیان و زمینه سازی برای ظهور است.

 
منبع: ابنا
رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: بازدید از این مطلب : 1541
|
امتیاز مطلب : 2
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
نویسنده : گمنام
پنج شنبه 26 تير 1393

کمیته روابط خارجی مجلس عوام انگلستان در گزارشی تعطیلی سفارت این کشور در ایران طی سال‌های اخیر را به ضرر لندن خوانده است، زیرا این مسئله سبب توقف اقدامات اطلاعاتی این کشور از ایران شده است.

گروه جنگ نرم مشرق- کمیته روابط خارجی مجلس عوام انگلستان گزارش ویژه ای با عنوان «سیاست های انگلستان در مواجهه با ایران» منتشر کرده است که یک سند راهبردی مهم در حوزه سیاست خارجی این کشور در مورد جمهوری اسلامی ایران محسوب می‌شود.

 

سرفصلهای این گزارش به خوبی از اهمیت آن حکایت دارد: منافع انگلستان درایران، ظرفیت های ایران برای انگلستان، نقش ایران در امنیت انگلستان و متحدانش در منطقه، ظرفیت تجاری میان دو کشور، نحوه نفوذ دادن ارزش های انگلیسی در ایران، راهکارهای پیگیری منافع انگلستان، روابط دیپلماتیک دو کشور، اثرات کاهش روابط دیپلماتیک، بررسی پنداشت عمومی درباره همگرایی همیشگی انگلستان با آمریکا در ایران، راهکارهایی برای بهبود وجهه انگلستان در ایران، صدور ویزا برای ایرانیان برای سفر به انگلستان و برنامه هسته ای ایران و توافق ژنو.

در خلاصه این گزارش 55 صفحه ای آمده است: روابط سازنده و مثبت با ایران در سطوح مختلف سیاسی، راهبردی، تجاری و فرهنگی، کاملا در جهت منافع انگلستان خواهد بود؛ اما وضع کنونی بسیار از این حالت ایده آل، فاصله دارد. روابط دو کشور سال ها است که به علت نبود اعتماد در هر دو طرف، وخیم است. هر دو کشور به یکدیگر بدبین هستند و تصور می کنند که طرف مقابل به دنبال تضعیف حکومت طرف دیگر است. این پنداشت های منفی با از دست دادن فرصت های مناسبی که بارها برای بهبود روابط دو کشور فراهم شد اما از دست رفت، وخیم تر هم شده است.

چالش های ایجاد روابط مناسب با ایران، برای انگلستان چندگانه و عمیق هستند. پیگیری منافع انگلستان در ایران، تا زمانی که روابط دو جانبه اعتمادسازی بین دو کشور صورت نگیرد، آرزوی دست نیافتنی خواهد بود. حداقل کار این است که نگرانی های انگلستان درباره نقش ایران در ناامنی و بی ثباتی منطقه، کاهش حتی جزئی پیدا کند.

کمیته روابط خارجی مجلس عوام انگلستان در ادامه این گزارش با وجود تاکید بر بهبود روابط با ایران، بر لزوم تداوم فشار بر ایران در زمینه حقوق بشر تصریح کرده است. این کمیته بر تکرار مخالفت انگلستان با اعدام‌ها، اعمال فشار بر افراد به بهانه عقاید و دین آنها و نبود آزادی بیان در ایران تاکید کرده است.

در این گزارش راهبردی از بازگشایی مجدد سفارت انگلستان در ایران، دفاع شده است زیرا تعطیلی سفارت انگلستان سبب توقف اقداماتی همچون جمع‌آوری اطلاعات، تحلیل وقایع و تحولات در ایران، برقراری ارتباطات با اشخاص مختلف به منظور بهره‌برداری‌های بعدی، بررسی تحولات و تغییرات سیاسی در ایران، و ارائه تحلیل‌های کارشناسی به متحدان منطقه‌ای درباره دیدگاه‌ها و عقاید عامه مردم ایران، شده است. در واقع، این بخش از گزارش، به صراحت از نقش سفارت انگلستان در جاسوسی از کشورمان اشاره کرده است.

این گزارش درباره حسن روحانی هم اینگونه پیشنهاد کرده که کشورهای غربی باید به وی خصوصا در مذاکرات هسته‌ای اعتماد کنند؛ هرچند قضاوت نهایی به اقدامات آتی او است، نه سخنان و وعده‌هایش.

 

قدرت ایران

گزارش مذکور درباره قدرت ایران نوشته است: ایران توان این را دارد که به یک قدرت بین‌المللی تبدیل شود. ایران می‌تواند موتور محرکه خاورمیانه باشد. ایران از لحاظ جغرافیایی در مکان فوق‌العاده حساسی قرار دارد. ایران می‌تواند به عاملی برای ثبات و رفاه منطقه تبدیل شود.

 

 

 

* منافع انگلستان در ایران

در این گزارش، منافع انگلستان در ایران همچون هر کشور دیگری اینگونه برشمرده شده است:

- تضمین امنیت انگلستان

- بهبود رفاه انگلستان با ایجاد فرصت‌های تجاری برای شرکت‌های انگلیسی

- ترویج ارزش‌های انگلستان با نفوذ فرهنگ، زبان، فرصت‌های تحصیلی و استانداردهای حقوق بشر.

بر مبنای این منافع، پیشنهادات کمیته روابط خارجی به وزارت خارجه انگلستان در مورد ایران بدین شرح اعلام شده است:

·کاهش تهدیدات ایران برای متحدان انگلستان در منطقه خصوصا رژیم صهونیستی

·پایان دادن به نفوذ ضدغربی ایران در سوریه، لبنان، فلسطین و غیره

·تامین نیازهای انرژی انگلستان و سایر کشورهای اروپایی از طریق منابع گازی ایران

·حفظ منافع تجاری انگلستان در منطقه

·ایجاد و توسعه منافع تجاری انگلستان در داخل ایران

·تبدیل ایران به بازار کالاهای صادراتی شرکت‌های انگلیسی

·ارتقاء استانداردهای حقوق بشری در ایران خصوصا درباره حکم اعدام و آزادی رسانه‌ها

·ایجاد روابط آموزشی و فرهنگی میان دو کشور برای آگاه شدن مردم ایران از فرصت‌های انگلستان

 

این گزارش درباره نفوذ فرهنگی انگلستان در ایران، پیشنهادات قابل تاملی ارائه کرده است. طبق این گزارش، مهمترین ابزار قدرت نرم انگلستان در سطح جهان، شبکه خبری بی بی سی است که شبکه تلویزیونی بی بی سی فارسی و دو ایستگاه رادیویی به زبان فارسی و سایت بی بی سی فارسی، از زیرمجموعه های آن هستند. دیگر ابزار مهم، شورای فرهنگی بریتانیا است که نقش مهمی در توسعه و ترویج فرهنگ انگلیسی در سطح جهان دارد. فعالیت‌های شورای فرهنگی بریتانیا در ایران در سال 2009 تعطیل شد؛ اما فعالیت شبکه‌های رادیو تلویزیونی بی بی سی فارسی در ایران به رغم پارازیت‌ها ادامه دارد. با این حال طی چند سال گذشته، شورای فرهنگی بریتانیا به طور غیرمستقیمدر لندن و کشورهای ثالث یا ارتباطات سایبری، به ایرانیان متقاضی، خدمات ارائه کرده است. این شورا اعلام کرده که با هماهنگی مسئولان ایرانی، راه برای بازگشایی دفاتر آن در ایران در حال فراهم شدن است.

تعطیلی سفارت، کار جمع‌آوری اطلاعات در ایران را مختل کرد + سند

براي دانلود سند روي تصوير كليك كنيد

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: ســـــیاســـــی , ,
:: بازدید از این مطلب : 1783
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
نویسنده : گمنام
چهار شنبه 25 تير 1393

پیامبر اکرم (ص) هنگامی که بشارت فرا رسیدن ماه مبارک رمضان را در شعبان به مؤمنین می دادند بر این امر تاکید فرمودند که ماه مبارک رمضان، زمان توبه و بازگشت است تا آنجا که حضرت رسول اکرم (ص) تصریح میکنند که بدبخت کسی است که در از بخشش و مغفرت الهی در این ماه محروم بماند« فإنّ الشّقی مَن حُرِمَ غفرانُ اللهِ فی هذا الشَّهرِ العَظیم »؛ پس پیامبر به همه مسلمین امر میکنند که همه شما از گناهانتان توبه کنید تُوبُوا الی اللهِ مِن ذنوبِکُم».
از سوی دیگر شب های قدر را می توان به عنوان قلب و باطن ماه مبارک رمضان نام برد که بهترین شب ها در طول سال است؛ نکته قابل تامل آن جاست که از اعمال اصلی این شب نیز توبه کردن و دعا کردن برای نجات از آتش جهنم است؛از جمله اعمال شب های قدر گفتن هفتاد مرتبه ذکر اَستَغفُرِاللهَ وَ اَتوبُ اِلَیهِ بعد یکی از نمازهای مستحبی و صد مرتبه گفتن "اَستَغفُرِاللهَ رَبی وَ اَتوبُ اِلَیه» است؛ همچنین قبل از به سر گرفتن قرآن باید دعایی خوانده شود که مضمون آن طلب بخشش و نجات از آتش است:« اَللّهُمَّ اِنّی اَسئَلِکَ بِکِتابِکَ المُنزَلِ وَ ما فیهِ اسمُکَ الاَکبَرُ و اَسماۆُکَ الحُسنی وَ ما یُخافُ وَ یُرجی اَن تَجعَلَنی مِن عُتَقائِکَ مِنَ النّار»

نداشتن حال توبه و مناجات با خداوند یک علامت خطرناک و هشدار دهنده است
با توجه به تمام این مقدمات می توان گفت که توبه یکی از اعمال اصلی ماه مبارک رمضان و شب های قدر است؛ اما با توجه به این که توبه یکی از راه های اصلی نجات انسان از شقاوت و بدبختی است این سوال مطرح می شود که چرا حال توبه کردن و مناجات با خدا را نداریم؟

نداشتن حال توبه و عدم رغبت به مناجات کردن و خلوت داشتن با خداوند یکی از علائم بسیار خطرناک و مهلک برای روح آدمی است؛ همان گونه که تب کردن و بالا بودن دمای بدن یکی از علائم هشدار دهنده و خطرناک برای سلامتی بدن است و اگر مداوا نشود فرد مذکور دچار عارضه یا مرگ می شود؛ حال توبه و مناجات کردن با خدا نیز یکی از علائم هشدار دهنده و بسیار خطرناک است.پیامبر اکرم (ص) به امام علی (عفرمودند:« یا على: چهار صفت از بدبختى است: خشکى‏ چشم‏،  قساوت قلب، اصرار بر گناه و محبت دنیا.»«1»


در حقیقت تمام این چهار صفت در ارتباط با یک دیگر هستند کسی که مداومت و اصرار بر گناه دارد قلب وی دچار قساوت و سختی می شود و چشم وی دیگر اشکی برای مناجات و توبه ندارد و همچنین طولانی شدن آرزوها و محبت دنیا نیز سبب می شود تا انسان توبه خود را به عقب بیاندازد.

چه اتفاقی سبب شده که توفیق مناجات و توبه نداریم؟
حال سوال اصلی این است که با توجه به این که از علائم شقاوت و بدبختی، توبه نکردن و نداشتن اشک چشم برای مناجات و توسل به اهل بیت است؛ در زندگی ما چه اتفاقی رخ داده است که حال توبه و بازگشت به سوی خدا را نداریم؟

با توجه به احادیث اهل بیت یکی از اساسی ترین نکته هایی که باعث عدم توفیق توبه و مناجات با خداوند می شود؛ همنشین نامناسب است. در دین اسلام رفیق مناسب و همنشین صالح بسیار مورد تاکید قرار گرفته است؛ تا آنجا که در دعای روز شانزدهم ماه مبارک رمضان می خوانیم:« بسم الله الرحمن الرحیم اللهمّ وَفّقْنی فیهِ لِموافَقَةِ الأبْرارِ وجَنّبْنی فیهِ مُرافَقَةِ الأشْرارِ» خدایا توفیقم ده در آن به سازش کردن نیکان و دورم دار در آن از رفاقت بدان

امام علی (ع): مبادا همنشین کسی شوی که از او بر دینت نگرانی

در احادیث اهل بیت انتخاب همنشین مناسب و نیکو گستره وسیعی را به خو اختصاص داده است؛ چنان که امام علی (ع) در نامه خویش به امام حسن مجتبی (ع) می نویسند:«مبادا همنشین‏ کسى شوى که از او بر دینت نگرانى؛ همنشین‏ خوب از بهترین بهره‏هایى است که مرد مى‏برد، پس با نیکان نشین تا از ایشان باشى و از بدان بگریز تا از آنان جدا باشى.»«2»

بسیاری از مواقع نداشتن حال عبادت و مناجات به علت انتخاب هم نشین نامناسب است؛ رفیق و مصاحب بر انسان نفوذ عمیق و گسترده ای دارد و گاه این رفیق نامناسب بستری می شود تا وسوسه های شیطان بر روی آدمی تاثیر کند؛ امام سجاد (ع) در یکی از مناجات های خود علت کسلی و عدم توفیق در عبادت را این گونه بیان می کند:« یا شاید مرا از همنشینى دانشمندان غایب یافتى،پس خوارم نمودى»

پیامبر اکرم(ص): انسان بر کیش دوست و رفیق خود است

این مسئله که رفیق،هم نشین، مصاحب نسان وی را به یاد خدا می اندازد یا از یاد خدا دور می کند بسیار مهم است ؛ رسول خدا (ص) فرمود:« انسان بر کیش دوست و رفیق‏ خود است.»«3»
ابن عبّاس گوید: «از رسول خدا (ص) سؤال شدبهترین همنشین کیست؟ فرمود: کسى که دیدار او شما را به یاد خدا، و گفتار او عمل شما را زیاد، و عمل او شما را به یاد آخرت بیندازد.»همچنین  امام صادق (ع) فرمود: «به کسى که منفعت دینى تو را در نظر نمى‏گیرد نزدیک مشو، و علاقه‏اى به همنشینى با او نشان مده، زیرا هر چیزى بجز خداوند از بین رفتنى و پایانش بس خطرناک است.»«3»

 آیا سریال های قبل و بعد از افطار هم نشین مناسبی در ماه مبارک رمضان هستند؟

انتخاب رفیق و دوستی که انسان را به یاد خداوند بیاندازد سبب رقت قلب و رستگاری می شود و از سوی دیگر هم نشینی با بدکاران و کسانی که از یاد خداوند غافل هستند سبب بی توجهی به آخرت می شود. شرایط در زمانه ما اندکی متفاوت با دوران های گذشته است چرا که در زمان های قدیم دوست و مصاحب انسان فقط انسان ها بودند و از سوی دیگر ارتباط گرفتن با دیگر افراد بسیار سریع و راحت نبود؛ شاید یکی از بهترین راه ها برای ارتباط گرفتن غیر از تماس حضوری استفاده از نامه یا یک واسطه بود. اما به سبب وجود تکنولوژی دیدار و ارتباط با دوستان بسیار ساده و سریع انجام می شود و همین امر با اینکه فواید بسیار متعدد و گسترده ای دارد سبب برخی آسیب ها نیز شده است
مثلا وجود گروهای دوستی در وایبر و واتس آپ و.... در خیلی از مواقع مفید و سودمند است؛ اما آن روی سکه آن است که در مواقعی دیگر نیز سبب غفلت می شودبه عنوان نمونه فرصت های خاص و استثنایی روزها و شب های ماه مبارک رمضان بجای آنکه صرف عبادت و تلاوت قرآن شود در چت کردن های بیهوده و فرستادن جوک و عکس و فیلم می گذرد. همچنین استفاده کردن از رسانه های گروهی مانند رادیو و تلویزیون بدون هیچ برنامه ریزی نیز سبب غفلت و قساوت قلب می شود.

با نگاهی عمیق تر می توان دانست که تلویزیون، رادیو، موبایل،نرم افزارهایی مانند تانگو ، فیس بوک، واتس آپ در این زمانه حکم همنشین و دوست را پیدا کرده اند.انسانی که زیرک و خردمند باشد؛ باید در زندگی خود دقت کند و بیندیشد که آیا واقعا رفیقان و مصاحبان نیکویی اختیار کرده است یا خیر؟ آیا واقعا تمامی سریال های قبل و بعد از افطار تولیدات مفیدی هستند که ذهن و روان خود را درگیر آن ها می کنیم یا خیر؟

على بن اسباط از ائمه معصومین علیهم السّلام روایت کرده که در پندهائى که خداى عز و جل بعیسى علیه السّلام داد این بود که فرمود: اى عیسى بدان که رفیق‏ بد (بدیش) سرایت کند، و همنشین بد (انسان را) بهلاکت کشاند، پس بدان (و دقت کن) تا با که همنشین گردى، و براى خود برادرانى از مردمان با ایمان برگزین.»«5»

اگر حال دعا و مناجات نداریم به محیط اطراف خود با دقت تر نگاه کنیم و بیندیشیم محیطی که در معرض آن قرار گرفته ایم آیا بستری مناسب برای یاد خداوند است یا هر گوشه آن الوانی از دست آویزهای فریبنده شیطان برای فراموشی و غفلت از یاد خداست.


  
پی نوشت ها:
1. ابن شع به حرانى، حسن بن على، تحف العقول / ترجمه جنتى - تهران، چاپ: اول، 1382ش.

تحف العقول / ترجمه کمره‏اى / متن / 76 /.2

3. کلینى، محمد بن یعقوب، أصول الکافی / ترجمه مصطفوى - تهران، چاپ: اول، 1369 ش.

4.شیخ حر عاملى، محمد بن حسن، آداب معاشرت از دیدگاه معصومان علیهم السلام (ترجمه وسائل الشیعة ) - مشهد، چاپ: پنجم، 1380 
5. کلینى، محمد بن یعقوب، الروضة من الکافی / ترجمه رسولى محلاتى - تهران، چاپ: اول، 1364 ش

منبع:دانشجو

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: بازدید از این مطلب : 1862
|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
نویسنده : گمنام
چهار شنبه 25 تير 1393

پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR به مناسبت فرارسیدن لیالی قدر ماه مبارک رمضان برخی از توصیه‌های حضرت آیت‌الله خامنه‌ای برای استفاده‌ی هرچه بهتر و کامل‌تر از این فرصت گران‌بها را مرور می‌کند: 



* با آمادگی معنوی وارد شب قدر شوید
در ماه رمضان هم - در همه روزها و شبها - دلهایتان را هرچه میتوانید با ذکر الهی نورانیتر کنید، تا برای ورود در ساحت مقدّس لیلةالقدر آماده شوید، که: «لیلةالقدر خیر من الف شهر. تنزّل الملائکة والرّوح. فیها بإذن ربّهم من کل امر». شبی که فرشتگان، زمین را به آسمان متّصل میکنند، دلها را نورباران و محیط زندگی را با نور فضل و لطف الهی منوّر میکنند. شب سِلم و سلامت معنوی - سلامٌ هی حتّی مطلع الفجر - شب سلامت دلها و جانها، شب شفای بیماریهای اخلاقی، بیماریهای معنوی، بیماریهای مادّی و بیماریهای عمومی و اجتماعی که امروز متأسفانه دامان بسیاری از ملتهای جهان، از جمله ملتهای مسلمان را گرفته است! سلامتی از همه اینها، در شب قدر ممکن و میسّر است؛ به شرطی که با آمادگی وارد شب قدر شوید. 1376/09/05
 
* ساعات لیلةالقدر را مغتنم بشمارید
قدر لیلةالقدر را باید دانست، ساعات آن را باید مغتنم شمرد و کاری کرد که ان‌شاءاللَه قلم تقدیر الهی در شبهای قدر برای کشور عزیز و آحاد ملت ما تقدیری آن‌چنان که شایسته مردم مؤمن و عزیز ماست، رقم بزند. 1382/08/23
 
* از رذائل مادی خود را دور کنید
ما باید امیدوار باشیم، دعا کنیم و بکوشیم از این شبها[ی لیالی قدر] برای عروج معنوی خود استفاده کنیم؛ چون نماز معراج و وسیله‌ی عروج مؤمن است. دعا هم معراج مؤمن است، شب قدر هم معراج مؤمن است. کاری کنیم عروج کنیم و از مزبله مادی که بسیاری از انسانها در سراسر دنیا اسیر و دچار آن هستند، هرچه می توانیم، خود را دور کنیم. دلبستگی ها، بدخلقی ها - خلقیات غیرانسانی، ضدانسانی - روحیات تجاوزگرانه، افزون خواهانه و فساد و فحشا و ظلم، مزبله های روح انسانی است. این شبها باید بتواند ما را هرچه بیشتر از اینها دور و جدا کند. 1383/08/15
 
* بهترین اعمال در این شب، دعاست
فرمود «لیلةالقدر خیر من الف شهر»؛ شبی که به عنوان لیلةالقدر شناخته شده است و مردد است بین چند شب در ماه رمضان، از هزار ماه برتر و بالاتر است. در ساعت‌های کیمیایی لیلةالقدر، بنده‌ی مؤمن باید حداکثر استفاده را بکند. بهترین اعمال در این شب، دعاست... احیاء هم برای دعا و توسل و ذکر است. نماز هم - که در شب‌های قدر یکی از مستحبات است - در واقع مظهر دعا و ذکر است. در روایت وارد شده است که دعا «مخّ العبادة»؛ مغز عبادت، یا به تعبیر رایج ماها، روح عبادت، دعاست. دعا یعنی چه؟ یعنی با خدای متعال سخن گفتن؛ در واقع خدا را نزدیک خود احساس کردن و حرف دل را با او در میان گذاشتن. دعا یا درخواست است، یا تمجید و تحمید است، یا اظهار محبت و ارادت است؛ همه‌ی اینها دعاست. دعا یکی از مهمترین کارهای یک بنده‌ی مؤمن و یک انسان طالب صَلاح و نجات و نجاح است. دعا در تطهیر روح چنین نقشی دارد. 1384/07/29
 
