|
|
نویسنده : گمنام
جمعه 13 مرداد 1391
|
* چرا از دعا لذت نمیبریم؟ چون غم نان داریم!
معاون پژوهشی پژوهشکده دارالحدیث با اشاره به دعای هفتم صحیفه سجادیه (یَا مَنْ تُحَلُّ بِهِ عُقَدُ الْمَکَارِهِ، وَ یَا مَنْ یَفْثَأُ بِهِ حَدُّ الشَّدَائِدِ، وَ یَا مَنْ یُلْتَمَسُ مِنْهُ الْمَخْرَجُ إِلَى رَوْحِ الْفَرَجِ...) گفت: معمولا این دعا را برای انجام کارهای مهم و در سختیها و شداید میخوانند.
حجتالاسلام غلامعلی سپس به دعای نهم صحیفه سجادیه اشاره کرد و یکی دیگر از ویژگیهای این کتاب گرانسنگ را «ترنم آوا» دانست و در توضیح آن گفت: یعنی انسان بتواند حروف و تکرار واژگان را به زیبایی به کار ببرد، آرایهای که در زبان فارسی به آن «واجآرایی» میگوییم.
وی افزود: در بخش پایانی دعای نهم میخوانیم: «اللَّهُمَّ فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ اجْعَلْ هَمَسَاتِ قُلُوبِنَا، وَ حَرَکَاتِ أَعْضَائِنَا وَ لَمَحَاتِ أَعْیُنِنَا، وَ لَهَجَاتِ أَلْسِنَتِنَا فِی مُوجِبَاتِ ثَوَابِکَ حَتَّى لَا تَفُوتَنَا حَسَنَةٌ نَسْتَحِقُّ بِهَا جَزَاءَکَ، وَ لَا تَبْقَى لَنَا سَیِّئَةٌ نَسْتَوْجِبُ بِهَا عِقَابَکَ.» ترنم آوایی در این عبارت موج میزند. «همس» حس صدایی است که در دهان میپیچد و به سینه نمیرسد. در این دعا از خدا میخواهیم: آن آوای نشنیدنی که در دلمان است، آن جنبشهای اندام ما و نگریستنهای چشم ما و گفتارهای زبان ما وسیله دریافت ثواب تو باشند.
استاد دانشگاه قرآن و حدیث در شرح این فراز از دعا گفت: اگر همه وجودمان برای خدا باشد آنگاه از دعا کردن لذت میبریم.
وی با طرح این پرسش که چرا از دعا کردن لذت نمیبریم، دلیل آن را دغدغه مادیات دانست و افزود: اگر امام سجاد برای همه افراد دعا میکنند و با خدا نجوا میکنند دلیل بر این است که در مادیات غوطهور نیست، به قول شاعر: «گر گلوگیر نمیشد غم نان مردم را/ همه روی زمین یک لب خندان میبود». به همین دلیل است که ائمه(ع) هم اهل دعا هستند و هم نشاط و شادابی دارند.
* آفت روزی وسیع از زبان امام سجاد(ع)
حجتالاسلام غلامعلی با اشاره به فرازی از دعای امام سجاد(ع) مبنی بر اینکه «خدایا مرا به چشم اندوختن مبتلا مکن» گفت: امام در عین حال که دعا میکند وسعت روزی داشته باشد، سریعا آن را آسیبشناسی میکند تا مبادا گرفتار مادیات شود و نیز دعا میکند در عین حال که عزیز است متکبر نباشد و فروتنی کند.
این استاد دانشگاه با اشاره به عبارت «خدایا کاری کن من فقط به عبادت تو بپردازم» ادامه داد: امام سریعا بعد از آن میافزاید: «خدایا عبادت مرا با عجب تباه نکن!» یعنی یک خواسته مطرح میشود و بلافاصله پس از آن آسیبشناسی میشود.....
بقیه در ادامه مطلب..... رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج
:: موضوعات مرتبط:
اخلاق و عرفان ,
,
:: برچسبها:
صحیفه سجادیه ,
رایه الهدی ,
شرح صحیفه سجادیه ,
:: بازدید از این مطلب : 2142
|
امتیاز مطلب : 12
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6
|
نویسنده : گمنام
جمعه 10 مرداد 1391
|
مرحوم آیتالله مجتهدی تهرانی با تاکید بر اینکه آیات شفاعت در قرآن مربوط به افرادی است که با ایمان از دنیا میروند، بهترین خوبیها را کمک انسان به بستگان فقیرش دانست.
به گزارش خبرنگار آیین و اندیشه فارس، مرحوم آیتالله احمد مجتهدی تهرانی، شرح کوتاهی بر دعاهای روزانه ماه مبارک رمضان دارد که به صورت مجموعه صوتی موجود است، متن این مجموعه شروح در ماه رمضان سال 89 از سوی گروه آیین و اندیشه خبرگزاری فارس پیاده و منتشر شد.
نظر به استقبال مخاطبان و مردم روزهدار از این شروح، یک بار دیگر باز نشر میشود.
*دعای روز یازدهم ماه مبارک رمضان
«اَللّهُمَّ حَبِّبْ اِلَىَّ فیهِ الْاِحْسانَ وَکَرِّهْ اِلَىَّ فیهِ الْفُسُوقَ وَالْعِصْیانَ وَحَرِّمْ عَلَىَّ فیهِ السَّخَطَ وَالنّیرانَ بِعَوْنِکَ یا غِیاثَ الْمُسْتَغیثینَ»
«خدایا دوست گردان نزد من در این ماه احسان و نیکى را و ناخوش دار در پیش من در این روز فسق و نافرمانى و گناه را و حرام گردان در این روز بر من خشم کیفربار و آتش (سوزان) را به کمک خودت، اى فریادرس فریادخواهان»
* شرح فرازهای دعا
آیتالله مجتهدی تهرانی در شرح «اَللّهُمَّ حَبِّبْ اِلَىَّ فیهِ الاِحْسانَ» میگوید: خدایا کاری کن که من خوبی را دوست داشته باشم و از بدی و گناه بدم بیاید. خدایا کاری کن که کار خوب انجام دهیم. یا به درهمی، یا به قدمی و یا به زبانی. آدم باید از انجام کارهای خوب لذت ببرد و در احسان ریاکاری نکنند تا در این صورت در قیامت به او اجر دهند.
بهترین خوبی چیست؟
وی میافزاید: بهترین خوبیها این است که کسی به بستگان فقیرش کمک کند. بعضیها به فامیل مستحق خود رسیدگی نمیکنند و به اشخاص دیگر کمک میکنند.
مرحوم آقای بروجردی احتیاط میکرد و میفرمود که اگر در شهرتان مستحق است، اشکال دارد کمک خود را به شهرهای دیگر بفرستید!
برخی مراجع نیز معتقد بودند که فطریه را باید به مستحقان همان شهر پرداخت کرد.
این استاد بزرگ اخلاق در ادامه میگوید: حدیث داریم که «بهترین شما کسی است که غذا درست کند و به در خانهها ببرد»، خوب است که به یاد مردگان خود غذایی درست کنید و شبهای جمعه آن را پخش کنید.
روایت داریم که روح مردگان مؤمنین شبهای جمعه به در خانه فرزندان خود میآیند و طلب روزی میکنند. در گذشته در خیر اموات، نذریهای زیادی داده میشد؛ اما الان اینگونه نیست و به همین علت است که روح پدران ما از ما راضی نیستند و امورات زندگیمان به خوبی نمیگذرد.
چرا معصومین گناه نمیکنند؟
آیتالله مجتهدی تهرانی در ادامه اظهار میکند: هیچگاه خودتان را خوب مپندارید و در نمازهای شب پیش خود بگویید که هنوز بد هستید.
امام سجاد (ع) با آنکه معصوم است در دعای ابوحمزه ثمالی میفرماید؛ خدایا آیا بین بندگان کسی از من بدتر وجود دارد؟
وی در شرح فراز «وَکَرِّهْ اِلَىَّ فیهِ الْفُسُوقَ وَالْعِصْیانَ» بیان میکند: خدایا کاری کن تا از فسق و معصیت بدم بیاید. آیا میشود کسی از گناه بدش بیاید؟ بله، وقتی شما عادل شدید گناه در نظرتان بد میشود. معصومین (ع) به این دلیل گناه نمیکنند که معصیت در نظر آنها زشت است.
آیات شفاعت در قرآن مربوط به چه کسانی است
آیتالله مجتهدی تهرانی همچنین در شرح «وَحَرِّمْ عَلَىَّ فیهِ السَّخَطَ وَالنّیرانَ» تصریح میکند: خدایا غضب و آتش خودت را بر من حرام کن. جهنم مصیبتهای بسیاری دارد و إن شاءالله هر کسی با ولای امیرالمؤمنین (ع) و ولای اهل بیت (ع) از دنیا برود، جهنم نمیرود. امام صادق میفرمود: «ایمانتان را با خودتان بیاورید، ما دستگیری و شفاعت میکنیم.»
وی با بیان اینکه آیات شفاعت موجود در قرآن مربوط به کسانی است که با ایمان از دنیا میروند، میگوید: در قرآن دو نوع آیه درباره شفاعت داریم. به اذن خدا برخی که ایمان دارند، شفاعت میشوند؛ اما آنها که بیایمان هستند شامل شفاعت نمیشوند.
راهکارهای ارتباط با خداوند
آیتالله مجتهدی تهرانی همچنین درباره فراز پایانی روز یازدهم ماه رمضان میگوید: «بِعَوْنِکَ» یعنی به کمک تو ای خدا. تا خدا ما را کمک نکند، نمیتوانیم به محتویات این دعا دست پیدا کنیم. البته باید عمل هم بکنیم. اگر یک گام به سمت خدا بردارید، خدا چند گام به سمت شما حرکت میکند. برای اینکار با خدا ارتباط بگیرید. با حضور در مساجد و زیارتگاهها با خدا ارتباط بگیرید.
وی در پایان سخنان خود در معنی و شرح دعای روز یازدهم ماه رمضان میگوید: «یا غِیاثَ الْمُسْتَغیثینَ» یعنی اینکه هر کس پناه و فریادرس میخواهد، خدایا تو پناهش میدهی و با این عبارت از خدا میخواهیم که دعای ما را مستجاب کند.
رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج
:: موضوعات مرتبط:
اخلاق و عرفان ,
,
:: برچسبها:
شذح دعای روز یازدهم ,
رایه الهدی ,
,
:: بازدید از این مطلب : 1966
|
امتیاز مطلب : 20
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6
|
نویسنده : گمنام
دو شنبه 9 مرداد 1391
|
حجتالاسلام مرتضی آقاتهرانی دبیرکل جبهه پایداری انقلاب اسلامی در مسجد جامع سپیدان فارس با بیان اینکه امام زمان(ع) نسبت به اموال مردم و بیت المال قاطع و سختگیر هستند اظهار داشت: میتوان حکومتی داشت که دل امام زمان (عج) را شاد کند و از مسئولانی برخوردار بود که فقط به فکر خودشان نباشند.
رییس کمیسیون فرهنگی مجلس ادامه داد: کسانی که از قدرتشان برای کارهای کثیف و ناپسند استفاده میکنند یا کسانی که از اعتبار اجتماعی خود برای گمراه کردن مردم استفاده می کند از همه بدبختتر هستند چراکه قدرت و اعتبار و لباس پیش خدا آبرو نمی آورد و رفتار انسان باعث آبروی او نزد خدا می شود. اگر از آنها استفاده درست نشود بهکار نمیآید از این رو از نعمت جمهوری اسلامی باید درست استفاده کنیم تا مبادا ابزاری برای سواستفاده شود.
* مسئولیت هر فرد در برابر رای خود
وی خاطرنشان کرد: یکی از کارهایی که در دوران اصلاحات اتفاق افتاد این بود که نسبت به مسئولان تسامح میکردند در حالی که در انتخاب آنها باید دقت کرد چراکه جواب مسولیت آنها بر گردن ماست لذا باید با شناخت رای داد.
حجتالاسلام آقا تهرانی گفت: رای مال شماست؛ تا زمان انتخابات اختیار با شماست اگر انتخاب شایسته و درستی نداشته باشید بعد نمیتوانید توقعی هم داشته باشید.پای صندوق رای که می روید مسولیت دارید باید تحقیق کنید به کسی که میخواهید رای دهید کیست؟ دقت کنید که آیا در فتنه ها میتواند نظام را نجات دهد؟ باید اهل معامله و زد و بند نباشد.
دبیر جبهه پایداری افزود: بهوجود آمدن فتنهها، رفتن بعضی مسئولان به خارج از کشور، نشانه همین دقت نکردنهاست. نگویید که شیراز بخشی از کشور است و جایی را نمیگیرد تباه است برای رای خود ارزش قایل باشید رهبر انقلاب هم یک رای دارند. من تلاش میکنم بهترین را به مجلس بفرستم و اصلح را انتخاب کنم. اگر دوست دارید که خون شهدا پاسداری شود باید نسبت به خواص حساس باشید.
* سخت گیری امام علی (ع) نسبت به خواص
« زمانی که در حکومت حضرت علی (ع)، یکی از کار گزاران به میهمانی میرود که در آنجا سفرهای با شکوه و با غذاهای متنوع حاضر است، اما فقرا و بیچارگان را در آن سفره راهی نیست؛ حضرت نسبت به آن کارگزار حکومت به شدت معترض شدند وایشان را از این رویه نهی و باز خواست فرمودند.»
وی ادامه داد: وقتی یکی از فرزندان حضرت علی(ع) خدمت کمیل که حسابدار بیت المال بودند آمد و به او گفت: جناب کمیل یک میهمان داریم وقت نیست که صبحانه تهیه کنیم اگر در خزانه از سهم ما چیزی می باشد محبت بفرمایید. کمیل ضمن ابراز اینکه مقداری عسل برای پدرتان از یمن آمده مقداری از آن را به فرزند حضرت داد. وقتی حضرت آمدند و دیدند که درب ظرف عسل باز است علت را جویا شدند، کمیل قضیه را برای حضرت شرح دادند؛ حضرت خیلی ناراحت شدند. و هر دو که از خواص بودند توبیخ کردند. چرا امام علی(ع) باید برای خواص به این سختگیری باشند؟ برای اینکه بیت المال است، امام زمان(عج) نسبت به اموال مردم و بیت المال قاطع و سختگیر هستند.
حجتالاسلام آقا تهرانی گفت: برخی ممکن است که از خیلی دوستان خود بگذرند؛ ولی حضرت آقا نمیگذرند؛ چه خوب است که همه ما بنده خدا شویم و خودمان را وقف خدا کنیم.
* بسیاری از مشکلات تقصیر خواص بی بصیرت است
این نماینده مجلس با بیان اینکه مشکلات اقتصادی و گرانی ارزاق در کشور وجود دارد و بسیاری از مشکلات و گرفتاریها تقصیر خواص بی تدبیر و بصیرت است ، افزود: مسولیت این امر با ما هم هست که آنها را انتخاب میکنیم. نمیتوان گردن امام خمینی، ولی فقیه و شهدا بیندازیم. کشور مال خود شماست باید برایش تلاش کرد. باید توجه هم کرد که فشار دشمن هم از همیشه بیشتر و بالاتر است.
وی تاکید کرد: در انتخابات ریاست جمهوری بیشتر دقت کنید بهترین شخص و مردمیترین فرد باشد، صداقت و پاکی خود را نشان داده باشد.می شود تلاش کرد که حکومتی داشته باشیم که دل حضرت آقا را شاد کند؛ مسئولین خوبی داشته باشیم که فقط به فکر خودش نباشند به فکر مردمشان باشند.
حجتالاسلام آقا تهرانی یادآور شد: بعضی با پول مردم و از امکانات دولتی استفاده کرده وارد مجلس شده بعد به فکر مردم نیستند. در موقع انتخابات از تجریش تا آزادی انواع پوسترها چسبانده میشود مردم که قیافه نمی خواهند، کار می خواهند، بعضی از آقایون چه پول هایی خرج اتنخابات کردند و رای هم نیاورند ،اما بعضی ها با تبلیغ عده ای جوان سر چهار راهها رای اول را هم آوردند،خدا هست وکمک می کند اگر شما مردم درست عمل کنید.
* ولی فقیه راه را برای ظهور حضرت حجت هموار میکند
دبیر کل پایداری ادامه داد: به خدا ولی فقیه تنها هستند ، نگذارید تنها باشند حضرت آقا در شروع به کار مجلس همچون معلمی که برای دانش آموزان خود صحبت میکند نکات ارزندهای فرمودند . مباحث ولی فقیه برای ما در زمان غیبت حجت است ، هر چه که میفرمایند باید گوش دهیم . ولی بعضیها در فتنه ساکت بودند، اگر امام علی(ع) و امام حسین(ع) به شما دستور میدادند چه میکردید؟ ولی فقیه راه را برای ظهور حضرت حجت هموار میکند همه ما باید برای ظهور باید حواسمان جمع باشد.
* خاطرهای از سفر مقام معظم رهبری به ایرانشهر
وی ادامه داد: حضرت آقا سفری به ایرانشهر که یکی از شهرهای زمان تبعیدشان بود داشتند، ایشان که بسیاری از اهالی آنجا را به اسم می شناختند ، فرمودند دوست دارم شخصی را -که پاسبان زمان رژیم پهلوی بود- ملاقات کنم، آن شخص که باور نداشت خدمت آقا برسد تعجب کردند و حاضر به دیدار با حضرت آقا نمی شد! با اصرار وی حاضر شد هنگام ورود در وسط حیاط به لوله آب چسبید داخل نرفت، خود آقا فرمودند که زیراندازی نزد او بیندازند، آقا بعد از احوالپرسی از خانواده و اوضاع احوال خودش، شخص شروع به گفتن مشکلات کرد، و آقا قول بر طرف کردن مشکلات را به وی دادند و از او خداحافظی کردند ، باز شخص از لوله جدا نشد، سوال کردند که حکایت کار شما چیست؟ گفت زمان تبعید آقا من پاسبان بودم و مامور حضور آقا در خانه، که هر روز سر کشی کنم با چند فحاشی نسبت به آقا، ایشان چطور بدی من را به بزرگواری جواب دادند. شرمنده روی آقاییم. رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج
:: موضوعات مرتبط:
ســـــیاســـــی ,
اخلاق و عرفان ,
,
:: برچسبها:
دکترآقاتهرانی ,
رایه الهدی ,
:: بازدید از این مطلب : 2312
|
امتیاز مطلب : 42
|
تعداد امتیازدهندگان : 10
|
مجموع امتیاز : 10
|
نویسنده : گمنام
دو شنبه 9 مرداد 1391
|
راه شناخت استجابت دعا/ هنگامی که باید از آسمان آتش بیاید
مرحوم آیتالله مجتهدی با بیان اینکه توکل بر خدا شرط موفقیت بر کارها است، اظهار داشت: هر جا که میخواهی بدانی دعایت مستجاب شده است، به دلت نگاه کن! ببین اگر ناامید از همه جا هستی، بدان که آن دعا مستجاب شده است.
*دعای روز دهم ماه مبارک رمضان
«اَللّهُمَّ اجْعَلْنی فیهِ مِنَ الْمُتَوَکِّلینَ عَلَیکَ وَاجْعَلْنی فیهِ مِنَ الْفاَّئِزینَ لَدَیکَ وَاجْعَلْنی فیهِ مِنَ الْمُقَرَّبینَ اِلَیکَ بِاِحْسانِکَ یا غایةَ الطّالِبینَ»
خدایا قرارم ده در این ماه از توکلکنندگان بر خودت و بگردانم در آن از سعادتمندان درگاهت، قرارم ده در آن از مقربان پیشگاهت به حق احسانت ای هدف نهایی جویندگان.
* شرح فرازهای دعا
آیتالله مجتهدی تهرانی در شرح «اَللّهُمَّ اجْعَلْنی فیهِ مِنَ الْمُتَوَکِّلینَ عَلَیکَ» میگوید: خدایا من را در ماه رمضان از کسانی قرار بده که متوکل باشم و بر تو توکل کنم و چشمم به دست دیگری نباشد. وی با بیان روایتی از صدر اسلام میپردازد و میگوید: شخص عربی، بدهکاری زیادی داشت. نزد امام حسین (ع) رفت و عرض کرد که بدهکاری دارم، خواستم به کریمی مراجعه کنم و به همین دلیل خدمت شما آمدم.
حضرت فرمود؛ «سه مسأله میپرسم؛ اگر یکی را جواب دادی، ثلث قرضت را میپردازم، اگر دو تا را جواب دهی دو ثلث آن را میدهم و اگر تمام آنها را پاسخ دهی، تمام قرضت را میپردازم.»، مرد عرب گفت که آخر من پاسخ کسی چون تو را بدهم؟ که امام فرمود: «جدم میفرمود؛ «الاحسان به قدر معرفة» اگر بفهمم چیزی بلدی قرضت را میدهم.» و بعد سؤال کرد: «بهترین چیزها در عالم چیست؟»، عرب گفت: بهترین چیزها ایمان به خداست. و ایمان به رسول خدا و ایمان به شما خاندان اهل بیت. سوال دوم را اینگونه پرسید که «زینت انسان به چیست؟»، عرب گفت: زینت عالم به حلم، زینت ثروتمند به بخشش و زینت فقرا به صبر است.
این استاد اخلاق ادامه میدهد: حضرت فرمود که «اگر اینها نباشند؟»، عرب گفتند: باید آتشی از آسمان بیاید و اینها را از بین ببرد. عالمی که حلم ندارد، ثروتمندی که بخشش ندارد و فقیری که صبر ندارد، باید از بین بروند.
حضرت امام حسین (ع) فرمود: «نجات از مهالک به چیست؟» عرب گفت: توکل به خدا. امام حسین (ع) تمام قرضهای آن شخص عرب را پرداخت کرد و یک انگشتر نیز از دستشان خارج کرده است و دست مردم عرب کرد.
وی تأکید میکند: این حدیث را گفتم تا به این نکته اشاره کنم که ماه رمضان و روزه ما را موفق کند تا به خدا توکل کنیم. من از صفر شروع کردم و با توکل به این مرحله رسیدم. طلاب جوان هم باید با توکل به درس و تحصیل خودشان ادامه دهند.
آیتالله مجتهدی تهرانی در ادامه در شرح «وَاجْعَلْنی فیهِ مِنَ الْفاَّئِزینَ لَدَیکَ» میگوید: خدایا من رستگار باشم و نه شقی. اگر رستگار باشم در روز قیامت اهل بهشت میشوم.
وی همچنین در شرح فراز «وَاجْعَلْنی فیهِ مِنَ الْمُقَرَّبینَ اِلَیکَ» اظهار میکند:خدایا من را از مقربان درگاهت قرار بده. اینکه آدم مقرب درگاه الهی باشد خوب است نه اینکه خدا عقب بزند او را. گاهی خدا غضب میکند و بندگان باید حواسشان را جمع کنند.
این استاد اخلاق ادامه میدهد: «بِاِحْسانِکَ یا غایةَ الطّالِبینَ» که در پایان دعا آمده است، یعنی به حق احسانت ای کسی که نهایت طالبین تویی. یعنی از هر جا که آدم ناامید میشود پیش خدا میرود.
وی در پایان با بیان حدیثی میگوید: هر جا که میخواهی بدانی دعایت مستجاب شده است، به دلت نگاه کن. ببین اگر ناامید از همه جا هستی، بدان که آن دعا مستجاب شده است. خدا خودش میفرماید: به عزت و جلال خودم قسم که قطع میکنم امید کسی را که به غیر از من امید دارد. رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج
:: موضوعات مرتبط:
اخلاق و عرفان ,
,
:: برچسبها:
شرح دعای روز دهم ,
رایه الهدی ,
آیت الله مجتهدی ,
:: بازدید از این مطلب : 2656
|
امتیاز مطلب : 34
|
تعداد امتیازدهندگان : 10
|
مجموع امتیاز : 10
|
نویسنده : گمنام
دو شنبه 9 مرداد 1391
|
مرحوم آیتالله حقشناس با بیان اینکه گناهان انسان در ضعیف شدن حافظه او نقش دارند، با استناد به روایتی از پیامبر اکرم(ص) علمی را نافع دانست که به قلب انسان راه پیدا کند و روح او را منور سازد.
آنچه در پیشرو دارید سلسله مباحث اخلاقی آیتالله عبدالکریم حقشناس است که در تاریخ 5 تیرماه سال 1366 در مسجد امینالدوله ایراد کردند:
آنچه در پیشرو دارید سلسله مباحث اخلاقی آیتالله عبدالکریم حقشناس است که در تاریخ 5 تیرماه سال 1366 در مسجد امینالدوله ایراد کردند:
*اهمیت علم و احیای آن
«رحم الله عبداً أحیا العلم»، خدا رحمت کند و بیامرزد آن کسی را که علم و دانش را زنده کند، بعد سئوال شد که: «و ما إحیاؤه؟ قال أن یذاکر به أهل الدّین و أهل الورع»، خوب زنده کردن یعنی چه؟ عرض کردند: یابن رسولالله زنده کردن علم به چه شکل است؟، فرمودند: دینداران، افراد با تقوی از راه مذاکره و گفتگوهای علمی، وقتی که مذاکره کردند، علم را احیا کردهاند و مورد دعای حضرت واقع میشوند.
*عالمان امت دو گونهاند
اما باز برای اینکه همکاریهای بنده یک قدری دقت پیدا بکنند، این مطلب را هم عرض بکنم که و قال صلی الله علیه وآله: «علماء هذه الأمة رجلان، رجل آتاه الله علماً فبذله للنّاس»: «دانشمندان این امت دو دسته هستند: یک دسته علمایی هستند که پروردگار علم را در دسترس آنها گذاشته و آنها هم آن را به مردم بذل کردند؛ «و لم یأخذ علیه طعماً و لم یشر به ثمناً»، در برابر آن غذایی از مردم درخواست نکردند و ما به ازایش ثمنی قرار ندادند؛ بینی و بینالله برای پروردگار، خالصاً لوجه الله، علمش را در دسترس مردم گذاشت: «فذلک یستغفر له حیتان البحر و دوابّ البرّ و الطّیر فی جوّ السّماء و یقدم علی الله سیداً شریفاً حتی یرافق المرسلین»، ماهیهای دریا و جانواران خاک و پروندگان در آسمان، استغفار و طلب آمرزش برای چنین عالمی میکنند، گناهان او آمرزیده میشود و وارد به پروردگار میشود، در حالی که سید و شریف خواهد بود و با پیامبران و فرستادگان خدا همنشین است، با آنها همدم میشود، با آنها هم صحبت میشود.
آن وقت در قبال این آدم، «رجلٌ آتاه الله علماً فبخل به عن عباد الله و أخذ علیه طعماً و شری به ثمناً فذلک یلجم یوم القیامه بلجامٍ من نارٍ و ینادی منادٍ: هذا الذی آتاه الله علماً فبخل به عن عباد الله و أخذ علیه طعماً و اشتری به ثمناً و کذلک حتّی یفرغ من الحساب»، عالمی است که خداوند به او علم اعطا کرده، ولی از بذل آن به بندگان خدا بخل میورزد و در برابر آن بها طلب میکند؛ این کسی که در روز قیامت به دهانش لجامی از آتش زده میشود و یک منادی ندا میکند: این همان کسی است که خداوند به او علم داده، ولی در نشر آن به بندگان خدا بخل ورزیده و در برابر آن مزد خواسته و آن را به قیمت فروخته است. این شخص در محشر همین گونه میماند تا خداوند از حساب خلق فارغ شود.
*اسم اعظم در آیات پایانی سوره حشر
عصری داشتم، آیات آخر سوره حشر را مطالعه میکردم: «لَوْ أَنزَلْنَا هَذَا الْقُرْآنَ عَلَى جَبَلٍ لَّرَأَیْتَهُ خَاشِعًا مُّتَصَدِّعًا مِّنْ خَشْیَةِ اللَّهِ وَتِلْکَ الْأَمْثَالُ نَضْرِبُهَا لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ یَتَفَکَّرُونَ» ای حبیب من اگر این قرآن را، ما، بر کوه بخوانیم و او فهمی داشت - که شما دارید!- هر آیینه متلاشی میشد! مدتها فکر میکردم که چه طور شده است؟ قرآن به قلب من خوانده میشود و من خاشع نمیشوم؛ چرا؟ پیامبر گرامی اسلام فرمودند که: اسم اعظم در همین آیات سوره حشر است، بعد فرمودند: اگر مریض بخواند، البته شفاء نصیب او خواهد شد، در فکر این بودم که چرا قلب ما خاشع نمیشود و حال اینکه فرمودند: « لَوْ أَنزَلْنَا هَذَا الْقُرْآنَ عَلَى جَبَلٍ لَّرَأَیْتَهُ خَاشِعًا مُّتَصَدِّعًا مِّنْ خَشْیَةِ اللَّهِ»، اگر بر کوه نازل شود خاشع میشود! چرا قلب من خشوع نمیکند؟ بعد از ذکر مقدمهای باید بگویم: از آن اول که وارد این درسهای مقدماتی میشدیم این شعر:
شکوت الی وکیعٍ سوء حفظی/ فأرشدنی الی ترک المعاصی
*چاره خرابی حافظه
به وکیع جراح که یک عالم اخلاقی بوده است، شکایت کردم از اینکه من سوء حفظ دارم، یعنی حافظهام بد است، او مرا به ترک گناه راهنمایی کرد!
و قال لأنّ حفظ العلم فضل/ و فضل الله لا یؤتاه عاصی
بعد فرمود: علم و دانش، فضل پروردگار است و فضل پروردگار، به عاصی داده نمیشود.....
بقیه در ادامه مطلب...
رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج
:: موضوعات مرتبط:
اخلاق و عرفان ,
,
:: برچسبها:
آیت الله حق شناس ,
رایه الهدی ,
علم نافع ,
دلیل سوء حافظه ,
:: بازدید از این مطلب : 2283
|
امتیاز مطلب : 33
|
تعداد امتیازدهندگان : 10
|
مجموع امتیاز : 10
|
نویسنده : گمنام
دو شنبه 9 مرداد 1391
|
مدیر حوزه علمیه الامام القائم(عج) تهران با استناد به حدیثی از امام باقر(ع) گفت: در آخرالزمان از پولهای حرام دو گرفتاری برای مردم پدید میآید، نخست آنکه قیمتها بالا میرود و دوم آنکه مزه و لذت میوهها و غذاها از بین میرود
آیتالله سید عبدالجواد علمالهدی در سال 1309 هجری شمسی در مشهد مقدس به دنیا آمد. وی تحصیلات حوزوی را از سن 11 سالگی در حوزه علمیه «نواب» این شهر آغاز کرد و ادبیات، صرف و نحو، معانی و بیان، منطق، اصول فقه، تفسیر قرآن و عقاید کلامی نسبت به توحید، نبوت و معاد را فرا گرفت.
سید عبدالجواد در سال 1325 نیز به همراه برادرانش برای هجرت از خراسان، عازم قم شد و برای فراگرفتن تحصیلات قرآنی بالاتر، از اساتید حوزه علمیه قم بهره برد. وی سطح عالی دروس حوزوی را در محضر اساتیدی مانند آیتالله العظمی بروجردی(مدت 10 سال) در مدرسه فیضیه قم گذراند. علمالهدی به موازات درس آیتالله العظمی بروجردی، به همراه آیتالله شهید سعیدی از سال 1331 در درس استاد امام خمینی (ره) شرکت کرد و تا سال 1342 که ایشان را تبعید کردند از محضر حضرت امام بهره برد.
* اثرات منفی ربا، نزولخوری و مال شبههناک در جامعه چیست؟ آیا اینها با هم رابطه طولی دارند یا در عرض یکدیگر هستند؟
-هر دو رابطه طولی و عرضی در این خصوص وجود دارد. بنده تنها طاغوت اول و دوم را به یاد دارم و به خاطر دارم حکومت اجنبی که بر سر کار آمد، بزرگترین خیانتی را که به بازار مسلمانان کرد ترویج ربا بود و متاسفانه آثار آن در جامعه ما ماندگار شده است.
امیرالمؤمنین علی(ع) میفرماید: «بدانید در آخرالزمان ربا آنچنان بازار مسلمین را پر میکند که هوا و فضا پر کرده است» ما تا چه اندازه به هوا و اکسیژن برای زنده ماندن نیاز داریم؟ ربا و نزول نیز به همین مقدار در جامعه رواج پیدا کرده است.
همچنین امام باقر(ع) فرمودند: «در آخرالزمان از پولها و کسبهای حرام، دو گرفتاری برای مردم پیدا میشود: نخست آنکه قیمتها بالا میرود و سپس لذت میوهها و غذاها از بین میرود»؛ سابقا میوهها یک لطافتی داشت حالا گرانی به جایی رسیده است که هر مؤمن پاک کارمند و یا بازاری، اگر نخواهد آن حقوقی که به دست میآورد را با حرام مخلوط کند در رفع مایحتاج همسر و فرزندانش دچار مشکل میشود.
به فضل پروردگار، سه مؤسسه خیریه داریم، خدا میداند که بعضی از مواقع به دلیل گرانی برای تامین مایحتاج اولیه آنها میمانیم.
* در این احادیثی که عنوان کردید قید «آخرالزمان» را به کار بردید، لطفا توضیحاتی از ویژگیهای این دوران بفرمائید.
ـ کتاب «معجم احادیث الامام المهدی(ع)» مجموعه احادیثی است که بر وجود مقدس حضرت مهدی(عج) اشاره دارد و مواردی از جمله؛ میلاد، علائم جسمانی، قد و قامت، سن، اینکه حضرت به کجا میرود و چه میکند و چگونه در آسمانها حرکت میکند همگی در این کتاب آمده است.
امام زمان علیهالسلام انگشتر حضرت سلیمان(ع) به دست دارد و عصای موسی(ع) نیز همراه اوست و تمام آثاری که حضرت عیسی(ع) داشته است در حضرت حاضر است و او اولین فردی است که با حضرت مهدی(عج) بیعت میکند.
درباره مسیحیت آمده است که وقتی مسیحیان، عیسی(ع) را همراه حضرت مهدی(عج) میبیند همگی دربست به امام زمان (ع) ایمان میآورند، کاتولیک، پروتستان و ارتدوکس یکجا متوجه وجود مقدس امام زمان(ع) میشوند و فقط یهود با ایشان میجنگد که امام زمان(ع) یهود را از فلسطین (خانه مادری حضرت) بیرون میراند.
امام زمان(ع) 120 سال همانند ابراهیم (ع) خلیل عمر میکند و تمام انسانها به صورت یکنواخت به اسلام تشرف مییابند و تمام معادن زیرزمینی استخراج میشود. معدنی نمیماند که همگی آشکار میشود و در چند سال اول وضعیت مردم طوری میشود که در روی کره زمین فقیری باقی نمیماند.
جوانی تحصیلکرده در همین حوزه علمیه آمد و به گفت هر چه فکر کردم یک آقایی به نام صاحبالزمان و امام زمان وجود دارد اما میبینیم هیچ نقشی ندارد.
*پاسخ شما چه بود؟
-به او گفتم: عزیزم شما اول توجه کن ببین آمدن حضرت بقیهالله کار خودش است یا کار خداوند؟ گفت: ممکن است کار خداوند باشد. به او گفتم: اگر کار خداست اندکی هم به خود فکر کنیم آیا این جمالی که خدا به تو عطا کرده است آیا تو آن را از خداوند درخواست کرده بودی؟ پاسخ داد: نه و گفتم آیا حاضری تمام تهران را به نام تو بزنیم تا یکی از چشمان زیبایت را به ما بدهی؟ جواب داد: خیر، گفتم: پس معلوم میشود سرّی در کار است که شما برای وجود خودت اینقدر ارزش قائل هستی! حال آیا این نظام جهان صاحب نمیخواهد، همیشه باید حکومتی با ظهور امام معصوم باشد چرا که بعضی از حکومتها باطنی هستند، زمین ما پر از ملائکه و اجنه و ارواح است و آنها صاحب میخواهند.
از این رو خداوند متعادل نیز یک عبدی از عباد خود را ذخیره کرده است که هم اکنون سن مبارک ایشان 1178 سال است. مگر خداوند حضرت عیسی(ع)، خضر(ع) و ادریس (ع) را نگه نداشته است؟ سپس آن جوان به فکر فرو رفت ...
بقیه در ادامه مطلب.... رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج
:: موضوعات مرتبط:
اخلاق و عرفان ,
عقــــــــــــایـــد ,
,
:: برچسبها:
آیتالله سید عبدالجواد علمالهدی ,
حوزه علمیه الامام القائم(عج) ,
رایه الهدی ,
:: بازدید از این مطلب : 1831
|
امتیاز مطلب : 22
|
تعداد امتیازدهندگان : 7
|
مجموع امتیاز : 7
|
نویسنده : گمنام
دو شنبه 9 مرداد 1391
|
حجتالاسلام جاودان از علمای اخلاق تهران با اشاره به روایتی از امام صادق(ع) گفت: کوششهایی که همراهش پرهیز از گناه نیست، سودی ندارد. اگر عبادتی کردم ولی بعد از آن گناه کردم، همهاش میسوزد...
کارهای خوب بدون پرهیز، ثمر نمیدهد. شما بهترین کارهای ممکن را هم انجام بدهید، اما اگر در کنارش گناه باشد تخریب میشود. کار خوب تخریب میشود.
کارهای خوب بدون پرهیز، ثمر نمیدهد. شما بهترین کارهای ممکن را هم انجام بدهید، اما اگر در کنارش گناه باشد تخریب میشود. کار خوب تخریب میشود.
یک کسانی هشت سال در حال جهاد بودند. حالا بگویید شصت سال. با وجود اینکه عمل خیلی قیمتی است و جزو اعمالی است که بسیار با ارزش است، اگر در کنارش گناه باشد، تخریب میشود.
یک مردانی بودند، اگرچه همیشگی نبودند، اما یک زمانی بودند که اینها امر به معروف و نهی از منکر میکردند. الان در زمان ما دیگر مردش نیست. خب این خیلی قیمت داشت. حالا من عرض میکنم، شاید از هر نمازی بهتر بود، برای او از هر روزهای بهتر بود. امر به معروف و نهی از منکر عمل بسیار با ارزشی است. البته به شرطی که درست و معقول و صحیح و طبق ضوابط باشد. اگر باز خود او در کنار کارهایش گناه کند ساختمان به این خوبی را خراب میکند. یک ساختمان از جواهر ساخته یا یک قصر ساخته اگر در کنارش گناه کند، به خصوص اگر بیباکانه گناه کند، این قصر را خراب میکند.
یک صحابی خدمت حضرت صادق(ع) رسیده است. میگوید من به ایشان عرض کردم که «إنّی لاألقاکَ إلا فی السِّنین» من شما را سال به سال یا چند سال به چند سال میتوانم ببینم، راهم خیلی دور است. امام تحت نظر هم بودند. معمولا 10 نوع مأمور از منزل امام مواظبت میکردند و رفت و آمد امام را تحت نظر داشتند.
عرض کرد من نمیتوانم شما را دائما ببینم. «فَأخبِرنی بشیءٍ آخـُذ ُبِهِ» یک چیزی به من بفرمایید تا من آن را برای زندگیم دستور قرار بدهم. امام فرمود «اوصیکَ بِتقوی الله» من وصیت میکنم مراقب باشی گناه نکنی! هرچه گناه کنی موانع بزرگتر میشود، دیوار موانع قطورتر میشود. «والوَرَع وَ الإجتِهاد» ورع یعنی پرهیز، اجتهاد یعنی کوشش؛ دائما کار خیر کن. و مراقب هم باش با گناه خرابش نکنی. این دو مورد، سرانجام به ثمر میرسد. «وَ اعلَـَم أنهُ لا یَنفعُ إجتهادٌ لا وَرَع فیه» بدان کوششهایی که همراهش پرهیز از گناه نیست سودی ندارد. اگر من نماز شب خواندم، اگر قرآن خواندم، اگر زیارتی رفتم، نماز جماعتی خواندم ولی بعد از آن گناه کردم، همهاش میسوزد. رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج
:: موضوعات مرتبط:
اخلاق و عرفان ,
,
:: برچسبها:
اثرگناه ,
حجت الاسلام جاودان ,
رایه الهدی ,
ورع ,
تقوا ,
:: بازدید از این مطلب : 2086
|
امتیاز مطلب : 33
|
تعداد امتیازدهندگان : 10
|
مجموع امتیاز : 10
|
نویسنده : گمنام
یک شنبه 8 مرداد 1391
|
درجات رفاقت/ دعایی که انسان را از زیر آوار زلزله نجات میدهد
مرحوم آیتالله مجتهدی در شرح دعای روز نهم ماه رمضان با بیان اینکه دوستی دارای 100 درجه است، شرط استجابت دعا را کمک به زیردستان میداند، چرا که در این حالت رحمت خدا شامل حال انسان میشود....
*دعای روز نهم ماه مبارک رمضان
«اَللّهُمَّ اجْعَلْ لی فیهِ نَصیباً مِنْ رَحْمَتِکَ الْواسِعَةِ وَاهْدِنی فیهِ لِبَراهینِکَ السّاطِعَةِ وَخُذْ بِناصِیتی اِلی مَرْضاتِکَ الْجامِعَةِ بِمَحَبَّتِکَ یا اَمَلَ الْمُشْتاقینَ»
خدایا قرار ده برایم در این روز بهرهای از رحمت وسیعت و راهنماییام کن در این ماه بهسوی دلیلهای درخشانت و مرا بهسوی موجبات خوشنودی همه جانبهات سوق ده به حق محبتت ای آرزوی مشتاقان.
* شرح فرازهای دعا
آیتالله مجتهدی تهرانی در شرح فراز «اَللّهُمَّ اجْعَلْ لی فیهِ نَصیباً مِنْ رَحْمَتِکَ الْواسِعَةِ» میگوید: خدایا، من را از رحمت واسعه خودت نصیب گردان. برای استجابت این دعا باید چه کنیم؟ باید به زیردستمان کمک کنیم. اگر وضع مالی کسی خوب است، برای دختران دمبخت مستمند جهاز تهیه کند. در این صورت دعا درباره او مستجاب میشود و اگر زلزله شود، زیر آوار نمیماند؛ چون رحمت خدا شامل حال او شده است.
این استاد برجسته اخلاق در ادامه در شرح «وَاهْدِنی فیهِ لِبَراهینِکَ السّاطِعَةِ» میگوید: خدایا من را هدایت کن به ادله روشن خودت. خدا دلیلهای روشنی دارد که ما را به آن ادله روشن، هدایت میکند. هر ظالمی که به جزای اعمالش میرسد، عبرتی برای ما است، آدم با دیدن این عبرتها میتواند خداشناس شود.
آیتالله مجتهدی تهرانی در ادامه در شرح «وَخُذْ بِناصِیتی اِلی مَرْضاتِکَ الْجامِعَةِ» میگوید: من را به سمت موجبات خوشنودی و رضایت خودت ببر. از من راضی باش، هر چند که بد کردم و عمرم را به بطالت مصرف کردم. حالا آمدهام و من را به سمت رضایت خودت ببر. از من خشنود شو و رضایت جامع داشته باش.
وی تأکید میکند: باید تمام عیبها را از خود دور کنم، و با غیبت نکردن، حلال کردن مال و... این دعا دربارهام مستجاب شود. تا مردم از ما راضی نشوند، خدا از ما راضی نمیشود.
آیتالله مجتهدی تهرانی باره «بِمَحَبَّتِکَ یا اَمَلَ الْمُشْتاقینَ» در دعای روز نهم ماه مبارک رمضان میگوید: این دعاها را درباره من مستجاب کن، به حق دوستی خودت ای آروزی مشتاقان. اینطور میگوییم چون خدا نسبت به ما دوستی دارد و خدا صد برابر محبت والدین به اولاد، ما را دوست دارد. روایت است که دوستی صد درجه دارد که 99 بخش آن مخصوص خدا است و یک درجه آن بین مخلوقات تقسیم شده و خدا در همان یک بخش نیز، سهم دارد. خدایا این دعاها را به محبت خودت درباره ما مستجاب کن. رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج
:: موضوعات مرتبط:
اخلاق و عرفان ,
عقــــــــــــایـــد ,
,
:: برچسبها:
شرح دعای روز نهم ماه رمضان ,
رایه الهدی ,
آیت الله مجتهدی ,
:: بازدید از این مطلب : 2436
|
امتیاز مطلب : 53
|
تعداد امتیازدهندگان : 13
|
مجموع امتیاز : 13
|
نویسنده : گمنام
یک شنبه 8 مرداد 1391
|
حجتالاسلام جاودان از علمای اخلاق تهران ضمن ارائه تعریفی از «انسان کامل» و راه رسیدن به این مهم، ماجرای عمل بدون بیهوشی چشم علامه طباطبایی(ره) در لندن را بیان کرد...