* به معانی دعاها توجه کنید
ادعیه‌ی رسیده‌ی از معصومین (علیهم‌السّلام) همه پرمغز، پرمضمون از لحاظ سوز و گداز عاشقانه و عارفانه است و غالباً در حد عالی، منتها جزو بهترینها یا شاید بهترینها، این دعاهائی است که از امیرالمؤمنین (علیه الصّلاة و السّلام) رسیده است. همین دعای کمیل یا دعای صباح یا دعای مناجات شعبانیه، که من از امام (رضوان اللَّه علیه) یک وقتی پرسیدم که در بین این دعاها شما بیشتر به کدام علاقه دارید، ایشان گفتند دعای کمیل و مناجات شعبانیه. هر دو از امیرالمؤمنین (علیه الصّلاة و السّلام) است. این راز و نیاز و سوز و گداز امیرالمؤمنین و هم مناجاتهای آن بزرگوار، حقیقتاً گدازنده است برای کسی که توجه داشته باشد.
و من خواهش میکنم جوانان عزیز ما سعی کنند معانی این کلمات و این فقرات را در این دعاها مورد توجه قرار بدهند. الفاظ دعا، الفاظ فصیح و زیبائی است؛ لیکن معانی، معانی بلندی است. 1387/06/29
 
* با خدا حرف بزنید
من خواهش میکنم جوانان عزیز ما سعی کنند معانی این کلمات و این فقرات را در این دعاها مورد توجه قرار بدهند. الفاظ دعا، الفاظ فصیح و زیبائی است؛ لیکن معانی، معانی بلندی است. در این شبها با خدا باید حرف زد، از خدا باید خواست. اگر معانی این دعاها را انسان بداند، بهترین کلمات و بهترین خواسته‌ها در همین دعاها و شبهای ماه رمضان و شبهای احیاء و دعای ابی‌حمزه و دعاهای شبهای قدر است. اگر کسی معانی این دعاها را نمیداند، با زبان خودتان دعا کنید؛ خودتان با خدا حرف بزنید. بین ما و خدا حجابی وجود ندارد؛ خدای متعال به ما نزدیک است؛ حرف ما را میشنود. بخواهیم با خدا حرف بزنیم؛ خواسته‌های خودمان را از خدای متعال بخواهیم. این انس با خدای متعال و ذکر خدای متعال و استغفار و دعا خیلی تأثیرات معجزآسائی بر روی دل انسان دارد؛ دلهای مرده را زنده میکند. 1387/06/29
 
* از خدای متعال عذرخواهی کنید
شب قدر، فرصتی برای مغفرت و عذرخواهی است. از خدای متعال عذرخواهی کنید. حال که خدای متعال به من و شما میدان داده است که به سوی او برگردیم، طلب مغفرت کنیم و از او معذرت بخواهیم، این کار را بکنیم، والّا روزی خواهد آمد که خدای متعال به مجرمین بفرماید: «لایؤذن لهم فیعتذرون». خدای نکرده در قیامت، به ما اجازه عذرخواهی نخواهند داد. به مجرمین اجازه نمیدهند که زبان به عذرخواهی باز کنند؛ آن‌جا جای عذرخواهی نیست. این‌جا که میدان هست، این‌جا که اجازه هست، این‌جا که عذرخواهی برای شما درجه میآفریند، گناهان را میشوید و شما را پاک و نورانی میکند، از خدای متعال عذرخواهی کنید. این‌جا که فرصت هست، خدا را متوجّه به خودتان و لطف خدا و نگاه محبّت الهی را متوجّه و شامل حال خودتان کنید. «فاذکرونی اذکرکم»؛ مرا به یاد آورید، تا من شما را به یاد آورم. 1376/10/26
* دلهایتان را با مقام والای امیر مؤمنان آشنا کنید
مناسبت شب قدر، یکی مناسبت دعا و تضرع و توجه به پروردگار است که ماه رمضان بخصوص شبهای قدر، بهار توجه دلها و ذکر و خشوع و تضرع است. ثانیاً بهانه و مناسبتی است برای اینکه دلهایمان را با مقام والای امیر مؤمنان و سرور متقیان عالم قدری آشنا کنیم و درس بگیریم. هر چه که در فضائل ماه رمضان و وظائف بندگان صالح در این ماه بر زبان جاری شود و بتوان گفت، امیرالمؤمنین (علیه الصّلاة و السّلام) نمونه‌ی کامل آن و برجسته‌ترین الگو برای آن خصوصیت است. 1387/06/29
* به ولیّ‌عصر، ارواحنافداه، توجّه کنید
امشب را که شب قدر است، قدر بدانید. دعا، تضرّع، توبه و انابه و توجّه به پروردگار،جزو وظایف همه ماست. مشکلات عمومی مسلمین، مشکلات کشور، مشکلات شخصی‌تان و مشکلات دوستان و برادرانتان را با خدای خودتان مطرح کنید. از خدای متعال توجّه بخواهید؛ از خدای متعال مغفرت بخواهید؛ از خدای متعال انابه و حال و توجّه بخواهید.
امشب را قدر بدانید. شب بسیار مهمی است؛ شب بسیار عزیزی است. به ولیّ‌عصر، ارواحنافداه، توجّه کنید؛ به در خانه خدا - مسجد - بروید و به برکت امام زمان از خدای متعال خواسته‌هایتان را بگیرید. 1371/01/07
 
* در آیات خلقت و سرنوشت انسان تأمّل کنید
از اوّل شب بیست وسوم، از هنگام غروب آفتاب، سلام الهی - «سلام هی حتّی مطلع الفجر» - شروع میشود، تا وقتی که اذان صبح آغاز میگردد. این چند ساعتِ این وسط، سلامِ الهی و امن الهی و خیمه‌ی رحمت خداست که بر سراسر آفرینش زده شده است. آن شب، شب عجیبی است؛ بهتر از هزار ماه، نَه برابر آن؛ «خیرٌ من ألف شهر». هزار ماه زندگی انسان، چقدر میتواند برکات به وجود آورد و جلب رحمت و خیر کند! این یک شب، بهتر از هزار ماه است. این، خیلی اهمیّت دارد. این شب را قدر بدانید و آن را به دعا و توجّه و تفکّر و تأمّل در آیات خلقت و تأمّل در سرنوشت انسان و آنچه که خدای متعال از انسان خواسته است و بی‌اعتباری این زندگی مادّی و این‌که همه‌ی این چیزهایی که میبینید، مقدّمه‌ی آن عالمی است که لحظه‌ی جان دادن، دروازه‌ی آن عالم است، بگذرانید. 1375/11/12
* برای مسائل کشور و مسلمین دعا کنید
شبهای قدر را حقیقتاً قدر بدانید. قرآن صریحاً میفرماید: «خیر من الف شهر»؛ یک شب بهتر از هزار ماه است! این خیلی ارزش دارد. شبی است که ملائکه نازل میشوند. شبی است که روح نازل میشود. شبی است که خدای متعال آن را به عنوان سلام دانسته است. سلام، هم به معنی درود و تحیّت الهی بر انسانهاست، هم به معنای سلامتی، صلح و آرامش، صفا میان مردم، برای دلها و جانها و جسمها و اجتماعات است. از لحاظ معنوی، چنین شبی است! شبهای قدر را قدر بدانید و برای مسائل کشور، مسائل خودتان، مسائل مسلمین و مسائل کشورهای اسلامی دعا کنید. 1376/10/26
 
* حاجات خود و مؤمنان را از خدا بخواهید
نگاه کنید به حاجات خودتان، حاجات مسلمانان، حاجات کشورتان، حاجات برادران مؤمنتان؛ به مریضها، به مریض‌دارها، به جانبازان، به غم دیده‌ها، به دلهای غمگین، به چشمهای نگران، به نیازهای فراوانِ انسانهایی که حول و حوش شما، زیر سقف شما و در کشور شما هستند، در دنیای اسلام هستند، روی کره خاک هستند. همه این حاجات را در این شبهای قدر، یکی یکی از خدای متعال بخواهید.

 

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: بازدید از این مطلب : 1454
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : گمنام
چهار شنبه 25 تير 1393
خدا لعنت كند به كسانى كه با رشوه خوارى، كفار را بر بلاد اسلامى مسلط و مسلمانان را تسليم بهايم و درندگان كردند!
 
چه رشوه اى كه يكى بدهند و هزار بگيرند، آيا اين رشوه است؟! غلط است كه اسم رشوه بر آن بگذاريم. آيا اين كارها از روى اضطرار و ناچارى است تا گفته شود: « رُفِعَ مَا اضْطُرُّوا إِلَيْهِ. »(1)؛ (آن چه امّت من در انجام آن ناچارند... از آنان برداشته شده است.) آن را شامل مى شود؟!
 
 آيا نمى توانيم در خانه ها و بلاد خود بنشينيم؟ آيا ناچاريم كه با آن ها هم پيمان شويم؟! آيا بزرگان و مشايخ ما مسلمانان( در صدر اسلام.) از روى ناچارى چنين كارى كردند؟!
 
ما مسلمانان با اين كه چنين گنجى (قرآن كريم.) داريم، گويا نداريم و از دست داده ايم! و از سوى ديگر دشمنان خود را هم كَالْعَدَم حساب كرده ايم. سنى ها قرآن را كَالْعَدَم شمردند و ما شيعيان، امام و عترت را! اعتقاد داريم ولى عملاً كَالْعَدَم حساب كرده ايم و تابع سازمان ملل و فرمان او ـ كه تابع زور است ـ هستيم.
 
پی‌نوشت:
1. وسائل الشيعة، ج15، ص369؛ مستدرك الوسائل، ج6، ص423؛ ج12، ص23؛ بحار الانوار، ج2، ص274، 280 و...
وب سایت دفتر حضرت آیت الله العظمی بهجت
رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: بازدید از این مطلب : 1166
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : گمنام
چهار شنبه 25 تير 1393

گاهی درباره شب قدر ابهام هایی در ذهن مردم به وجود می آید که از سویی نشان دهنده این است که شب قدر از اسرار الهی است. این گونه ابهامات را در گفت و گویی با حجت الاسلام و المسلمین سیدکاظم ارفع، استاد اخلاق و کارشناس مسائل دینی، مطرح کرده ایم که خواندن پاسخ های این عالم دین خالی از لطف نیست.

 

برای شروع بحث درباره شب قدر، خوب است تعریف دقیقی از قدر داشته باشیم. درواقع می خواهیم بدانیم چرا به این شب ها عنوان «قدر» داده شده است؟

منظور از قدر، تقدیر و اندازه گیری است و شب قدر هم به این دلیل «قدر» نام گرفته که شب اندازه گیری است و خداوند متعال در این شب تمام حوادثی که قرار است در طول یک سال آینده اتفاق بیفتد را تقدیر می کند . این حوادث شامل اموری مانند زندگی، مرگ، سعادت، شقاوت، رزق و اموری مانند این هاست.

 

پرسش مهمی که در ذهن بسیاری از مردم شکل می گیرد، مخفی بودن شب قدر است. حکمت این مسئله چیست و چرا مسلمان ها نباید زمان دقیق این شب بزرگ را بدانند؟

برای پاسخ به این پرسش باید توجه داشت که در دین اسلام موارد بسیاری به صورت رمز مطرح شده است و شب قدر هم یکی از اسرار الهی است. شاید دلیل پنهان بودن این شب در میان تمام شب های ماه مبارک رمضان این باشد که مردم متوجه اهمیت و شأن لحظات این شب باشند و برای بهره مندی از لحظه لحظه های آن تلاش کنند. همان طور که خداوند اسم اعظم خود را از مردم پنهان نگه داشته تا بندگانش همه اسماء الهی را محترم را بدانند، شب قدر را هم در ماه رمضان پنهان کرده تا بندگانش حرمت همه شب های این ماه را حفظ کنند. به عبارت دیگر وقتی ندانیم که شب قدر، کدام یک از شب های ماه مبارک است، در تمام شب های این ماه از گناه پرهیز داریم و سعی می کنیم اعمال عبادی را به جا بیاوریم. در حالی که اگر زمان دقیق آن را می دانستیم، شاید تا این اندازه حرمت شب ها را نگه نمی داشتیم.

 

اشاره کردید که شب قدر در میان شب های ماه مبارک رمضان قرار دارد. این مطلب با چه سندی بیان می شود؟

دلیل قطعی برای قرار گرفتن شب قدر در ماه مبارک رمضان، آیه های قرآن کریم است. به عنوان مثال خداوند در آیه اول سوره مبارکه قدر می فرماید: «إِنّا أَنزَلْناهُ فِی لَیلَهِ الْقَدْر؛ ما قرآن را در شب قدر نازل کردیم» و یا در آیه 3 سوره مبارکه دخان می فرماید: « إِنّا أَنزَلْناهُ فِی لَیلَهٍ مبارکه؛ ‏ما قرآن را در شب پرخیر و برکتی نازل کردیم.» از طرف دیگر برای اینکه مشخص شود لیلة القدر و لیلة مبارکة در ماه رمضان قرار دارد، باید به آیه 185 سوره مبارکه بقره توجه کنیم که می فرماید: « شَهْرُ رَمَضانَ الَّذِی أُنزِلَ فِیهِ الْقُرْآن؛ ماه رمضانی که قرآن در آن نازل شده است.» را جمع بندی این آیات شریفه می توان نتیجه گرفت که به طور قطع قرآن کریم در شب قدر نازل شده و این شب در ماه مبارک رمضان قرار دارد.

 

اما بیشتر ما، مسلمان ها، تمام شب های ماه مبارک رمضان را قدر نمی گیریم. بلکه بیشتر در مورد شب های دهه سوم این ماه توجه داریم. دلیل این موضوع چیست؟ آیا در آیه یا حدیثی به وجود شب قدر در دهه سوم ماه مبارک رمضان اشاره شده است؟

همینطور است؛ در میان آیات قرآن کریم و روایت های پیغمبر اسلام (ص) و امامان معصوم (ع) به طور واضح به زمان دقیق شب قدر اشاره نشده، اما با نگاهی به سبک زندگی آن بزرگان می توان زمان تقریبی این شب را به دست آورد. به عنوان مثال در کتاب بحار الانوار در مورد بزرگداشت شب های قدر توسط پیغمبر اکرم (ص) نوشته شده که آن حضرت در شب های دهه سوم ماه رمضان عبادت های بیشتری نسبت به سایر شب های این ماه انجام می داد. از این نکته مشخص می شود که شب قدر در دهه آخر ماه رمضان قرار دارد.

 

غیر از ما، شیعیان، اهل سنت هم شب قدر را در دهه سوم ماه رمضان جستجو می کنند؟

بله؛ چون این روایت در مورد بزرگداشت شب های دهه سوم ماه رمضان توسط رسول خدا (ص) در منابع اهل سنت هم نوشته شده است.

 

اشاره کردید شب قدر، زمان نزول قرآن کریم بر قلب مبارک رسول خدا (ص) است. با توجه به اینکه نزول قرآن در یک شب خاص اتفاق افتاده، چرا ما هر سال این شب را احیاء می گیریم؟ آیا رحمت ها و برکت های این شب هر سال تکرار می شود؟

بله؛ هرچند که شب قدر با نزول قرآن کریم بر قلب مبارک پیغمبر اکرم (ص) اهمیت زیادی پیدا کرد، اما این اتفاق به معنی شأن و اهمیت این شب است. درواقع هر سال خیر و برکت هایی در شب قدر بر مردم نازل می شود و گره کارهای آنها باز می شود. به همین علت است که باید هر سال، شب قدر را به دعا و استغفار و مناجات با خدا بگذرانیم تا از رحمت های آن بهره مند شویم. نکته قابل توجه این است که در قرآن کریم هم به تکرار شب قدر در هر سال اشاره شده و خداوند در آیه 4 سوره مبارکه دخان فرموده است: «فِیهَا یُفْرَقُ کُلُّ أَمْرٍ حَکِیمٍ؛ در آن شب مبارک هر امر در هم فرو رفته گشایش پیدا می کند.» فعل «یفرق» به معنی «گشایش پیدا می کند» نشان دهنده ادامه داشتن این شب در طول تاریخ است. پس هر سال که شب قدر می رسد، امور گره خورده و در هم فرورفته به رحمت و لطف خدا گشایش پیدا می کند.

 

با این توضیح می توان نتیجه گرفت که شب قدر از زمان نزول قرآن شروع نشده، بلکه قبل از آن هم وجود داشته است!

همین طور است؛ در میان آیات قرآن و روایت های اسلامی مطالبی دیده می شود که نشان می دهد این شب از ابتدای خلقت وجود داشته و پیامبران خدا علیهم السلام به این موضوع اشاره کرده و وجود آن را به مردم گوشزد کرده اند. 

*گفتگو از مریم مرتضوی

ادامه دارد...

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: بازدید از این مطلب : 1323
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : گمنام
چهار شنبه 25 تير 1393
مراسم شب هجدهم ماه مبارک رمضان با حضور جمعی از شب زنده داران در هیئت محبین الائمه (علیهم السلام) برگزار شد. 

 در این مراسم حجت الاسلام والمسلمین علی پناه سخنرانی کرد و حاج مهدی سماواتی به مناجات خوانی پرداخت.

نکاتی از سخنان حجت الاسلام میثم علی پناه را بخوانید؛

_ یکی از صفات امام همین است که به احوال دیگران هم توجه می کند و منفعل نیست. شیعه امام صادق نمی تواند در مقابل مشکلات مردم بی تفاوت باشد.

_ امام صادق(ع) می فرماید که اگر خواستید بدانید که چه کسی شیعه واقعی من است از افراد مدعی شیعه بودن سه امتحان بگیرید. اگر در این سه امتحان نمره قبولی گرفتند شیعه ما می باشند والا ادعای شیعه بودن می کنند. اولین امتحان برای اوقات شرعی است ببینید که برای نماز اول وقت دلشوره دارد. دومین مورد امتحان این است که از معارف علوم ما محافظت می کند و کلمات ما را در بین مردم منتشر می کند. سومین مورد امتحان ببینید اهل مماشات مالی است یعنی آماری از کسب و کار خود می گیرد و انفاق می کند. یعنی توجهی به حال فقرا و گرفتاران دارد.

_ مرحوم آیت الله فاضل در آخرین ساعات عمر خود به پسرش می فرماید که من بیش از پنجاه سال است که اسلام می خوانم و خلاصه دین این است که به واجبات خود مو به مو عمل کن. از محرمات به جدیت بپرهیز. و به جای هر عمل مستجبی که می خواهی انجام دهی به کار مردم برس. اگر در قیامت از تو دلیل این کار را پرسیدند بگو چون خانم فاطمه گفته بود.

_ شاید در بین مستحبات ما عملی افضل از انفاق وجود نداشته باشد. آثار انفاق قابل وصف نیست و در این ظرف دنیایی می گنجد. یکی از فلسفه هایی که اقامه می شود برای لزوم وجود آخرت این است که ظرف دنیا محدود است. شما در دنیا یک جنایتکار را مانند صدام چه طوری تنبیه می کنید؟ خداوند در این دنیا اجر شهید را چه طور می دهد؟ ممکن نیست.

_ من و شما آثار انفاق را در این دنیا نمی توانیم ببینیم. چون ظرف دنیا محدود است. امام صادق می فرماید ای شیعیان من هر کس انفاق کند به خدایی که جان جعفر صادق در دستش است رنگ فقر را نمی بیند و آثارش را از زمانی می بیند که ملک الموت می خواهد جان او را بگیرد. آثار انفاق از شب اول قبر شروع شده و تا قیامت هم ادامه دارد.

_ یک دل شاد کردن باعث می شود خدا در آخرت دل تو را شاد می کند. آبروی بنده را که در دنیا می خرید خداوند زمانی که آبروی همه در خطر است خدا آبروی تو را می خرد. خدا زیر دین تو نمی ماند. جوان ها می خواهید خدا به شما وسعت بدهد یک مقداری از درآمدتان را به مجلس عزای سیدالشهدا اختصاص دهید.

_ می خواهید همیشه سرافراز و سبز باشید خودتان را به شجره طبیه سیدالشهدا وصل کنید. خدا به شما آبرو و عزت می دهد. هر خیری که شما دنبالش می گردید در خانه سیدالشهدا می توانید آن را پیدا کنید. اگر به در غیر برویم همه چیز را باختیم.

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: بازدید از این مطلب : 1314
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : گمنام
چهار شنبه 25 تير 1393

در شب‌های قدر شیعیان و دوستداران اهل بیت علیهم‌السلام به آستان مقدس ایشان و نوادگان آنها در شهرهای مختلف می‌روند و این سلاله‌های پاک را واسطه فیض قرار می‌دهند. به همین مناسبت بحثی را پیرامون «توسل به خاندان عصمت و طهارت» از منظر امام خمینی(ره)، آیت‌الله بهجت و شیخ رجبعلی خیاط برای علاقه‌مندان می‌آوریم:

امام خمینی(ره)

در سلوک این طریق روحانی و عروج این معراج عرفانی، تمسک به مقام روحانیت هادیان طرق معرفت و انوار راه هدایت که واصلان الی الله و عاکفان علی الله‌اند، حتم و لازم است و اگر کسی با قدم انانیت خود بی تمسک به ولایت آنان بخواهد این راه را طی کند، سلوک او الی الشیطان و الهاویه است.

شیخ رجبعلی خیاط

به نظر حقیر، اگر کسی طالب راه نجات باشد و بخواهد به کمال واقعی برسد و از معانی توحید بهره ببرد، باید به چهار چیز تمسک کند: اول؛ حضور دائم، دوم؛ توسل به اهل بیت (ع)، سوم؛ گدایی شب‌ها و چهارم؛ احسان به خلق.

غالب مردم نمی‌دانند توسل به اهل بیت (ع) برای چیست؟ آن‌ها برای رفع مشکلات و گرفتاری‌های زندگی به اهل بیت متوسل می‌شوند، در صورتی که ما برای طی کردن مراحل توحید و خداشناسی باید در خانه‌ اهل‌بیت (ع) برویم. راه توحید صعب است و انسان بدون چراغ و راهنما قادر به طی کردن این راه نیست.

زائر اگر برای خدا مشرف شود و جز رضای خدا چیزی در نظر نداشته باشد، حضرت از این زائر پذیرایی دیگری می‌کند. در یکی از سفرهایی که بنده به آستان مقدس علی بن موسی الرضا(ع) مشرف شدم و جز خدا چیزی منظورم نبود حضرت رضا(ع) چنان عنایتی فرمودند که از کثرت محبتش واله شدم. اگر این محبت شکلی داشت آن را می‌گفتم ولی اگر بخواهید این محبت را به عینه مشاهده و درک کنید خود را تزکیه و خالص کنید تا ببینید بنده چه دیده‌ام.