حجتالاسلام والمسلمین محمدعلی جاودان در ادامه مباحث اخلاقی خود در ماه مبارک رمضان، رابطه میان شخصیت آدمی و میزان همت و اراده او را بیان کرد که متن آن در پی میآید....
قرآن می فرماید: «إِنَّمَا التَّوْبَةُ عَلَى اللَّهِ لِلَّذِینَ یَعْمَلُونَ السُّوءَ بِجَهَالَةٍ ثُمَّ یَتُوبُونَ مِنْ قَرِیبٍ» اگر کسی گناه می کند، گناه برایش پیش میآید. آن کسی که گناه نمیکند کیست؟ میتوانیم کسی که گناه نمیکند هم داشته باشیم.
در این شهرمان هم هستند کسانی که گناه نمیکنند. بودند، هستند کسانی که گناه نمیکنند. میشود، گناه نکرد شدنی است. حالا اگر کسی برایش گناه آمد زود توبه کند. اگر زود توبه کند بخشیده میشود، در نامه عمل ثبت نمیشود. اگر ثبت شد یک کمی جبران کردنش سخت میشود.
خودتان مکرر امتحان کردید. در یک صفحه سفید مینویسید بعد پاکش میکنید. هر مقدار هم که پاککن شما خوب باشد مستحکم هم بکشید، یک جایی میماند. اما اگر آدم زود توبه کند، دیگر جایش نمیماند. اگر جایش بماند بعد ممکن است یک کمی روی هم، روی هم جمع بشود مشکل بشود. اگر زود آدم توبه کند؛ آن وقت فرمودهاند این توبهاش قبول است. زود هم قبول میشود.
بعد فرمودند اگر کسی تا دم مرگ گناه کرد، این فرد دیگر توبه ندارد. تا آخرین لحظه عمرش داشته گناه می کرده؛ درحالی که داشته گناه می کرده از دنیا رفته است. این توبه ندارد.
خوب بین این دو تا حالت چطور؟ وعده بخشش دادند. قرآن دارد: «یَغفِر الذنوبَ جَمیعا» خدا همه گناهانمان، همه را میبخشد. فقط یک همت میخواهد که آدم برگردد. شخصیت آدم به همتش است. به قدرت عزم و ارادهاش هست. همه شخصیت آدم، شخصیت انسانی، به همتش هست.
ببینید هیچ وقت گرگ نمیتواند تصمیم بگیرد که گوسفندی را ندرد. اصلا چنین قدرت تصمیمی ندارد. انسان قدرت تصمیم دارد و انسانیت به آن قدرت تصمیمش است. هر چقدر قدرت تصمیم بیشتری دارد انسانیت بیشتری دارد.
بعضی از بزرگان گفتند: قدرت اراده آدم فارق بین انسان و حیوان است. آنچه که بین انسان و حیوان فرق میگذارد قدرت تصمیمش است. انسان میتواند تصمیم بگیرد. هیچ موجود دیگری نمیتواند تصمیم بگیرد. انسان تصمیم میگیرد علیه خودش، علیه هواها و هوسهای خودش. این قدرت فقط خاص انسان است. این بزرگترین جنگ ممکن است که برای انسان پیش بیاید.
اگر انسان بتواند علیه خودش قیام کند و خودش را فتح کند یعنی اختیارش دست خودش بیاید میشود انسان کامل. آدمی که اختیارش دست خودش است می شود انسان کامل. اگر کسی اختیارش دست خودش باشد اختیار عالم هم به دستش میدهند. میتواند از دربهای بسته و قفل شده هم عبور کند.
* ماجرای عمل بدون بیهوشی علامه طباطبایی
مرحوم آقای طباطبایی رفته بودند لندن برای معالجه قلب؛ درون چشمانشان رگههای خونی بود. آن آقایان گفتند آقا اگر اجازه بدید این رگههای خونی را می توانیم از چشم شما در بیاوریم. فرمودند عیب نداره. گفتند مثلا فردا صبح تشریف بیارید بیمارستان فلان. دوستانشان اطرافشان بودند. ایشان رفتند بیمارستان. صبح آمدند. خب آقا اجازه بدید همین الان ما شما را بیهوش میکنیم، یک بیهوشی نیم ساعتی و شما را عمل می کنیم. ایشان فرمودند احتیاجی نیست من را بیهوش کنید. خب نمیشه آقا! چاقوی جراحی می خواهد در چشم شما عمل کند. چشم اجازه نمی دهد. فرمودند نه لازم نیست. آقا چطور میشود لازم نیست؟ فرمودند چشم من دست خودم است، پلک من دست خودم است. اختیار پلکم دست خودم است. عمل کردند دیدند بله ایشان میتوانند نیم ساعت، سه ربع پلکشان را باز نگه دارند!
داستان البته خیلی است. نمیخواهم بیشتر عرض کنم. عالم در دستش میاید. نه فقط گوشش. اگر کسی هوا و هوسش دست خودش آمد گوشش، چشمش، عالم در مشتش میشود.
یک ذره همت کنیم، این سفره برای همه پهن است. این سفره، سفره اختیارداری است، شما هم میتوانید اختیاردار بشوید؛ میتوانی اختیاردار بر جهان بشوی! رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج
:: موضوعات مرتبط:
اخلاق و عرفان ,
مـــردان خــــدا ,
,
:: برچسبها:
حجت الاسلام جاودان ,
رایه الهدی ,
علامه طباطبایی ,
:: بازدید از این مطلب : 2328
|
امتیاز مطلب : 33
|
تعداد امتیازدهندگان : 9
|
مجموع امتیاز : 9
|
نویسنده : گمنام
شنبه 7 مرداد 1391
|
مرحوم آیتالله مجتهدی در شرح دعای روز هشتم ماه رمضان ضمن بیان آداب سلام کردن، رمز موفقیت خویش در زندگی را اختیار کردن رفیق خوب دانست.
دعای روز هشتم ماه مبارک رمضان
«اَللّهُمَّ ارْزُقْنی فیهِ رَحْمَةَ الاْیتامِ وَاِطْعامَ اْلطَّعامِ وَاِفْشآءَ السَّلامِ وَصُحْبَةَ الْکِرامِ بِطَوْلِکَ یا مَلْجَاَ الاْمِلینَ» خدایا روزیم گردان در این ماه مهرورزی نسبت به یتیمان و خوراندن طعام و به آشکار کردن سلام و همنشینی با کریمان به فضل و کرمت ای پناه آرزومندان.
* شرح فرازهای دعا
آیتالله مجتهدی تهرانی در شرح «اَللّهُمَّ ارْزُقْنی فیهِ رَحْمَةَ الاْیتامِ» میگوید: خدایا در ماه رمضان مهرورزی نسبت به یتیمان را روزیام گردان. اگر قلب ما زنگ بزند، از چه دوایی میتوان برای رفع آن استفاده کرد. برای اینکار باید سحرها قرآن بخوانید تا قلبتان را جلا بدهید. همچنین جان انسان را استغفار سحر جلا میدهد و میتوان با یتیمنوازی قلب را جلا داد.
وی تأکید میکند: شخص ثروتمند تنها با دست کشیدن بر سر یتیم قلبش جلا پیدا نمیکند و باید یتیمان را از نظر مادی تأمین کند و مشکلات مالی آنها را برطرف کند. پس یادتان باشد که رحم کردن به یتیم با خلوص نیت قلب را جلا میدهد.
این استاد برجسته اخلاق در شرح فراز «وَاِطْعامَ اْلطَّعامِ» میگوید: خدایا روزی کن که من اطعام طعام کنم و افطاری دهم. اطعام طعام مخصوصاً به فقرا و مستحقان از کارهای بسیار نیکو است.
وی ادامه در شرح «وَاِفْشآءَ السَّلامِ» اظهار میکند: خدایا روزی کن با صدای بلند سلام کنم. برخی عارشان میشود که اول سلام کنند؛ اما هستند برخی که در سلام کردن با صدای بلند پیشدستی میکند. همچنین باید سلام را به درستی یعنی «سلامٌ علیکم» جواب داد و از بیان عبارتهای دیگر مثل «سلام از ماست» جلوگیری کنیم. همچنین سلام کردن مستحب و جواب سلام دادن واجب است.
آیتالله مجتهدی در شرح فراز «وَصُحْبَةَ الْکِرامِ» تصریح میکند: خدایا توفیق بده در ماه رمضان با افراد کریم و عالم و دانا و متدین همنشین شوم. خدایا توفیق بده که با نیکان رفیق شوم. کاری کنید که رفیقتان یک درجه از شما جلوتر باشد. یکی از رموز موفقیت من در زندگی اختیار کردن رفیق خوب بوده است.
این استاد بزرگ اخلاق در پایان در شرح فراز پایانی دعای روز هشتم میگوید: «بِطَوْلِکَ» یعنی به حق انعامت. چه قدر تو به ما نعمت دادی. به حق نعمتهایی که به ما دادی این دعاها را درباره ما مستجاب کن، «یا مَلْجَاَ الاْمِلینَ» ای کسی که پناه آرومندانی.
رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج
:: موضوعات مرتبط:
اخلاق و عرفان ,
,
:: برچسبها:
رفیق خوب ,
شرح دعای روز هشتم ,
آیت الله مجتهدی ,
:: بازدید از این مطلب : 2772
|
امتیاز مطلب : 45
|
تعداد امتیازدهندگان : 10
|
مجموع امتیاز : 10
|
نویسنده : گمنام
شنبه 7 مرداد 1391
|
از آیات و روایات اسلامی بر میآید که در میان عبادات مستحبّی، هیچ عبادتی به پای شب زنده داری نمیرسد و عبادت شبانه نزدیکترین راه رسیدن به مقام قرب الهی است.
در آیات و روایات بسیار به تهجد و شب زنده داری توصیه شده است. خداوند به پیامبر(ص)می گوید: و پاسى از شب را [از خواب برخیز، و] قرآن [و نماز] بخوان! این یک وظیفه اضافى براى توست؛ امید است پروردگارت تو را به مقامى در خور ستایش برانگیزد.(اسرا ،79) و در سوره مزمل می فرماید: "إِنَّ رَبَّک یَعْلَمُ أَنَّک تَقُومُ أَدْنى مِن ثُلُثىِ الَّیْلِ وَ نِصفَهُ وَ ثُلُثَهُ وَ طائفَةٌ مِّنَ الَّذِینَ مَعَک وَ ..." پروردگارت مىداند که تو و گروهى از آنها که با تو هستند نزدیک دو سوم از شب یا نصف یا ثلث آن را به پا مىخیزند...
ارزش و فضیلت شب زنده داری
از آیات و روایات اسلامی بر میآید که در میان عبادات مستحبّی، هیچ عبادتی به پای شب زنده داری نمیرسد و عبادت شبانه نزدیکترین راه رسیدن به مقام قرب الهی است. قرآن مجید، راز و نیاز شبانه را نشانه مؤمنان واقعی میداند و به توصیف حالت عاشقانه آنان پرداخته، میفرماید: «تَتَجَافی جُنُوبُهُمْ عَنِ الْمَضَاجِعِ یَدْعُونَ رَبَّهُمْ خَوْفاً وَ طَمَعاً وَ مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ یُنْفِقوُنَ. یعنی پهلوهایشان شبانه از بستر تهی میشود و با بیم و امید، پروردگارشان را میخوانند و از آنچهروزی شان کردهایم میبخشند.
برکات تهجد و شب زندهداری
امام صادق(ع) میفرماید: «رسول اکرم(ص) به امیر مؤمنان (ع) فرمود: سفارش هایی به تو میکنم، آنها را حفظ کن! سپس گفت: خدایا او را یاری فرما! آنگاه فرمود:« بر تو باد به نماز شب، بر تو باد به نماز شب، برتو باد به نماز شب!» در این حدیث رسول خدا (ص) بهترین و سودمندترین عمل را به بهترین انسان سفارش کرده و سه بار نیز بر آن تأکید فرموده است. همچنین آن حضرت میفرماید: «شَرَفُ الرَّجُلِ قِیَامُهُ بِالَّلیْلِ وَ عِزُّهُ اسْتِغْنَائُهُ عَنِ النَّاس. یعنی شرف مرد به شب خیزی اوست و عزّتش در بی نیازی از مردم نهفته است. همچنین آن حضرت ، شب زنده داری را شرط ورود به جرگه پیروان خاص و شیعیان ویژه دانسته، میفرماید: "لَیْسَ مِنَّا مَنْ لَمْ یُصَلِّ صَلاَةَ اللَّیْل"
عبادات شبانه آثار ارزشمند دیگری نیز برای پرستشگر و جامعه در پی دارد؛ همانطور که در قرآن مجید میخوانیم: «فَلاَتَعْلَمُ نَفْسٌ مَا اُخْفِیَ لَهُمْ مِنْ قُرَّةِ اَعْیُنٍ جَزَاءً بِمَا کَانوُا یَعْمَلوُنَ. یعنی هیچ کس نمی داند چه پاداش های مهمی - که مایه روشنی چشم هاست - برای آنها نهفته است و حضرت صادق(ع) در تفسیر این آیه میفرماید: «هیچ کار نیکویی نیست که بنده آن را به جای آورد جز آن که پاداشی در قرآن برایش بیان شده مگر نماز شب که خداوند به سبب عظمت آن، ثوابش را بیان نکرده است.
شبزنده داری؛ دری از ابواب خیر و برکت
امام صادق (ع) از پدرانش از رسول اکرم (ص) نقلمیکند که فرمود: سه چیز مایه آرامش مؤمن است؛ عبادت در آخر شب ، دیدار برادران دینی و افطار روزه.
مردی خدمت رسول اکرم (ص) پیامبر به او فرمود: آیا می خواهی درهای خیر و برکت را به تو نشان دهم؟ عرض کرد، آری، آن حضرت فرمود: « اَلصِّیَامُ جُنَّةٌ وَ الصَّدَقَةُ تَذْهَبُ الْخَطیِئَةَ وَ قِیَامُ الرَّجُلِ فی جَوفِ اللَّیْلِیُنَاجی رَبَّهُ» روزه - که سپر (آتش دوزخ) است - و صدقه - که جرم و گناه را میزداید و شب خیزی مرد در دل شب برای مناجات با پروردگارش. امام صادق (ع) در این باره میفرماید: «ملتزم نماز شب باشید که سنّت پیامبران و عادت شایستگان پیش از شماست و بیماری را از جسمتان بیرون میکند».
همچنین آن حضرت شب زنده داری را موجب نورانیت خانه عنوان فرموده و میفرماید: خانه هایی که شب هنگام در آنها نماز با تلاوت قرآن گزارده، میشود، برای ساکنان آسمانمیدرخشند همانطور که ستارگان آسمان برای ساکنان زمین میدرخشند. امام صادق از رسول اکرم (ص) نقل میکند که فرمود: «فَکَمَا تُزیِلُ مَا یَکُونُ مِنْ تَلَوُّثِ اَسْنَانِکَ مِنْ مَطْعَمِکَ وَ مَأْکَلِکَ بِالسِّوَاکِ کَذَالِکَفَاَزِلْ نَجَاسَةَ ذُنُوبِکَ بِالتَّضَرُّعِ وَ الْخُشوُعِ وَ التَّهَجُّدِ وَ الْاِسْتِغْفَارِ بِالْاَسْحَارِ.
ارتباط شب زندهداری با مسؤولیت
از آیات و روایات استفاده میشود که تهجّد و مناجات شبانه، ارتباط مستقیم با فعّالیت های روزانه دارد و هر یک از دیگری تأثیر میپذیرد. قرآن مجید ضمن سفارش پیامبر (ص) به تهجّد و تلاوت قرآن، از نزول قرآن و مسؤولیت خطیر رهبری سخن گفته، سپس میان مسؤولیت و شبزندهداری ارتباط برقرار کرده، میفرماید: «اِنَّ نَاشِئَةَ الَّیْلِ هِیَ اَشَدُّ وَطْئاً وَاَقْوَمُ قَیِلاً اِنَّ لَکَ فِی النَّهارِ سَبْحاً طَویِلاً. مسلّماً نماز و عبادت شبانه پا برجاتر و با استقامت تر است، تو در روز تلاش مستمرّ و طولانیخواهی داشت!
قرآن مجید در سوره نبأ روز را برای تلاش و امرار معاش و شب را هنگام استراحت و آرامش میداند و از آن به لباسو پوشش تعبیر می کند که باید انسان ها از فعالیت های روزانه دست بکشند و به تمدید اعصاب و رفع خستگی بپردازند و افسردگی و آزردگی جسم و روح خویش را درشب ترمیم کنند.
در فرهنگ دینی، شب از ویژگی خاصّی برخوردار است و به مؤمن فرصت میدهد تا دور از چشم دیگران به تحکیم ارتباط خود با آفریننده هستی بپردازد، با او راز و نیاز کنند، معبود خویش را در خلوت شبانه بپرستد و وظیفه بندگی را دور از غوغای روزانه به جایآورد. به همین دلیل اوج عرفان و قرب الی اللّه در شب انجام میگیرد.
رمز موفقیت همه انبیاء و اولیاء و صالحان و علماء مناجات در دل شب بوده است، اکثر عنایات ربّانی بر انبیاء عظام در سحرگاهان روی داده است. بزرگ ترین بنده خدا - حضرت محمّد (ص) در شب به معراج میرود، حضرت موسی (ع) 40 شب بهمیقات میرو، قرآن مجید در شب نازل میشود و دهها مطلب دیگر نشان از اهمیّت و ویژگی شبزنده داری و نقش اساسی آن در سازندگی و تقویت روحی مؤمن است و به اومیآموزد که برای داشتن یک زندگی شرافتمندانه، حکیمانه، و مستقل، باید نیمه شبها از بستر خواب برخیزد و به بندگی خالصانه بپردازد و از منبع علم و قدرت، توش وتوان بگیرد تا با سالم سازی ارتباط خویش با خدا، ارتباط انسانی و سالم با بندگان وآفرینندگان او برقرار سازد و به تعبیر امام عارفان و مولای متقیان علی (ع)" هر کس میانه خود و خدا را اصلاح کند، خداوند رابطه او با مردم را اصلاح میکند".
آداب و فواید شب زندهداری
پرستش و نیایش، تار و پود شبخیزی را تشکیل میدهد و اخلاص و قرب الی الله جهت گیری آن را تعیین میکند و هر کسی در هر موقعیتی می تواند به آن اقدام کند. چنانکه متداولترین نوع آن ، نماز خواندن، ذکر و تسبیح، تلاوت قرآن، دعا و مناجات و مانند آن است. همچنین احسان و انفاق شبانه نگهبانی از کیان اسلام و پاسداری از مرزهای سرزمینهای اسلامی از زیباترین مصادیق شب خیزی است.
همه عبادات در قرآن دارای پاداش هستند مگر عبادت در شب که خداوند پاداش آن را بیان نفرموده است و هیچ کس جز خداوند بر پاداش آن علم ندارد که این نشانگر اهمیت و ارزش عبادت در شب است. برای حضور قلب بیشتر انسان و اینکه وظایف سنگینی را که از ناحیه خداوند بر عهده اش است، بهتر انجام دهد، عبادت شبانه برای او قرار داده شد.
شب زنده داری دارای فواید و آثار بسیاری است که از جمله آنها رسیدن به مقام محمود (شفاعت) است. علاوه بر آن موجب بخشیده شدن گناهان و جلب رزق و رفع مشکلات و گرفتاری در دنیا و روشن شدن قبر و مونس انسان در تاریکی قبر در عالم برزخ و آزادی از آتش جهنم، عبور از پل صراط، ورود به بهشت و برخورداری از درجات عالی بهشت می شود.
با توجه به اهمیتی که شب زنده داری دارد شایسته نیست که انسان از آن غفلت ورزد و آن را ترک کند ولی اگر بنا به دلایلی امکان آن وجود ندارد که هر شب به عبادت شبانه بپردازد، حداقل شب های مهم و پرفضیلت را از دست ندهد. شب هایی نظیر: شب جمعه که گناهان در آن بخشیده می شود، شب نیمه شعبان که برترین شب ها بعد از شب قدر است، شب قدر که سرنوشت یک ساله انسان در این شب تعیین می شود، شب عید فطر که این شب کمتر از شب قدر نیست و شب عید قربان که اگر کسی این شب را برای خشنودی خدا زنده بدارد در روزی که دل ها می میرند، دل او نمی میرد.
شب در قرآن
کلمه «لیل» بیش از 20 بار در آیات قرآن کریم ذکر شده است و یک سوره به نام «اللیل» یعنی شب وجود دارد که در این سوره خداوند سبحان به شب قسم یاد فرموده است. از آیات قرآن چنین برداشت می شود که شب بنا بر مصالحی که برای انسانها داشته، قرار داده شده است. و در جایی دیگر از قرآن خداوند میفرماید: «اناانزلناه فی لیله القدر»؛ ما قرآن را در شب قدر نازل کردیم و شب قدر شبی است که از هزار ماه یعنی حدود 84 سال که یک عمر میباشد، برتر است.
در قرآن کریم بیش از10 مورد، این مسأله یاد شده و با عباراتِ گوناگون از سحرخیزان و شب زندهداران، تجلیل و تمجید شده است.«تَتَجافى جُنُوبُهُمْ عَنِ الْمضاجِعِ یَدْعُونَ رَبَّهُمْ خَوْفاً وَ طَمَعاً وَ مِمّا رَزَقْناهُمْ یُنْفِقُونَ، فَلا تَعَلَمُ نَفْسٌ ما أُخْفِیَ لَهُمْ مِنْ قُرَّةِ أَعْیُنٍ جَزاءً بِما کانُوا یَعْلَمُونَ»؛ پهلوهاى آنان از بسترها تهى مىشود و از جایگاه خودشان بر مىخیزند و پروردگارشان را از روى بیم و امید مىخوانند و از آنچه به آنان دادهایم انفاق مىکنند، کسى نمىداند که به پاداش اعمال آنها چه چیزهایى که باعث چشم روشنى است، براى آنها ذخیره شده است.