-در بیداری سحر و ثلث آخر شب آثار عجیبی است هرچیزی را که از خدا بخواهی از گدایی سحرها می‌توان حاصل نمود از گدایی سحرها کوتاهی نکنید که هرچه هست در آن است. عاشق خواب ندارد و جز وصال محبوب چیزی نمی‌خواهد، وقت ملاقات و رسیدن به وصال هنگام سحر است.

-رفقا! زرنگی را از امامتان یاد بگیرید ببینید امام چگونه با خدا راز و نیاز می‌کند؛ من آمده‌ام به پناه تو، آمده‌ام خود را به تو بچسبانم، آمده‌ام تو را در آغوش بگیرم من تو را می‌خواهم.

-وقتی شب‌ها برای گدایی موفق شدی، دادِ بی‌کسی بزن و عرضه بدار: خداوندا من قدرت و توان مبارزه با نفس اماره را ندارم، نفسْ مرا زمین‌گیر کرده است به دادم برس و مرا از شر نفس اماره رهایی ببخش! و اهل بیت(ع) را واسطه کن.

آیت‌الله بهجت (ره)

لازم نیست انسان در پی این باشد که به خدمت ولی عصر (عج) تشرف پیدا کند؛ بلکه شاید خواندن دو رکعت نماز، سپس توسل به ائمه (ع) بهتر از تشرف باشد. توسلات، خیلی نافع است. به این امامزاده‌ها زیاد سر بزنید! این بزرگواران همچون میوه‌ها که هرکدام یک ویتامین خاصی دارند، هرکدام‌شان خواص و آثاری دارند.

انسان اگر هریک از مشاهد مشرفه را طواف کند، همه‌ مشاهد را در همه جا زیارت کرده است و برای او مفید است.

یکی از کرامت‌های شیعه، قبور و مزارهای امامزادگان است؛ لذا نباید از زیارت آن‌ها غافل باشیم و خود را اختیاراً محروم سازیم! اهم آداب زیارت این است که بدانیم بین حیات و ممات معصومین (ع) هیچ فرقی وجود ندارد.

در زیارت کریمه‌ اهل بیت فاطمه‌ معصومه (س) آمده است که «مَنْ زارَها عارِفاً بِحَقِّها وَجَبَتْ لَهُ الْجَنَّةُ» هرکس او را با شناسایی حقش زیارت کند، بهشت بر او واجب می‌شود. در اینجا معنای «عارِفاً بِحَقِّها»چیست؟ یعنی مقام حضرت را از مقام معصومین پایین‌تر و از دیگران بالاتر بداند. می‌پرسند که آیا حضرت فاطمه معصومه (س) معصوم است؟ عجب! چطور می‌شود امام(ع) درباره‌ شخصیت ایشان فرموده باشند: «مَنْ زارَها وَجَبَتْ لَهُ الْجَنَّةُ» و معصوم نباشد؟

علمای بزرگ و مراجع تقلید زمان ما وقتی در حرم (نجف و کربلا) مشغول زیارت می‌شدند، حالات و حرکاتی از آن‌ها سر می‌زد که گویا کسی در حرم نیست و اصلاً مسأله‌ ریا در کار نبود. آن‌ها که در نقد و جواب مسائل علمی خود را افلاطون زمان می‌دانستند، چرا برای افراد کمتر و پایین‌تر از خود، خودنمایی و ریاکاری کنند؟

علمایی را در حرم و مشاهد مشرفه‌ نجف و کربلا می‌دیدیم که با چه توسلات و تضرعات و حالات خوش عجیب و غریبی، اقبال و گریه داشتند؛ گویا نمی‌دانستند که در عالم، ریا هم وجود دارد! آن‌ها خبری از ریاکاری و خودنمایی نداشتند و نمی‌دانستند که آیا کسی در اطراف آن‌ها هست و آن‌ها را می‌بیند یا خیر.

مرحوم حاج شیخ محمد حسین، اهل مکاشفه بودند. روزی در حالی که در حرم مطهر حضرت امیرالمؤمنین(ع) مشغول سجده‌ طولانی بودند، حضرت سیدالشهدا(ع) را می‌بینند که به ایشان می‌گویند: اینجا و در حضور جمعیت، عمل سجده‌ طولانی خوب نیست. اینگونه اعمال را در جای خلوت انجام دهید.

شنیده شده است که امامزاده‌هایی که در قم مدفون‌اند، همه امامی هستند؛ اما امامزاده‌های مدفون در جاهای دیگر، چه بسا ممکن است زیدی یا غیر قائل به امامت باشند. اگر چه ما موظفیم به همه احترام بگذاریم، چون نسبت به رسول اکرم (ص) دارند. لذا امام حسن عسگری(ع) شخصی را که به امامزاده‌ای احترام نمی‌گذاشت، به خانه‌اش راه نداد. یکی از کرامت‌های شیعه، قبور و مزارهای امامزادگان است. لذا از زیارت‌ آن‌ها غافل باشیم و خود را اختیاراً محروم سازیم! ببینید تأثیر کوثر تا به کجاست! هر جا را نگاه می‌کنی آثاری از او باقی مانده است! افرادی برای برآورده شدن حوائج خود برای سیده‌ نفیسه که در مصر مدفون است، نذر می‌کنند و حاجت می‌گیرند.

توفیق زیارت ربطی به داشتن پول ندارد، زیرا چنانچه پروانه‌ها در شمع می‌سوزند، آیا در شمع بودن حضرات معصومین(ع) اشکال است یا در پروانه بودن ما؟ پس چرا بعضی‌ها آن حضرات را دیده‌اند، یا جواب سلام خود را از آن‌ها شنیده‌اند و یا با صاحب قبر صحبت کرده و جواب دریافت نموده‌اند و ما اینگونه نیستیم؟ کرامات و معجزات فراوانی از مشاهد مشرفه و ضرایح متبرکه دیده و شنیده شده است. اگر این طور ارتباطات و درهای نور و رحمت به روی اهل ایمان باز نبود، ما را به حال خود وا می‌گذاشتند و می‌رفتند و به طور مطلق غایب می‌شدند.

با تأکیدی که بر دعوت به توجه و تمسک به عترت کرده‌اند، معلوم می‌شود در مشاهده‌ قرآن و عترت، جاذبیتی است که اگر لیاقت داشته باشیم به زیارت می‌رویم. معلوم نیست که پولدار پروانه‌ این شمع می‌شود یا بی‌پول؟ بلکه این در اثر جذب و انجذاب محبت است. تشکیلات لازم نیست و برای آنها بین پولدار و ندار فرقی وجود ندارد.

 

منبع:فارس

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: بازدید از این مطلب : 1310
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : گمنام
چهار شنبه 25 تير 1393

حجت‌الاسلام فرحزاد به سیره امام سجاد(ع) در صدقه دادن اشاره کرد و گفت: ایشان وقتی صدقه می‌داد دست فقیر را می‌بوسید و می‌فرمود صدقه به دست خداوند می‌رسد و در حدیث دیگری آمده است که کارهای خیر انسان‌ها از سوی فرشتگان ثبت می‌شود به جز صدقه که خود خداوند آن‌را می‌گیرد.

 حجت‌الاسلام حبیب‌الله فرحزاد، استاد حوزه علمیه قم همزمان با هفدهمین روز از ماه مبارک رمضان در مسجد اعظم قم به تبیین آثار و برکات صدقه دادن پرداخت و گفت: در ماه رجب، شعبان و رمضان اعمالی مشترک وارد شده است مانند صدقه دادن اگر چه به مبلغ ناچیزی باشد. 
 
حجت‌الاسلام فرحزاد اظهار کرد: شخصی نزد پیامبر (ص) به خاطر مشکل‌های مالی شکایت کرد، ایشان فرمودند: پولی را قرض کن و آن را صدقه بده تا مشکل مالی‌ات برطرف شود. 
 
استاد حوزه علمیه قم با بیان این که هر کسی به اندازه مال خود در راه خدا انفاق کند، افزود: کسانی که توان مالی بیشتری دارند اموال بیشتری در راه خدا انفاق کند و کسانی که مال کمتری دارند به اندازه توان مالی خود صدقه بدهند. 
 
حجت‌الاسلام فرحزاد اظهار کرد: در حدیثی از پیامبر اکرم (ص) آمده است که رزق و روزی با صدقه دادن زیاد می‌شود و بلاهای آینده را از انسان برطرف می‌کند. 
 
استاد حوزه علمیه قم با بیان این که دعا کردن و صدقه دادن سبب رفع بلاهای آینده می‌شود، گفت: خداوند با کمترین صدقه بزرگ‌ترین بلاها را از انسان برطرف می‌کند. 
 
حجت‌الاسلام فرحزاد تصریح کرد: اگر کسی مالش را در راه حق خرج نکند مجبور می‌شود دو برابر آن را در راه باطل خرج کنند، مال و اموال برای مصرف کردن است و انسان باید اول به معیشت زندگی و خانواده‌اش را برآورده کند و مقداری آن‌را در راه خدا انفاق کند. 
 
وی با بیان این که انفاق در راه خداوند سبب آمرزش گناهان می‌شود، ابراز کرد: عابدی 80 سال عبادت خداوند را کرده بود و در آخر عمر مرتکب گناهی شد و عبادت‌های 80 ساله‌اش از بین رفت، وقتی مشرف به مرگ شد؛ در آن هنگام به سائلی کمک کرد؛ امام صادق(ع) درباره این فرد فرمود خداوند به سبب همین انفاق او را بخشید و ثواب عبادت 80 ساله‌اش را به او برگرداند.
 
استاد حوزه علمیه قم به سیره امام سجاد(ع) در صدقه دادن اشاره کرد و گفت: ایشان وقتی صدقه می‌داد دست فقیر را می‌بوسید و می‌فرمود صدقه به دست خداوند می‌رسد و در حدیث دیگری آمده است که کارهای خیر انسان‌ها از سوی فرشتگان ثبت می‌شود به جز صدقه که خود خداوند آن‌را می‌گیرد.  
 
حجت‌الاسلام فرحزاد بیان کرد: در حدیثی از پیامبر(ص) آمده است که جوانی اهل معصیت ولی اهل بخشش و انفاق است پیش خداوند مقرب‌تر از پیرمرد عابد بخیل و خسیس است که خمس و زکات را نمی‌پردازد. 
 
استاد حوزه علمیه قم ابراز کرد: در سفری با حضرت آیت الله بهاءالدینی بودم، که ایشان بیان داشتند که بلاهایی را می‌بینم که قرار است که بر مردم نازل شود ولی کارهای خیر آن‌ها مانند صدقه دادن و دعا کردن حائلی می‌شود که این بلاها از سر آن‌ها برطرف شود. 
 
استاد حوزه علمیه قم به سیره امام حسن (ع) اشاره کرد و گفت: سفره اکرام ایشان همیشه در مدینه پهن بود و ایشان سه بار اموال خود را به میان فقرا تقسیم کردند، به خاطر همین به کریم اهل بیت معروف شدند؛ حتی وقتی مرد شامی به امام حسن مجتبی(ع) دشنام داد، او را مورد اکرام و احسان قرار دادند و خرج مسافرتش را پرداخت کردند.

منبع:  روضه نیوز
رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: بازدید از این مطلب : 1368
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : گمنام
چهار شنبه 25 تير 1393

همین روحیه "خود در معرض‌گذاری" جوانان پس از مدتی منتج به "تنوع‌طلبی افراطی" می شود که بدبختانه بعدها روال ثابت و نظم زندگانی افراد تنوع خواه را تحت‌الشعاع قرار داده و تمامی شئون حیات ایشان من‌جمله بحث تشکیل خانواده و ازدواج را با سوء‌تأثیر مواجه خواهد نمود.

به گزارش گروه اجتماعی مشرق، اگرچه پیش از این در مدح و مذمت چنین موضوعی عریضه‌ ها نوشته شده و سخنان بسیاری رانده شده است اما مع‌الأسف هیچ‌یک از آنها پاسخ شایسته و قانع‌کننده‌ای را در قبال منتقدان عرضه نداشته‌اند.

برای ورود به بحث اولین سوال مرتبطی که با شنیدن اصل تفکیک جنسیت در ذهن تداعی می‌شود، چرایی طرح این مسأله و چیستی مراعات و وجوب جداسازی جنسیت‌ها در بطن اجتماع و به تبع آن در سطح مراکز آموزشی و دانشگاه‌هاست.

همگان بر این حقیقت معترفند که زن و مرد مکمل یکدیگرند به‌طوری‌که برای به فرجام رسانیدن این تکمیل و بر حسب فطرت ذاتی و ضمیر خدادادی، خواهان برقراری ارتباط با جنس مخالف و در نهایت تزویج هستند.

خداوند سبحان نیز در مصحف شریف به زیبایی و شیوایی بدین امر بدیهی و نیاز درونی بنی بشر اشاره می کند: «و از نشانه های او اینکه از خودتان همسرانی برای شما آفرید تا بدان‌ها آرام گیرید و میانتان دوستی و رحمت نهاد، آری در این برای مردمی که می‌اندیشند قطعاً نشانه‌هایی است. / "سوره روم – آیه21"»

شاید در وهله نخست و با استناد به آیه فوق، اصل روابط بین زن و مرد خالی از اشکال به نظر آید اما می‌باید این نکته مهم را مدنظر داشت که قرآن کریم در آیات دیگری به تعیین حدود و ثغور این قبیل ارتباطات پرداخته و پیش‌شرط‌هایی را در این رابطه ملحوظ داشته است.

آیات 5 و 6 از سوره مؤمنون، در تشریح حد و مرز روابط فی‌ما‌بین ذکور و أناث این چنین بیان می‌دارد: «و کسانی که پاکدامنند و دامان خویش را حفظ می‌کنند مگر در مورد همسران‌شان یا کنیزانی که بدست آورده‌اند، که در این صورت بر آنان نکوهش و سرزنشی نیست.»

غرض از این آیات آنکه اسلام و قرآن، روابط آزاد میان زن و مرد را تنها در ساختار تعریف شده "خانواده" جایز شمرده و برقراری مراودات نامتعارف و خارج از چارچوب معین زندگی زناشویی را مذموم و ناپسند می‌شمارد.

تعیین چنین چارچوب هایی نه تنها به حیطه روابط فیزیکی و لذایذ جسمانی زن و مرد خلاصه نمی‌شود بلکه حوزه روابط دیداری، شنیداری، احساسی و عاطفی را که شاید در نگاهی ساده‌انگارانه، خالی از اشکال به نظر آید را نیز در بر می‌گیرد.

از همین روست که امیرالمؤمنین (علیه السلام) در خطابه ای عتاب‌آلود نسبت به یکی از کارگزاران حکومتی خویش چنین می‌فرمایند: «به من خبر رسیده است که زنان شما در بازارها دوشادوش مردان راه می‌روند. آیا غیرت شما به حرکت در نمی‌آید؟! این را بدانید کسی که غیرت ندارد هیچ چیزی در او نیست. / "کنزالعمال - ج3 - ص780"»

با اندکی تأمل و تدقیق پیرامون اوامر گهربار حضرتش می‌توان دریافت، اعمال تفکیک و جداسازی جنسیت‌ها از یکدیگر نه تنها افراط و زیاده‌روی به‌شمار نمی‌رود بلکه عین اعتدال و میانه‌روی‌ست که تعمیم آن به حوزه علم‌آموزی و عرصه دانشگاه نیز بعنوان اقدامی پیشگیرانه از آسیب‌های اجتماعی آتی، راهگشا خواهد بود.

دانشگاه‌های ایران اسلامی عمدتاً از دانشجویانی متشکل است که پس از گذراندن تحصیلات 12 ساله عمومی و به امید دانش‌اندوزی مضاعف، از مدارس منفک شده جنسیتی، راهی کلاس‌های مختلط دانشگاهی می‌شوند.

جالب آنکه این تغییر فضای آموزشی از منفک به مختلط، درست در سنینی صورت می‌پذیرد که بیشترین غلبه احساسات بر عقل آدمی حادث شده و هیجانات سرکش و شور و نشاط جوانی بر انسان مستولی می‌گردد.

در چنین شرایطی جوان تازه راه‌یافته به دانشگاه می‌بایست هم درسش را به درستی و شایستگی بخواند و هم از پس غلبه بر غلیان احساساتش برآید که شاید برای بسیاری تأمین توأمان این دو، امری غیرممکن و ناشدنی بنمایاند.

از اینجاست که به مرور زمان و اندک اندک اُفت تحصیلی خودنمایی می‌کند و مشروطی‌ها یکی پس از دیگری فرا می‌رسند و دانشجوی جوان را به مسائل و مشکلات عاطفی و احساساتی شدیدی مبتلا می‌کند.

حال اگر دانشجویی بتواند با تکیه بر منطق و دیانتش یا با مساعدت خانواده و اطرافیان دلسوزش، از پس غلبه بر چنین معضلات ناخواسته‌ای برآید، شاهکار کرده است؛ اما در غیر این صورت، طلایی‌ترین دوران زندگانی‌اش را در پیش پای احساسات سرکش ولی زودگذر خویش مذبوح می‌سازد!

از دیگر سوی، اختلاط دختران و پسران در کلاس های دانشگاهی موجب تقویت حس تبرّج و خودآرایی و ایضاً تشدید روحیه "خود عرضه‌داری" از طرف هر دو جنس مذکر و مؤنث می‌گردد که علت این امر، تنها و تنها در جذب و البته جلب نظر جنس مخالف تعریف می‌شود.

همین روحیه "خود در معرض‌گذاری" جوانان پس از مدتی منتج به "تنوع‌طلبی افراطی" می شود که بدبختانه بعدها روال ثابت و نظم زندگانی افراد تنوع خواه را تحت‌الشعاع قرار داده و تمامی شئون حیات ایشان من‌جمله بحث تشکیل خانواده و ازدواج را با سوء‌تأثیر مواجه خواهد نمود.

از این روی هنگامی که می‌توان با اعمال و اجرای طرح تفکیک جنسیتی، راندمان و بازدهی مراکز آموزش عالی را ارتقاء داد، چرا کار امروز را به فردا واگذارده و دلایلی واهی همچون مقاومت و مخالفت معدودی از دانشجویان، لجن‌پراکنی معاندان را در حکم بهانه‌هایی به جهت عدم اجرای طرح تفکیک مطرح نموده و بالفعل نمودن این امر اساسی بالقوه را به تأخیر اندازیم؟!

در سالیان اخیر یکی از عمده تأکیدات مؤکد رهبری فرزانه انقلاب اسلامی، موضوع «وحدت حوزه و دانشگاه» و همچنین استفاده از ظرفیت‌ها، تجربیات و پیشرفت‌های متقابل این دو نهاد علمی و معرفتی از یکدیگر بوده است.

در همین راستا، یکی از اولویت‌دارترین موارد در مبحث تشریک مساعی دانشگاه و حوزه‌های علمیه، گرته‌برداری دانشگاه‌های سراسر نظام اسلامی از ابتکار حسنه تفکیک محل تحصیل خواهران و برادران طلبه در حوزه های علمیه کشور است.

جای نیک‌بختی است که برخی از دانشگاه‌ها و مراکز آموزشی فعال در حوزه علوم انسانی همچون؛ «دانشگاه امام صادق(ع)»، «دانشگاه علامه طباطبایی»، «دانشگاه الزهراء(س)»، «دانشگاه امام حسین(ع)» و ...؛ به‌عنوان پیشگامانی موفق در عرصه جداسازی جنسیتی مطرحند و چه از نظر کیفیت آموزشی و چه از لحاظ حفظ سجایای اخلاقی، در قیاس با دانشگاه‌های مختلط هم‌سنخ خویش، موفق‌تر بوده و از جمله سرآمدان عرصه آموزش عالی جمهوری اسلامی محسوب می‌شوند.

کوتاه سخن آنکه، شایسته است که با تحقق امر جداسازی و تفکیک محیط آموزشی جنسیت‌ها از یکدیگر، علاوه بر اجرای صحیح الگوی آموزشی ایرانی – اسلامی و جایگزینی آن به‌جای مدل مرسوم و البته منحط غربی، گامی مؤثر در جهت بهبود روند تحصیل و تهذیب نفس دانشجویان و جوانان برومند ایران اسلامی برداریم.
رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: بازدید از این مطلب : 1372
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : گمنام
چهار شنبه 25 تير 1393

همه مردم به شوق نشستن پای صحبت‌های دلنشین و پندآموز حاج‌آقا مجتبی تهرانی و با باور به اخلاص و نورانیت مجلس او، از ساعت‌ها قبل از شروع برنامه، از مناطق دور و نزدیک به مسجد جامع بازار تهران می‌آمدند.

گروه فرهنگی مشرق - هر کسی که در مراسم شب‌های قدر مسجد جامع بازار تهران شرکت کرده بود، حیفش می‌آمد شب‌های قدر سال بعد را از دست بدهد. اصلا هر کسی که یک‌بار پای منبر حاج‌آقا مجتبی تهرانی می‌نشست، برنامه ثابتش این می‌شد که شب‌های قدر سال‌ بعد اگر زنده باشد، قرار عاشقی‌اش را همین‌جا بگذارد. همیشه یکی از پر‌رونق‌ترین مساجد در شب‌های قدر، مسجد جامع بازار تهران بود که به برکت حضور حاج‌آقا مجتبی، رزق‌های آسمانی بین مردم دلشکسته تقسیم می‌شد و هر کسی حتی اگر در وسط حیاط مسجد یا در کوچه پس‌کوچه‌های بازار آهنگر‌ها نشسته بود و صدای هق‌هق گریه‌اش با نوای مناجات حاج‌آقا گره خورده بود، اطمینان داشت که دست و دلش در شب‌های قدر خالی نمی‌ماند.

یکجوری نام مسجد جامع بازار تهران با نفس گرم و روحانی آیت‌الله حاج‌آقا مجتبی تهرانی‌ پیوند خورده بود و هر سال جمعیت زیادی از گوشه و کنار تهران و شهرهای اطراف در شب‌های قدر به‌سمت بازار تهران می‌رفتند. هر سال هم که می‌گذشت علاقه‌مندان بیشتری- به‌ویژه جوانان- در این مراسم شرکت می‌کردند. اما امسال قرار است حجت‌الاسلام حسین تهرانی، فرزند ارشد حاج‌آقا مجتبی برگزاری مراسم شب‌های قدر را در مسجد جامع بازار تهران به‌عهده بگیرد.

حضور در مسجد از کودکی

حضور حاج‌آقا مجتبی تهرانی در مسجد بازار به حدود 40 سال قبل بر‌می‌گردد. البته پیش از او در دوران حکومت پهلوی اول، پدرش مرحوم آیت‌الله میرزا عبدالعلی تهرانی که یکی از شاگردان حاج شیخ عبدالکریم حائری بود همراه آیت‌الله شاه‌آبادی، در مسجد جامع بازار تهران اقامه نماز می‌کرد و شب‌های قدر در مسجد مراسم برپا می‌شد. شاید برای همین بود که حاج‌آقا مجتبی از‌‌ همان دوران کودکی تحصیل در علوم دینی و علوم حوزوی را شروع کرد و در این راه در محضر اساتید بزرگی چون امام خمینی‌(ره)، آیت‌الله‌العظمی بروجردی، آیت‌الله‌العظمی گلپایگانی، علامه محمدحسین طباطبایی، آیت‌الله فرید و آیت‌الله داماد بهره برد و در ۲۵ سالگی به درجه اجتهاد رسید. بعد از آن در سال ۵۱ بود که حاج‌آقا مجتبی تهرانی اقامه نماز جماعت در مسجد جامع بازار تهران را به‌عهده گرفت و خیلی زود جلسات اخلاق و تفسیر او مشتاقان زیادی پیدا کرد. همین سال‌ها نیز مراسم احیاء شب‌های قدر با حضور این استاد اخلاق در مسجد جامع بازار تهران برگزار می‌شد و هر سال پذیرای جمع زیادی از شب‌زنده‌داران تهران و شهرهای اطراف بود.

 

قدیمی‌ترین احیاء دسته‌جمعی

برگزاری مراسم احیا و بزرگداشت شب‌های قدر به زمان ورود اسلام به ایران برمی‌گردد. یعنی از‌‌ همان زمان که مردم ایران با اسلام آشنا شدند و آموزه‌های دینی آن را پذیرفتند، تقویم که تاریخ شب نوزدهم، بیست و یکم و بیست و سوم ماه رمضان را نشان می‌داد مسلمانان ایرانی ‌همراه سایر مسلمانان جهان، مراسم تعظیم این شب‌ها را اجرا می‌کردند. این مراسم گاهی به‌صورت دسته‌جمعی و گاهی به‌صورت فردی در مساجد، حسینیه‌ها و خانه‌ها برگزار می‌شد. اما تاریخ به دوران حکومت پهلوی که رسید، خفقان و ظلم دستگاه حکومت اجازه اجرای مراسم احیا در شب‌های قدر را به مردم مسلمان نمی‌داد. تهرانی‌ها هم از این قاعده مستثنی نبودند و ناگزیر، مراسم احیا را گاهی به‌صورت فردی یا دسته‌جمعی به شکل پنهانی برگزار می‌کردند.

در‌واقع از‌‌ همان سال ۵۱ که حاج‌آقا مجتبی تهرانی امام جماعت و مسئولیت برگزاری شب‌های قدر را در مسجد جامع بازار تهران به‌عهده داشت، مانند پدرش بار‌ها با مخالفت و مانع‌تراشی دستگاه حکومت مواجه شد اما به‌رسم تعظیم این شب‌های پربرکت، نه‌تنها از برگزاری مراسم احیا کوتاه نیامد بلکه مردم را تشویق می‌کرد تا در این‌گونه مجالس شرکت کنند. بنابراین می‌توان گفت که مراسم احیاء شب‌های قدر در مسجد جامع بازار تهران، یکی از قدیمی‌ترین و باسابقه‌ترین مراسم احیا در تهران و بلکه ایران محسوب می‌شود. آن زمان تعداد افرادی که برای برگزاری مراسم احیاء شب‌های قدر به مسجد جامع بازار تهران می‌آمدند مانند این سال‌ها نبود اما به‌مرور زمان با شناخته شدن اهمیت مراسم احیاء شب‌های قدر به‌صورت دسته‌جمعی در میان مردم تهران و شهرهای دیگر، هر سال بر تعداد شب‌زنده‌داران در این مسجد اضافه شد. تا جایی که در سال گذشته جمعیت حاضر در مراسم احیاء این مسجد به‌اندازه‌ای بود که کوچه‌های بازار آهنگر‌ها و بازار شیرازی مملو از جمعیت شده بود.

شب‌های قدر بدون حاج‌آقا مجتبی

مسجد جامع بازار تهران هفت شبستان دارد. حاج‌آقا مجتبی در شبستان زیر‌زمین می‌نشست. در حالی که بقیه شبستان‌های مسجد می‌توانند پذیرای صد‌ها شب‌زنده‌دار باشند، حیاط و کوچه‌های اطراف نیز پر از ‌جمعیت می‌شوند تا یکی از پر‌جمعیت‌ترین مراسم احیا در شب‌های قدر در این مسجد برگزار شود.

همه مردم به شوق نشستن پای صحبت‌های دلنشین و پندآموز حاج‌آقا مجتبی تهرانی و با باور به اخلاص و نورانیت مجلس او، از ساعت‌ها قبل از شروع برنامه، از مناطق دور و نزدیک به مسجد جامع بازار تهران می‌آمدند. طعم خوش‌بندگی و شب‌زنده‌داری در مراسم احیاء شب‌های قدر در مسجد جامع بازار تهران با حضور حاج‌آقا مجتبی احساسی بود که هر کسی که یک‌بار در آن مراسم شرکت کرده بود، اصلا آن را از یاد نمی‌برد و دیگر پای ثابت منبرهای حاج‌آقا می‌شد. اما امسال برای همه کسانی که سال‌ها شب‌های قدر را با حاج‌آقا‌مجتبی در مسجد صبح کرده بودند سخت می‌گذرد؛ شب‌های قدری‌ که فراق استاد هم به آن اضافه شده است.

پای درس استاد

‌بعضی‌ها می‌پرسند این پیرمرد 75 سالهکه از او با عنوان استاد اخلاق یاد می‌کنند چه می‌کرد و چه می‌گفت که آن همه آدم در شب‌های قدر از گوشه و کنار تهران خودشان را به مسجد جامع بازار می‌رساندند؟ قطعا خواندن این مطلب برای آنهایی که فقط یک‌بار پای منبر او نشسته‌اند سخت است. اینها بخشی از مولفه‌های آقامجتبی در شب‌های قدر است.

*پیامبر اکرم‌(ص) می‌‏فرماید: «أَیُّها النّاسُ إِنَّ مَنْ فِی الدُّنْیا ضَیْفٌ وَ ما فِی أَیْدیهِمْ عَاریَهٌ وَ إِنَّ الضَّیْفَ مُرْتَحِلٌ وَ الْعاریَهَ مَرْدُودَه». در این روایت شریفه، پیامبر اکرم(ص) دیدگاه انسان نسبت به خود و دنیا را در قالب یک مثال بیان فرموده. دیدگاه انسان نسبت به خودش باید مانند میهمانی باشد که از اینجا می‌رود و کوچ می‌کند اما نسبت به‌دنیا باید مانند مالی عاریه‏ای باشد که باید آن را پس داده و برود و تنها می‌‏تواند از آن استفاده کند. مالکیت انسان در دنیا اصالت ندارد. اصالت آنجاست که انسان مالک آن باشد در حالی که دنیا نزد ما عاریت است.

*اگر می‌‏خواهی دعا کنی، ابتدا در پی این باش که خدا بینش تو را نسبت به‌دنیا تصحیح کند تا دنیا هدف و بزرگ‌ترین غصه‌ات نشود. اگر ان‏شاءالله دعایت مستجاب شد، آن ‏وقت برای دنیایت دعا کن. اگر بینشت تصحیح شد، از خدا کفاف بخواه و بیش از آن نخواه. هر‌چه دنیا در پی تو باشد، تو از آن گریزان هستی. چنین فردی صاحب بینشی صحیح در ارتباط با دنیاست.

*از خصوصیات شب‌های قدر که در روایات بیان شده، این است که تمام حجاب‌ها برداشته می‌شوند و هیچ حجابی از ناحیه خدا نسبت به بنده‌اش وجود ندارد. این تعبیر در روایتی بیان شده بود: «تُفَتَّحُ أَبْوابُ السّماءِ فی لَیْلَهِ الْقَدْر».

شب نوزدهم شب اندازهگیری و بررسی امور سال آینده است، شب بیست‏ و یکم شب ثبت و ضبط امور انسان‌هاست و شب بیست ‏و سوم نیز طبق روایات شب امضای ولی‏الله ‏الاعظم است.

 

*در شب‌های قدر درخواست ما از پروردگارمان دو چیز است: یکی ترمیم نسبت به گذشته و دیگری ترسیم امور آینده.

*وقتی می‌‏گوییم «أَسْتَغْفِرُ اللهَ رَبّی وَ أَتُوبُ إِلَیْه» و استغفار می‌‏کنیم، به مقام غفاریت خداوند پناه می‌‏بریم. ما امشب از خدا بهترین ترمیم را طلب می‌‏کنیم. یعنی می‌‏گوییم خدایا! این معاصی را از من جدا کن و مرا تطهیر کن. به شاهدان معصیت من نیز بگو یادتان برود که این بنده چه کار کرده. هیچکس نتوانسته این مقامات الهیه را ادراک کند که «غافر الذنب» و «رحمه ‏للعالمین» بودن خداوند به چه معناست. نه مقام رحمت او را کسی درک کرده و نه مقام مغفرت او را. حتی نیازی نیست که بگوییم «أَسْتَغْفِرُ الله». همین ‏که خدا ببیند ما در دلمان پشیمان و خجالت‏زده هستیم، رحمت و غفرانش را شامل حال ما می‌‏کند. 
رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: بازدید از این مطلب : 1393
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : گمنام
چهار شنبه 25 تير 1393
- احمد بابایی گفت: اگر تمام دنیا را در قبال شعرم به من بدهند، من آن را با یک تحسین ایشان در واکنش به این شعر عوض نمی‌کنم و به من حق بدهید اگر در زمان شعرخوانی بغض کرده بودم.

 احمد بابایی همان شاعر جوانی است که در دیدار امسال شاعران با رهبر انقلاب شعری درباره درباره فتنه اخیر تکفیری‌ها و جریان تروریستی داعش خواند و شعرش با تشویق مقام معظم رهبری و دیگر شاعران حاضر در جلسه روبرو شد. شعر او این گونه شروع می‌شد:

خبر، آمیخته با بغض گلوگیر شده‌ست

سیل دل‌شوره و آشوب، سرازیر شده‌ست

سرِ دین، طعمه‌ی سرنیزه‌ی تکفیر شده‌ست

هر که در مدح علی شعر جدید آورده‌ست

گویی از معرکه‌ها نعش شهید آورده‌ست

شعر این شاعر جوان، همه را به وجد آورد و شور زیادی به جلسه بخشید. آقا هم بارها از آن تعریف کردند و فرمودند جوان‌ها امشب غوغا می‌کنند.

بعد از این جلسه شعر بابایی بارها دست به دست شد و در گروه‌ها و شبکه‌های مجازی، استقبال فراوانی به خود دید. با این شاعر جوان درباره دیدار و شعری که در مراسم خواند گپ و گفتی داشته‌ایم که در ادامه می‌آید:

**صمیمیت جلسه حیرت انگیز است

آقای بابایی جلسه دیدار شاعران با رهبر انقلاب را چگونه دیدید؟

من این جلسات را در راستای یک سنت تاریخی شیعی می‌بینم. در میان شیعیان رسم بر این است که شیعیان گاه به گاه یا حداقل سالی یک بار دینشان را به مولایشان عرضه می‌کنند، مبادا کج رفته باشند و دینشان را با میزان مولایشان می‌سنجند. شاعران هم در همین راستا، سالانه به دیدار رهبر انقلاب می‌روند. این دیدار سالانه شاعران محفل بسیار بسیار صمیمی است و میزان صمیمیتش برای کسانی که با این فضا آشنا نیستند، حیرت انگیز است و کسانی که برای اولین بار در این جلسات شرکت می‌کنند با حیرت از جلسه بیرون می‌روند. شاعران هر سال در این جلسه شرکت می‌کنند و دست آوردهای فرهنگی و حتی می‌توان گفت دین خود را به ایشان عرضه می‌کنند و این ادامه همان سنت حسنه تاریخی شیعه است.

ایشان هم در سخنانی با جمع بندی‌های حکیمانه‌ای که درباره شعر دارند، نقطه گذاری‌های شعر فارسی را هم جهت با دین تنظیم می‌کنند و هدف گذاری‌های پیش رو شعر را تبیین و راه را پیش روی شاعران نشان می‌دهند.

**حضور در جلسات دیدار با رهبری از رزق‌های خداوند است

اولین بار بود که در این دیدار سالانه نیمه ماه مبارک رمضان شرکت می‌کردید؟

نه. قبلا هم روزی‌ام شده بود تا در این جلسات شرکت کنم. می‌گویم روزی، چون اعتقاد دارد دیدار ولی خدا، رزق است و خداوند آن را نصیب بعضی افراد و شاعران می‌کند و خیلی هم خوشحال هستم که لیاقت حضور در این جلسات را داشته‌ام و این رزق خاص نصیبم شده است. اما امسال اولین سالی بود که توفیق شعرخوانی پیدا کردم.

**زمان سرودن شعر بغض داشتم

از حال و هوای شعرخوانی در این دیدار می‌گویید؟ شما خیلی خوب شعرتان را اجرا می‌کردید و در بخش‌هایی هم، شعرخوانی‌تان همراه با بغض بود و جمع حاضر را هم تحت تاثیر قرار دادید. چه حس و حالی داشتید؟

دو مطلب در این باره وجود دارد. اول اینکه زمان سرودن شعر بغض داشتم و دلیلی که مرا به سرودن این شعر وا داشت خیلی بغض آلود بود. ببینید الان در منطقه یک جنایت و خیانت توسط بنیادگرایی سلفی و تکفیری انجام می‌شود و این کار اتفاقا برای شبیه سازی جمهوری اسلامی و ارائه نسخه بدلی از انقلاب اسلامی است و این بنیادگراها با این حرکت‌های بی‌ارزش و این جنایت‌ها مانند خوارج رفتار می‌کنند تا حرکت اساسی انقلاب و اصل ولایت فقیه را در میان این حرکت‌ها گم و کم رنگ شود. هر کس که در این فضا زندگی می کند می‌داند جمهوری اسلامی حاصل خون شهدا است نه تنها شهدای انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی بلکه شهدای اسلام از ابتدا تا کنون و این انقلاب نتیجه قرن‌ها مظلومیت شیعه است و این دستاورد کار را به آنجا رسانده که ولایت فقیه را به عنوان راهی برای آزادی خواهی و عدالت خواهی به تمام دنیا معرفی کند. آن وقت در این فضا یک بنیادگرایی پوچ و احمقانه به دنبال این است که کل سیستم ولایت فقیه و این دستاورد را دچار تزلزل کند که البته نمی‌توانند و دست مکر یهود در این توطئه و فتنه آشکار است و من هم در شعرم به این مکر اشاره کرده بودم.

 

**به من حق بدهید اگر بغض کرده بودم

پس یک بخش این بغض به زمان سرودن شعر برمی‌گردد که از دیدن این وضعیت متاثر بودم. درباره زمان شعرخوانی هم باید بگویم در آن زمان من در محضر کسی شعر می‌خواندم که همه دشمنی‌های این جریان را با ایشان می‌دیدم و شعرم هم دقیقا در همین ارتباط بود. خیلی خوشحال شده بودم که شعرم با تحسین ایشان روبرو شده بود و نفس به نفس که شعر می‌خواندم و تایید ایشان را می‌دیدم خدا را شکر می‌کردم که حرف‌هایی که در شعرم آورده‌ام، درست است. اگر تمام دنیا را در قبال شعرم به من بدهند، من آن را با یک تحسین ایشان در واکنش به این شعر عوض نمی‌کنم و به من حق بدهید اگر در زمان شعرخوانی بغض کرده بودم.

خودتان این شعر را برای خواندن در آن جلسه انتخاب کرده بودید؟

نه و در اینجا از محبت دوستانی که امر کردند من آن شعر را در محضر رهبر انقلاب بخوانم تشکر می‌کنم. اگر خودم بودم ترجیح می‌دادم شعری درباره بیداری اسلامی بخوانم اما آقای قزوه و آقای مرزبان و آقای نظری و دیگر دوستان از روی عمد دنبال این بودند که من این شعر را بخوانم که اتفاقا خیلی هم خوب شد و از این راهنماییشان بسیار سپاسگزارم.

**تعریف رهبر انقلاب از شعر مانند سخنان امام (ره) درباره هنر بود

درباره صحبت‌های رهبر انقلاب بعد از شعرخوانی‌ها هم صحبت می‌کنید؟ کدام بخش از صحبت‌های ایشان بیشتر در ذهن شما ماند و اثر ماندگارتری گذاشت؟

ایشان هر سال بیشتر صحبت می‌کردند منتها امسال با کرامت،‌ وقت بیشتر را به شاعران دادند و کمتر صحبت کردند اما در همان صحبت‌ها، دو مطلب خیلی حیاتی بود. اولا ایشان در تعریف شعر، نوع دیگری از تعریف را ارائه کردند؛ درست مثل همان سخنانی که حضرت امام خمینی در تعریف هنر در اواخر سال 67 مطرح کردند و ظلم ستیزی و عدالت محوری را اساس هنر دانستند و گفتند ما هنر برای هنر را قبول نداریم و هنر باید در خدمت و دین و عدالت باشد، در این دیدار هم رهبر انقلاب تعریف بسیار جامعی از شعر ارائه کردند که مانند تعریف امام از هنر بود و در راستای کمک به مظلوم و ظلم ستیزی تعریف می‌شد. نکته دیگری هم که ایشان در سخنانشان به آن اشاره کردند و صراحتا به اهل هنر و خصوصا شعرا آن را یادآوری کردند، این بود که وظیفه خود را به عنوان یک شاعر بشناسیم و بدانیم که شعر چه کارکردها و تاثیرهایی دارد.

 

 

**کاش جلسات سالی دو بار بود

آرزویی درباره این دیدارها دارید که در سال‌های آینده محقق شود؟

من بسیاری از دوستان شاعر را می‌شناسم که شعرهایشان می‌تواند مورد تحسین آقا قرار بگیرد و جایشان در این جلسات خالی است. کاش فرصت بیشتری برای این دیدارها داشتیم. کاش این امکان فراهم می‌شد که شاعران حداقل سالی دوبار به خدمت ایشان برسند و شعر بخوانند. خاک این کشور برای شعر و پرورش شاعر بسیار حاصلخیز است و به قدری ما شاعران خوب داریم که مطمئن هستم اگر تا سال‌های سال شاعران در محضر رهبر انقلاب حاضر شوند و هر سال فقط شعر اولی‌ها و بدون تکرار شعر بخوانند،‌ جریان به گونه‌ای خواهد بود که تا 10 سال شاعران فقط نفری یک بار شعر بخوانند و رهبری شعرهای ایشان را بشنود. من چون خودم طعم شعرخوانی در محضر آقا را چشیده‌ام آرزو می‌کنم چنین شرایطی برای دیگر شاعران هم فراهم شود.

 
منبع: فارس
رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: بازدید از این مطلب : 1361
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : گمنام
چهار شنبه 25 تير 1393

علی بهجت گفت: از شدت ناراحتی برای اتفاقات دنیای اسلام توان پدر برای درس دادن تحلیل می‌رفت و می‌گفتند سفیانی از حتمیات است این‌ها به اسم می‌کشند. شما چه می‌دانید؟ با این درندگان چه کنیم؟ نمی دانیم، مرددیم دعا کنیم آیا بمانیم تا ظهور؟ 

 

به نقل از تسنیم، حجت الاسلام و المسلمین علی بهجت فرزند آیت الله بهجت در برنامه ضیافت روز دوشنبه شبکه قرآن و معارف سیما بیان داشت: در طول تاریخ شیعه علمای زیادی بوده اند که زحمت زیادی کشیده اند اما از این میان تعدادی در کنار سیر عملی شان، سیر انفسی داشته اند و مسلماً تنها این افراد توانسته اند که به سیر الی الله و یقین برسند و آیت الله بهجت نیز از این دست علما بودند.

آیت الله بهجت از سن 12 سالگی باطن گناه را می دیدند

وی گفت: همه می گفتند که آیت الله بهجت می توانند ضمائر را ببینند ولی ایشان اصلاً این چیزها برایشان مهم نبود و می گفتند غلط است که کسی دنبال این چیزها برود و بیان می داشتند اگر کسی دنبال گندم برود ممکن است در کنارش کاه هم به او بدهند.

علی بهجت اظهار داشت: ایشان از زمانی که کودکی 12 ساله بود چشمش در عبادت باز شده بود و می توانست باطن گناهان را ببیند و در سن 14 سالگی نیز که در نماز جماعت مرحوم نائینی شرکت می کرد می توانست سیر آفاقی مرحوم نائینی را درک کند. آیت الله بهجت توانسته بود در زندگی اش عصمت کودکی شان را حفظ نماید و در حقیقت به این دلیل آلوده نبودند و می توانست به راحتی پرواز کنند.

آیت الله بهجت از جانب آقای قاضی لقب فاضل گیلانی گرفت

وی عنوان کرد: وی از شاگردان آقای قاضی بود و نحوه آشنایی اش با آقای قاضی نیز بسیار جالب است زیرا علامه طباطبایی خودشان می گفتند که ما بعد از 5، 6سال ماندن در نجف یاد می گرفتیم به محضر آقای قاضی برسیم اما آیت الله بهجت از همان ابتدا به محضر آقای قاضی رسیدند.

فرزند آیت الله بهجت افزود: خود آیت الله بهجت از نحوه آشنایی شان با مرحوم قاضی و اولین باری که نام ایشان را شنیده بودند این گونه می گویند که من در کربلا بودم که یک آقایی شب های پنجشنبه برای زیارت از نجف به کربلا می آمد و در مدرسه ما وضو می گرفت من تعارفش می کردم که به حجره ما بیاید و او نیز دعوت مرا می پذیرفت از طریق این فرد که برادر علامه طباطبایی بود نام آقای قاضی را شنیدم

وی تصریح کرد: در دوران نوجوانی در حوزه نجف، پس از حلّ مشکلی علمی مرحوم قاضی به وی گفت: «أشهد أنّک فاضل» و از آن پس او را «فاضل گیلانی» خطاب می کرد.