بسیاری از بزرگان و عرفا در عرصه شب با ذکر و تلاوت قرآن و نماز و تهجد و تفکر در آفرینش به درجات بالای انسانی رسیدهاند. نه فقط رزق و روزی مادی دریافت کردهاند بلکه بر سفرههایی نشستهاند که سرشار از مائدههای آسمانی و روزیهای روحانی بوده و از این رهگذر احتیاجات مادی و معنوی دنیا و آخرت خویش را تأمین کردهاند.
خداوند در آیههای آخر سوره بنی اسرائیل می فرماید:«و من الیل فتهجد به نافله لک عسى ان یبعتک ربک مقاماً محمودا»؛ به آنهایی که نماز شب می خوانند و تهجد می کنند من مقام محمود و پسندیده می دهم.
مقام محمود چیست ؟
مقام محمود چنانکه از لفظش پیداست معنى وسیعى دارد که شامل هر مقامى که درخور ستایش باشد، می شود ولى مسلماً در اینجا اشاره به مقام ممتاز و فوق العاده اى است که براى پیامبر در سایه عبادتهاى شبانه و نیایش در دل سحر حاصل میشده است.
مفسرین در مورد مقام محمود گفتهاند که این مقام همان شفاعت کبرى پیامبر است. در تفسیر عیاشى از امام باقر (ع) یا امام صادق (ع) می خوانیم که در تفسیر جمله «عسى ان یبعثک ربک مقاما محمودا» فرمود: «هى الشفاعة». بعضى از مفسران معتقدند که جمله «عسى ان یبعثک» دلیل بر این است که این مقامى است که خدا در آینده به تو خواهد داد. مقامى است که ستایش همگان را برمىانگیزد، زیرا سودش به همگان می رسد، (چرا که محمود در جمله بالا مطلق است و هیچگونه قید و شرطى ندارد).
این احتمال نیز وجود دارد که مقام محمود همان نهایت قرب به پروردگار است که یکى از آثارش شفاعت کبرى می باشد. گرچه مخاطب در این آیه ظاهراً پیامبر (ص) است، ولى از یک نظر می توان حکم آن را تعمیم داد و گفت همه افراد با ایمان که برنامه الهى روحانى تلاوت و نماز شب را انجام می دهند سهمى از مقام محمود خواهند داشت، و به میزان ایمان و عمل خود به بارگاه قرب پروردگار راه خواهند یافت، و به همان نسبت می توانند شفیع و دستگیر واماندگان در راه شوند. زیرا مىدانیم هر مؤمنى در شعاع ایمان خود از مقام شفاعت برخوردار خواهد بود، ولى مصداق اتم و اکمل این آیه شخص پیامبر (ص) است.
نماز شب و سحرخیزی از منظر قرآن مجید
در قرآن کریم ۱۱۲ مرتبه در ۴۵ سوره درباره نماز اوامری آمده است و نیز در ۱۷ آیه درباره نماز شب و دعوت بندگان برای برپا داشتن آن آمده است و این همه نشان از اهمیت فراوان خلوت شبانه با معبود محمود دارد.
در میان نوافل، «نماز شب» جایگاه خاصى دارد و تاکید فراوانى که در آیات قرآن و احادیث درباره آن است، به مراتب بیش از نمازهاى دیگر مستحب است و به همین جهت، اولیاء خدا بر آن مداومت و مواظبت داشتند و به تهجد و عبادت نیمه شب مىپرداختند. تا آنجا که نماز شب را خداوند، بر بنده محبوبش حضرت محمد (ص) واجب ساخته و چنین فرمان داده بود: «و من اللیل فتهجد به نافلة لک»؛ بخشى از شب را به عنوان نافله به تهجد بپرداز.
احادیث و روایاتی در مورد نماز شب
امام صادق(ع) در این باره می فرماید: نماز شب چهره را زیبا، اخلاق را نیکو، بو را خوش، روزی را فراوان و قرض را ادا میکند، غم رامیزداید و دیده را جلا میکشد. این روایت تصریح میکند که شبزندهداری تأثیر مستقیم و عمیق در جسم وجان، اخلاق و رفتار، حتی مقام معیشتی افراد دارد.
مردی خدمت امیرمؤمنان (ع) عرض کرد: "من، توفیق شب زنده داری رانمییابم!" امام فرمود: «تو کسی هستی که گناهانت تو را به زنجیر کشیده است. امام صادق(ع) در حدیثی می فرماید: شرف مؤمن، نماز شب است و عزتش آزار و اذیت نکردن مردم. ایشان در حدیثی دیگر می فرماید: پاداش نماز شب آن قدر زیاد است که خداوند می فرماید: « هیچ کس پاداشی را که برای آنان در نظر گرفته شده نمی داند» همانطور که در آیه ی 17 سوره سجده می خوانیم : مردان خدا برای انجام نیایش سحرگاهان و نماز شب، از بستر گرم فاصله می گیرند و به نماز شب مشغول می شوند، پاداش آنان غیر از بهشت و حوریان و ... چیزهایی است که خداوند برایشان ذخیره کرده که موجب روشنی دیدگانش است.
حضرت محمد (ص) به جبرئیل (ع) فرمودند : مرا پند ده. جبرئیل گفت: ای محمد !هر چه می خواهی عمر کن ولی بدان که سرانجام خواهی مرد، و به هر چه می خواهی دل ببند اما بدان که از آن جدا خواهی شد و هر عملی می خواهی بکن لیکن بدان که عملت را خواهی دید و بدان که برتری مؤمن به خواندن نماز شب و عزتش به خودداری از ریختن آبروی مردم است. و پیامبر خدا حضرت محمد(ص) فرمود: کسی که نماز شب بخواند در روز آبرومند خواهد زیست.
از امام صادق (ع) روایت شده است که فرمود: « سه چیز از عنایات مخصوص خداوند است: نماز و نیایش شبانگاهی، باز کردن روزه روزه دار و دیدار برادران. و باز آن حضرت می فرماید: نماز شب، گناهان روز را می زداید. رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج
:: موضوعات مرتبط:
اخلاق و عرفان ,
عقــــــــــــایـــد ,
,
:: برچسبها:
نماز شب ,
تهجد ,
رایه الهدی ,
:: بازدید از این مطلب : 1967
|
امتیاز مطلب : 13
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
|
نویسنده : گمنام
شنبه 7 مرداد 1391
|
خبرگزاری فارس: حجتالاسلام پناهیان گفت: قدم اول در تزکیه این است که انسان در درون خود احساس بیقراری و ناآرامی داشته باشد و حس کند که جای او اینجا نیست، باید به یک جای دیگری برسد، حتی اگر نداند که آنجا دقیقاً کجاست!
* در جریان فرایند تزکیه ابتدا به یک سلسله گامهای مقدماتی میپردازیم؛ که باید در مراحل اولیه، این منازل مورد توجه قرار گیرند. این قدمهای اولیه اگرچه از اهمیت بالایی برخوردار هستند، ولی بیشتر به اندیشه و احساس انسان بستگی دارند، بحث اصلی ما در تنظیم قدمهای عملی خواهد بود که بعد از این گامهای مقدماتی به آن خواهیم پرداخت.
* قدم اول در تزکیه این است که انسان در درون خود احساس بیقراری و ناآرامی داشته باشد و حس کند «جای او اینجا نیست، باید به یک جای دیگری برسد» حتی اگر نداند که آن جایی که باید برسد، دقیقاً کجاست. این یک احساس فطری اولیه است که هر کسی میتواند با کمی دقت آن را در خودش پیدا کند.
* اگر این قدم را در آغاز راه خوب برنداریم به احتمال زیاد در قدمهای بعدی با مشکل مواجه خواهیم شد. دلیل خراب شدن برخی از افراد مذهبی این است که به خوبی از این نقطه شروع نکردهاند یعنی اولین قدم تزکیه را برنداشتهاند و به سراغ قدمهای بعدی رفتهاند.
* هر کس قدمهای اولیه خوب برندارد باید برگردد و از اول شروع کند. البته نه اینکه اعمال خوب خود را ترک کند ولی باید ضمن آن اوائل راه خود را اصلاح نماید.
* پیامبران الهی در ابتدا سعی دارند با «انذار»، این بیقراری را در دل انسانها بیاندازند و ترس از ماندن در همین وضعیت فعلی را در آنها ایجاد کنند. انسان یا خودش احساس بیقراری را در خود مییابد و به پیامبران برای پاسخ این بیقراری مراجعه میکند و یا پیامبران با زدودن غفلت این بیقراری را در آنها بیدار میکنند.
برخی برنامههای رسانهای دنیا آرامش دروغین و واکسنِ بیخیالی به انسانها تزریق کنند
بقیه در ادامه مطلب.....
رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج
:: موضوعات مرتبط:
اخلاق و عرفان ,
,
:: برچسبها:
تزکیه ,
رایه الهدی ,
پناهیان ,
:: بازدید از این مطلب : 2289
|
امتیاز مطلب : 28
|
تعداد امتیازدهندگان : 9
|
مجموع امتیاز : 9
|
نویسنده : گمنام
شنبه 7 مرداد 1391
|
نقش دعا در کسب فیوضات ماه رمضان/ چرا حیوانات اسیر دام صیاد میشوند
مرحوم آیتالله مجتهدی با بیان اینکه انسان به وسیله دعا میتواند از خداوند توفیق عبادت ماه رمضان را کسب کند، بیان داشت: در روایت است که اگر حیوانات ذکر نگویند، اسیر دام صیاد میشوند.
*دعای روز هفتم ماه مبارک رمضان
«اَللّهُمَّ اَعِنّی فیهِ عَلی صِیامِهِ وَقِیامِهِ وَجَنِّبْنی فیهِ مِنْ هَفَواتِهِ وَ اثامِهِ وَارْزُقْنی فیهِ ذِکْرَکَ بدَوامِهِ بِتَوْفیقِکَ یاهادِی الْمُضِلّینَ»
خدایا یاریم کن در این ماه بر روزه و شب زنده داریاش و دورم بدار در آن از لغزشها و گناهانش و روزیام کن در آن ذکر خود را به طور مدوام و یکسره به توفیق خود، ای راهنمای گمراهان
* شرح فرازهای دعا
آیتالله مجتهدی تهرانی در شرح «اَللّهُمَّ اَعِنّی فیهِ عَلی صِیامِهِ وَقِیامِهِ» میگوید: خدایا کمک کن در این ماه روزه بگیریم و شب زندهداری کنیم. اگر خدا کمک کند، گرسنگی را نمیفهمیم. عبادت شب و سحر، دعاهای ابوحمزه ثمالی و افتتاح را انجام میدهیم، گاهی افرادی غصه میخورند که ماه رمضان چگونه روزه بگیریم؟ خوب دعا کنید و خدا کمکتان میکند.
وی در ادامه در شرح «وَجَنِّبْنی فیهِ مِنْ هَفَواتِهِ وَ اثامِهِ» میگوید: خدایا ماه رمضان ما را از لغزش و گناه حفظ کن، بدبختی است که آدم در ایام سال گناه کند و ماه رمضان هم به گناه ادامه دهد، در ماه رمضان باید تمام اعضا و جوارحمان روزه باشد، اگر روزهای بگیریم که چشمان، زبانمان، گوشمان، نامحرم ببیند، دروغ بگوید و غیبت بشنود، روزهمان «عام» میشود، اما به ما میگویند که روزه خاص بگیرید، یعنی اعضا و جوارحت هم روزه باشند.
وی تأکید میکند: درنیتهایتان بگویید: «خدایا؛ من روزه میگیرم، اما روزه خاص میگیرم»، یعنی اعضا و جوارحتان هم روزه باشد، حدیث داریم؛ زمانیکه روزه میگیرید، باید گوش و چشم و پوست بدنتان هم روزه بگیرند، باید اعضا و جوارحمان هم روزه باشند تا این روزه در ما اثر بگذارد.
این استاد اخلاق ادامه میدهد: البته یک روزه دیگر هم داریم که روزه خاص الخاص است، در این روزه، قلبمان در ماه رمضان به غیر خدا متوجه نمیشود.
آیتالله مجتهدی تهرانی در ادامه در شرح «وَارْزُقْنی فیهِ ذِکْرَکَ بدَوامِهِ» اظهار میکند: خدایا روزی کن که در ماه رمضان یاد تو باشم، «ذکر»، هم یاد معنا میکند و هم معنای ذکر زبانی را میدهد. دائماً باید به یاد خدا باشم.
وی میگوید: حدیث است که اگر حیوانات ذکر نگویند، اسیر دام صیاد میشوند. این صداهایی که از حیوانات میشنویم، ذکرهایی است که توسط آنان بیان میشود، حتی درخت و بیابان و کوه و دشت هم ذکر میگویند.
آیتالله مجتهدی تهرانی در ادامه در شرح «بِتَوْفیقِکَ یاهادِی الْمُضِلّینَ» میگوید: اما به توفیق خودت ای راهنمای گمراهان! ای خدایی که گمراهان را راهنمایی میکنی، توفیق بده این دعاهای روز هفتم درباره ما مستجاب شود. رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج
:: موضوعات مرتبط:
اخلاق و عرفان ,
,
:: برچسبها:
رایه الهدی ,
شرح دعای روز هفتم ,
آیت الله مجتهدی تهرانی ,
:: بازدید از این مطلب : 1961
|
امتیاز مطلب : 36
|
تعداد امتیازدهندگان : 10
|
مجموع امتیاز : 10
|
نویسنده : گمنام
پنج شنبه 5 مرداد 1391
|
*دعای روز ششم ماه مبارک رمضان
«اَللّهُمَّ لا تَخْذُلْنى فیهِ لِتَعَرُّضِ مَعْصِیَتِکَ وَلاتَضْرِبْنى بِسِیاطِ نَقِمَتِکَ وَزَحْزِحْنى فیهِ مِنْ مُوجِباتِ سَخَطِکَ بِمَنِّکَ وَاَیادیکَ یا مُنْتَهى رَغْبَةِ الرّاغِبینَ»
«خدایا در این ماه به خاطر دست زدن به نافرمانیت خوارم مساز و تازیانههاى عذابت را بر من مزن و از موجبات خشمت بدان نعمتبخشى و الطافى که نسبت به بندگان دارى دورم بدار، اى آخرین حد اشتیاق مشتاقان»
* شرح فرازهای دعا
آیتالله مجتهدی در شرح «اَللّهُمَّ لا تَخْذُلْنى فیهِ لِتَعَرُّضِ مَعْصِیَتِکَ» میگوید: خدایا، من را به واسطه تعرض گناه خوارم نکن، گناه آدم را خوار و عبادت و بندگی آدم را عزیز میکنند. اگر اهل طاعت و بندگی شوید، عزیز میشوید؛ اما اگر اهل گناه باشید، کسی دوستتان ندارند.
وی افزود: اهل گناه ولو اگر تحصیلات عالی رتبه دانشگاهی هم داشته باشد و لباسهای فاخر به تن کند، باز هم خوار است. اما بندگی خدا را کردن باعث میشود تا محبت آن شخص به مقدار بسیار زیادی در دل دیگران باشد.
این استاد اخلاق ادامه میدهد: قرآن میگوید: «إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَیَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمَنُ وُدًّا» یعنی هر که ایمان بیاورد و عمل صالح بکند، ما هم دوستیاش را در دل مردم میافکنیم، مردم اهل عمل را دوست دارند.
* سیل و طوفان، تازیانه عذاب خداوند هستند/ سیل گلستان به کدام روستا نرسید
وی در شرح فراز دوم دعای روز ششم ماه رمضان «وَلاتَضْرِبْنى بِسِیاطِ نَقِمَتِکَ» میافزاید: «خدایا من را به تازیانه عذابت نزن، «لاتضرب» واژه نهی است اما در اینجا دعاست. اگر من به شما بگویم «لاتضرب» این نهی است. اما کوچکتر به بزرگتر بگوید و ما به خدا که بگوییم، «لاتضرب» دعاست.
مجتهدی تهرانی در ادامه اظهار میکند: الان این گرفتاریهایی که گریبان آمریکا را گرفته و هر روز خبر از آمدن سیل و طوفان در آنجاست، همه تازیانه عذاب است. در ایران هم برخی جاها که سیل و زلزله میآید، عذاب الهی است. دلیلش هم این است که چند سال پیش در گلستان سیل آمد، روستایی در مسیر سیل قرار داشت که همه اعضای آن سید بودند، سیل، مسیر خود را عوض کرد و روستای دیگری را از بین برد که نمیگویم افراد آن چی و کی بودند.
وی به بیان شعری از زبان استادش میپردازد و میگوید: جمله ذرات زمین و آسمان / لشکر حقند گاه امتحان
سیل و رانش زمین، لشکر خدا هستند، آنها که میگویند اینها قهر طبیعت هستند، دین و ایمان ندارند؟ چرا یک کلمه نمیگویند که اینها عذاب هستند و برای جلوگیری از آنها نباید گناه کنیم.
*دعایی که پیامبر(ص) در حق ایرانیان کرد!
این استاد اخلاق در ادامه اظهار میکرد: در تهران قرار بود که عذاب بیاید، امام حسین (ع) شفاعت کرد و فرمود که جوانان این شهر برای من بیرق عزا به پا میکنند و دفع بلا شد، قرار بود تهران بر اثر برخی گناهان از بین برود، ولی امام حسین (ع) شفاعت کرد، این را کسی در خواب دیده بود و آن را برای من تعریف کرد.
وی تأکید میکند: ایران بهترین ممالک دنیاست، اولاً حکومت حقه شیعه اثنیعشری دارد، مملکتی که رئیسجمهورش، رئیس مجلسش، همه رؤسا، قوهها و رهبر انقلابش و همه مسئولانش شیعه باشد، فقط ایران است، تنها مملکتی که مذهب رسمیاش شیعه دوازده امامی است، ایران است، پیامبر (ص) در غدیر خم ما را دعا کرده و به برکت دعای او ایران اوضاع خوبی دارد، پیامبر (ص) در دعایش گفت «اللهم انصر من نصر» خدایا، هر که علی (ع) را یاری میکند، یاریاش کن.
* لزوم توجه به معانی دعا هنگام قرائت آنها در مساجد
آیتالله مجتهدی تهرانی با بیان بخشی از دعای روز ششم، ادامه میدهد: «وَزَحْزِحْنى فیهِ مِنْ مُوجِباتِ سَخَطِکَ»، «خدایا من را از موجبات سخطت دور گردان، چیزهایی که موجب سخط توست»، روایتی است که برخی گناهان خدا را به غضب میآورد و آنگاه خدا قسم میخورد که به عزت و جلال خودم دیگر تو را آمرزش نمیکنم، با اینکه خدا «ارحم الراحمین» است؛ اما مثلاً از من با این محاسن و عمامه توقع ندارد که به نامحرم نگاه کنم، لذا خدا به غضب میآید.
وی تأکید میکند: حدیث هست که هفتاد گناه جاهل را میآمرزند، قبل از آنکه یک گناه عالم را بیامرزند.
این استاد برجسته حوزه در خصوص فراز «بِمَنِّکَ وَاَیادیکَ» میگوید: یعنی به حق احسان و نعمتهایی که به من دادهای، خدایا این چند تا دعا را درباره من مستجاب کن.
وی ادامه میدهد: «یا مُنْتَهى رَغْبَةِ الرّاغِبینَ» یعنی ای خدایی که منتهای رغبت مشتاقان هستی، مشتاقان تو، چقدر مشتاق تواند، منتها رغبت مشتاقان تویی، این 3 دعای روز ششم ماه رمضان را درباره ما مستجاب کن.
آیتالله مجتهدی تهرانی در پایان میگوید: ای کاش در مساجد که این دعاها خوانده میشود، معنی آن نیز بیان شود تا مردم وقتی دعا میکنند، با حضور قلب این دعاها را بخوانند و در خودشان بیان کنند، به مردم بگویند که به خاطر گناه عذاب میشوند و این حادثهها در سراسر جهان و برخی شهرهای تهران به خاطر گناه است، خدا به شعیب پیامبر فرمود، میخواهم صدهزار تن از قومت را عذاب کنم. 40 هزار تن افراد بد و 60 هزار تن از افراد خوب، خطاب رسید که چرا خوبها بیشترند، فرمود: برای اینکه خوبها هم با بدها خوش و بش کردند. رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج
:: موضوعات مرتبط:
اخلاق و عرفان ,
,
:: بازدید از این مطلب : 1949
|
امتیاز مطلب : 18
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6
|
نویسنده : گمنام
پنج شنبه 4 مرداد 1391
|
مرحوم آیتالله مجتهدی تهرانی در شرح دعای روز پنجم ماه رمضان با بیان اینکه در سایه استغفار، انسان از غم و غصه رهایی پیدا میکند و بلا از او دور میشود، از رابطه ازدواج با استفغار سخن گفت.
*دعای روز پنجم ماه مبارک رمضان
«اللَّهُمَّ اجْعَلْنِی فِیهِ مِنَ الْمُسْتَغْفِرِینَ، وَاجْعَلْنِی فِیهِ مِنْ عِبَادِکَ الصَّالِحِینَ الْقَانِتِینَ، وَاجْعَلْنِی فِیهِ مِنْ أَوْلِیائِکَ الْمُقَرَّبِینَ، بِرَأْفَتِکَ یا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ»
خدایا در این روز مرا از آمرزش جویان درگاهت قرار ده، و قرار ده مرا در این روز از بندگان شایسته و فرمانبردارت، و در این روز مرا از دوستان نزدیکت قرار ده، به حق مهربانیات، ای مهربانترین مهربانان.
*شرح فرازهای دعا
آیتالله مجتهدی در شرح «اللَّهُمَّ اجْعَلْنِی فِیهِ مِنَ الْمُسْتَغْفِرِینَ» میگوید: در این دعا میگوییم خدایا من را در این ماه رمضان جزو مستغفرین قرار بده، برای استغفار، باید شرایط استغفار را داشت. کسی که مال حرام خورده که با استغفار کارش درست نمیشود، باید برود و صاحبان مال را راضی کند.
وی در ادامه میگوید: با مال حرام و رشوه و ربا رشد کردهای، حال که توبه میکنی باید بروی سود ربا را به صاحبان آن بازگردانی، غذای کم و حلال بخوری تا گوشتهای تنت که با مال حرام پرورش یافتهاند، آب شوند.
این استاد اخلاق میافزاید: کسی که شب تا صبح پای کار حرام نشسته، باید شبها احیاء نگهدارد و عبادت کند، از جمله در شب 15 شعبان که احتمالاً شب قدر است که تمام مقدورات ما در آن نوشته میشود.