فرزند ایت الله بهجت افزود؛هرگز در کلاس آقای قاضی سؤالی نپرسید و هرگز نیز سؤالی نداشت مگر این که استاد پاسخش را می داد گاهی حتی به اسم می گفت این هم در پاسخ سؤال بهجت.

وی بیان داشت: وی در رابطه با آقای قاضی و کلاس هایش می گوید من در همه مدت سؤالی از مرحوم قاضی نکردم ولی در تمام این مدت هم سوالی نبود که در ذهن من باشد الا این که استاد جواب مرا می داد پدر بعد از این که این موضوع را بیان کردند لبخندی زدند و گفتند 2، 3 بار حتی استاد نام مرا بردند و گفتند در پاسخ به سؤال ایشان. به طوری که یک بار کنار دستی من به من نگاه کرد و گفت تو که سؤالی نپرسیده ای چرا استاد می گویند در پاسخ به سؤال تو؟

فرزند این عالم ربانی تأکید کرد: در حقیقت ایشان در محضر استادان خوبی قرار می‎گرفت البته این در حالی بود که خودش به دنبال این نبود تا استاد پیدا کند زیرا اگر انسان در مسیر درست قدم بردارد این خود خداست که استاد را می فرستد در حقیقت این ها به دنبال کسانی بودند که جان مطلب را کف دستشان بگذارد.

علی بهجت اضافه کرد: وی در رابطه با مرحوم قاضی می گفت درس های ایشان قابل نوشتن نبود من یک جلسه درس استاد را قیمت کردم دیدم به اندازه قیمت یک کوچه ای بود به نام صدتومانی یعنی کلاس ایشان این قدر ارزش داشت که هر جلسه اش از آن کوچه صد تومانی هم باارزش تر بود.

وی در رابطه با نظر آقای قوچانی در رابطه با پدر بزرگوارش گفت: مرحوم قوچانی در رابطه با آیت الله بهجت می گوید ایشان 22 سال سن داشت اما بیش از 20 مقام داشت اما حیف که نمی توانم بگویم.

پس از بازگشت از حرم امام رضا(ع) چنان نشاطی داشت که حس می کردی مست شده است

حجت الاسلام بهجت تأکید کرد: وی با نماز جان می داد و با زیارت جان دوباره می گرفت، ایشان 40 سال دو ماه و نیم از سال را به زیارت امام رضا(ع) می رفت اما در طی این 40 سال یک چهل متری برای خودش آن جا تهیه نکرد همیشه 2 ساعت قبل سحر بیدار می شد و به عبادت می پرداخت و نزدیک طلوع آفتاب به حرم می رفت.

وی ادامه داد: قبل از رفتن به حرم به خاطر عبادت زیاد توانشان بسیار کم می شد اما در کمال حیرت وقتی از حرم بر می گشتند انرژی بسیار زیادی پیدا می کردند به طوری که می توان گفت از حرم که بازمی گشتند انگار مست بودند و دوپینگ کرده بودند بنابراین با من شوخی می کردند و سر به سر من می گذاشتند و این انرژی وصف ناپذیر باعث حیرت ما می‎شد.

حجت الاسلام بهجت بیان داشت: در زیارت حضرت معصومه(س) هم همین طور بودند به طوری که از سال 1324 شمسی روزی دو ساعت به حرم حضرت معصومه می رفتند و یک ساعت ایستاده و یک ساعت نشسته زیارت می‎ ردند و دعای جامعه کبیره و چند بار نیز به نیابت، امین الله می خواندند.

نشسته می خوابید و می گفت نشسته بخوابید تا خواب بر شما مسلط نشود

وی تصریح کرد: ایشان در درس جدی و در عبادت نیز بسیار کوشا بودند به طوری که انسان باورش نمی شد که فردی که این چنین عبادت می کند اهل آن چنان درس و علمی باشد و از طرفی جدی بودن در درس هم باعث نمی شد تا از سیر ملکوتی شان کم بگذارند.

وی در رابطه با نظم آقای بهجت گفت: آیت الله بهجت بسیار در کارهایشان نظم داشتند و از همه وقتشان استفاده می کردند به یاد دارم زمانی که می خواستند از این میز به میز دیگر بروند تا کتابی را بردارند اگر در این فاصله کوتاه از ایشان سؤالی می کردی می گفتند الان وقت سؤال است؟ یعنی حتی در بین این راه کوتاه نیز بیکار نمی ماندند.

علی بهجت اضافه کرد: اگر من تیتر روزنامه ها را می خواندم می گفتند وقت اضافه آورده ای که تیتر روزنامه ها را می خوانی و واقعا هم همین بود من در زندگی ام کسانی را دیده ام که بسیار روزنامه مطالعه می کنند اما یادشان نمی آید ماه قبل چه اتفاقی افتاده و کسانی را دیدم که روزنامه نخوانده و تلویزیون ندیده می دانستند ماه های آینده چه اتفاقاتی می افتد.

وی همچنین در رابطه با زمان استراحت ایشان گفت: خواب ایشان بسیار کم بود به طوری که گاهی نشسته می خوابیدند از ایشان که می پرسیدیم چرا نشسته می خوابید می گفتند دراز نمی کشم که خواب بر من مسلط نشود.

مشکلات مردم برایشان مهم بود و اگر ما در پی حل مشکل برنمی آمدیم خودشان آن را انجام می دادند

فرزند آقای بهجت اظهار داشت: در رابطه با خانواده نیز سعی می کردند با تمام مشغله هایشان سر سفره بیشتر غذا خوردن را طول بدهند صله رحمشان نیز در این زمان بود زیرا احوال همه را از من و دیگر اعضا خانواده می پرسیدند.

وی تأکید کرد: حتی به نام می گفتند فلان فرد مشکل داشت آیا حل شد؟ دختر فلان فرد مشکلش برطرف شد؟ و می خواستند که پیگیر مشکلات همه باشیم و اگر زمانی هم ما یادمان می رفت خودشان آن کار را انجام می دادند، از برنج و محصولات میوه هم که جز وجوهات نبود یک سوم را کنار می گذاشتند به طوری که گاهی ما 3،4 ماه سال را بی برنج می ماندیم.

فحش هم می دهید بگویید گل اناری

علی بهجت گفت: پدر هرگز در کودکی به ما اجازه نمی دادند فحش بدهیم من می گفتم نمی شود که عصبانی هستیم فحش ندهیم می گفتند بگویید گل اناری زیرا گل انار مانند انار است اما وقتی سراغش می روی می بینی انار نیست.

گاهی از شدت ناراحتی برای اتفاقات دنیای اسلام انرژی شان در درس دادن تحلیل می رفت

حجت الاسلام بهجت با اشاره به این که ایشان نسبت به اتفاقاتی که در جاهایی مانند بغداد می افتاد از جمله انفجارها به شدت حالت ترحم داشتند افزود:به طوری که از شدت ناراحتی شان احساس می کردید که در آن انفجار برای یکی از اقوامشان اتفاقی افتاده است. در جلسه استفتائات نیز گاهی بعد از جواب به چند سؤال یکدفعه بیان می داشتند هر روز یک انفجار انجام می دهند نمی گذارند راحت باشیم.

وی ادامه داد: حتی از شدت ناراحتی برای این گونه مسائل توانایی و انرژی شان برای درس دادن تحلیل می رفت گاهی یکدفعه به شدت ناراحت می شدند و می گفتند خدایا رحم کن ما از ایشان می پرسیدیم آقا چه شده؟ میگفتند سفیانی از حتمیات است این ها به اسم می کشند. شما چه می دانید؟ با این درندگان چه کنیم؟ نمی دانیم، مرددیم دعا کنیم آیا بمانیم تا ظهور؟

اگر از کرامات ایشان می گفتی به شدت عصبانی می شدند و می گفتند من گدا هستم

وی عنوان کرد: یک موضوعی که به شدت ایشان را عصبانی می کرد این بود که بگویید من فلان کرامت را از شما دیده ام این حرف باعث ناراحتی و عصبانیت ایشان می شد طوری که با ناراحتی می گفتند من چه کاره ام ؟ من کاره ای نیستم من گدا هستم. در صورتی که فرد می دانست این از کرامات آقا بوده است.

علی بهجت با بیان خاطره ای گفت: یک بار فردی به نزد آقا آمد و گفت به تازگی نورسیده ای دارم آقا گفتند نامش را زینب بگذار من گفتم آقا از کجا می دانید دختر است پس شما می دانید که فرزند ایشان دختر است آقا حرف را عوض می کردند و می گفتند من مگر گفتم دختر است. در حقیقت ایشان هرگز دوست نداشتند کسی ایشان را بشناسد.

ایشان تمام نشانه ها را پاره می کرد

فرزند آیت الله بهجت گفت: سیر زندگی آیت الله بهجت بسیار پیچیده بود به طوری که سال ها طول می کشید تا یک سؤالمان در رابطه با ایشان پاسخ داده شود زیرا وی هرگز حاضر نبود از خود چیزی را افشا کند، او واقعا عبد خدا بود و همیشه هم می گفت من هیچ چیز نیستم به همین خاطر ما نیز چیز زیادی از ایشان نمی فهمیدیم.

وی در پایان خاطرنشان کرد: سال 63 بود که علامه جعفری تلنگری به من زد که کارهایت را رها کن و پیش پدرت بیا که ایشان یک فرد خاص و تکی است اما بعد از آن نیز من چیز زیادی در رابطه با پدر متوجه نمی شدم البته گاهی بعضی مطالب را یادداشت می کردم اما این یافته ها تنها مانند پازلی از هم پاشیده بود تمام نشانه ها را پاره می کردند.

 

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: بازدید از این مطلب : 1371
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : گمنام
سه شنبه 24 تير 1393

مراسم مناجات شب هفدهم ماه مبارک رمضان با سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین قاسمیان و مناجات حاج منصور ارضی با حضور پرشور مردم مومن و شب زنده دار در مسجد ارک تهران برگزار گردید. 
 
این مراسم با قرائت قرآن و سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین قاسمیان آغاز گردید، پس از ذکر چهارده صلوات، حاج منصور ارضی به بیان سخنانی در شرح دعای چهل و چهارم صحیفه سجادیه در باب ورود به ماه مبارک رمضان پرداخت و در ادامه به مناجات با خدا و قرائت دعای ابوحمزه ثمالی و روضه خوانی پرداختند و در آخر نیز این مجلس با مداحی و نوحه خوانی توسط حاج حسین سازور به پایان رسید. 
 
درخواست هایی برای ایام پس ازماه رمضان 
 
بعد ازآنکه حضرت زین العابدین علیه السلام دردعای 44 صحیفه، شرایط، حالات و آنچه که انسان را به خدا نزدیک می‌کند بیان می‌دارد؛ به باقی مانده ایام سال می‌پردازد چرا که مومنین با مناجات، شب زنده داری و امساک برای خدا دلشان مانوس شده وآرام گرفته لذا بعد از تمام شدن ماه مبارک رمضان، ناراحت ادامه سال خود هستند . حضرت می‌فرمایند " اللَّهُمَّ وَ اجْعَلْنَا فِی سَائِرِ الشُّهُورِ وَ الْأَیَّامِ کَذَلِکَ مَا عَمَّرْتَنَا" خداوندا ما را در سایر ماه‌های سال و ایام آن ، همان گونه عمر با عزت بده که در این ماه عمرعطا نمودی . 
 
 در خواست بعدی حضرت با " اجعلنا" رنگ بیشتری می‌گیرد،می فرماید:" وَ اجْعَلْنَا مِنْ عِبَادِکَ الصَّالِحِینَ " ما را از عباد صالحینت قرار بده، در قنوت نماز عید فطر هم می‌خوانیم: خدایا کاری کن که ما در وادی "عبادک الصالحون" باشیم " اللّهُمَّ اِنِّی اَسْأَلُکَ خَیْرَ ما سَأَلَکَ بِهِ عِبادُکَ الصّالِحُونَ " 
 
توصیف "عباد الصالحین" را حضرت این گونه بیان می‌دارند: " الَّذِینَ یَرِثُونَ الْفِرْدَوْسَ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ "   عده ای در قیامت صفت خلد برایشان محقق می‌شود به طوری که در بهشت ابدی و جاودان می‌شوند. 
 
 چگونه جزء عباد صالح می‌شویم ؟ 
 
 عباد صالح کسانی هستند که در این دنیا همه نکات دین را رعایت می‌کنند، به حقوق هیچ کس تعدی نمی‌کنند. بعضی‌ها در این دنیا به اندازه یک وضو گرفتن هم رعایت می‌کنند و حقوق کسی را تضیع نمی‌کنند چون کسی که حقوق دیگران به گردنش باشد آن طرف به مشقت وتنگنا دچار می‌شود و مشمول " یَرِثُونَ الْفِرْدَوْسَ هُمْ فیها خالِدُونَ " نیست. 
 
 تذکراتی درباره اهمیت صرفه جویی 
 
الان همه مسئولین دائما تذکرمی دهند که ما در مورد مصرف آب و برق رعایت کنیم چون در شرایط سختی  قرار گرفتیم که اگر رعایت نکنیم امسال با بحران مواجه می‌شویم. برای مثال همین وضویی را که می‌گیریم حداکثر با یک لیوان می‌توانیم انجام دهیم ، مرحوم چمنی این نکته را که به بنده گوش زد کردندسعی کردم رعایت کنم. 
 
همین یکی دو ماه را هر کس بتواند مقداری صرفه جویی کند خود کمکی بزرگ است و از طرفی مگر نمی‌خواهیم  "واجعلنا من عبادک الصالحین" باشیم؟ همین تمرین خوبی است. 
 
حالا عده ای هستند به این مطالب کار ندارند اصراف می‌کنند و به تضییع حقوق دیگران می‌پردازند این به گردن مسئولین است که با آنها بر خورد کنند ولی آنچه به گردن ماست بایدانجام دهیم تا ما مدیون دیگران نباشیم . 
 
برای شروع ، همین ماه رمضان زمان خوبی است 
 
بر طبق ادعیه سال با ماه رمضان شروع می‌شود و در دعای وداع ماه رمضان به این نکته اشاره می‌شود حضرت هم همین بیان را دارند برای شروع هم همین ماه رمضان زمان خوبی است که صرفه جویی را شروع کرد. خلاصه تا ماه رمضان شما می‌توانی خود را کنترل کنی و در جایی که مفسده برای شما نداشته باشد امر به معروف و نهی از منکر داشته باشی مثل خانه و خانواده که حداقل اینها که مجلس مناجات می‌آیند صرفه جویی کنند همین که برای آشامیدن و وضو گرفتن یک شیشه آب همراه خود داشته باشیم بهتر از این است که شیر آب را بدون ملاحظه همین طور باز بگذاریم. این رانمی گویم که در وضو حالت وسواس پیدا کنید که از آن طرف به تفریط بیافتید 
 
دوری ازافراط وتفریط 
 
حواسمان به افراط و تفریط باشد یعنی با این بهانه صرفه جویی و... به دام شیطان و شیطان کاری نیافتیم یعنی یک طرف وسواس و تضیع حقوق مردم و از طرفی صرفه جویی به معنی بی توجهی و فقط مصرف نکردن. . درگذشته صاحبکاری داشتم تعریف می‌کرد یک روز در خزینه ، فردی را دیدم که دائم غسل می‌کرد و می‌گفت نشد از اول و...

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: بازدید از این مطلب : 1423
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : گمنام
سه شنبه 24 تير 1393

مراسم شب شانزدهم ماه رمضان با مناجات خوانی و شب زنده داری در مسجد ارک تهران برگزار شد.

در این مراسم که با سخنرانی حجت الاسلام غلامرضا قاسمیان آغاز شد، حاج منصور ارضی مناجات خواند و حاج حسین سازور و حاج محمدرضا طاهری مداحی کردند.

در ادامه گزیده ای از سخنرانی حجت الاسلام قاسمیان را بخوانید:

* همه ما مبتلای به یک بیماری هستیم، همه ما یک مشکلی داریم و آن مشکل "خود مرکز پنداری" است. همه ما فکر می کنیم در مرکز هستیم. الان ببینید من که در اینجا نشستم می گویم آقا نباید انسان اینقدر افراط بکند، نباید اینقدر تفریط بکند، یعنی چه؟ یعنی من وسط هستم. به شما هم که برسد همین را می گویید، کسی نمی گوید بنده بسیار آدم افراط کاری هستم. هیچ کس قائل نیست افراطی است، هیچ کس قائل نیست تفریطی است، همه قائلند به اینکه ما متعادلیم.

* اعتدال و میانه روی و سرعت میانه، باید سرعتی باشد که کس دیگری در جاده گذاشته است، نه اینکه من خودم روی جاده می گذارم، باید سرعت جاده را تعیین کرده باشند و بگویند تو داری از این سرعت کند می روی و تو تند می روی.

* مفهوم میانه را ببینید خود قرآن چگونه استفاده کرده است، میانه روی به عنوان قدرت مقتصد، قدرت میانه رو، در آیاتی استفاده شده است که برترین آیات ولایت است.

* مفهوم ولایت مفهومی است که همه جای دنیا این مفهوم را دارند، نه تنها دارند، بلکه بر اساسش عمل می کنند، بر اساس مفهوم ولایت عمل می کنند، قرآن می گوید: روز قیامت، روزی است که همه مردم را به اسم امامشان می خوانیم. یعنی چه؟ یعنی همه امام دارند. در سراسر دنیا همه از امامت بهره مندند. امت اگر باشد، امت تعریفش با امامت است.

* سفری تبلیغی و کاری داشتم به ترکیه و در آنجا و بین بچه حزب اللهی ها من بحث امت واحده اسلامی را طرح کردم. که قرآن می برد به سمت امت واحده اسلامی حتی بالاتر، امت واحده جهانی در ادیان توحیدی. در آنجا تا کمی بحث را جلو می بردیم می خورد به اینکه امامت این امت چه کسی می شود؟ آن ها به سرعت می رسیدند به آقای خامنه ای. حتی اهل تسننشان.

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: بازدید از این مطلب : 1242
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : گمنام
سه شنبه 24 تير 1393

من نسبت به هر پنج بچه ای که دارم روزانه در پنج نمازی که در شبانه روز میخواندم 5 دعا میکردم. میگفتم خدایا سالم باشد صالح باشد خوش روزی باشد خوش قدم باشد. با این 5 دعا دنیا و آخرت را با هم جمع کرده بودم. ضرر هم نکردم. نه در دخترش نه در پسرش الحمدلله. خودم این کار را کردم.

در کتاب خاطرات آیت الله حاج آقا مجتبی تهرانی یکی از نزدیکان ایشان نقل می کند:
 
وقتی تازه میخواستم به بچه دار شدن فکر کنم در محل دفتر مرجعیت خدمتشان رسیدم.
تازه میخواهیم به فکر بچه دارشدن بیفتیم. عرض کردم چه کنیم؟
 
فرمودند: خوب کردی اول آمدی پیش من. بهترین ماههای سال برای انعقاد نطفه ماه رمضان است. نزدیک های نیمه ماه هم از همه بهتر است. چون هر دو روزه گرفتید و هر دو یک حالت تلطیف روحی پیدا کردید.
 
من نسبت به هر پنج بچه ای که دارم روزانه در پنج نمازی که در شبانه روز میخواندم 4 دعا میکردم. میگفتم خدایا سالم باشد صالح باشد خوش روزی باشد خوش قدم باشد. با این 4 دعا دنیا و آخرت را با هم جمع کرده بودم. ضرر هم نکردم. نه در دخترش نه در پسرش الحمدلله. خودم این کار را کردم.
 
از نظر تغذیه مادر وقتی باردار شد هر چیزی نخورد.
 
مسئله توسل خیلی موثر است به خاطر اینکه این خصوصیات پنج گانه که من گفتم در او باشد. یعنی سالم باشد صالح خوش روزی. خوش قدم (چون بعضی از بچه ها بد قدم هستند هیچ تعارف هم ندارد و تردید هم در او نیست.)  و مهمترین چیز هم عاقبت به خیری است.
 
قبل از انعقاد نطفه هم تغذیه خیلی موثر است و در نطفه اثر دارد. این از واضحات است. باید مراعات کنید. من یک چیزی بگویم به تو: در خانه ما از هرجایی هر چیزی بیاید اینها دست نمی زنند. صبر می کنند تا من بیایم جهات شرعی اش را دقت کنم. این در خانه ما سنت شده و از ملکات اینهاست. چون این اثر دارد.
 
فرمودند اگر در ماه رمضان نشد ادامه بدهید فقط قمر در عقرب نباشد. روایات هم در این زمینه داریم. هم عقد در قمر در عقرب نباشد هم عمل آمیزشی و نکاح.
 
 

 

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: بازدید از این مطلب : 1396
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : گمنام
سه شنبه 24 تير 1393

مراسم روز شانزدهم ماه مبارک رمضان در مسجد حضرت امیر (ع) با سخنرانی حجت الاسلام والمسلمین علوی تهرانی و حجت الاسلام والمسلمین انصاریان برگزارشد.

نکاتی از سخنان حجت الاسلام انصاریان؛

_ مؤمن وقتی مبتلا می شود خداوند متعال به عوض این ابتلا آمرزش گناه دارد. البته این یک سود مشکلات و سختی ها و رنج ها می باشد. یکی از کاربردهای نهج البلاغه که گوشه ای از دریای بی نهایت امیرالمؤمنین است، اندیشه انسان را نسبت به جریانات اگر انحرافی داشته باشد معالجه می کند. نهج البلاغه نسخه ای است که بعد از خدا و پیامبر بهترین طبیب دلسوز برای جامعه انسانی می باشد. در رابطه با بلاها و مسائل و مشکلات و سختی ها امام نگاه های بسیار عمیقی دارد و برای انسان دچار مشکلات آرامش بخش است.

_ امیرالمؤمنین در بخش حکمت ها در باب بیماری فرمودند که بیماری از پرونده گناهان را می برد. مانند درختی که در پاییز برگهایش می ریزد. با معرفت به این گونه اشارات و لطائف و حقایق زبان گله انسان و حال نارضایتی از بین می رود. چون می بیند که پروردگار عالم چنین معامله ای با او انجام می دهد. معامله محب با محبوب و عاشق با معشوق می باشد.

_ گاهی بلاها و سختی ها مقام انسان را در نزد پروردگار بالا می برد و درجات را بیشتر می کند. یک سود بلا و سختی که در قرآن چند بار ذکر شده این است که با پیش آمدن سختی ها و رنج ها انسان از خواب بیدار می شود و یاد خدا و مرگ و قیامت می افتد.مؤمنی که نور ایمان ولو کم در قلبش روشن است وقتی مبتلا می شود و به بلا دچار می شود، متضرع می شود. یعنی بلا و رنج او را به دایره توبه و انابه و بازگشت به پروردگار می رساند و می تواند تلنگر بیداری باشد.

_ نماز و روزه ای که عشق به امیرالمؤمنین روغنش باشد از بین نمی رود. وقتی انسان از قرآن و روایات می فهمد که بلاها و رنج ها و سختی ها و مشکلات یا فروریزنده گناهان از پرونده یا بالا رفتن درجات است یا رسیدن به مقام خاص است یا زنگ بیدار باش است، شیرین آدم بلاها و رنج ها را قبول می کند.

_  بعضی از رنج ها و بلاها زمان کوتاهی دارد و در همین دنیا تمام می شود و بعدش آسایش و راحتی شروع می شود ولی بعضی از رنج ها و بلاها وصل به از دنیا رفتن انسان می شود مانند حادثه کربلا که زمان معین ندارد. این عسر هست با انسان و به عالم بالا انتقال پیدا می کند.

_در روایاتی اثرات بلا و سختی بیان شده که اولین روایت این است که پیامبر اکرم می فرماید که صف مقدمی که بلاها به طرف آنها جاری می شود، صفی است که بهترین و عاقل ترین و عزیزترین و باکرامت ترین و باارزش ترین -عباد پروردگار است که آنها انبیاء الهی و عباد طاهرین هستند. در روایت دیگری می فرمایند که هر کسی ایمانش سست تر و ضعیف تر و کمتر باشد رویکرد بلا به او کمتر است.

نکاتی از سخنان حجت الاسلام علوی تهرانی؛

_ شیطان گفته که چند کار است که اگر می خواهی انجام دهی پس تمام تلاشت را بکن که این کار را انجام دهی ، چون من خودم مانع می شوم و نه اصحابم. یکی از آن کارها صدقه دادن است.طبق روایتی از امام باقر(ع) دستی که به جیب می رود برای بیرون آوردن صدقه هفتاد نفر از یاوران ابلیس بعد از شیطان دست طرف را می گیرند تا دست بیرون نیاید.

_ انبیاء قصد می کنند که دین پیشرفت کند. اما شیطان در کارهایشان اخلال می کنند. شیطان یا قلدرها را علیه انبیاء تحریک می کنند یا در اذهان متدینین شبهه ایجاد میکند. پیامبری که حج را آورده است قصدش کمال انسان است. اما شیطان با شبهات در آرزوی پیامبر اخلال ایجاد می کند. شیطان تحریک کننده است.

_ قرآن شیطان را به عنوان موجودی پلید معرفی می کند. در آیه 11 سوره مبارکه انفال می فرماید که پلیدی شیطان را از شما برطرف کرد.

_ قرآن شیطان را موجودی خناس و بسیار پنهان کار معرفی می کند. وسوسه کار اصلی شیطان است. وسوسه القائات پنهانی است که در سوره مبارکه ناس این تعبیر آمده است. شیطان بازدارنده است. در سوره مبارکه عنکبوت آیه 38 می فرماید که شیطان اعمالشان را زینت می دهد و آنها را از راه خدا باز می دارد.

_ گاهی از وسوسه شیطان تعبیر به نذر می کنند. وسوسه ای را نذر می گویند که تو کاری را انجام می دهی و حرکت می کنی. در سوره مبارکه اعراف آیه 200 می فرماید که ای انسان اگر از سوی شیطان وسوسه ای آمد که باعث حرکت تو شد به خدا پناه ببر. این وسوسه تمام می شود. در سوره مبارکه اعراف آیه 201 می فرماید که زنانی که وسوسه چسبنده شیطان به سراغشان می آید با یاد خدا بینا می شوند.

_ خصوصیت بعدی که قرآن برای شیطان بیان می کند این است که شیطان موجودی فتنه گر است. در سوره مبارکه اسراء آیه 52 می فرماید که بگو به بندگان که درست حرف بزنید و نیش دار و دو پهلو حرف نزنید که شیطان فتنه ایجاد می کند.

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: بازدید از این مطلب : 1325
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : گمنام
سه شنبه 24 تير 1393

سردار باقر زاده در احوالات آیت الله حاج آقا مجتبی تهرانی نقل می کند: 

 

آن موقع تهران گاز کشی نشده بود و مردم از کپسول گاز استفاده می کردند. منزلشان هم در این جایی که الان دفتر حفظ و  نشر آثار ایشان است قرار داشت.

یکی از دوستانم می گفت یک بار که ماشین گاز داخل کوچه ایشان آمد و کم کم داشت می رفت من دیدم که حاج آقا کپسول گاز را دستش گرفته و دارد دنبال ماشین گاز می دود!

اصلا برایشان کسر شان نبود که کارهای مربوط به خودشان را خودشان انجام دهند.

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: بازدید از این مطلب : 1325
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : گمنام
سه شنبه 24 تير 1393

امام جعفر صادق عليه‌السّلام روايت كرده است كه رسول خدا صلّي اللَّه عليه و آله و سلّم فرمودند: هيچ روزه داري در ميان گروهي كه مشغول خوردن غذا هستند، حاضر نمي‏‌شود مگر آنكه اعضاي بدن او به تسبيح مشغول شوند و فرشتگان بر او درود و صلوات فرستند، و درود و صلوات فرشتگان، طلب آمرزش از براي اوست.

متن حدیث:

مَا مِنْ صَائِمٍ يَحْضُرُ قَوْماً يَطْعَمُونَ إِلَّا سَبَّحَتْ أَعْضَاؤُهُ وَ كَانَتْ صَلَاةُ الْمَلَائِكَةِ عَلَيْهِ وَ كَانَتْ صَلَاتُهُ اسْتِغْفَارا 

 

پی نوشت:

«ثواب‌الأعمال و عقاب‌الأعمال،ص115»

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: بازدید از این مطلب : 1340
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : گمنام
دو شنبه 23 تير 1393

كوچك و بزرگ بايد بدانيم:

 
راه يگانه براى سعادت دنيا و آخرت ، بندگى خداى بزرگ است؛ و بندگى، در ترك معصيت است در اعتقاديّات و عمليّات.
 
[اگر] آنچه را كه دانستيم عمل نماييم ، و آنچه را كه ندانستيم توقّف و احتياط نماييم تا معلوم شود، هرگز پشيمانى و خسارت در ما راه نخواهد داشت.
 
اين عزم اگر در بنده ثابت و راسخ باشد، خداى بزرگ اولى به توفيق و يارى خواهد بود.
 
پی نوشت:
وب سایت دفتر حضرت آیت الله العظمی بهجت
رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: بازدید از این مطلب : 1656
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : گمنام
دو شنبه 23 تير 1393

در بحث های تفسیر موضوعی اشاره شده است که ما پنج مرحله داریم و این مراحل پنج‌گانه مقدور ما هم است و باید این مراحل پنج‌گانه را یکی پس از دیگری طی کنیم: اول معرفت است بعد هجرت است بعد سرعت است بعد سبقت است بعد امامت.

 
این مراحل پنج‌گانه را یکی پس از دیگری قرآن کریم معین کرده [و] اینها در بحثهای تفسیر موضوعی مفصل آمده که ما اول باید حق را بشناسیم باطل را بشناسیم مبدأ و منتها را بشناسیم آغاز و انجام را بشناسیم خودمان را بشناسیم [که] از کجا آمدیم در کجا هستیم کجا می‌خواهیم برویم [که] اینها به معرفت برمی‌گردد. حالا که معلوم شد در عالم چه خبر است [و] ما در کجای عالم قرار داریم، باید از پلیدی و پلشتی و زشتی هجرت کنیم و چون راه هجرت راه مستقیم است و هیچ مانعی در کار نیست موظفیم سرعت بگیریم چون هر چه سریع­تر حرکت کنیم کسی مانع ما نیست؛ این ﴿سارعوا﴾[1] که در قرآن کریم آمده برای همین است. یک وقت است یک جاده باریکی است که سرعت با تصادف همراه است؛ اما اگر جاده وسیع بود ﴿عَرْضُهَا السَّماواتُ وَ اْلأَرْضُ﴾[2] بود نه سرعت با آسیب همراه است و نه سبقت.
اول فصل معرفت است باید فراهم بکنیم، بعد فصل هجرت است باید عمل بکنیم، بعد فصل سرعت است که باید با شتاب حرکت کنیم، بعد فصل سبقت است چون اینجا آدم جلوتر برود مانعی نیست، این مسائل دنیایی نیست تکاثر نیست که بگوید من از او بیشتر دارم بشود دوزخ، بلکه کوثر است؛ مثلاً کسی بخواهد متواضع‌تر از دیگری باشد مؤدب­تر از دیگری باشد مهربان­تر از دیگری باشد اینها هیچ مشکلی ایجاد نمی‌کند اما اگر کسی خواست متکبرتر از دیگری باشد سرمایه‌دارتر از دیگری بشود اول دعواست ولی مؤدب­تر باشد دعوا ندارد متواضع‌تر باشد دعوا ندارد مهربان­تر باشد دعوا ندارد رئوف­تر باشد دعوا ندارد؛ آن تکاثر است که دعوا دارد نه کوثر. سبقت یعنی سبقت! بعد هم وقتی که سبقت گرفتیم و جلو افتادیم، نگوییم ما که به مقصد رسیدیم، به ما چه، [بلکه آنجا] مرحله امامت مطرح است که هر کدام از ما باید امام باشیم، حالا بعضیها امام خانواده خودشان‌اند؛ نشستن آنها رفتن آنها برخاستن آنها غذا خوردن آنها آب خوردن آنها تعارف کردن آنها با ادب همراه است، این امام بچه‌هاست. کسی که در منزل نمی‌داند چقدر بخندد [و] چطور بخندد او که مربی نیست، کسی که نمی‌داند چقدر غذا بخورد [یا مثلاً] با دهان پر از غذا حرف نزند، لقمه را به اندازه خودش بگیرد، جلوی دیگری را نگاه نکند، او که نمی‌تواند مربی کسی باشد. خب وقتی که ما فهمیدیم چطور غذا بخوریم چطور آب بنوشیم چطور حرکت کنیم چطور لباس بپوشیم هر لباسی را درحضور بچه‌ها عوض نکنیم هر لباسی را در حضور بچه‌ها نپوشیم می‌شویم امام خانواده، وقتی امام خانواده شدیم اگر رشد کردیم می‌شویم امام قبیله امام محله امام جماعت امام جمعه امام شهر امام کشور امام قاره. پس اول معرفت است بعد هجرت است بعد سرعت است بعد سبقت است بعد امامت. 
 
 
حل مشکلات جامعه در سایه تقوا
تقوا، کلید اتقان و ذخیره معاد
وجود مبارک حضرت امیر (ع) در آغاز این خطبه نورانی 230 فرمود: «فإنّ تقوی اللّه مِفتاحُ سَدادٍ» ـ­ اینها منافع و اهداف و غایات تقواست­ـ «مفتاح» یعنی کلید «سَداد» هم یعنی محکمی؛ چیز صواب چیزی که مصلحت است صحیح است [چنین چیزی] سدید است و قرآن کریم هم ما را به قول سدید دعوت کرده نه شدید: ﴿قُولُوا قَوْلاً سَدیداً﴾[3]. حرف های برهانی حرف های متقن حرف های صحیح را می‌گویند قول سدید؛ کلیدِ کار صحیح و حرف صحیح تقواست. «فإنّ تقوی اللّه مِفتاح سَدادٍ و ذخیرةُ معادٍ»؛ ما چون با مرگ از بین نمی‌رویم و نمی‌پوسیم بلکه از پوست به در می‌آییم (یک) و فرهنگ دین هم این است که انسان مرگ را می‌میراند نه اینکه مرگ انسان را بمیراند و او را از پا در بیاورد و نابود کند (دو) [یعنی] ما مرگ را که تغییر و تحول است از پا در می‌آوریم می‌شویم ابدی، چون ابدی هستیم و زنده‌ایم بالأخره مسکن می‌خواهیم لباس می‌خواهیم غذا می‌خواهیم [و] باید همین جا تهیه کنیم آنجا که خبری نیست، لذا فرمود: «و ذخیرةُ معادٍ».
 
 
تقوا مایه آزادی از هوس ها
سوم: «و عتقٌ مِن کلِّ مَلَکَةٍ»؛ درست است که نظام بردگی برداشته شد برده بودن چیز بدی است، خب ما خودمان را آزاد کنیم. اینکه می‌بینید بعضی ها می‌گویند من هر چه بخواهم می‌گویم هر چه بخواهم تهیه می‌کنم هر جا بخواهم می‌روم یعنی من برده هوسم اما اگر کسی بگوید من خواسته‌هایم را با عقل تنظیم می‌کنم با شرع تنظیم می‌کنم [و] آنکه مطابق با عقل یا نقل بود را می‌پذیرم وگرنه نمی‌پذیرم، این آزاد است. یکی از برکات تقوا و فواید تقوا آزادی از هوس است.
 
 
نجات انسان و نیل به آرزوها در پرتو تقوا
«و نَجاةٌ مِن کلِّ هَلَکَة» چون همه این هلاکت ها و سقوط ها در اثر بی­تقوایی است. «بها یَنجَحُ الطّالبُ و یَنجُو الْهاربُ و تُنالُ الرَّغائِبُ»؛ تقوا وقتی پدید آمد انسان به اهداف می‌رسد.
آن کسی که بخواهد از سقوط و هبوط و تلخی و تیرگی و تاریکی فرار بکند نجات پیدا می‌کند و آنچه مورد رغبت است به وسیله همین، دسترسی به آن آسان می‌شود؛ نیل به چیزی که مورد رغبت است با همین تقوا حاصل می‌شود. خب این بخش اول و فصل اول که تقوا فوایدش و برکاتش چیست.
 
 
ضرورت مغتنم شمردن فرصت ها جهت عمل صالح
در فصل دوم فرمود: «فاعمَلوا»؛ حالا که تقوا این برکات را دارد عمل بکنید، چه وقت عمل بکنید؟ الآن که فرشته‌ها اعمال را می‌نویسند، ﴿إِلَیْهِ یَصْعَدُ الْکَلِمُ الطَّیِّبُ وَ الْعَمَلُ الصّالِحُ یَرْفَعُهُ﴾[4]، اعمالتان بالا می‌رود [و] مورد قبول قرار می‌گیرد، الآن که فرصت دارید، این عمل را انجام بدهید. ادبای سابق می‌گفتند که وقت را با یاقوت نمی‌شود خرید اما یاقوت را با وقت می‌شود خرید، این یعنی چه؟ یعنی اگر کسی عمرش باقی باشد می‌تواند این وقت را [و] عمر را بدهد و یاقوت تهیه کند اما وقتی که عمرش پایان پذیرفت هر چه یاقوت هم داشته باشد به او وقت نمی‌دهند، این است که گفتند وقت را با یاقوت نمی‌شود تهیه کرد گرچه یاقوت را با وقت می‌شود فراهم کرد. اینجا فرمود: «فاعْمَلوا و العمَلُ یَرفَعُ» چون ﴿إِلَیْهِ یَصْعَدُ الْکَلِمُ الطَّیِّبُ وَ الْعَمَلُ الصّالِحُ یَرْفَعُهُ﴾[5]. «و التّوبةُ تَنفَعُ»؛ الآن توبه قبول است کاملاً در باز است اما ـ­ خدای ناکرده­ـ به لحظه احتضار که رسید هیچ کدام از این آثار حاصل نیست. «و الدُّعاءُ یُسْمَعُ»؛ خدای سبحان فرمود شما دعا کنید بخوانید من می‌شنوم.
 
ضرورت سرعت به سوی خیرات و اغتنام فرصت ها
بعد فرمودند سرعت بگیرید مبادا یک وقت بگویید فرصت هست. هیچ فرصت نیست، روشن هم نیست که مرگ چه وقت می‌آید. یکی از برکات جریان مرگ همان اختفای آن است فرمودند: «و بادِروا بِالأعمالِ»؛ مبادرت کنید عجله کنید برای اینکه عمر معلوم نیست تا چه وقت می‌ماند: «عُمُراً ناکِساً» ـ ناکس یعنی ناقص­ـ ممکن است یک وقت عمر تمام بشود «و مَرَضاً حابِساً» یا ممکن است اصل حیاتتان بماند ولی بیماری نگذارد شما کارهای­تان را انجام بدهید یا اصل حیات گرفته بشود: «أو موتاً خالساً». این خالس از اختلاس است، اختلاس، همین ربودن است؛
 
 
مرگ، درهم کوبنده لذتها و آرزوها
«فإنّ الموتَ هادمُ لذّاتِکم و مُکدِّرُ شهواتِکم و مُباعِدُ طِیّاتِکم»؛ مرگ تمام لذتها را از شما می‌گیرد تمام اشتهاها و شهوتها و گرایشها را تیره و تار می‌کند تمام آن اهدافی که دارید را در هم می‌کوبد. کار مرگ این است [و] معلوم هم نیست که چه وقت فرا می‌رسد. پس جوانی در معرض نقصان است (یک)، بیماری در راه است (دو)، مرگ هم که خبر نمی‌کند (سه)، مرگ هم تمام شهوتها و لذتها و آمال و آرزوها و آرمانها را در هم می‌کوبد (چهار).
 
 
حتمی بودن و شکست ناپذیری مرگ
بعد فرمود: «زائرٌ غیرُ مَحبوبٍ»؛ به سراغ آدم می­آید چه ما بخواهیم چه نخواهیم «و قِرنٌ غیرُ مغلوبٍ»؛ قرینی است و هم‌آوردی است که زمین نمی‌خورد (نمی‌شود آن را زمین زد) قرین آدم است با آدم هم‌آورد است کُشتی می‌گیرد ولی هرگز شکست نمی‌خورد. «و واتِرٌ غیرُ مَطلوبٍ» یعنی قاطع آسیب می‌رساند اما کسی نمی‌تواند او را بگیرد قصاص بکند بگوید من با مرگ می‌خواهم درگیر بشوم حقم را بگیرم (این ‌طور نیست).
 
 
گسترده شدن دام ها و رها شدن تیرهای مرگ
«قد أعْلَقَتْکم حَبائِلُه و تَکَنَّفتْکُم غَوائِلُه و أقْصَدَتْکُم مَعَابِلُهُ»؛ این الآن دامش را انداخته تورش را انداخته
بعد فرمود: «و عَظُمَتْ فیکم سَطوَتُه»؛ سلطنت آن سطوت آن درباره شما زیاد است، هیچ کس در برابر مرگ نمی‌تواند مقاومت کند. «و تَتابَعَت علیکم عَدَوتُه و قلَّت عنکم نَبْوَتُه»؛ این دشمنی است که پشت سر هم است [و] خیلی کم اتفاق می‌افتد که مرگ خطا بکند، حالا یک وقت است ممکن است یک ولی‌ای از اولیای الهی معجزه بکند کسی را از مرگ نجات بدهد، خب بله ممکن است محال نیست اما غالباً وقتی مرگ آمد کسی از دست آن در امان نیست. <نَبُوَه> یعنی خطا «نبأ السَّهم» یعنی تیر خطا کرده؛ تیر مرگ خطاکن نیست. «فیُوشِکُ أن تَغشاکُم دَواجِی ظُلَلِهِ وَ احْتِدامُ عِلَلِهِ و حَنادِسُ غَمراتِهِ و غَواشی سکراتِهِ و ألیمُ إزهاقِهِ و دُجُوُّ أطباقِهِ و جُشوبَةُ مَذاقِهِ»؛
اگر به‌ لحاظ خوراکی باشد تلخ است به ‌لحاظ دید باشد بد منظر است به ‌لحاظ برخورد باشد گدازنده است.
 
 
ناگهانی بودن و کوبندگی مرگ
«فکأن قد أتاکم بَغتَةً فأسْکَتَ نَجِیَّکم و فَرَّقَ نَدِیَّکم و عَفّی آثارَکم و عطَّلَ دیارَکم و بعَثَ وُرّاثَکم یَقتَسِمونَ تُراثَکم بینَ حمیمٍ خاصٍّ لم یَنفَعْ و قریبٍ مَحزونٍ لم یَمنَعْ»؛ فرمود ممکن است دفعتاً این تیرش به شما اصابت بکند، این تیر که اصابت کرد چراغ را خاموش می‌کند خانه را ویران می‌کند، طولی نمی‌کشد هنوز کاملاً شما را به گورستان نبردند که ورثه دارند تقسیم می‌کنند به جان هم می‌افتند،آن نجواهای شما را خاموش می‌کند آن محفلهای شما را به افسردگی می‌کشاند آن آثار شما را خاکمال می‌کند و دیار شما را محو می‌کند و فوراً ورثه می‌آیند برای تقسیم ـ ­این هست؛ برای همه هست­ـ یک عده خوشحال می‌شوند چون بالأخره انسان که تمام افراد دوست او نیستند [لذا] یک عده خوشحال می‌شوند، «و آخَرَ شامِتٍ لَم یَجزَعْ».
 
سفارش حضرت به تقوا و توشه اندوزی از دنیا
خب پس چه کار بکنیم؟ «فَعَلیکم بالجِدِّ و الاجتهاد و التّأهُّبِ و الإستعدادِ و التَّزوُّدِ فی منزلِ الزّاد»؛ جدیت کنید کوشش کنید اجتهاد و تلاش و کوشش کنید آماده بشوید
الآن جای زادگیری است که امیدواریم خدای سبحان به همه ما توفیق تزوّد تقوا را مرحمت کند!
 