*در سایه استغفار انسان به 4 موهبت دست پیدا میکند
آیتالله مجتهدی تهرانی ادامه میدهد: پس «خدایا مرا از مستغفرین قرار بدهد» یعنی اینکه واقعاً استغفار کنم و اگر مال حرامی دارم، آن را حلال کنم، به گناهی که قبلاً کردم فکر نکنم و از آن لذت نبرم، حالا زبانی هم استغفار کنیم، خوب است، بعد از نماز مغرب هم 70 بار استغفار وارد است.
وی به بیان حدیثی در این باره میپردازد و میگوید: «من اکثر الاستغفار»، کسی که زیاد استغفار کند، 4 چیز به دست میآورد، «جعل الله له من کل همٍ و غمٍ فرجا» اگر غم و غصه دارد، غم و غصهاش بیرون میآید، من هم دلم غصهدار میشود، وقتی شیعیان عراق را میکشند، وقتی در فلسطین جنایت مرتکب میشوند، روایت هم داریم وقتی یک شیعه در غرب عالم غصهدار میشود، یک شیعه هم در شرق عالم محزون میشود.
این استاد اخلاق تأکید میکند: آدم گاهی اوقات بیخودی غم و غصهاش میشود، من گاهی همین طوری غصهام میگیرد، تسبیح را برمیدارم، استغفار میکنم و حالم خوب میشود.
*نقش استغفار در دور شدن بلا از انسان
آیتالله مجتهدی تهرانی در ادامه میگوید: دوم «من کل خوفٍ امنا» گاهی اخبار ناخوشایند را میدهند. اگر استغفار کنی، هیچ خبری نمیشود، یه نفر دشمن داری، تهدید کرده که امشب ترورت میکنم، استغفار کنی، او را یکی دیگر ترور میکند و راحت میشوی، اگر استغفار کردهای از کسی نترس و فقط از خدا بترس.
وی ادامه میدهد: سوم «من کل ضیقٍ مخرجا» صاحبخانه تو را جواب کرده؟ سفتههایت عقب افتاده؟ گرفتاری؟ اگر استغفار کنی همه اینها درست میشود.
*حل مشکل ازدواج با ذکر استغفار!
این عالم برجسته ادامه میدهد: اگر در گرفتاری هستید، اگر مشکل ازدواج دارید، اگر منزل میخواهید، استغفار کنید، خدا گره از کارهاتان باز میکند، اما باید شرایط استغفار را هم مراعات کرد.
وی ادامه میدهد: و چهارم اینکه «و رزقه من حیث لا یحتسب» از جایی که گمان نداری استغفار کنی، میآید، همسفر خوب پیدا میکنی، یه زن خوب گیرت میآید، برای نماز شب اگر استغفار کردی یک زن نماز شبخون گیرت میآید و اگر استغفار نکنی یک زن بینماز گیرت میآید.
آیتالله مجتهدی در ادامه میگوید: رزق همهاش پول نیست، در احادیث که آمده اگر این کار را بکنی رزقت زیاد میشود، رزق معنوی رزق است، رفیق خوب رزق است، همسفر خوب هم رزق است، هر وقت میخواهید مسافرت بروید، چند بار استغفار کنید تا یک همسفر خوب داشته باشید.
وی در ادامه در شرح «وَاجْعَلْنِی فِیهِ مِنْ عِبَادِکَ الصَّالِحِینَ الْقَانِتِینَ» میگوید: خدایا من را از بندگان شایسته خودت قرار بده، فرمانبردار تو باشم، اطاعت تو را کنم، خدا آدم فرمانبردار را دوست دارد.
* کسانی که دوست نزدیک خداوند هستند
این استاد بزرگ اخلاق در ادامه در شرح «وَاجْعَلْنِی فِیهِ مِنْ أَوْلِیائِکَ الْمُقَرَّبِینَن» اظهار میکند: خدایا من را از دوستان نزدیکت قرار بده، آیا خدا دوست نزدیک دارد؟ بله، بندگانی هستند که آدم آنها در بهشت هم پیدا نمیکند، خطاب میشود که خدایا این دوست ما کجاست؟ ندا میآید که در حضور و بهشت خدا رفته است.
وی با بیان اینکه بهشت خدا، جدا از بهشت معمول است، میگوید: بهشت معمولی برای کسانی است که غذا و حوری میخواهند؛ اما آنها که خود خدا را میخواهند و عبادت را برای خود خدا کردند و نه برای ترس از جهنم، آنها در بهشت خدا وارد میشوند، آیه قرآن هم وجود دارد، «فادخلی فی عبادی و ادخلی جنتی» از خدا بخواهیم که در آن بهشت قرار بگیریم، جنت فردوس، جنت عدل جنتهای متعدد وجود دارد ولی جنت خدا، عالی است.
این عالم ربانی در ادامه در شرح فراز آخر دعای روز پنجم ماه رمضان «بِرَأْفَتِکَ یا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ» میگوید: خدا به مهربانی خودت، دعاهای ما را مستحاب کن، این خدایی که رحمت از همه رحمتها بیشتر است رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج
:: موضوعات مرتبط:
اخلاق و عرفان ,
,
:: برچسبها:
استغفار ,
رایه الهدی ,
آیت الله مجتهدی تهرانی ,
:: بازدید از این مطلب : 2188
|
امتیاز مطلب : 35
|
تعداد امتیازدهندگان : 9
|
مجموع امتیاز : 9
|
نویسنده : گمنام
پنج شنبه 5 مرداد 1391
|
آیتالله مجتبی تهرانی با تاکید بر اینکه انسان نباید حتی اموال خود را نفرین کند، بیان کرد: وقتی برای خود دعا میکنی از خدا خیر بخواه نه شر، نفع بخواه نه ضرر! زیرا تا دعا میکنید، فرشتگان بلافاصله میگویند: آمّین!
آیتالله مجتبی تهرانی در دومین از جلسات اخلاق و معارف اسلامی ویژه ماه مبارک رمضان به موضوع «دعا» پرداخت که مشروح آن در پی میآید:
مروری بر مباحث گذشته
بحث ما راجع به دعا بود. عرض کردم انسان، در سیر زندگی دنیوی و در سراسر زندگی خود با پرتگاههایی مواجه است. او نسبت به این پرتگاهها احتیاج به پناهگاه دارد، تا از آن مدد بگیرد و سقوط نکند. از این استمداد جستن، به دعا و درخواست از یک نیروی حاکم بر مادّیت تعبیر میشود؛ چون نیروهای مادّی، قابلیت این را ندارند تا برای انسان نسبت به پرتگاههایی که در زندگی با آنها مواجه میشود، اعمّ از پرتگاههای معنوی و مادّی، پناهگاه باشند. لذا باید به یک نیروی حاکم بر نیروی مادیت متوسّل شود تا آن نیرو بتواند او را از سقوط نجات دهد.
راه حلّ مشکلات، در زندگی دنیوی
من در این جلسه مطلبی را برای حلّ مشکلات انسان در زندگی دنیوی، عرض میکنم. ما در باب دعا داریم که انسان باید هم برای «دفع ضرر» و هم «جلب منفعت»، چه مادّی و چه معنوی، دعا کند. خیلی هم به آن سفارش شده است. در مقابل، از اینکه انسان در زندگی دنیوی خود «نعوذبالله»! برای «جلب ضرر»، چه نسبت به خود و چه نسبت به دیگران دعا کند، نهی شده است. من برای اینکه بگویم میشود انسان این کار را انجام دهد، روایتی به ذهنم آمد که بعد از بیان مطلبم به آن اشاره خواهم کرد.
درخواست ضرر، یا بر اثر غفلت است و یا سرخوردگی!
انسان، در زندگی خود، یا بر اثر «غفلت» و یا بر اثر «سرخوردگی»، درخواست «جلب ضرر» میکند؛ این دو مطلب است:
درخواست ضرر بر اثر غفلت
یک؛ «غفلت» از اینکه وقتی من با مشکلی برخورد کردم، مشکلگشایی مافوق این ابزار مادّی وجود دارد که اگر من دستم را به سوی او دراز کنم، مشکل من را حلّ خواهد کرد؛ اسم این دعا است. به تعبیر دیگر؛ وقتی غفلت از دعا و درخواست از خدا در انسان به وجود میآید، بر اثر آن میبیند به بنبست رسیده است، لذا برای خودش آرزوی ضرر و حتّی آرزوی مرگ میکند.
بدتر از مرگ چیست؟!
در روایتی دیدهام که از حضرت سؤال میکنند: آقا! بدتر از مرگ چیست؟ الآن به هر کس بگویید بدترین چیز چیست؟ میگوید: مردن و مرگ. این سؤال را از حضرت میپرسند که بدتر از مرگ چیست؟ حضرت میگوید: بدتر از مرگ، آن چیزی است که وقتی به سراغت آمد، آرزوی مرگ کنی! چقدر زیبا میفرماید! یعنی آن مسئله آنقدر تلخ است که مرگ نزد آن، برای تو شیرینتر میشود. چقدر زیبا! گاهی انسان بر اثر غفلت، برای خودش درخواست ضرر میکند.
درخواست ضرر بر اثر سرخوردگی
دو؛ «سرخوردگی». از دعا غفلت نکرده، اعتقاد هم دارد، ولی ایمانش ضعیف است؛ مثلاً فرض کنید مرتّب از خدا درخواست میکند، بعد میبیند گرهاش باز نشد، میگوید: ای خدا مرگم بده! من در این مورد، چهارده روایت دیدهام که اگر فرصت کنم، که به این چهارده روایت اشاره خواهم کرد. بر اثر سرخوردگی از دعایی که مستجاب نشده، میگوید: خدا مرگم بده! این سرخوردگی، معمولاً و غالباً انسان را به وادیای میکشد که برای خودش درخواست ضرر میکند. ولی اینکه انسان، نسبت به خود و نسبت به دیگران تقاضا و درخواست ضرر کند، در معارف ما نهی شده است؛ یعنی دعا نباید علیه کسی باشد حتّی خود انسان! اصطلاحاً به چنین دعایی «نفرین» میگویند.
تا دعا میکنید فرشتگان میگویند: آمّین!
در جلسه گذشته گفتم. «رُوِی عن رَسوُلِالله(صلاللهعلیهوآلهوسلم) قال: لا تَدعُوا عَلی اَنفُسِکُم اِلّا بِخَیر»؛ وقتی برای خودت دعا میکنی، از خدا خیر بخواه نه شرّ! نفع بخواه نه ضرر! رفع ضرر بخواه نه جلب ضرر! «لا تَدعُوا عَلی اَنفُسِکُم اِلّا بِخَیر»؛ این تعبیر، استثنا از نفی است، یعنی بی برو برگرد باید همین باشد، «فَاِنَّ المَلائِکَه یؤَمِّنون عَلی ما یقوُلوُن»؛ تا دعا میکنید، فرشتگان بلافاصله میگویند: آمّین! فهمیدی چهکار کردی؟ آنها میگویند: آمّین! بعد هم تو پشیمان میشوی!
حتّی اموالتان را هم نفرین نکنید!
در یک روایت دیگر است از پیغمبراکرم که درباره درخواست ضرر است هم نسبت به خود و هم دیگران، «رُوِی عن رَسوُلِالله(صَلاللهعَلیهِوَآلِهِوَسَلَّم) قال: لا تَدعوا عَلی اَنفُسِکُم وَلا تَدعوا عَلی اَولادِکُم»؛ اولاد خود را نفرین نکنید! «وَلا تَدعُوا عَلی خَدَمِکُم»؛ خدمتگذارانتان را نفرین نکنید! «وَلا تَدعُوا عَلی اَموالِکُم»؛ حتّی اموالتان را هم نفرین نکنید! عجب! آنها جاندار بودند، اینها بیجان هستند، توجّه کنید! اینکه بگویید: ای کاش این را نداشتم! این من را بیچاره کرد! این فلان شد و از این قبیل حرفها. بروید خودتان را اصلاح کنید، آنها تقصیری ندارند! من یک وقتی راجع به دنیا بحث کردهام؛ ما خیال میکنیم دنیا در و دیوار و امثال اینها است، نه! دنیا اینها نیست، دنیا چیز دیگری است. من نمیخواهم بحث را منحرف کنم.
درخواست نکنید جوانتان جوانمرگ شود!
مطلبی در روایت مطرح شده که چه بسا این مطلب از جهت جنبههای طبیعی، آن موقع نیز مورد ابتلاء بوده است. پیغمبراکرم در روایتی دارد که: «قالَ رَسوُلِالله(صَلیاللهعَلَیهوَآلِهوَسَلَّم): لا تَمَنّوا هَلاکَ شِبابِکُم وَ اِن کانَ فیهِم غَرام»؛ از خدا درخواست و تمنّا نکنید تا جوانتان جوانمرگ شود، چون میبینم در این شرّ وجود دارد؛ به اصطلاح ضرر دارد، «فَاِنَّهُم عَلی ما کانَ فیهِم عَلی خِلال»؛ یک بحث منطقی است، چون آنها با همان حالی که دارند از چند حال خارج نیستند، یک: «اِمّا اَن یتُوبوُا فَیتوُبُ الله عِلَیهِم»؛ چه بسا این شخص فردا پشیمان شود و توبه کند، خدا هم توبه او را قبول کند، دو: «وَ اِمّا اَن تُردِیهُمُ الآفاق»؛ از آن طرف، ممکن است موجب شود این آسیبهایی که میبینی اصلاً از بین برود. این زمینها همه به طور کلّی از بین برود. به طور کلّی، شرّها از بین برود. ضرری که از ناحیهی او وجود دارد، همه از بین برود. میفهمد، توبه میکند، یا اصلاً دیگر زمینهاش از بین میرود. این دو تا هم مربوط به ضرر است. از آن طرف، ممکن است در جادّهای بیافتد و در آن شروع کند به خدمت کردن. «وَ اِمّا عَدُوّاً یقاتِلوُه»؛ همین کسی که تو میگفتی: خدا مرگش بدهد! ممکن است درگیری و جنگی ایجاد شود؛ ممکن است دشمن کافری به مسلمانها حمله کند و او به جبهه برود و بجنگد، «وَ اِمّا حَریقاً فَیدفِعوا وَ اِمّا ماءً فَیصُدّوُا»؛ ممکن است حادثهای پیش بیاید و او جلوی آن را بگیرد و ... حضرت دانه دانه، شروع میکند به گفتن. همه اینها خدمات است.
رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج
:: موضوعات مرتبط:
اخلاق و عرفان ,
عقــــــــــــایـــد ,
,
:: برچسبها:
آیت الله مجتبی تهرانی ,
رایه الهدی ,
دعا ,
:: بازدید از این مطلب : 3258
|
امتیاز مطلب : 31
|
تعداد امتیازدهندگان : 10
|
مجموع امتیاز : 10
|
نویسنده : گمنام
پنج شنبه 5 مرداد 1391
|
روزی پيامبر اكرم صلی الله علیه و آله و سلم به حضرت امير علیه السلام فرمودند: «میخواهي شصتهزار گوسفند به تو بدهم يا شصتهزار دينار يا شصتهزار حكمت؟» حضرت امير علیه السلام فرمودند: «كلام حكيمانه». پيامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: «اين شصت هزار را در شش نكته خلاصه ميكنم». يكي از آنها اين است كه حضرت فرمودند: «يا علی! وقتی مردم به دنبال زياد عمل كردن هستند، تو به دنبال خالص كردن عمل باش». ممكن است فردی چند انبار پنبه داشته باشد، امّا فرد ديگری تنها يك جواهر بسيار قيمتی داشته باشد كه به تمام انبارهای پنبه میارزد. كدام بهتر است؟
منبع : حدیث دل سپردن | استاد آقاتهرانی
رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج
:: موضوعات مرتبط:
اخلاق و عرفان ,
,
:: برچسبها:
خالص کردن عمل ,
اخلاص ,
رایه الهدی ,
:: بازدید از این مطلب : 1448
|
امتیاز مطلب : 18
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6
|
نویسنده : گمنام
پنج شنبه 5 مرداد 1391
|
فایل صوتی شرح دعای ابوحمزه ثمالی توسط استاد آقاتهرانی
رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج
:: موضوعات مرتبط:
اخلاق و عرفان ,
,
:: برچسبها:
شرح دعای ابوحمزه ثمالی ,
رایه الهدی ,
دکترآقاتهرانی ,
:: بازدید از این مطلب : 2673
|
امتیاز مطلب : 35
|
تعداد امتیازدهندگان : 10
|
مجموع امتیاز : 10
|
نویسنده : گمنام
پنج شنبه 5 مرداد 1391
|
خوب است که انسان در درسهای اخلاق بزرگان شرکت کند. اگر نمیتواند به صورت حضوری شرکت نماید، از طریق رادیو، تلویزیون، نوارها و سیدیهای موجود، مباحث اخلاقی را دنبال نماید که بسیار مفید خواهد بود. اگر چنین شد، استادی مناسب به سراغ او خواهد آمد.
اگر انسان به دنبال خودسازی رفت، خداوند به او بینشی میدهد که به خوبی از اطراف خود درس بگیرد. گاه فرزند انسان به او درس میدهد. گاه یک درخت برای انسان درس است. یک مورچه، حضرت سلیمان(ع) را نصیحت میکند. انسانها ممکن است از یک مصیبت، هیچ استفادهي معنوی نکنند، اما فردی که به دنبال آموختن است از هر مصیبت و شادی بهره معنوی میبرد.
انسانی که به دنبال بندگی است، استاد را به راحتی مییابد. حتّی در و دیوار برای شخص استاد میشود. در جایی به روی پارچهای نوشته بودند: «عَلَیْکُمْ فی شَهْرِ رَمَضان بِکَثْرَهِ الإِسْتِغْفار وِ الدُّعا»؛ «بر شما باد در ماه مبارک رمضان به توبه و دعای زیاد». ممکن است افراد بسیاری آن را دیده یا خوانده باشند، ولی کسی که به دنبال استاد باشد به آن نوشته توجّه ویژه میکند و سعی میکند به آن عمل کند. چنین اشخاصی را خداوند بهطور ویژه هدایت میکند و در واقع، استاد، خود، او را خواهد یافت و خود به سراغ او خواهد آمد و در واقع خداوند به او درس میدهد .
منبع : از خود تا خدا
رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج
:: موضوعات مرتبط:
اخلاق و عرفان ,
,
:: برچسبها:
استاداخلاق ,
ماه رمضان ,
رایه الهدی ,
:: بازدید از این مطلب : 1973
|
امتیاز مطلب : 36
|
تعداد امتیازدهندگان : 10
|
مجموع امتیاز : 10
|
نویسنده : گمنام
پنج شنبه 5 مرداد 1391
|
به نقل از تبیان، از پیامبر اكرم (صلى الله علیه و آله) روایت شده است : ”با تشنگى و گرسنگى با نفسهایتان مبارزه كنید همانا پاداش این كار همانند پاداش مبارزه در راه خداست . و عملى دوست داشتنى تر از گرسنگى و تشنگى در نزد خدا كسى است كه گرسنگى بیشترى كشیده باشد و در خداوند متعال تفكر بیشترى نموده باشد.” و به اسامه فرمودند: «اگر مى توانى در حال گرسنگى و تشنگى ملك الموت را ملاقات كن تا به بالاترین مقامها و جاها رسیده و با پیامبران هم منزل شوى و ملائكه از دیدن روحت شادمان شوند و خداوند بر تو درود فرستد.»
نیز فرمودند: گرسنگى بكشید و بر بدنهایتان سخت بگیرید شاید دلهایتان خداوند متعال را ببیند. در حدیث معراج خداوند پرسید: اى احمد! آیا آثار روزه را مى دانى ؟ پاسخ داد: خیر. خداوند فرمودند: نتیجه روزه كم خورى و كم گویى است . و آن حكمت را به ارمغان مى آورد و حكمت معرفت را در پى دارد و معرفت یقین را. و وقتى كه بنده اى به یقین رسید باكى ندارد كه چگونه روزگار را سپرى كند. در سختى یا آسانى و این مقام خوشنودهاست . و هر كس طبق خوشنودى من رفتار كند، سه خصلت را به او مى دهم : شكرى كه نادانى همراه آن نباشد، یادى كه فراموشى نداشته باشد و دوستیى كه دوستى من را بر دوستى آفریدگانم ترجیح ندهد. هنگامى كه او من را دوست داشت ، من هم او را دوست خواهم داشت ؛ دوستى او را در دل بندگانم انداخته و چشم قلب او را به عظمت جلالم مى گشایم و علم آفریدگانم را از او پنهان نمى دارم ؛ در تاریكى شب و روشنایى روز با او مناجات مى كنم تا آنجا كه سخن گفتن و همنشینى او با بندگانم قطع شود و كلام خود و فرشتگانم را به گوش او مى رسانم و اسرارى را كه از بندگانم پنهان كرده ام براى او آشكار مى كنم ...؛ عقل او را غرق در شناخت خود كرده و درك او را بالا مى برم ؛ مرگ را بر او آسان مى كنم تا وارد بهشت شود و وقتى كه ملك الموت او را ملاقات كند، به او مى گوید: آفرین بر تو و خوشا به حالت ! خوشا به حالت ! خداوند مشتاق تو است ... خداوند مى گوید: این بهشت من است ، در آن بخرام و خوش باش و در همسایگیم ساكن شو. روح انسان مى گوید: خدا یا خود را به من شناساندى و با این شناخت از جمیع آفریدگانت بى نیاز شدم . قسم به عزت و جلالت اگر خوشنودى تو در این است كه قطعه قطعه شده یا هفتاد بار به بدترین شكل كشته شوم خوشنودى تو براى من دوست داشتنى تر است ... آنگاه خداى متعال مى فرماید: به عزت و جلالم سوگند، هیچگاه مانعى بین خود و تو قرار نمى دهم ؛ تا هر وقت خواسته باشى بر من وارد شوى ؛ كه با دوستان خود چنین كنم .
از رسول اكرم (صلى الله علیه و آله) روایت شده است : ((كسى كه شكم خود را گرسنه نگه دارد اندیشه اش تربیت مى شود.))