پی نوشت ها:
[1] . سورهٴ آل عمران، آیهٴ 133.
[2] . سورهٴ آل عمران، آیهٴ 133.
[3] . سورهٴ احزاب، آیهٴ 70.
[4] . سورهٴ فاطر، آیهٴ 10.
[5] . سورهٴ فاطر، آیهٴ 10.
برگرفته از جلسات سلوک الهی آیت الله جوادی آملی
منبع:شبستان
رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: بازدید از این مطلب : 1803
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : گمنام
دو شنبه 23 تير 1393

اگر صبر كني مقدّرات الهي بر تو جاري مي‌شود و مأجور خواهي بود و اگر بي تابي كني باز هم مقررات الهي بر تو جاري مي‌شود و گناهكار خواهي بود.

عقیق:زندگي انسان در دنيا، آميخته با مشكلات و تلخي ها و ناكامي هاي عجيبي است كه اگر با سلاح صبر و شكيبائي در مقابل آن بايستد و مقاومت كند به يقين پيروز خواهد شد، و ثمره شيرين صبر و مقاومت خود را خواهد چشيد و اگر ناشكيبائي كند و در برابر حوادث زانو زند، هيچ گاه به مقصد نخواهدرسيد.

تعريف صبر
منظور از صبر همان استقامت در برابر مشكلات و حوادث گوناگون است كه نقطه مقابل آن جزع بي تابي، از دست دادن مقاومت و تسليم شدن در برابر مشكلات است.

در روايات زيادي صبر را بر سه دسته تقسيم كرده اند. مانند اين روايت كه رسول خدا ـ صلّي الله عليه و آله ـ فرمودند: «الصبّر ثلاث، صبر علي المصيبه و صبر علي الطاعه و صبر علي المعصيه» صبر بر سه گونه است: صبر بر مصيبت و صبر بر اطاعت و صبر بر معصيت

منظور از «صبر بر اطاعت». ايستادگي در برابر مشكلات اطاعت فرمان خداستمانند نماز، روزه، حج، خمس و... منظور از «صبر بر معصيت». ايستادگي در برابر شعله هاي سركش گناه و شهوات و حفظ ايمان از هيجان هاي برخاسته از هوا و هوس است، و منظور از «صبر مصيبت». آن است كه انسان در برابر حوادث دردناك و ناگوار صبر و شكيبائي را از دست ندهد.

روش هاي عملي
اموري كه باعث صبر انسان در برابر مشكلات مي‌شود فراوانند كه به بعضي از مهمترين آنها اشاره مي كنيم.

1. تقويت پايه هاي ايمان به خدا: هر قدر ايمان انسان به حكمت و رحمت پروردگار بيشتر باشد، صبر و شكيبائي برايش آسان تر مي گردد. ايمان به خدا آنقدر مهم است كه مي شود به عنوان پايه و اساس كسب صبر در قرآن و روايات نام برد و زير مجموعه هاي گوناگوني دارد كه به چند تا از آنها اشاره مي كنيم.

الف) ياد خدا و گفتن انالله و انا اليه راجعون در مصيبت ها: قرآن كريم مي فرمايد: « به يقين همه شما را با چيزي از ترس، گرسنگي، زيان مالي و جاني و كمبود ميوه ها، آزمايش مي كنيم و صابران را بشارت ده آنها كه هر مصيبتي به آنها رسد مي گويند: ما متعلق به خداييم و به سوي او باز مي گرديم آنها كساني هستند كه رحمت هاي الهي شامل حالشان است و آنها هدايت يافتگانند.» (بقره 155:157) اين آيات مي فرمايد صابران كساني هستند كه هر گاه مصيبتي بر آنها مي رسد خود و همه هستي را از آن خدا مي دانند و به ياد معاد مي افتند لذا مشكلات براي آنها آسان مي شود.

ب) دعا در هنگام مشكلات: قرآن كريم در سوره بقره داستان گروهي از بني اسرائيل را بيان مي فرمايد كه به دستور پيامبرشان و به فرماندهي «طالوت» با عده اي بسيار كم امّا مؤمن به جنگ سپاه دشمن كه از لحاظ عِدّه بسيار بودند مي روند و هنگامي كه در برابر جالوت و سپاهيانش قرار مي گيرند به جاي ترس و جزع با قلبي مملوّ از ايمان رو به طرف درگاه الهي كردند و گفتند: «پروردگارا! پيمانه صبر و شكيبائي را بر ما بريز، گام هاي ما را استوار فرما و ما را بر جمعيت كافران پيروز فرما» خداوند هم دعاي آنها را مستجاب فرمود و آنها را بر سپاه دشمن پيروز گرداند و جالوت به دست حضرت داوود كشته شد، و به اين ترتيب آنها درس ديگري از صبر و استقامت در تاريخ از خود به يادگار گذاشتند.

ج) استعانت و كمك جستن از درگاه الهي در سختي ها: قرآن كريم داستان حضرت يعقوب را كه اسطوره اي از صبر و شكيبائي است بيان مي فرمايد: «جاءوا علي قميصه بدم كذبٍ قال بل سَوَلت لكم انفسكم امراً فصبر جميلٌ والله المستعان علي ما تقولون»، (يوسف:18): (برادران يوسف) پيراهن او را با خوني دروغين(نزد پدر) آوردند، (حضرت خطاب به فرزندانش) گفت: هوس هاي نفساني شما، اين كار را در نظرتان زينت داده. من صبر جميل مي كنم و از خداوند در برابر آنچه شما مي گوئيد ياري مي طلبم.

پيامبر اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ در جواب سؤالي صبر جميل را چنين توضيح دادند: «هو الذي لاشكوي معه: صبري است كه شكايتي در آن نباشد.»(1

د) توكل و اعتماد بر خداوند: قرآن كريم مي فرمايد ... الذين صبروا و علي ربهم يتوكلون(2) و كساني كه ايمان آورده و كارهاي شايسته انجام دادند، آنان را در غرفه هايي از بهشت جاي مي دهيم كه نهرها در زير آن جاري استجاودانه در آن خواهند ماند. چه خوب است پاداش عمل كنندگان همانها كه (در برابر مشكلات) صبّر (و استقامت) كردند و تنها بر پروردگارشان توكل مي كنند.

هـ : استعانت و كمك جستن از نماز: قرآن كريم مي فرمايد: يا ايها الذين آمنوا استعينوا بالصبر والصلوة ان الله مع الصابرين(3)، (بقره:153). «اي افراد با ايمان! از صبر (و استقامت) و نماز كمك بگيريد (تا بر مشكلات فايق آييد). زيرا خداوند با صابران است

اين آيه داراي مفهوم وسيعي است و هر گونه صبر و استقامت را شامل مي شود.

در اين جا اين سؤال پيش مي آيد كه چه رابطه اي ميان صبر به معني وسيع كلمه با صلاة (نماز) وجود دارد؟ 

بعضي از مفسران گفته اند: رابطه آن دو اين است كه گاه پيمانه صبر انسان لبريز مي شود و طاقت او بر صبر كاهش مي يابد. اين جاست كه نماز به او قوت قلب و اراده و توكل بر خدا مي بخشد و بدين سان، نيروي صبر از طريق نماز افزايش مي يابد. به همين دليل در حديثي در مورد اميرمؤمنين ـ عليه السّلام ـ نقل شده: «اذا أهاله أمر فزع، قام الي الصلوة ثم تلي هذه الاية واستعينوا بالصبر والصلوة». هنگامي كه اميرمؤمنين ـ عليه السّلام ـ با مشكل مهمي روبرو مي شد، به نماز مي ايستاد و پس از نماز اين آيه را تلاوت مي فرموداستغينوا بالصبر والصلوة (4)

آري، هنگامي كه مشكلات بر دوش انسان سنگيني مي كند، انسان از طريق نماز به خدا رو مي آورد، خود را به قدرت بي پايان و لايزال حق مرتبط مي سازد، اين كار مقاومت انسان را در برابر مشكلات، چنان افزايش مي دهد كه به نيرويي شكست ناپذير تبديل مي شود.

2) مطالعة حالات بزرگان مخصوصاً انبياء و اولياء خداوند و تفكر در حالات آنها: قرآن كريم به پيامبر اكرم سفارش مي فرمايد: «فاصبر كما صبر اوالوالعزم من الرسل...» (احقاف: 35) پس صبر كن آن گونه كه پيامبران «اولوالعزم» صبر كردند.

و همچنين داستان هاي پيامبران گذشته را كه در برابر مشكلات و حوادث و دشمني هاي كفار و مشركين خود را به لباس زيبا و پولادين صبر مزيّن كردند تا به مقصودشان رسيدند و نامشان در تاريخ و كتب الهي به عنوان الگوهاي رباني ثبت و ضبط گرديد. از جمله آنها حضرت ايوب ـ عليه السّلام ـ كه به عنوان يك آزمون بزرگ، گرفتار مصائب عظيمي شد تا درجه شكر گزاري او آشكار گردد و به مقام قرب پروردگار نزديك تر شود. و به جايي رسيد كه خداوند در وصف او مي فرمايد: انا وجدناه صابراً نعم العبد انه اوّاب: «ما ايوب را شكيبا يافتيم، چه بنده خوبي بود كه بسيار بازگشت كننده به سوي خدا بود.(5)

هر كه اندر راه حق صابر بود               زانكه گفت: الصبر مفتاح الفرج           

صد هزاران كيميا حق آفريد               كيميائي همچو صبر آدم نديد(6)

3) توجه به پاداش هاي عظيم صابران و آثار صبر و پي آمدهاي جزع و بي تابي:در قرآن كريم و روايات ثواب صابران بسيار عظيم بيان شده است. خداوند مي فرمايد: انما يوفي الصابرون اجرهم بغير حساب.(7) «همانا صابران اجر و پاداش خود را بي حساب دريافت مي كنند. تعبير بي حساب نشان مي دهد كه خداوند آن قدر به آنها پاداش مي دهد كه جز او، كسي قادر به حسابش نيست. و هنگامي كه فرشتگان براي استقبال ورود مؤمنان به بهشت از هر دري وارد مي گردند مي گويند: «سلام بر شما! به خاطر صبر و استقامتتان، چه پايان خوبي در اين سرا نصيبتان شد!»(8) و خداوند مي‌فرمايد: والله يحب الصابرين. خداوند صابران را دوست دارد.

امام علي ـ عليه السّلام ـ مي فرمايند: اگر صبر كني مقدّرات الهي بر تو جاري مي‌شود و مأجور خواهي بود و اگر بي تابي كني باز هم مقررات الهي بر تو جاري مي‌شود و گناهكار خواهي بود(9) و در حديث ديگر مي‌فرمايد: صبر تحقق نمي‌يابد مگر آن كه رنج ضد عادت را تحمل كني.(10) و امام صادق ـ عليه السّلام ـ مي‌فرمايد: كم صبري رسوائي به بار مي آورد(11) و حضرت اميرالمومنين علي بن ابيطالب ـ عليه السّلام ـ مي‌فرمايد: هر كس صبر را رها كند بي تابي هلاكش كند.(12)

نتيجه

از مجموع آنچه در آيات و روايات آمد، مي توان نتيجه گرفت كه اهميت صبر و شكيبائي و استقامت بسيار بيش از آن است كه ما فكر مي كنيم به گفته بعضي از مفسرين صبر در قرآن مجيد بيش از هفتاد بار يا نزديك به صد بار تكرار و تأكيد شده اين نشان مي دهد كه صبر برتر از همه فضيلت هاي اخلاقي است همانطور كه نماز برتر از همه فضيلت هاي عبادي مي باشد

 

پي نوشت ها:
1. قرطبي، تفسير جامع الاحكام القرآن، بيروت، انتشارات دارالاحياء التراث العربيه، 405ه‍ ، ج9، ص151.
2. عنكبوت:59.
3. بقره:153.
4. كليني، اصول كافي و فروع الكافي، بيروت، انتشارات دارالافنون، ج3، ص 477،‌باب 96،‌(صلاة من خاف مكروهاً).
5. ص:44.
6. مولوی
7. زمر:10.
8. رعد:22.
9. محمدي ري شهري، محمد، ميزان الحكمة، ترجمه حميد تسخيمي، ‌دارالحديث، ج 6، حديث 10112.
10. همان، حديث 10125.
11. همان، 10122.
12. همان، 10121.

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: بازدید از این مطلب : 1777
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : گمنام
دو شنبه 23 تير 1393

 رمضان بهار نیایش و موسم دعا و مناجات است از این رو است که بیشترین ادعیه، اوراد و اذکار در کتب روایی و حدیثی به این ماه اختصاص دارد، چراکه در این ضیافت و بر سر این خوان گسترده فضا برای بیان درخواست و گرفتن برات حوائج مهیا است. اما ممکن است این سوال مطرح شود که مگر نه آنکه حکمت و قضای الهی بر مسائلی خاص در زندگی هر انسانی ناظر است پس چطور دعا می تواند این قضا را تغییر دهد؟!، برای پاسخگویی به این سوال با نوروز امینی، عضو هیئت علمی دانشگاه علوم قرآن و حدیث به گفتگو پرداخته ایم که از نظرتان می گذرد:

 
 
آیا دعا باعث تغییر قضا و قدر می شود و این موضوع با حکمت الهی در تضاد نیست؟
در آموزه‌های شیعه مسئله‌ای به نام «بدا» مطرح است، به معنای اینکه قضای حتمی الهی بر مبنای یکسری مصلحت‌هایی عوض می شود. به این صورت که خداوند رویدادی را پیش بینی کرده است اما نه بصورت حتمی و این اتفاقی که پیش بینی شده است با یکسری از حوادث و اتفاقات دیگر جایگزین می‌شود.
بطور مثال اگر تصور کنیم برای فردی در سرنوشتش نوشته شده امروز ساعت فلان تصادفی داشته باشد اما صبح زود یک صدقه می‌دهد که آن صدقه باعث می‌شود آن اتفاق از او دور شود. تا جایی که در روایات داریم صدقه 70 بلا را دفع می‌کند. حال اینجا آنچیزی که باعث شده این قضای الهی عوض شود کار خیری است که آن بنده مسلمان انجام داده است.
در آن شرط اولیه که بیان کردیم آن فرد قرار بوده است تصادف کند و مسئله صدقه مدنظر قرار نگرفته و در صورت دادن و یا ندان صدقه باز هم در سرنوشت او مرگ مقرر شده باشد اینجاست که دیگر با هر کار خیری و از جمله صدقه این اتفاق و پیشامد از او بر نمی‌گردد.
آن چیزی که حوادث را برای ما بوجود می‌آورد عکس العمل کارهای خود ماست. ما بلافاصله که یک کار خیری را انجام می‌دهیم چند حادثه شر از ما بر می‌گردد و یا وقتی شری را انجام می‌دهیم در صورتی که ممکن است یک شر ظاهری را هم از ما دور کند ولی در ادامه چند شر دیگر را به سمت ما جذب می‌کند، مثلا برای یک موضوعی قرار است دروغ بگوییم اما بعد از آن ممکن است شرهای آن دروغ به سمت شما جذب شود و دراینجا دیگر نمی‌توانیم خدا را مقصر بدانیم و بگوییم حکمت خدا بود که من این آسیب‌ها را ببینم.
 
 
آیا این عکس العمل ها قانونی طبیعی و حتمی است؟
این قانون طبیعی آفرینش است که یک کار بد نتایج بدی را هم به دنبال داشته باشد. از طرف دیگر قانون آفرینش شامل این هم می‌شود که کار خوب نتایج خوبی هم به همراه داشته باشد.
همیشه دعا آسیب و مشکل را از انسان برطرف نمی‌کند اینکه در روایات به ما توصیه شده است که دعا کنید به این معنا نیست که هر گاه دعا کنیم حتما همانی می‌شود که ما می‌خواهیم. خیلی وقت‌ها آنچه که خداوند اراده کرده با آن چیزی که ما هم اکنون آن را می‌خواهیم یکی نیست. به عنوان مثال خداوند اراده کرده است که ما عزیزی را از دست بدهیم و آن فرد می‌میرد و در اینجاست که دعای ما برای زنده ماندن ان فرد مریض که خداوند اراده کرده او بمیرد سودی هم ندارد و کسی هم نمی‌داند واقعا وقوع این رخداد یک شر بوده است یاخیر؟ ولی چه بسا این اتفاق برای خود آن فرد و برای ما و یا برای جهان خلقت اتفاق خوبی هم باشد و در آینده معلوم می‌شود.
مومنان وظیفه دارند دعا کنند، همیشه نباید انتظار داشته باشیم عین‌‌ همان چیزی که برایش دعا می‌کنیم اتفاق بیفتد زیرا همه آن چیزهایی که می‌خواهیم همیشه به مصلحت ما نیست اما این دعاهای ما نیز بدون نتیجه نمی‌ماند. در روایات آمده است دعاهایی که مومنان می‌کنند حتی اگر مستجاب نشود باز در پرونده فرد دعا کننده ثواب آن نوشته می‌شود و یا خداوند یک پاداش و موهبتی دیگری در قبال این دعا به آن فرد عنایت می‌کند. یک مثلی وجود دارد که هزاران دهقان برای باریدن باران دعا کردند اما خداوند به فکر کودکی بود که چکمه‌هایش پاره بود.
 
 
اصل دعا پیش از برآورده شدن حوائج چه نیازی را از نوع بشر برآورده می‌کند؟
باید توجه داشت انسان یک نیاز روانی دارد به عنوان اینکه باید نقطه اتکایی برای خود داشته باشد و حس کند که نیرویی بر‌تر با اوست، دعا باعث می‌شود ذهن انسان متوجه این شود که یک نیروی برتری در حال مراقبت از اوست، که خواستن و استعانت از او یک آرامش و اطمینان درونی به انسان می‌دهد.
تخلیه روانی و روحی دومین مورد است، در علم روان‌شناسی به این نکته رسیده‌اند زمانی که برای انسان مشکلی پیش می‌آید باید آن را با دیگران در میان بگذارد و با یک نفر حرف بزند و ممکن است آن فرد شنونده هیچ راهکاری هم برای رفع مشکل نداشته باشد اما همین حرف زدن باعث تخلیه روانی انسان می‌شود و دعا هم اینگونه است و باعث تخلیه روانی انسان می‌شود و انسان با موجودی عظیم الشان و آفریینده جهان هستی که او را می‌شناسد و به او اعتقاد دارد درد و دل کرده و مشکلاتش را بیان می‌کند و همین به زبان آوردن مشکلات انسان را از حالت ناراحتی بیرون آورده و سبک می‌کند.
سومین عامل اینکه انسان‌ها در دعا با مبدا هستی ارتباط برقرار می‌کنند که این کار از نظر معنوی تاثیر بسزایی در روح و جسم انسان می‌گذارد و آرامش بی‌حد و حصری به انسان هدیه می‌کند. همچنان که می‌بینیم در همه ادیانی که در دنیا وجود دارد مراسم دعا به صورت فردی و دسته جمعی وجود دارد.
 
 
منبع:شبستان
رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: بازدید از این مطلب : 1732
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : گمنام
دو شنبه 23 تير 1393

در برخى موارد مرثيه خوانى و يا مداحى زنان در مجلس بانوان ، به گونه ‏اى است كه صداى آنان با بلندگو به گوش مردان رهگذر مى ‏رسد  سوالی که مطرح است اینکه  آيا اين عمل جايز است؟

همه مراجع (به جزآیت الله  مكارم ): اگر صداى آنان در معرض ريبه، تلذّذ و تهييج شهوت باشد، جايز نيست.

فاضل، جامع‏ المسائل، ج‏1 س‏2182 ؛ صافى، جامع الاحكام، ج‏2، س‏1681 ؛ خامنه ‏اى، اجوبة الاستفتاءات، س‏1145 ؛ نورى، استفتاءات، ج‏2، س‏545 ؛ امام، استفتاءات، ج‏3، (احكام نظر )، 57 و 65 ؛ تبريزى، استفتاءات، س‏1058 ؛ دفتر: وحيد، بهجت و سيستانى.


آيةاللَّه مكارمخير، جايز نيست.

مكارم، استفتاءات، ج‏2، س‏764 و ج‏1، س‏785 و دفتر استفتاءات.
 

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: احـــــــــــکـــام , ,
:: بازدید از این مطلب : 2120
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
نویسنده : گمنام
دو شنبه 23 تير 1393

در این باره از امام صادق (علیه السلام)روایت شده است که ایشان بیان داشته اند: أکلُ الباقِلّى یُمَخِّخُ السّاقَینِ، ویَزیدُ فِی الدِّماغِ ، ویُوَلِّدُ الدَّمَ الطَّرِیَّ؛ خوردن باقلا ، استخوان هاى ساق را تراکم درونى مى دهد، توانِ مغز را افزون مى سازد و خون تازه تولید مى کند (1) و نیز پیامبر خدا حضرت محمد (صلى الله علیه و آلهفرموده اند: أطعِموا نِساءَکُم الحَوامِلَ اللُّبانَ؛ فَإِنَّهُ یَزیدُ فی عَقلِ الصَّبِیِّ؛ به زنان آبستن خود، کُندُر بدهید؛ چرا که عقل کودک را افزون مى کند(2) و در جایی دیگر می فرمایند: بر شما باد خوردن کُندُر؛ چرا که عقل را افزون مى کند، ذهن را ذکاوت مى دهد، چشم را جلا مى بخشد و فراموشى را از میان مى بَرَد،(3) و همچنین امام رضا (علیه السلامبیان می دارند: اِستَکثِروا مِنَ اللُّبانِ وَاستَبقوهُ وَامضَغوهُ، وأحَبُّهُ إلَیَّ المَضغُ؛ فَإِنَّهُ یَنزِفُ بَلغَمَ المَعِدَةِ ویُنَظِّفُها، ویَشُدُّ العَقلَ، ویُمرِئُ الطَّعامَ؛ فراوان کُندُر بخورید، آن را در دهان نگه دارید و بِجَوید. براى من، جویدن آن، دوست داشتنى تر است؛ چرا که بلغمِ معده را مى زداید و آن را تمیز مى کند، عقل را استحکام مى بخشد و در هضم غذا سودمند است. (4)

علاوه بر این از امام صادق (علیه السلاممنقول است که فرموده اند: اللَّحمُ یُنبِتُ اللَّحمَ ویَزیدُ فِی العَقلِ، ومَن تَرَکَ أکلَهُ أیّاماً فَسَدَ عَقلُهُ؛ گوشت، گوشت مى رویانَد و بر عقل مى افزاید؛ و هر کس آن را چند روز(گویا بیش از چهل روز) وا گذارد، عقلش تباه شود، (5) همچنین روایت شده است: مردى در خراسان، نزد امام رضا (علیه السلامبوددر این هنگام، نزد ایشان سفره اى گستردند که در آن، سرکه و نمک بود. امام با سرکه آغاز کرد. آن مرد گفت: فدایت شوم! به ما فرموده اىد که با نمک، آغاز کنیم، پس چرا با سرکه آغاز نمودید؟
حضرت در پاسخ بدان مرد فرمودند: «این، همانند آن (یعنى نمک) است.(با این تفاوت که) سرکه، ذهن را استحکام مى بخشد و عقل را افزون مى کند». (6)

همچنین از پیامبر(صلى الله علیه و آلهنقل گردیده است: مَن أدمَنَ أکلَ الزَّبیبَ عَلَى الرّیقِ، رُزِقَ الفَهمَ وَالحِفظَ وَالذِّهنَ، ونَقَصَ مِنَ البَلغَمِ هر کس ناشتا بر خوردن مویز مداومت کند، فهم و حافظه و ذهن، روزى او مى شود و از بلغم وى، کاسته مى شود (7) و نیز در الفقه المنسوب للإمام الرضا علیه السلام آمده است: در عسل، درمان هر دردى است. هر کس ناشتا یک قاشق عسل بخورد، این عسل، بلغم را پایان مى دهد، صفرا را فرو مى نشانَد، مانع از تلخه سیاه (سودا) مى شود و ذهن را صفا مى بخشد، و اگر که همراه با کُندُر خورده شود، حافظه را نکو (تقویتمى سازد.(8)(9)

 

پی نوشت ها:
1-کلینی. الکافی، ج6 : 344.
2-طبرسی. مکارم الأخلاق، ج 1: 423.
3-علامه مجلسی. بحار الأنوار، ج 62 : 294.
4- طبرسی. مکارم الأخلاق، ج 1: 423.
5- علامه مجلسی. بحار الأنوار، ج 66 : 72.
6- برقی. المحاسن، ج 2 : 286.
7- علامه مجلسی. بحار الأنوار، ج 62 : 271.
8- الفقه المنسوب للإمام(ع): ٣٤٦.
9- محمّدى رى شهرى. دانشنامه احادیث پزشکی، ج1: 251، 253.