در این روایت به فلسفه و فضیلت گرسنگى اشاره شده است . براى توضیح بیشتر مى توان به سخنان علماى اخلاق كه برگرفته از روایات مى باشد، مراجعه نمود. آنان براى گرسنگى فواید زیادى گفته اند از قبیل :
الف- صفاى قلب : زیرا سیرى باعث ازدیاد بخار در مغز شده و مغز حالتى شبیه مستى پیدا مى كند و نمى تواند خوب فكر كند؛ سرعت انتقال او كم شده و قلب او كور مى شود. برخلاف گرسنگى كه باعث رقت و صفاى قلب مى شود. و قلب را آماده تفكرى كه باعث شناخت مى شود، مى كند. و نورى آشكار پیدا مى كند. از رسول اكرم (صلى الله علیه و آله) روایت شده است : ((كسى كه شكم خود را گرسنه نگه دارد اندیشه اش تربیت مى شود.)) .
ب- تواضع و از بین رفتن سرمستى و ناسپاسى كه منشاء سركشى است ؛ وقتى نفس خوار شد، در مقابل پروردگارش خاضع شده و از سركشى دست بر مى دارد.
ج- شكستن شدت شهوات و نیروهایى است كه باعث انجام گناهان كبیره شده و سبب هلاكت انسان مى شوند. چون بیشتر گناهان كبیره از شهوت سخن گفتن و شهوت جنسى بوجود مى آید و كم كردن این دو شهوت باعث مصون ماندن از خطرها مى شود.
د- آمادگى براى انجام تمام عبادتها از چند جهت است ؛ كه كمترین آنها كم احتیاجى به تخلى و بدست آوردن غذا و كمتر بیمار شدن به بیماریهاى گوناگون است - زیرا معده خانه بیمارى و پرهیز سرِ هر دارویى است .
با این مقدمات مى توانیم به نتایج بزرگى برسیم كه بعضى از آنها عبارتند از:
ماه رمضان
الف. مى فهمیم كه چرا خداوند براى میهمانش گرسنگى را انتخاب كرده است . نعمتى بالاتر و بهتر از نعمت شناخت ، نزدیكى و دیدار خداوند نیست و گرسنگى از راههاى نزدیك رسیدن به آن است . پس مى بینى كه روزه تكلیف نیست بلكه خداوند به وسیله آن تو را بزرگ داشته و به خاطر واجب نمودن آن بر ما منت دارد. و بهمین جهت شكر آن واجب است و مى فهمى كه علت واجب كردن آن كم خوردن و ضعیف كردن نیروهاست . بهمین جهت حیف مى آید كه حتى در شب نیز غذا بخورى . و ممكن است علت هاى دیگر تشریع روزه را نیز درك كنى .
ب. وقتى ارزش كارى را كه از تو خواسته شده ، فهمیدى ، براى رسیدن به نتیجه خوب ، در جهت انجام درست و اخلاص در آن ، تلاش مى كنى .
ج. هنگامى كه هدف از واجب شدن روزه را دانستى ، مى فهمى كه چه چیزى باعث صفا و روشنى یا تیرگى آن مى شود؛ و معنى این حدیث را مى فهمى كه «روزه فقط خوددارى از خوردنى و آشامیدنى نیست ؛ و هنگامى كه روزه گرفتى ، گوش ، چشم و زبانت نیز باید روزه بگیرد.» حتى در بعضى روایات پوست و مو نیز گفته شده .
د. مى فهمى كه شایسته نیست نیت و هدف روزه ، فقط مجازات نشدن یا بدست آوردن پاداش و بهشت و ناز و نعمت باشد؛ گرچه با روزه این دو نیز بدست مى آید بلكه سزاوار است هدف و نیت روزه نزدیكى انسان به خداوند و همسایگى و خوشنودى او باشد. و حتى از این حد نیز بالاتر آمده و خود این عمل را بخاطر این كه انسان را از صفات حیوانى خارج و به صفات روحانى نزدیك مى گرداند، نزدیك شدن به خدا بداند، نه وسیله اى براى نزدیك شدن به او.
این سفارشها را در مورد وظایف روزه دار ببین ، و درباره اثرات آن تامل نما. كسى كه خود را نزدیك به آخرت ببیند، قلب او از دنیا خارج شده و براى او چیزى جز تهیه توشه براى آخرت مهم نخواهد بود. همینطور اگر قلب او شكسته و خاضع و خوار باشد میلى به غیر خدا نداشته و مایه دلخوشى او كسى جز خدا نیست . و كسى كه روح و بدن او غرق در یاد، محبت و عبادت خدا شده و روزه او روزه مقربین مى گردد. خداوند به حق دوستانش چنین روزه اى را نصیب ما بفرماید؛ گرچه یك روز در عمرمان باشد.
مرحوم آیت الله حاج میرزا جواد ملكى تبریزی(ره) - مترجم : ابراهیم محدث بندرویگى رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج
:: موضوعات مرتبط:
اخلاق و عرفان ,
,
:: برچسبها:
فواید روزه داری ,
رایه الهدی ,
میرزا جوادملکی تبریزی ,
:: بازدید از این مطلب : 2082
|
امتیاز مطلب : 10
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
|
نویسنده : گمنام
پنج شنبه 5 مرداد 1391
|
«قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع أَ يَجِيءُ أَحَدُكُمْ إِلَى أَخِيهِ فَيُدْخِلُ يَدَهُ فِی كِيسِهِ فَيَأْخُذُ حَاجَتَهُ فَلَا يَدْفَعُهُ فَقُلْتُ مَا أَعْرِفُ ذَلِكَ فِينَا فَقَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع فَلَا شَيْءَ إِذاً قُلْتُ فَالْهَلَاكُ إِذاً فَقَالَ إِنَّ الْقَوْمَ لَمْ يُعْطَوْا أَحْلَامَهُمْ بَعْد». كافى، ج 2، ص 174
فى الكافى، عن الباقر (عليهالسّلام)؛ «أ يجىء احدكم الى اخيه فيدخل يده فى كيسه فيأخذ حاجته فلا يدفعه». حضرت امام محمد باقر (عليهالسّلام) از يكى از اصحابشان سؤال ميكنند - كه اين مقدمه ديگر ذكر نشده كه آن صحابى كه بود و چه سؤال كرده بود و از كجا آمده بود؛ اينها ديگر توى اين روايت نيست - كه آيا در آنجائى كه شما هستيد، وضعيت اينجورى است كه يكى از شماها بيايد دستش را توى جيب برادر دينىاش بكند و هر چه كه لازم دارد، از توى جيب او بردارد، او هم ناراحت نشود؟ به اين حد رسيدهايد كه جيبتان براى همديگر رايگان باشد؟
مرحوم حرزالدين نقل ميكند كه شيخ خضر در زمان مرحوم كاشفالغطاء از علماى بزرگ بود و خيلى مورد توجه مردم قرار داشت. ميگويد در روز عيد، مردم نجف و عشاير و اينها كه به شيخ خضر علاقه داشتند، منزل او آمدند و هدايا آوردند - پول آوردند، طلا آوردند - و همين طور جلوى ايشان ميگذاشتند و ايشان هم آن پولها و طلاها را جلوى دستش گذاشته بود و همان طور روى هم كوت شده بود. بعد شيخ جعفر كاشفالغطاء آمد. معلوم ميشود آن وقتها هنوز شيخ جعفر به مقام رياست نرسيده بود. ايشان آمد و نشست و چشمش به اين پولها و طلاها افتاد. بعد يواشيواش نزديك ظهر شد و مردم رفتند. شيخ جعفر بلند شد گوشهى عبايش را پهن كرد و اين طلاها و پولها را گوشهى عبايش ريخت و گفت خداحافظ شما، و رفت! شيخ خضر هم نگاهى كرد و چيزى نگفت؛ كأن لم يكن شيئاً مذكورا!
حالا اين قصهاى كه نقل كردم، دنباله هم دارد، كه دنبالههايش باز از اين جالبتر هم هست. به هر حال حضرت سؤال ميكنند كه در اموال شخصى، شما اين جور هستيد كه مثلاً قبايتان را آنجا آويزان كردهايد، رفيقتان مىآيد دست ميكند توى جيب قباى شما و يك مقدار پولى كه لازم دارد، برمي دارد و بقيهاش را آنجا ميگذارد و بعد راه مىافتد مي رود، به شما هم اصلاً برنخورد و ناراحت نشويد؟ چنين وضعى بين شما هست؟ «فقيل ما اعرف ذلك فينا». آن راوى گفت كه در بين خودمان اينجور وضعى نيست. «فقال فلا شىء اذاً»؛ فرمود: پس هنوز خبرى نيست، هنوز چيزى نيست.
من اينجا اين حاشيه را اضافه كنم كه اين مالِ زمان امام باقر (عليه الصّلاة و السّلام) است. در آن زمان، شيعه تدريجاً داشت شكل ميگرفت. بعد از حادثهى عاشورا، در ظرف اين 33 سال، 34 سالى كه دوران امام سجاد (عليه الصّلاة و السّلام) بود، تدريجاً و يواشيواش مردم جمع مي شدند؛ چون بعد از حادثهى عاشورا، آن شدت عملى كه به خرج داده شده بود، شيعه را متفرق كرد؛ بعضىها برگشتند، بعضىها منصرف شدند، بعضىها از ولايت اهل بيت پشيمان شدند؛ هر كسى به يك طرفى رفت. در اين 34 سال، يواشيواش مردم جمع شدند. در زمان امام باقر (عليه الصّلاة و السّلام) مردم بيشتر جمع شدند. مردم تدريجاً در شهرها، در نقاط مختلف، نزديك و دور، جمع ميشدند. اين مال آن وقت است كه حضرت مي خواهند بگويند اين كانونهاى تشيع را بايد در سرتاسر دنياى اسلام اينجورى تشكيل دهيد، اينجور با هم باصفا باشيد.
حضرت وقتى فرمودند «فلا شىء» -هنوز هيچ خبرى نيست؛ آنى كه بايد بشود، نشده است - آن طرف ترسيد؛ «قيل فالهلاك اذاً؟». «هلاك» در اينجا و در خيلى جاهاى ديگر به معناى مردن نيست؛ به معناى بدبخت شدن است. يعنى پس ديگر بدبخت شديم آقا؟ ديگر هيچى نيست؟ «فقال انّ القوم لميعطوا احلامهم بعد». «احلام» در اينجا جمع «حلم» است. مادهى «حَلُمَ يَحلُمُ» به معناى حلم ورزيدن است؛ با «حَلَمَ يَحلُمُ» كه به معناى رؤيا و اضغاث احلامى كه در قرآن هست، تفاوت دارد؛ آن از باب نَصَرَ يَنصُرُ است، حَلَمَ يَحلُمُ است؛ اين از باب شَرُفَ يَشرُفُ است؛ حَلُمَ يَحلُمُ. اينجا احلام جمع حلم است. پس هنوز به آن بردبارى و آن ظرفيت لازم نرسيدهايد. بنابراين به معناى هلاك نيست كه بگوئيم نابود شديد، عذاب خدا گريبان شما را گرفت؛ نه، به معناى اين است كه هنوز آن ظرفيت لازم را پيدا نكردهايد. رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج
:: موضوعات مرتبط:
اخلاق و عرفان ,
,
:: برچسبها:
شرح حدیث ,
رایه الهدی ,
امام باقرعلیه السلام ,
:: بازدید از این مطلب : 2320
|
امتیاز مطلب : 16
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6
|
نویسنده : گمنام
چهار شنبه 4 مرداد 1391
|
حجتالاسلام والمسلمین محمدعلی جاودان از علمای اخلاق تهران درباره ذکر و مراتب آن میگوید: اولین مرتبه ذکر زبانی است. از این بالاتر ذکر عملی است و مرحله سوم ذکر قلبی را شامل میشود.
به نقل از روابط عمومی مؤسسه فرهنگی ایمان ماندگار، در دعای روز چهارم ماه مبارک رمضان میخوانیم: «اللَّهُمَّ قَوِّنِی فِیهِ عَلَى إِقَامَةِ أَمْرِکَ وَ أَذِقْنِی فِیهِ حَلَاوَةَ ذِکْرِکَ وَ أَوْزِعْنِی فِیهِ لِأَدَاءِ شُکْرِکَ بِکَرَمِکَ وَ احْفَظْنِی فِیهِ بِحِفْظِکَ وَ سِتْرِکَ یَا أَبْصَرَ النَّاظِرِینَ»
در شرح فراز دوم این دعا یعنی «أَذِقْنِی فِیهِ حَلَاوَةَ ذِکْرِکَ» از خدا میخواهیم شیرینی ذکر خویش را به ما بچشاند.
حجتالاسلام والمسلمین محمدعلی جاودان درباره ذکر و مراتب آن میگوید: ذکر خدا انواع و درجات مختلف دارد. اولین مرتبه ذکر زبانی است که آدمی مثلاً تسبیحات حضرت زهرا(س) را بعد از نماز میگوید.
از این بالاتر ذکر عملی است و آن اینست که انسان مؤمن در برخورد با گناه توقف میکند، و چون خدای متعال راضی نیست دست به گناه دراز نمیکند.
مرحله سوم ذکر قلبی است که برترین درجات ذکر است و فرشتگان به خاطر عظمت آن توانایی ثبت آن را ندارند، و این مرتبه در اثر زحمت زیاد در ترک گناه و تهذیب نفس به دست میآید.
ذکر دائم، ذکر همیشگی خدای متعال به زبان و دل است و آنچه به زبان میآید برای اینست که به دل همراهی بشود و طبق روایات این مهمترین ذکر خداست، و مقصد و مقصود همه زحمات همین است.
البته این ذکر اگر در دل جای بگیرد احساس لذت و آرامش را به دنبال دارد. مهم دوام ذکر قلبی است و لذت و آرامش فرع بر آن است. هرچه در این راه زحمت و رنج کشیده شود ارزش دارد. مراقبه بهترین مقدمه برای رسیدن به دوام ذکر است.
بهترین ذکر زبانی هم برای شما و بنده و امثال ما ذکر استغفار است. که البته عبارتهای آن مختلف است. از جمله «أستغفرالله و أسئله التوبة» یا آنچه همه بلد هستند «أستغفرالله و أتوب الیه». این اذکار را زیاد بگویید. صبح و ظهر و عصر و شب و نیمه شب و سعی کنید با توجه باشید.
از حضرت موسی بن جعفر(ع) نقل شده که فرمود: من هر روز 5هزار بار استغفار میکنم. حال شما هزار بار این کار را انجام بدهید. رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج
:: موضوعات مرتبط:
اخلاق و عرفان ,
,
:: برچسبها:
انواع ذکر و مراتب آن ,
حجت الاسلام جاودان ,
رایه الهدی ,
:: بازدید از این مطلب : 2299
|
امتیاز مطلب : 34
|
تعداد امتیازدهندگان : 9
|
مجموع امتیاز : 9
|
نویسنده : گمنام
دو شنبه 2 مرداد 1391
|
مرحوم آیتالله مجتهدی تهرانی، انجام گناه را دلیل ضعیفبودن حافظه میداند و تأکید دارد: روزه صورت شیطان را سیاه میکند. وی در شرح دعای روز سوم ماه مبارک رمضان میگوید: در این دعا از خدا درخواست ذهن و حافظه میکنیم.
مرحوم آیتالله مجتهدی تهرانی، شرح کوتاهی بر دعاهای روزانه ماه مبارک رمضان دارد که به صورت مجموعه صوتی موجود است. متن این مجموعه شروح در ماه رمضان سال 89 به ابتکار خبرنگار آیین و اندیشه خبرگزاری فارس پیاده و منتشر شد.
نظر به استقبال مخاطبان و مردم روزهدار از این شروح، یک بار دیگر بازنشر میشود.
* دعای روز سوم ماه مبارک رمضان
«اللَّهُمَّ ارْزُقْنِی فِیهِ الذِّهْنَ وَ التَّنْبِیهَ وَ بَاعِدْنِی فِیهِ مِنَ السَّفَاهَةِ وَ التَّمْوِیهِوَ اجْعَلْ لِی نَصِیباً مِنْ کُلِّ خَیرٍ تُنْزِلُ فِیهِ بِجُودِکَ یا أَجْوَدَ الْأَجْوَدِین»
خدایا در این روز مرا هوش و بیدارى نصیب فرما و از سفاهت و جهالت و کار باطل دور گردان و از هر خیرى که در این روز نازل مىفرمایى مرا نصیب بخش به حق جود و کرمت اى جود و بخشش دارترین عالم.
* شرح فرازهای دعا
آیتالله مجتهدی تهرانی در شرح «اللَّهُمَّ ارْزُقْنِی فِیهِ الذِّهْنَ وَالتَّنْبِیهَ وَبَاعِدْنِی فِیهِ مِنَ السَّفَاهَةِ وَ التَّمْوِیهِ» میگوید: خدایا در این ماه رمضان روزی کن که من هوشیار بشوم و حافظه پیدا کنم و از خواب غفلت بیدار بشوم! انسان اگر بیدار بشود خیلی لذت میبرد، نوع انسانها در غفلت هستند؛ بنابراین در ماه رمضان از خدا درخواست کنید که از خواب غفلت بیدار شویم.
وی درباره علت ضعیفی حافظه عنوان میکند: یکی از نعمتهای بزرگ خدا ذهن است. در این دعا از خدا درخواست ذهن و حافظه میکنیم، اگر میبینید حافظه ضعیف است و حافظه درست و حسابی نداریم، علت آن گناه است؛ به نامحرم که نگاه کنی حافظه میرود.
* گناه حافظه را ضعیف میکند
این استاد اخلاق ادامه میدهد: شخصی به دانشمندی مراجعه میکند و میگوید ؛ من حافظه ندارم. آن دانشمند گفت: گناه نکن و علت آن را هم ذکر کرد و گفت: علم یک نوع فضیلت و برتری است و خدا این برتری را به شخص گناهکار نمیدهد لذا کسی که اهل گناه است مجتهد و ملا نمیشود و اگر بخواهد ملا بشود و به درد مردم بخورد باید حافظه داشته باشد و لازمه آن ترک گناه است.
آیتالله مجتهدی تهرانی در ادامه به بیان خاطرهای میپردازد و میگوید: مرحوم آیتالله بروجردی، گاهی در درس شعرهای سیوطی را میخواندند؛ با اینکه حدود 70 تا 80 سال از زمانی که سیوطی میخواندند و مجتهد شده بودند، فاصله بود، ولی به علت دوری از گناه از حافظه بسیار قوی برخوردار بودند.
* دعای تقویت حافظه
این عالم ربانی همچنین دعایی برای تقویت حافظه معرفی میکند و میگوید: از خدا؛ حافظه بخواهیم و ترک گناه کنیم؛ این دعا را هم بعد از هر نماز بخوانید: «سبحان من لایعتدی علی اهل مملکته ...» که باعث تقویت حافظه میشود؛ قرآن حفظ کنید؛ حافظه زیاد میشود؛ خواندن آیةالکرسی حافظه را زیاد میکند.
این استاد بزرگ اخلاق یک بار دیگر به دعای روز سوم ماه رمضان اشاره میکند و میگوید: در ادامه دعای روز سوم از خدا طلب بیداری از خواب غفلت میکنیم. «وَبَاعِدْنِی فِیهِ مِنَ السَّفَاهَةِ وَالتَّمْوِیهِ» خدایا در این روز مرا از کارهای باطل و سفیهانه دور گردان؛ غیبت نکنم، دروغ نگویم و ... سفاهت به معنای؛ کار بیخردانه و بچهگانه است.
وی با قرائت ادامه دعا میافزاید: «وَاجْعَلْ لِی نَصِیباً مِنْ کُلِّ خَیرٍ تُنْزِلُ فِیهِ» خدایا هر کار خیری که در ماه رمضان نازل کردهای نصیبی از آن کار خیر به من برسان.
* شیطان چگونه از ما دور میشود
مرحوم آیتالله مجتهدی تهرانی در ادامه به حدیثی از حضرت رسول(ص) اشاره میکند و میگوید: رسول خدا فرمود: «آیا شما را خبر ندهم به اموری که اگر به آن امور عمل کنید، شیطان از شما دور میشود؛ مثل دور بودن مشرق از مغرب.» اصحاب گفتند: «بله یا رسولالله» حضرت فرمودند: «روزه بگیرید؛ چراکه روزه صورت شیطان را سیاه میکند.»
* روزه صورت شیطان را سیاه میکند و صدقه پشت او را میشکند
وی تأکید کرد: یکی از کارهای خیر روزه گرفتن است. از خدا بخواهیم که در ماه رمضان مریض نشویم و توفیق روزهداری داشته باشیم. یکی از کارهای خیر دیگر صدقه است؛ صدقه دادن هم پشت شیطان را میشکند. «و کَسْرَ ظَهره» و در ادامه آمده است، مواظبت بر عمل صالح، نماز شب و دوستی با خدا و استغفار، ریشه شیطان را قطع میکند. و در آخر حدیث گفته شده است: «و لِکلِ شی زکات وزکاتُ الابدان الصیام» که هر چیزی زکاتی دارد و زکات بدنهای شما روزه است.
وی همچنین درباره بخش آخر دعای روز سوم ماه رمضان اظهار میکند: «وَ اجْعَلْ لِی نَصِیباً مِنْ کُلِّ خَیرٍ تُنْزِلُ فِیهِ بِجُودِکَ یا أَجْوَدَ الْأَجْوَدِین» خدایا هر خیری که در ماه رمضان نازل میکنی برای من نصیبی از آن خیر قرار بده به جود و بخشش خودت ای کسی که جود و بخششت از همه بخشندگان بیشتر است. رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج
:: موضوعات مرتبط:
اخلاق و عرفان ,
,
:: برچسبها:
آیت الله مجتهدی ,
گناه ,
حافظه ,
تقویت حافظه ,
رایه الهدی ,
دعای روز سوم ماه مبارک رمضان ,
:: بازدید از این مطلب : 2391
|
امتیاز مطلب : 58
|
تعداد امتیازدهندگان : 15
|
مجموع امتیاز : 15
|
نویسنده : گمنام
دو شنبه 2 مرداد 1391
|
حضرت آیت الله مظاهری در توصیه های اخلاقی ویژه ماه مبارک رمضان، گفت: همۀ وقت خود را صرف تماشای فیلم و سریالهای تلویزیون نکنید و در این ماه مبارک رمضان، حداقل نصف آن زمان را به قرآن خواندن و مطالعۀ کتابهای دینی و رفتن به مساجد اختصاص دهید.
به نقل از رسا، حضرت آیت الله حسین مظاهری از مراجع تقلید در درس اخلاق امروز خود، درباره برکات و فضائل این ماه اظهار داشت: ماه رمضان، ماه حرکت به سوی خدا است؛ ارزشهای معنوی و برکات بینظیر ماه مبارک رمضان در میان مسلمانان مغفول است و از این جهت توجه لازم به این ماه پر نور و برکت نمیشود.
وی در خصوص عظمت ماه رمضان گفت: در این ماه انسان میتواند خود خداوند را عیدی بگیرد؛ توجه به برکات این ماه و استفادۀ معنوی از آن موجب میشود در روز عید فطر، عیدی انسان خود حق تعالی باشد؛ ماه مبارک رمضان، ماه تزکیه و تهذیب نفس است و چنان انسان را تزکیه میکند که مصداق«قَلْب الْمُؤْمِنِ عَرْشُ الرَّحْمَنِ»میشود، یعنی قلب او را جایگاه خداوند متعال میگرداند.
این مرجع تقلید افزود: ماه مبارک رمضان میتواند انسان را به مقام وصل و مقام شهود برساند، به گونهای که عبادات و به خصوص نماز او مکالمه و معاشقه با پروردگار عالم باشد؛ همچنین میتواند انسان را به جایی برساند که بر عالم وجود مسلّط شود و بتواند هرچه بخواهد، انجام دهد؛ همانگونه که خداوند در حدیث قدسی فرموده است: «ای بندۀ من! تو به مقام عبودیت برس، آنگاه هرچه که من میکنم، تو هم میتوانی همان را انجام دهی.»، چنین انسانی نه فقط میتواند شیطان انسی و شیطان جنّی را در غل و زنجیر کند، بلکه میتواند عالم مجرد و ملائک را تسخیر نماید و بر عالم وجود تسلّط پیدا کند.
استاد اخلاق حوزه علمیه اصفهان ضمن اشاره بهآثار توجه در برکات ماه مبارک رمضان به استناد روایات، گفت: در این ماه علاوه بر روزهداری، با خداوند منّان رابطۀ عاطفی بر قرار کنید؛ انسان میتواند راه صد ساله را در این مدت کم طی کند و به مقصود برسد؛ البته پیمودن مسیر حرکت به سوی خداوند و رسیدن به لقای الهی، سخت نیازمند توجّه و بیداری است؛ همان توجه و بیداری که استاد بزرگوار ما علامه طباطبائی«رحمةاللهعلیه»در آخرین لحظات حیات، این واژه را مرتّب تکرار کردند تا از دنیا رفتند: «توجّه، توجّه، توجّه».
حضرت آیت الله مظاهری غفلت درماه مبارک رمضان را موجب خسران دانست و تصریح کرد: حیف است که در این ماه عزیز، روزه گرفتن برای ما سخت و سنگین باشد و برای رفع تکلیف و برای فرار از جهنّم مجبور باشیم روزهای بگیریم و نمازی بخوانیم؛ باید بدانیم که هدف اصلی از روزه، تحمّل سختی گرسنگی و تشنگی نیست و اساساً هدف خلقت انسان، گذران چند سال زندگی توأم با مشقّت و سختی نیست.
توصیههای اخلاقی ویژه ماه مبارک رمضان
حضرت آیت الله مظاهری دعا در وقت افطار را یکی از اعمال مهم ماه رمضان خواند وتصریح کرد: موقع افطار، دعا کنید و به دعاهای کوچک و دنیوی نیز بسنده نکنید؛ از خداوند بزرگ و بلند مرتبه، خواستههای بزرگ داشته باشید، یکی از دعاهایتان این باشد که «خدایا! عاقبت امر ما، فرزندان ما و خانوادۀ ما را ختم به خیر کن»، نکند یک دفعه منحرف شویم و به خاطر دنیا، زیر همه چیز بزنیم.
وی با اشاره به وضعیت اقتصادی نا مناسب و مشکلات معیشتی ناشی از آن، گفت: در این شرایط هرچه میتوانید به خلق خدا خدمت کنید؛در حد توان از همدیگر دستگیری کنید و مشکلات یکدیگر را رفع نمایید، نکند در نزدیکی و در همسایگی شما افراد گرسنه و نیازمند باشند و شما خبر نداشته باشید و آنان را یاری نکنید،حتّی اگر نمیتوانید مشکلات زندگی مردم را رفع کنید، لاأقل برای آنها دلسوزی کنید و موقع افطار، برای رفع گرفتاری همۀ مردم دعا کنید.
این استاد اخلاق ادامه داد: از همگان تقاضا دارم که در ماه مبارک رمضان، با قرآن کریم، انس داشته باشید؛ هم قرآن بخوانید، هم تفاسیر آن را ملاحظه کنید و هم در آن تدبّر و اندیشه کنید؛ نمازهای جماعت، جلسات قرآن و حضور در مساجد را پررنگتر و باشکوهتر برگزار نمایید همچنین از منبرها و سخنرانیهای مفید استفاده کنید و از نوارهای خوب دینی، استفاده کنید و آگاهیها و اطّلاعات دینی خود را افزایش دهید....
رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج
:: موضوعات مرتبط:
اخلاق و عرفان ,
,
:: برچسبها:
آیت الله مظاهری ,
رایه الهدی ,
توصیه های اخلاقی ,
:: بازدید از این مطلب : 1812
|
امتیاز مطلب : 16
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6
|
نویسنده : گمنام
دو شنبه 2 مرداد 1391
|
پس كسى كه بازگشت انسان را از اسفل سافلين به عهده گرفته و او را از دوزخ تاريك، به محل كرامت و امن الهى باز مىگرداند و از تاريكىها به نور مىكشاند و از راهزنان سلوك محافظت مىكند همان اللّه است، چنانكه فرمود: اللّه ولىّ كسانى است كه ايمان آوردهاند و آنان را از تاريكىها به نور مىكشاند. پس سالك كه با قدم معرفت سلوك إلى اللّه مىكند مانند مسافرى است كه در راه وحشتناك تاريكى، بار سفر به سوى حبيب خود را بسته است و شيطان، راهزن اين راه است و خداى تعالى با اسم جامع محيطش حافظ و نگهبان اوست، پس بر دعا كننده و سالك لازم است كه به نگهبان و مربى خود توسل جسته و با گفتن اللهم يا يا اللّه تضرع به او نمايد. و سرّ اينكه بيشتر دعاها با اين كلمه شروع مىشود همين است، گر چه از نظرى تمسك جستن به ديگر اسماء الهيه خوب است و آن نظر عبارت است از استهلاك تعينهاى اسمائى و صفاتى در احديت جمع، چنانكه در سرّ اينكه در جملات اين دعا پس از اثبات افضليت، دوباره بازگشت نموده و مىگويد: همه بهاى تو بهى است و همچنين بقيه جملات، چنانكه خواهيم گفت.
من گفتن در دعاها منافاتى با فقر ذاتى ندارد انّى) گفتن كلمه من در اينجا نه براى اثبات منيّت است، زيرا اظهار منيّت با گدايى منافات دارد، در صورتى كه دعا كننده مىگويد من از تو سؤال مىكنم و گدايى مىكنم، بلكه اين من گفتن مانند شما گفتن است كه خداى تعالى مىفرمايد: شما نيازمندان به خدا هستيد. با اينكه شمايى كه سواى حق باشد خود ملاك استغناء و بى نيازى است نه ملاك فقر و نيازمندى. پس آنچه با مقام سالك الى اللّه منافات دارد آن گونه استقلال و بىنيازى است كه در كلمه شما در آيه شريفه إِنْ هِيَ إِلاَّ أَسْماءٌ سَمَّيْتُموها أَنْتُمْ (اينها نامهايى است كه شما آنها را نامگذارى كردهايد) ذكر شده، و اما در مقام اظهار ذلت و اظهار فقر اثبات انانيت نكوهيده نيست، بلكه اصلا از باب اثبات انانيت نيست، مانند كلمه شما است كه در آيه شريفه: اى مردم شما نيازمندان به خدا هستيد آمده است، بلكه حفظ مقام عبوديت و توجه به نياز و تنگدستى اگر در حالت صحو دوم (صحو بعد از محو)(15)باشد خود يكى از تمامترين مراتب انسانيت است.
چنانكه در روايت شريفه بنابر آنچه گفته شده به آن اشاره شده است كه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود: برادرم موسى از چشم راست نابينا بود، و برادرم عيسى از چشم چپ نابينا بود، و اين منم كه هر دو چشمم بيناست.
پس بنا بر اين روايت، حفظ مقام كثرت در وحدت و وحدت در كثرت، براى احدى از انبياء مرسل ميسر نشده مگر براى خاتم پيامبران بالاصاله و براى اوصياء آن حضرت به تبعيت او؛ درود خداوند بر همه آنها باد.
شرح دعای سحر حضرت امام(ره) رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج
:: موضوعات مرتبط:
اخلاق و عرفان ,
,
:: برچسبها:
شرح دعای سحر ,
رایه الهدی ,
اللهم ,
:: بازدید از این مطلب : 1682
|
امتیاز مطلب : 22
|
تعداد امتیازدهندگان : 7
|
مجموع امتیاز : 7
|
نویسنده : گمنام
دو شنبه 2 مرداد 1391
|
آیت الله مجتهدی تهرانی: روایت است از پیامبر اکرم(ص) که انسان به خاطر ده چیز قلبش مرده شده یکی شناخت به خدا داریم اما اطاعت نمی کنیم دوم قرآن را می خوانیم اما اطاعت نمیکنیم و ...
دانلود رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج
:: موضوعات مرتبط:
اخلاق و عرفان ,
,
:: برچسبها:
درس اخلاق ,
آیت الله مجتهدی ,
رایه الهدی ,
:: بازدید از این مطلب : 2403
|
امتیاز مطلب : 55
|
تعداد امتیازدهندگان : 15
|
مجموع امتیاز : 15
|
نویسنده : گمنام
یک شنبه 1 مرداد 1391
|
سوره مباركه بقره آیه ۱۸۳
يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنوا كُتِبَ عَلَيكُمُ الصِّيامُ كَما كُتِبَ عَلَى الَّذينَ مِن قَبلِكُم لَعَلَّكُم تَتَّقونَ﴿۱۸۳﴾
ای افرادی كه ایمان آوردهاید! روزه بر شما نوشته شده، همانگونه كه بر كسانی كه قبل از شما بودند نوشته شد؛ تا پرهیزكار شوید.
روزه، یكی از پایههای اصلی تكامل انسان
هدف از روزهى ماه رمضان، بنا بر تصريح آيهى قرآن، عبارت است از تقوا و افزايش اين ذخيرهى معنوى در وجود انسان.(۱) مىفرمايد: «كتب عليكم الصّيام كما كتب على الّذين من قبلكم»(۲). ما مىدانيم كه نماز و زكات، مخصوص امت اسلام نبوده است؛ بلكه پيامبران قبل از رسول اكرم اسلام(صلّىاللَّهعليهوالهوسلّم) در صدر احكام خود، نماز و زكات را داشتهاند. «و اوصانى بالصّلوة و الزّكوة ما دمت حيّا»(۳) از قول حضرت عيسى(ع) است كه به مخاطبان خود مىفرمايد: خدا من را به نماز و زكات وصيت كرده است. از آيات ديگر قرآن هم اين معنا استفاده مىشود. آيهى اولى كه تلاوت كردم، مىفرمايد: روزه هم مثل نماز و زكات، در شمار احكامى است كه مخصوص امت اسلام نيست؛ بلكه امم سابق و پيامبران گذشته هم مأمور به روزه بودهاند.
اين، نشاندهندهى اين حقيقت است كه در بناى زندگى معنوى انسانها در هر زمان، همچنانكه نماز لازم است و اين نماز، رابطهى معنوى ميان انسان و خداست، و همچنان كه زكات لازم است و اين نكات، تزكيهى مالى انسان مىباشد، روزه هم واجب و ضرورى است و اين يكى از پايههاى اصلى تكامل انسان و تعالى معنوى اوست؛ والّا در طول زمان و با تغيير اديان مختلف، اين خط، ثابت و مستمر نمىماند.
البته روزه، در اديان مختلف و زمانهاى گوناگون و به شكلهاى ديگر وجود دارد؛ اما گرسنگى كشيدن و اندرون را از طعام خالى داشتن و لب و زبان و دهان را در ساعات معينى بر روى تمتعات جسمانى بستن، خصوصيتى است كه در روزهى اديان مختلف وجود دارد. پس، روزه يك ركن اساسى در تعالى معنوى و تكامل روحى و هدايت و تربيت انسانى است.(۴)
تقوا، یعنی حفظ روحیه هشیاری
بعد مىفرمايد: «لعلّكم تتّقون». يعنى اين روزه، پلكانى به سمت تقوا و وسيلهيى براى تأمين آن در وجود و دل و جان شماست. تقوا اين است كه انسان در همهى اعمال و رفتار خود مراقب باشد كه آيا اين كار مطابق رضاى خدا و امر الهى است، يا نه. اين حالت مراقبت و پرهيز و برحذر بودن دايمى، اسمش تقواست.(۵)
تقوا يعنى همين كه مواظب رفتار خودتان باشيد كه خلاف امر و نهى خدا رفتار نكنيد. اين، معناى تقواست. يك وقت ممكن است سرِ رشته از دست انسان خارج شود و گناهى هم از او سر بزند. مهم اين است كه شما مراقب باشيد و بنا داشته باشيد كه گناه نكنيد. اين، آن روحيهى تقواست. اينْ روحيهى هشيارى است، كه وقتى شما هشيار خودت بودى، هشيار دشمنت هم هستى. وقتى مواظب شيطانِ درون خودت بودى، مراقب شيطان بيرونى هم خواهى بود. وقتى شيطان درون ما نتواند به ما آسيب برساند، شيطانِ بيرون هم به آسانى نخواهد توانست ما را محكوم كند و ضربه وارد سازد. اين، آن پيام ماه رمضان است. «كتب عليكم الصيام كما كتب على الّذين من قبلكم لعلّكم تتّقون» مقدّمهى تقواست و تقوا غايتِ است.(۶)
نقطهى مقابل تقوا، غفلت و بىتوجهى و حركت بدون بصيرت است. خدا، ناهوشيارى مؤمن را در امور زندگى نمىپسندد. مؤمن بايد در همهى امور زندگى، چشم باز و دل بيدار داشته باشد. اين چشم باز و دل بيدار و هوشيار در همهى امور زندگى، براى انسان مؤمن اين اثر و فايده را دارد كه متوجه باشد، كارى كه مىكند، برخلاف خواست خدا و طريقه و ممشاى دين نباشد. وقتى اين مراقبت در انسان به وجود آمد كه گفتار و عمل و سكوت و قيام و قعود و هر اقدام و تصرف او، برطبق خط مشىيى است كه خداى متعال معين كرده، اسم اين حالت هوشيارى و توجه و تنبه در انسان تقواست، كه در فارسى به پرهيزگارى ترجمه شده، و مقصود از پرهيزگارى اين است كه حالت پرهيز و برحذر بودن، هميشه در انسان زنده باشد. فايدهى روزه اين است.(۷)
بقیه در ادامه مطلب..... رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج
:: موضوعات مرتبط:
اخلاق و عرفان ,
,
:: برچسبها:
گفتاردوم ,
ماه رمضان ,
رایه الهدی ,
:: بازدید از این مطلب : 2246
|
امتیاز مطلب : 34
|
تعداد امتیازدهندگان : 10
|
مجموع امتیاز : 10
|
نویسنده : گمنام
یک شنبه 1 مرداد 1391
|
همزمان با اولين روز از ماه مبارك رمضان، ماه نزول قرآن، محفل انس با قرآن، عصر امروز (شنبه) در حضور حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی برگزار شد. به گزارش رجانیوز، در اين محفل نورانی كه سرشار از عطر و طراوت معنوی قرآن بود، قاريان، حافظان و اساتيد قرآن، آياتی از قرآن كريم را قرائت كردند و گروههای جمع خوانی نيز در فضيلت رمضان كريم، به مدح و ثنای پروردگار پرداختند.
حضرت آيت الله خامنه ای در سخنانی در اين محفل قرآنی، داعيه جمهوری اسلامی ايران را برپايی تمدنی متكی بر معنويت ناشی از قرآن و هدايت الهی دانستند و با اشاره به استثمار انسانها بوسيله تمدن غرب بعنوان تمدنی مبتنی بر ماديت و بدور از اخلاق و معنويت تأكيد كردند: نمونه بارز ادعاهای دروغين غرب درباره اخلاق و حقوق بشر، سكوت اين مدعيان در قبال كشتار هزاران انسان مسلمان در ميانمار است. در ادامه متن کامل سخنان ایشان را میخوانید:
بسماللّهالرّحمنالرّحيم
خداى متعال را از اعماق دل و همهى زواياى جان سپاسگزاريم كه توفيق انس با قرآن و لذت از تلاوت قرآن را به ما، به ملت ما، به مردم ما عنايت كرده است. يقيناً هر يك از اين جلساتى كه براى قرآن و تلاوت قرآن تشكيل ميشود و عندليبان قرآنى در آن نغمهسرائى ميكنند، تأثير بسزائى در تعميق ايمان و عشق و محبت ما به قرآن دارد؛ و همه چيز در گرو همين است. اگر ملتى عقيدهى به حق را، عقيدهى به قرآن و معارف اسلامى را همراه كرد با محبت، رنگ و بوى لطيف گل محبت است كه ميتواند اعتقادات عميق را در عرصهى زندگى انسان بارور كند. اگر اين عقايد، اين پايبندىهاى عقلانى، با محبت و با عواطف عجين و همراه شد، آن وقت عرصه، عرصهى عمل قرآنى خواهد شد؛ توفيقات، روزافزون خواهد شد؛ پىدرپى خواهد شد؛ ما دنبال اين هستيم. اگر اين محافل قرآنى بتواند دلهاى ما را فراتر از جنبهى عقلانى، از جنبهى عاطفى و علقهى عشق و محبت، به قرآن نزديك كند، مشكلاتى كه بر سر راه جامعهى اسلامى است، برطرف خواهد شد؛ اين اعتقاد ماست.
البته ما به احساسات و عواطفِ تنها مطلقاً اكتفاء نميكنيم، اما اين را لازم ميدانيم. و خوشبختانه در جامعهى ما، در معارف اسلامىاى كه ما از طريق اهلبيت (عليهمالسّلام) ياد گرفتيم، اين معنا وجود دارد؛ عقل و عاطفه، هر دو همراه يكديگر.
خوشبختانه كشور ما، ملت ما، جوانان ما، در مرحلهى انس با قرآن، امتحان خوبى دارند ميدهند. اين آشنائىها و خبرويتها و آگاهىها و قرآنفهمىها كه انسان كاملاً در اين جلسات و در اين تلاوتها مىبيند، و آنچه كه خارج از اين جلسه هم ميشنويم يا مىبينيم، اينها خيلى تفاوت دارد با آنچه كه در سالهاى قبل، در اوائل انقلاب، در اين كشور وجود داشت. بحمداللَّه جوانان ما، نوجوانان ما، مردان ما، زنان ما در انس با قرآن پيشرفت كردند؛ اين خيلى مژدهى بزرگى است؛ ما يك روزى از اينها محروم بوديم.
وقتى انس با قرآن پيدا شد، مجال تدبر و تأمل و تفكر در معارف قرآن به دست خواهد آمد. قرآن را نميشود سرسرى خواند و گذشت؛ قرآن احتياج دارد به تدبر، تكيهى بر روى هر كلمهاى از كلمات و هر تركيبى از تركيبهاى كلامى و لفظى. انسان هرچه بيشتر تدبر كند، تأمل كند، انس بيشترى پيدا كند، بهرهى بيشترى خواهد برد؛ قرآن اينجور است.
مشكلات هر جامعهاى با قرآن حل خواهد شد. با معارف قرآنى، مشكلات حل ميشود. قرآن راهحل معضلات زندگى بشر را به فرزندان آدم هديه ميكند؛ اين وعدهى قرآنى است و تجربهى دوران اسلام هم اين را نشان داده. هرچه ما به قرآن نزديكتر شويم، هرچه عمل قرآنى در ميان ما - چه در روح ما، چه در اعمال جسمانى ما، چه در فرد ما، چه در اجتماع ما - بيشتر شود، به سعادت، به حل مشكلات و معضلات نزديكتر ميشويم.
عزت در سايهى قرآن است، رفاه در سايهى قرآن است، پيشرفت مادى و معنوى در سايهى قرآن است، اخلاق نيك در سايهى قرآن است، سلطه و غلبهى بر دشمنان در سايهى قرآن است. ما ملتهاى مسلمان اگر اين حقايق را بدرستى درك كنيم و در راه رسيدن به اين هدفها تلاش كنيم، يقيناً بهرههاى زيادى خواهيم برد.
امروز ملتهاى مسلمان درگير مشكلات فراوانى هستند از ناحيهى تسلط كسانى كه نگاهشان به آفرينش، نگاه مادى است؛ نگاه سودجويانه است؛ نگاه پست يك انسانى است كه از معنويت بوئى نبرده. امروز تمدنى كه امكانات نظامى را در اختيار مستكبران قرار داده، مبتنى بر نگاه مادى به عالم آفرينش است. همين نگاه مادى است كه دنيا را بدبخت كرده؛ خود آنها را هم بدبخت كرده. وقتى نگاه، نگاه مادى بود، سودپرستانه بود، دور از معنويت بود، دور از اخلاق انسانى بود، نتيجه اين ميشود كه قدرت نظامى و قدرت سياسى و قدرت اطلاعاتى در راه به زنجير كشيدن ملتها به كار ميرود. تمدن غرب در اين چند قرن اخير كه به اوج رسيده، هيچ هنرى غير از اين نداشته است؛ بشريت را استثمار كردند، ملتها را به زنجير كشيدند، از علمشان استفاده كردند براى نابودى تمدنهاى ملتهاى ديگر و غلبهى بر آنها، بر فرهنگ آنها، بر اقتصاد آنها.
اگر شما اوضاع و احوال قرن هجدهم و قرن نوزدهم و قرن بيستم ميلادى را مطالعه كرده باشيد - همانى كه خود غربىها تدوين كردند و گفتند، نه آنچه كه مخالفان آنها و دشمنان آنها تدوين كردند - مىبينيد كه اينها چه كردند در شرق آسيا، در هند، در چين، در آفريقا، در آمريكا؛ چه بلائى بر سر بشريت آوردند؛ چه جهنمى براى ملتها و انسانها به وجود آوردند و آنها را سوزاندند؛ فقط براى بهرهكشى، براى استثمار. در علم پيشرفت كردند، در فناورى پيشرفت كردند، صنعت خودشان را به اوج رساندند، اما اين را در خدمت بدبخت كردن ملتها به كار بردند؛ چرا؟ چون آن تمدن پايهى معنوى نداشت، معنويت در آن نبود. وقتى معنويت نبود، اخلاق هم نخواهد بود. ادعاى آنها نسبت به اخلاق، ادعاى دروغين است؛ هيچ واقعيتى ندارد. بله، در فيلمهاى سينمائى، در تلاش هاليوودى، اخلاق هست، صبر هست، عقل هست؛ اما در واقعيت زندگى، اين حرفها وجود ندارد. وقتى دورى از معنويت شد، اين ميشود.