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: بازدید از این مطلب : 1789
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : گمنام
دو شنبه 23 تير 1393

پاداش همسران صبور: پیامبر (ص) فرمود: خدا عذاب قبر را از سه دسته از زنان برمی دارد و در روز قیامت با فاطمه دختر رسول خدا (ص) محشور خواهند شد. زنی که بر غیرت شوهرش شکیبایی کند و زنی که در برابر بداخلاقی شوهرش شکیبایی کند و زنی که مهریه اش را به همسرش ببخشد. خدا به هر یک از آنان ثواب هزار شهید می دهد.

 
پی نوشت:
(ارشادالقلوب، ص175)
رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: بازدید از این مطلب : 1594
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : گمنام
دو شنبه 23 تير 1393

قَالَ الرضا ع فَإِنْ أَنْتَ تَؤُمُّ النَّاسَ فَلَا تُطَوِّلْ فِي صَلَاتِكَ وَ خَفِّفْ فَإِذَا كُنْتَ وَحْدَكَ فَثَقِّلْ مَا شِئْتَ فَإِنَّهَا عِبَادَةٌ .

امام رضا علیه السلام فرمودند : هرگاه امام جماعت افرادی را به عهده داشتی ، نماز را سبک‌تر بخوان، ولی هرگاه نماز را به تنهایی (فرادا) می خوانی آن را طولانی بخوان زیرا نماز عبادت است .

 

پی نوشت:

بحار جلد85 ص104

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: بازدید از این مطلب : 1695
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : گمنام
دو شنبه 23 تير 1393

 در روايتى از امام صادق(ع) آمده است كه هرگاه حاجت مهمّى داشته باشى به گونه اى كه از نظر روحى در فشار شديد باشى، دو ركعت نماز بخوان و پس از نماز، سه بار تكبير و سپس تسبيح حضرت زهرا(س) را بگو، آنگاه به سجده برو و صد مرتبه بگو:

 

«يا مَوْلاتى فاطِمَةُ اَغيثينى» سپس سمت راست صورت را بر زمين بگذار و همين جمله را صد بار بگو، بار ديگر به سجده برو و همين جمله را چهارصد و ده مرتبه بگو، (مجموعاً 410بار مى شود) سپس حاجت خود را از خداوند بخواه كه ان شاءاللّه برآورده مى سازد. (و حضرت زهراى مرضيّه(س) ان شاءاللّه در پيشگاه خداوند براى برآمدن آن حاجت، شفاعت خواهد نمود).در همین مورد به نمونه ای از اثر شگفت نماز استغاثه به حضرت زهرا(س) اشاره می کنیم.

در جلد هفتم گنجینه دانشمندان از مرحوم حجت الاسلام آخوند ملا عباس سیبویه یزدی نقل شده است که گفت:

من پسر عمویی به نام حاج شیخ علی داشتم که از علما و روحانیون یزد بود . یک سال آن مرحوم با چند نفر از دوستان یزدی برای تشرف به حج به کربلا مشرف شده و به منزل ما وارد شدند و پس از چند روز به مکه عزیمت نمودند . من بعد از انجام مراسم حج ، انتظار مراجعت پسر عمویم را داشتم ولی مدتها گذشت و خبری نشد. خیال کردم که از مکه برگشته و به یزد رفته است . تا اینکه روزی در حرم مطهر حضرت سیدالشهدا(ع) به دوستان و رفقای او برخوردم اصرار کردم مگر چه شده ، اگر فوت کرده است بگویید .

گفتند واقع قضیه این است که روزی حاج شیخ علی به عزم طواف مستحبی و زیارت خانه خدا ، از منزل بیرون رفت و دیگر نیامد . ما هر چه انتظار بردیم و درباره او تجسس کردیم ، از او خبری به دست نیاوردیم . مأیوس شده حرکت نمودیم و اینک اثاثیه او را با خود به یزد می بریم که به خانواده اش تحویل دهیم. احتمال می دهیم که اهل سنت او را هلاک کرده باشند . من از شنیدن این خبر بسیار متأثر شدم . بعد از چند سال روزی دیدم در منزل را می زنند . در را باز کردم ، دیدم پسر عموست . بسیار تعجب کردم و پس از معانقه و روبوسی گفتم : فلانی کجا بودی و از کجا می آیی ؟

گفت : اکنون از یزد می آیم .

گفتم : چنانچه نقل کردند تو در مکه مفقود شده بودی ، چطور از یزد می آیی ؟

گفت : پسر عمو ، دستور بده قلیان را حاضر کنند تا رفع خستگی کنم ، شرح حال خود را برای شما خواهم گفت.

بعد از صرف قلیان و استراحت ، گفت : آری روزی پس از انجام مراسم حج از منزل بیرون آمدم و به مسجدالحرام مشرف شدم . طواف کرده و نماز طواف خواندم و به منزل باز گشتم . در راه ، مردی با ریش تراشیده و سبیلهای بلند دیدم که با لباس افندیها ایستاده بود . تا مرا دید قدری به صورت من نگاه کرد و بعد جلو آمد و گفت : تو شیخ علی یزدی نیستی ؟ گفتم : چرا .

گفت : سلام علیکم ، اهلا و مرحبا ، و دست به گردن من انداخت و مرا بوسید و دعوت کرد که به منزلش بروم . با آنکه وی را نمی شناختم با اصرار مرا به منزلش برد و هر چه به او گفتم شما کیستید ، من شما را به جا نمی آورم ، گفت : خواهی شناخت ، مرا فراموش کرده ای ، من از دوستان و رفقای شما هستم . خلاصه ظهر شد خواستم بیایم نگذاشت . گفت : مکه همه جای آن حرم است . همین جا نماز بخوان و برایم ناهار آورد و من هر چه گفتم رفقایم نگران و ناراحت می شوند ، گفت : چه نگرانی ؟ اینجا حریم امن خداست . خلاصه شب شد و نگذاشت من بیایم . بعد از نماز عشا دیدم افراد مختلفی به آن منزل می آیند تا جماعتی شدند و آن شخص شروع کرد به بد گفتن و مذمت کردن شیعه ها . گفت : این شیعه ها با شیخین میانه خوبی ندارند ، مخصوصا با خلیفه دوم ، و اینها شبی را در ماه ربیع الاول به نام عیدالزهرا دارند که مراسمی را در آن شب انجام می دهند و از وی برائت و تبری می جویند و این هم یکی از آنها است و اشاره به من نمود و چندان مذمت از شیعه کرد و آنها را بر علیه من تحریک نمود که همه آنها بر من خشمناک شده و بر قتل من متفق گردیدند . من هر چه مطالب او را انکار کردم ، وی بر اصرار خود افزود و در آخر گفت : شیخ علی ، مدرسه مصلی یزد یادت رفته ؟ تا این جمله را گفت به خاطرم آمد که در زمان طلبگی در مدرسه مصلی همسایه ای به نام شیخ جابر کردستانی داشتم که سنی بود و از ما تقیه می کرد و در شب مذکور که طلبه ها جلسه جشن داشتند او به حجره خود می رفت و در را به روی خود می بست ، ولی بعضی از طلبه ها می رفتند و در حجره او را باز می کردند و او را می آوردند و در مقابل او شوخی می کردند و بعضی از حرفها را می زدند و او چون تنها بود سکوت و تحمل می کرد .

پس گفتم : تو شیخ جابر نیستی ؟

گفت : چرا شیخ جابرم !

گفتم : تو که می دانی ، من با آنها موافق نبودم .

گفت : بلی ، اما چون شیعه و رافضی هستی ، ما امشب از تو انتقام خواهیم گرفت . هر چه التماس کردم و گفتم خدا می فرماید : ((و من دخله کان آمنا)) گفت : جرم شما بزرگ است و تو مأمون نیستی .

گفتم : خدا می فرماید : ((و ان احد من المشرکین استجارک فاجره …….)))، گفت : شما از مشرکین بدتر هستید! و خلاصه ، دیدم مشغول مذاکره درباره کیفیت قتل و کشتن من هستند ، به شیخ جابر گفتم : حالا که چنین است پس بگذار من دو رکعت نماز بخوانم . گفت بخوان .

گفتم : در اینجا ، با توطئه‌چینی شما برای قتل من ، حضور قلب ندارم . گفت : هر کجا می خواهی بخوان که راه فراری نیست!

آمدم در حیاط کوچک منزل ، و دو رکعت نماز استغاثه به حضرت زهر صدیقه کبری خواندم و بعد از نماز و تسبیح به سجده رفتم و چهار صد و ده مرتبه ((یا مولاتی یا فاطمه اغیثینی )) گفتم و التماس کردم که راضی نباشید من در این بلد غربت به دست دشمنان شما به وضع فجیع کشته شوم و اهل و عیالم در یزد چشم انتظارم بمانند .

در این حال روزنه امیدی به قلبم باز شد ، به فکرم رسید بالای بام منزل رفته خود را به کوچه بیندازم و به دست آنها کشته نشوم و شاید مولایم امیرالمومنین علی بن ابی طالب(ع) با دست یداللهی خود مرا بگیرد که مصدوم نشوم . پس فورا از پله ها بالا رفتم که نقشه خود را عملی کنم . به لب بام آمدم بامهای مکه اطرافش قریب یک متر حریم و دیواری دارد که مانع سقوط اطفال و افراد است . دیدم این بام اطرافش دیوار ندارد . شب مهتابی بود . نگاهی به اطراف انداختم ، دیدم گویا شهر مکه نیست ، زیرا مکه شهری کوهستانی بوده و اطرافش محصور به کوههای قبیس و حرا و نور است ولی اینجا فقط در جنوبش رشته کوهی نمایان است که شبیه به کوه طرز جان یزد است لب بام منزل آمدم که ببینم نواصب چه می کنند ؟ با کمال تعجب دیدم اینجا منزل خودم در یزد می‌باشد ! گفتم : عجب ! خواب می بینم ، من مکه بودم ، و اینجا یزد و خانه من است ! پس آهسته بچه ها و عیالم را که در اطاق بودند صدا زدم . آنها ترسیدند و به هم گفتند : صدای بابا می آید . عیالم به آنها می گفت‌: بابایتان مکه است چند ماه دیگر می آید .پس آرام آنها را صدا زدم و گفتم : نترسید من خودم هستم بیایید در بام را باز کنید بچه ها دویدند و در را باز کردند همه مات و مبهوت بودند .

گفتم : خدا را شکر نمایید که مرا به برکت توسل به حضرت فاطمه زهرا از کشته شدن نجات داد و به یک طرفت العین مرا از مکه به یزد آورد سپس مشروح جریان را برای آنها نقل کردم .

 

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: بازدید از این مطلب : 1698
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : گمنام
دو شنبه 23 تير 1393

مراسم شام میلاد حضرت امام حسن مجتبی(ع) در هیئت رایه العباس برگزار شد.

در این مراسم حجت الاسلام والمسلمین عبدالحمید شهاب سخنرانی کرد و حاج محمود کریمی به مدیحه خوانی پرداخت.

نکاتی از سخنان حجت الاسلام شهاب را بخوانید؛

_ در یک روایت بسیار کوتاه ولی جامع و پرمغز و پرمعنا از شخصیت امام حسن مجتبی که مرحوم مجلسی در بحار نقل می کند که در این روایت سه توقع را امام مجتبی از شیعیانشان طلب کردند که آنچه ملاک است تأمین سطح توقعات شیعه در محضر امام معصومش است.

_ امام مجتبی فرمودند که اولین توقع این است که طلب کنید مرا برای خدا و کاری کنید که خدا از شما راضی باشد. کسی که رضای خدا را طلب کرد اگر چه مردم ابروهایشان درهم رفت، خدا وکیل می شود که او گرفتار مردم نشود. اما کسی که دنبال طلب رضایت مردم بود به این قیمت که خدا از آن ناراضی باشد خدا امورش را به مردم می اندازد و اسیر مردم می کند.دومین توقع امام حسن این است که سطح علم و دانایی تان را بالا ببرید. سومین توقع این است که به خودتان اهلیت بدهید و در سختی ها و مصائب اهل صبر باشید.

_ سلمان یک حرف از پیامبر خدا شنید و نصب العین خود کرد و آویزه گوشش کرد و آن این بود که پیامبر فرمودند که شیعیان ما مثل علی هستند و پا جای پای ما می گذارند و درست برابر عمل ما عمل دارند و تبعیت از آثار ما می کنند و اقتدا به ما می کنند. اگر علی به این جایگاه رسیده برای عملش است و برای تطبیق عملش با عمل من پیامبر است.

_  باید ببینیم توقع امام معصوم ازما چیست. آن موقع این شیعه لفظی نیست و عملیاتی است و دیگر زمین نمی خورد. شیعه مطیع است و ظاهر شیعه گری ملاک نیست.

_ کرامت های بسیاری در مورد امام مجتبی بیان شده است. ایشان برای دوست و دشمن اهل کرم بود. ایشان  علاوه بر اینکه برای دوست هزینه می کنند، برای دشمنانی که می بینند پای کار هستند و شاید برگردند هزینه می کنند. قدر آقا را بدانید.

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: بازدید از این مطلب : 1706
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : گمنام
دو شنبه 23 تير 1393

حجت الاسلام باقری شاگرد آیت الله خوشوقت گفت: آقای خوشوقت بیان می‌داشت که اگر ترک گناه کنید محال است ائمه معصومین(ع) جواب شما را بدهند و شما نشنوید.

به گزارش مهر، حجت الاسلام و المسلمین باقری در برنامه ضیافت شبکه قرآن و معارف سیما بیان داشت: یک استاد اخلاق و یا یک عالم ربانی که درس اخلاق می‌دهد باید چند ویژگی داشته باشد که این ویژگی‌ها چه در مراجع گذشته و چه مراجع حاضر همیشه مشاهده شده است از اصلی‌ترین ویژگی این‌ افراد این است که هرگز دعوت به خود نمی‌کنند بلکه دعوت به خداوند متعال می‌نمایند.
 
وی افزود: هم و غم این استادان اخلاق سیره پیامبر(ص)، ائمه و اولیای الهی است این افراد در درس‌های خود از قرآن و عترت استفاده می‌کنند و با هوای نفس خود نیز مخالفت می‌کنند، استاد خوشوقت نیز از جمله این استادان بودند.
 
شاگرد آقای خوشوقت تأکید کرد: ما وقتی به ایشان می‌گفتیم شما فلان مطلب را در جلسه گذشته گفته‌اید بیان می‌کردند من این را نگفته‌ام بلکه این مطلب را خداوند بیان داشته و من کسی نیستم، آیت‌الله خوشوقت معتقد بودند استادی که از خودش چیزی بگوید استاد نیست.
 
وی اظهارداشت: آقا همیشه می‌گفتند موضوع اصلی قرآن هدایت است و این هدایت را باید از همان اهدناالصراط المستقیمی فهمید که روزی 10 بار تکرار می‌کنیم و کلید این صراط نیز در سوره یس است که می‌فرماید و أن اعبدونی هـذا صرط مستقیم یعنی لازم نیست به راه متفاوتی بروی بلکه راه راست در عبادت خداوند متعال است.
 
وی گفت: آقا همیشه و در تمام 50 سال تدریس همیشه تأکید بر آیه يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اتَّقُواْ اللّهَ داشتند و تا آخر نیز بر این آیه بسیار تکیه می‌کردند آیه دیگری که بسیار بیان می‌داشتند یا ایها الذین آمنوا اذکروالله ذِکرا کثیرا بود که می‌گفتند جدای از این ‌که انسان نباید به گناه مبتلا نشود باید بسیار هم خدا را یاد کند.
 
حجت الاسلام باقری تأکید کرد: آقای خوشوفت جلسات ختم صلوات زیادی داشتند که در این جلسات 14000 صلوات ختم می‌شد به این ترتیب که در طول نیم ساعت همه به همراه آقای خوشوقت به صلوات فرستادن می‌پرداختند و هر فردی یک هزار صلوات می فرستاد و نیت صلوات‌ها نیز حل مشکلات مؤمنین بود.
 
وی بیان داشت: بین ختم صلوات و سخنرانی نیز هر بار یک دعا می‌خواندند یک بار زیارت عاشورا، یک بار حدیث کساء و یا هر دعای دیگری و به این ترتیب ارتباط  آقا با ائمه را در بین مردم حفظ می نمودند.
 
وی افزود: حتی در مشهد نیز ایشان در حرم می‌نشستند و ختم صلوات می‌گرفتند و بعد ختم صلوات نیز 5 دقیقه سخنرانی می‌کردند و باقی جلسه به پرسش و پاسخ می‌گذشت. آقا هفته‌ای سه بار ختم صلوات می‌گرفتند و هرجا هم که برای جلسه ختم صلوات وی را دعوت می‌کردند بی هیچ تکلفی دعوت را می‌پذیرفتند.
 
وی با بیان این موضوع که تأکید همیشگی آقای خوشوقت بر ترک گناه بوده تصریح کرد:  خدمت حاج آقا می گفتیم آقا ما مشرف شدیم به مشهد چه کنیم، می‌گفتند بعد از اذن دخول و خواندن زیارت چند دقیقه در سکوت بنشینید و ببینید که در دلتان چه اتفاقی می‌افتد، آقا همیشه بیان می‌داشتند که اگر ترک گناه کنید محال است که معصومین(ع) جواب شما را بدهند و شما متوجه نشوید.
 
وی ادامه داد: آقای خوشوقت بیان بسیار ساده و روانی داشتند به همین دلیل کسانی که پای منبر ایشان می‌آمدند از همه قشر و همه سنی بودند، ایشان مسجد امام حسن مجتبی(ع) واقع در خیابان شریعتی تهران را پایگاه خود قرار داده بود، خادم قدیمی مسجد می‌گفت اوایل در روز تاسوعا و عاشورا تعدادی که در مسجد حاضر می‌شدند به اندازه انگشتان دست هم نمی‌شد اما با حضور آقا رفته رفته طوری شده بود که تمام طبقات کاملا پر می‌شد.
 
وی در پایان سخنانش تصریح کرد: آقا در سال 91 سفری به کربلا داشتند و ما نیز در نجف و کربلا همراه ایشان بودیم، شب جمعه که به زیارت امام حسین(ع) رفتیم در حرم دعای کمیل برگزار کردند و آقا آنجا آن چنان گریه می‌کرد که من واقعا ترسیدم که مبادا حالشان بد شود وقتی دعا تمام شد و مداح داشت از حرم بیرون می‌آمد آقای خوشوقت به او گفت برای ما باید روضه بخوانی خانم‌ها نیز روضه جدید می‌خواهند و بعد دوباره با درخواست ایشان مداح شروع به روضه خواندن کرد.
رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: بازدید از این مطلب : 1604
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0

.:: This Template By : Theme-Designer.Com ::.
درباره ما
شکر ،خدارا که درپناه حسینم(ع)،گیتی ازاین خوبتر،پناه ندارد........................... ....هرکسی با شمع رخسارت به وجهی عشق باخت/ زان میان پروانه را در اضطراب انداختی / گنج عشق خود نهادی در دل ویران ما / سایه دولت بر این کنج خراب انداختی.../ اللّهم عجّل لولیّک الفرج........ ...با عرض سلام و تحیّت خدمت شما بازدید کننده گرامی به اطلاع می رساند که """برنامه ی هفتگی هیئت کربلا (محمدشهر- عباس آباد - کرج ) به شرح ذیل می باشد: پنجشنبه شب ها ساعت21 با مداحی " حاج رحمــــــــان نـوازنـــــــی "/ لازم به توضیح است مراسماتی که بصورت مناسبتی برگزار می گردد از طریق سامانه پیام کوتاه به اطلاع عموم بزرگواران می رسد. سامانه پیام کوتـــــــــاه این هیئت نیز با شماره 30008191000002 پل ارتباطی بین ما و شما می باشد.لطفا نقدها و پیشنهاد های خود را و همچنین پیامک های مهـــــــــدوی و دلنوشته هایتان را جهت انعکاس در این تارنما برای ما ارسال نمایید.ضمنا جهت عضویت در این سامانه عبارت * یازهرا * را به شماره فوق پیامک نمایید. التماس دعا.
منو اصلی
نویسندگان
آرشیو مطالب
مطالب تصادفی
مطالب پربازدید
پیوندهای روزانه