همين امروز شما ملاحظه كنيد؛ در يك كشورى در شرق آسيا - در ميانمار - هزاران انسان مسلمان دارند كشته ميشوند، دارند فدا ميشوند، بر اثر تعصب، بر اثر جهالت - اگر نگوئيم دستهاى سياسى در خود همين مسئله وجود دارد؛ فرض كنيم همان طور كه ادعا ميشود، بر اثر تعصبهاى دينى و مذهبى است - مدعيان دروغين حقوق بشر لب تر نميكنند. همانهائى كه براى حيوانات دل ميسوزانند، همانهائى كه اگر در جوامعى كه مستقل از آنها هستند، وابستهى به آنها نيستند، كوچكترين بهانهاى پيدا كنند، صد برابر آن را بزرگ ميكنند، اينجا در مقابل كشتار يك عده انسان بىگناه، بىدفاع، زن، مرد، كودك، سكوت ميكنند؛ توجيه هم ميكنند! اين، حقوق بشر اينهاست؛ حقوق بشرِ منقطع از اخلاق، منقطع از معنويت، منقطع از خدا. ميگويند اينها ميانمارى نيستند؛ خب، گيرم نباشند - البته دروغ ميگويند، سيصد چهارصد سال است كه اينها در آنجا زندگى ميكنند؛ آنطور كه به ما گزارش ميشود - بايد كشته شوند؟! همين حالت در طول سالهاى متمادى در همان كشور و در كشورهاى مجاور، از سوى غربىها، بخصوص از سوى انگليس، نسبت به همان مردم وجود داشته. پدر اين مردم را درآوردند؛ هرجا پا گذاشتند، جز فساد و نابودى حرث و نسل - همان طور كه خداى متعال در قرآن ميفرمايد - كارى نكردند. بله، براى اينكه بازار محصولات پيدا كنند، بازارهائى را آراسته كردند؛ مردم را با محصولات جديد آشنا كردند، براى اينكه تجارت خودشان را رونق بدهند. اين تمدن، منقطع از معنويت و قرآن است.
داعيهى ما ايجاد تمدنى است متكى به معنويت، متكى به خدا، متكى به وحى الهى، متكى به تعليم الهى، متكى به هدايت الهى. امروز اگر يك چنين تمدنى را ملتهاى اسلامى - كه بحمداللَّه بسيارى از ملتهاى اسلامى بيدار شدهاند و به پا خاستهاند - بتوانند پايهگذارى كنند، بشر سعادتمند خواهد شد. داعيهى جمهورى اسلامى و انقلاب اسلامى اين است؛ ما دنبال يك چنين تمدنى هستيم. اين را شما جوانهاى عزيز به خاطر بسپاريد، اين را شاخص و معيار قرار بدهيد.
عمل خودمان را بايد قرآنى كنيم، الهى كنيم. به گفتن نيست، به زبان نيست، به ادعا كردن نيست؛ بايد در عمل، در اين راه حركت كنيم و قدم برداريم. با قرآن كه انس ميگيريد، قرآن را كه تلاوت ميكنيد، هر جائى دستورى است، هدايتى است، نصيحتى است، در درجهى اول سعى كنيد آن را در وجود خودتان، در باطن خودتان، در دل خودتان پايدار كنيد و آن را به عمل خودتان نزديك كنيد. هر كدام از ما اگر در عمل اين را متعهد شديم، جامعه پيش خواهد رفت، جامعه قرآنى خواهد شد.
بحمداللّه در جامعهى ما، در كشور ما، نهضت انس با قرآن، نهضت خوبى شده است. اين مسئلهى حفظ قرآن كه ما قبلاً سفارش كرديم، بحمداللَّه دارد در ميان جوانهاى ما انتشار پيدا ميكند؛ بايد هم انتشار پيدا كند؛ بايد هم با قرآن آشنا شويم، مأنوس شويم. وقتى قرآن را حفظ كرديد، ميتوانيد معانى قرآن را درست بفهميد؛ انسان وقتى معناى قرآن را فهميد، ميتواند در آن تدبر كند؛ وقتى تدبر كرد، ميتواند به معارف عالى دست پيدا كند و رشد پيدا كند. انسان با انس با قرآن، در درون رشد پيدا ميكند.
پروردگارا ! به محمد و آل محمد، ما را از قرآن جدا مكن. پروردگارا ! جامعهى ما را جامعهى قرآنى قرار بده؛ زندگى ما را با قرآن، و مرگ ما را در راه قرآن قرار بده. پروردگارا ! به محمد و آل محمد، قرآن را در قيامت شفيع ما قرار بده. پروردگارا ! دست ما را از قرآن و از اهلبيت - كه دو ثقل بزرگى هستند كه پيغمبر در ميان ما باقى گذاشته است - كوتاه مفرما. پروردگارا ! قرآن را از ما راضى كن؛ اهلبيت پيغمبر و ولىعصر (ارواحنا فداه) را از ما راضى بفرما. پروردگارا ! ما را در انجام وظائفمان موفق بگردان. در اين ماه مبارك رمضان، در اين روزهاى بابركت و شبهاى بابركت، توفيق بندگى و تضرع و خشوع و قرب به خود را به ما عنايت بفرما.
والسّلام عليكم و رحمةاللّه و بركاته رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج
:: موضوعات مرتبط:
ســـــخنرانـــی ,
اجـــتماعــــــی ,
اخلاق و عرفان ,
,
:: برچسبها:
محفل انس باقرآن کریم ,
رایه الهدی ,
حسینیه امام خمینی ,
:: بازدید از این مطلب : 2601
|
امتیاز مطلب : 36
|
تعداد امتیازدهندگان : 10
|
مجموع امتیاز : 10
|
نویسنده : گمنام
یک شنبه 1 مرداد 1391
|
سوره مباركه بقره آیات ۲، ۳ و ۴
ذٰلِكَ الكِتابُ لا رَيبَ ۛ فيهِ هُدًى لِلمُتَّقين﴿۲﴾
الَّذينَ يُؤمِنونَ بِالغَيبِ وَيُقيمونَ الصَّلاةَ وَمِمّا رَزَقناهُم يُنفِقونَ﴿۳﴾
وَالَّذينَ يُؤمِنونَ بِما أُنزِلَ إِلَيكَ وَما أُنزِلَ مِن قَبلِكَ وَبِالآخِرَةِ هُم يوقِنونَ﴿۴﴾
آن كتاب با عظمتی است كه شك در آن راه ندارد؛ و مایه هدایت پرهیزكاران است.(۲) (پرهیزكاران) كسانی هستند كه به غیب [=آنچه از حس پوشیده و پنهان است] ایمان میآورند؛ و نماز را برپا میدارند؛ و از تمام نعمتها و مواهبی كه به آنان روزی دادهایم، انفاق میكنند.(۳) و آنان كه به آنچه بر تو نازل شده، و آنچه پیش از تو (بر پیامبران پیشین) نازل گردیده، ایمان میآورند؛ و به رستاخیز یقین دارند.(۴)
متقین بلاشك از قرآن هدایت خواهند گرفت
تقوا يعنی پرهيز با حركت نه پرهيز با سكون، يك وقت هست شما در حال سكون پرهيز میكنيد، يعنی برو در خانهات بنشين و كاری به كار چيزی نداشته باش و با رانندگی نكردن پرهيز كن به اين كه به كوه نخوری و از دره پرتاپ نشوی، پرهيز از كوهنوردی كردن، حركت نكردن در خارزارها كه خارهای مغيلان دامن شما را نگيرد، اين یك جور پرهيز است و اسلام اين را به شما توصيه نمیكند. بلكه میگويد در سينهی قضايا و واقعيتها با حوادث روبرو بشويد و در عين حال پرهيز كنيد. مثل رانندهای كه رانندگی میكند اما پرهيز هم میكند و اين پرهيز همان است كه گفته شد، مراقبت كردن و مواظب خود بودن.(۱)
قرآن كريم مىگويد: «هدى للمتقين»(۲)؛ نمىگويد «هدى للمؤمنين». «هدى للمتّقين»؛ يعنى اگر يك نفر باشد كه دين هم نداشته باشد، اما تقوا داشته باشد - ممكن است كسى دين نداشته باشد، اما به همين معنايى كه گفتم، تقوا داشته باشد - او بلاشك از قرآن هدايت خواهد گرفت و مؤمن خواهد شد. اما اگر مؤمن تقوا نداشته باشد، احتمالاً در ايمان هم پايدار نيست. بستگى به شانسش دارد: اگر در فضاى خوبى قرار گرفت، در ايمان باقى مىماند؛ اگر در فضاى خوبى قرار نگرفت، در ايمان باقى نمىماند.(۳)
خصوصیات متقین
«الذين يؤمنون بالغيب و يقيمون الصلوة و مما رزقناهم ينفقون»(۴): برای همين متقين شش خصوصيت بيان شده كه اين شش خصوصيت در يك انسان، در حقيقت عناصر تشكيل دهندهی تقواست و آن تقوای صحيح و عينی با اين شش خصوصيت در انسان تأمين میشود البته فراموش نشود كه من در جلسهی قبل گفتم: اين تقوا در همهی مراحل به انسان كمك میكند، يعنی شما وقتی يك مايهای از تقوا داشته باشيد از قرآن يك چيزی میفهميد و هدايت میشويد و اين تقوا هرچه بيشتر بشود شما از قرآن بيشتر میفهميد يعنی حتی يك انسانی كه در حد اعلای تقوا هست اگر باز تقوايش بيشتر شود به همان نسبت افزايش روحيه تقوا ممكن است باز چيزهای جديدتر و ترفهتر و يك ظرافتهايی را از قرآن بفهمد و اين فقط مربوط به اول كار نيست كه بگوئيم اگر میخواهيد از قرآن چيزی بفهميد بايد با تقوا بشويد و بعد كه تقوا يعنی همان هشياری و دقت را بدست آورديد ديگر برو در بطن قرآن، نخير، درهمهی مراحل هرچه اين تقوا بيشتر شد درك انسان بيشتر میشود، حالا اين شش خصوصيت مقدماتی است برای اينكه يك سطح قابل قبولی از تقوا در انسان بوجود بيايد، يا بگوييم يك حداقل لازمی از تقوا در انسان بوجود میآيد.
الف) ایمان به غیب
اولين خصوصيت اين است كه: «الذين يؤمنون بالغيب». يعنی آن كسانی كه ايمان به غيب میآورند، كه در ترجمه گفتيم آنها كه به غيب باور میآورند. ايمان به غيب در قرآن جاهای متعددی خشيت به غيب و توجه به غيب ذكر شده، مثلاً در يك جا، «و خشی الرحمان بالغيب»(۵) و از اين قبيل آيات آمده و غيب يعنی آنچه كه پنهان از حواس آدمی است و تمام عالم وجود به غيب و شهادت تقسيم میشود و شهادت يعنی آن عالم مشهود ما، البته نه مشهود با چشم فقط، بلكه مشهود به حواس، آنچه را كه شما آن را لمس میكنيد و در مقابل شماست، كه زير چاقوی جراحی شما میآيد، روی تلسكوپ مثلاً كيهان نگر شما میآيد، زير ذرهبين و ميكروسكوپ شما میآيد: آنچه كه شما میبينيد آنچه كه شما میشنويد، آنچه كه شما حس میكنيد اين شهادت است و ماورای اين شهادت، عالم ادامه دارد، وجود به آنچه من و شما آدمی میبينيد و میتوانيد ببينيد محدود نيست. بلكه وجود در نواحی و مناطقی كه احساس آدمی قادر به درك آن نيست ادامه دارد، يعنی غيب عالم و اين مرز جهان بينیها و بينشهای الهی با بينشهای مادی است.
بينش مادی میگويد: من آنچه را كه میبينم وجود دارد و هست. اما آنچه را من نبينم او نيست. البته ممكن است چيزی را كه امروز نمیبينيم فردا ببينيم او هم هست. اين بينش مادی تنگ نظرانه، خود خواهانه و موجب محدوديت است، شما چه دليلی داريد كه آنچه را نمیبينيد بگوئيد نيست؟ وقتی حكم میكنيد به هست يا به نيست بايد با بينش خودتان به او رسيده باشيد! شما وقتی میگوئيد هست بايد ثابت بكنيد كه هست! و وقتی میگوئيد كه نيست چگونه ثابت میكنيد كه نيست؟ مادی هيچ دليلی بر نبود عالم غيب ندارد. او میگويد من عالم غيب را نمیبينم و از آن خبر ندارم؛ آنوقت با اين كه میگويد من خبر ندارم، در عين حال بطور قاطع میگويد نيست!! اينجا اولين سؤالی كه بايد از او بشود اينست كه: تو وقتی خودت میگويی من از او خبر ندارم پس چگونه میگويی نيست؟ ولذا در قرآن نسبت به ماديون و ملحدين و دهريون: آن كسانی كه ماورای جهان ماده را انكار میكنند اين تعبيرات بكار رفته: «ان هم الا يظنون»(۶) با گمان حرف میزنند. «و ان هم الا يخرصون»(۷) با هم سخن میگويند.
ب) بهپاداشتن نماز
اما شرط دوم: «الذين يؤمنون بالغيب» به پاداشتن نماز از شرايط متقين است. «و يقيمون الصلوة»: و نماز را به پا میدارند. من بارها اين را گفتهام كه به پاداشتن نماز غير از گزاردن نماز است و متأسفانه در بعضی از ترجمهها مشاهده میشود مینويسند و نماز میگزارند، در حالی كه نمازگزاردن در عربی میشود «يصلون» و «يقيمون الصلوة» يعنی نماز را بپا میدارند، پس به پا داشتن نماز چيزی بيش از گزاردن نماز است، كه البته نمازگزاردن را هم شامل میشود. يعنی اگر شما بخواهيد جزو نماز بپادارندگان باشيد نمیتوانيد نمازگزاردن را ترك كنيد. بپاداشتن نماز، يعنی در محيط و درجامعه اين واجب و اين حقيقت لطيف را بوجود آوردن و محيط را محيط نماز كردن و ديگری را به نماز دعوت كردن و نماز را با توجه ادا كردن، و مفاهيم نماز را در زندگی تحقق بخشيدن است، كه مفهوم اصلی نماز عبارت است از: خضوع انسان در مقابل پروردگار و عمل انسان به فرمان پروردگار اين آن عنصر اصلی نماز است كه در حاشيهاش هم چيزهای ديگری وجود دارد. پس شرط دوم متقين اقامهی صلوة است «يقيمونالصلوة» و آنكه قبلاً گفتيم: «الذين يؤمنون بالغيب»، يكی از مقومات تقوا بود در عالم بينش و اين دومی، اقامهی صلوة يكی از مقومات تقوا در عالم خودسازی است و خودسازی بسيار مهم است.
ج) انفاق در راه خدا
«و ممّا رزقناهم ينفقون»: و از آنچه كه ما روزی آنها كردهايم انفاق میكنند. حالا آيا اين انفاق همان زكاتی است كه در كتابهای فقهی گفته شده به ۹ چيز تعلق میگيرد و در غير آن 9 چيز زكوة نيست؟ نه اين آن نيست. البته ممكن است در مورد زكوة هم ما نظرات فقهی ديگری را هم سراغ داشته باشيم. و بشناسيم كه دايره زكوة را بسی وسيعتر گرفته باشند و از آنچه كه در اين ۹ چيز وجود دارد و ممكن است وجود داشته باشد اما به هر حال اين آن انفاق نيست و فراتر از آن است.
انفاق كردن يعنی خرجكردن از مال، و بديهی است كه مراد از اين خرجكردن، آن خرجی نيست كه انسان برای خودش میكند، چون خرج كردن برای خود را هر انسانی میكند و بیتقواها بيشترش را برای خورد و خوراك و لذت و شهوترانی خودشان خرج میكنند. پس مقصود آن نيست، بلكه مقصود انفاق در راه خداست. يعنی در راه هدفهای والا و در راه آرمانهای الهی خرجكردن بسيار مهم است!(۸)
رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج
:: موضوعات مرتبط:
اخلاق و عرفان ,
,
:: برچسبها:
مقام معظم رهبری ,
رایه الهدی ,
هیئت منتظران مهدی ,
:: بازدید از این مطلب : 2412
|
امتیاز مطلب : 36
|
تعداد امتیازدهندگان : 11
|
مجموع امتیاز : 11
|
نویسنده : گمنام
پنج شنبه 29 تير 1391
|
نامه حجتالاسلام قرائتی در آستانه ماه رمضان
حجتالاسلام قرائتی استاد اخلاق و معلم قرآن، در آستانه فرا رسیدن ماه مبارک رمضان و نزول قرآن، در نوشتاری به بیان جایگاه رفیع قرآن پرداخته و در ادامه از کمتوجهی و بیمهری به این کتاب آسمانی گله کرده است.
به گزارش خبرگزاری فارس به نقل از پایگاه اطلاع رسانی مجمع ناشران انقلاب اسلامی «منانشر»، حجتالاسلام محسن قرائتی در نامهای سرگشاده با اشاره به دلایل بیستوسهگانه جایگاه پرمنزلت قرآن کریم، از مهجوریت و کم توجهی نسبت به این کتاب آسمانی انتقاد کرده و در ادامه پیشنهادهایی برای رفع این مشکل بیان میکند.
متن کامل این نوشتار در پی میآید:
بسم الله الرحمن الرحیم
محضر مبارک علاقهمندان به قرآن کریم و مفاهیم بلند آن.
جایگاه قرآن بر کسی پوشیده نیست زیرا:
1. در بهترین شب تاریخ (شب قدر) نازل شده.
2. بر قلب بهترین انسان نازل شده.
3. قرآن نازل شد تا غافلان، هوشیار و نشستگان، به پا خیزند و بپا خاستگان بروند و روندگان بدوند.
(خدای قرآن "قائما بالقسط"، هدف قرآن "لیقوم الناس بالقسط"، و به پیامبرش فرمان "قم" و به امتش "قوموا" و نمازش "اقیموا" و حجش "قیاما للناس" و رهبرش "قائم" و رستاخیزش "قیامت" است.یعنی قرآن کتاب تحرک و نشاط و رشد است.)
4. قرآن هم چون دریا است که نگاه به آن،شنای در آن، ماهیگیری از آن، کشتیرانی در آن تا غواصی در آن، برای همه ی گروه ها، نوعی بهره دارد. و انسان را به ساحل خوشبختی می رساند و کسانی که عالم ترند، مثل غواصان، بهره ی بیشتری می برند.
5. قرآن بزرگترین معجزه پیامبر است که حفظ آن واجب است.
6. مأمور به تدبریم و از کسانی که در آن تدبر نمی کنند توبیخ شدید شده است (افلا یتدبرون القران...).
7. قرآن نیاز به سند ندارد، مورد قبول همه فرقههای اسلامی است و در هر خانه مسلمان حداقل یک نسخه از آن وجود دارد.
8. تنها کتاب آسمانی است که در آن تحریف صورت نگرفته و در آینده هم بیمه است. "انا نحن نزلنا الذکر و انا له لحافظون"، "لا یأتیه الباطل من بین یدیه و لا من خلفه"
9. شفاعت انسان ها گاهی مفید واقع نمی شود "فما تنفعهم شفاعه الشافعین " ولی شفاعت قرآن قطعا مفید است. "انه شافع مشفع"
10. اگر بناست عمری صرف خواندن و دقت بشود کتاب خالق بر کتاب مخلوق مقدم است
11. هر چه علم توسعه پیدا می کند عظمت قرآن شفاف تر می شود. هیچ آیه ای از آن، تاریخ مصرف ندارد؛ بلکه برای همیشه است
12. دریایی است که به قعر آن دسترسی نیست؛ "بحر لا یدرک قعره"
13. عجائب قرآن قابل شمارش نیست؛ "لا تحصی عجائبه"
14. قرآن، میزان است و همه باید خودمان را با آن بسنجیم؛ حتی روایات باید با آن سنجیده شود و اگر حدیثی ضد قرآن بود آن را کنار میگذاریم
15. به گفته روایات متعدد "قرآن و اهل بیت (ع)" حتی برای یک لحظه از هم جدا نیستند؛ "لن یفترقا"
16. قرآن جامعیتی دارد که در خداشناسی، حیوان و آسمان را کنار هم می آورد؛ "افلا ینظرون الی الابل کیف خلقت و الی السماء کیف رفعت"
17. در سفارش به عدالت، تعادل کهکشانها تا تعادل ترازوی میوه فروشی را با هم می بیند."و السماء رفعها و وضع المیزان الا تطفوا فی المیزان"
18. در سوگند، هم به خورشید سوگند میخورد و هم به انجیر
19. بزرگترین آیه آن آیه حقوقی است، همان گونه که بزرگترین نامه حضرت علی (ع) نامه سیاسی است
20. در فرمان جهاد آن نیز توجه به عدالت شده است
21. عدل و احسان قرآن از هم جدا نیست. دستور قتل قاتل را می دهد ولی نام برادری را از او حذف نمی کند. "فمن عفی له من اخیه شیء ..." یعنی حتی نسبت به قاتل کلمه عفو و برادر به کار میرود......
بقیه در ادامه مطلب..... رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج
:: موضوعات مرتبط:
اخلاق و عرفان ,
,
:: برچسبها:
حجت الاسلام قرائتی ,
رایه الهدی ,
:: بازدید از این مطلب : 2861
|
امتیاز مطلب : 43
|
تعداد امتیازدهندگان : 12
|
مجموع امتیاز : 12
|
نویسنده : گمنام
چهار شنبه 28 تير 1391
|
همه چیزهایی که مینویسید، حساب میشود
همه چیزهایی که مینویسید، حساب میشود
جلسه هفتگی یک هیأت خاص که جای جمع شدن جماعتی از روزنامهنگارها و نویسندههای حوزههای مختلف، از جمله داستاننویسهاست، میزبان حاجآقای جاودان بودند که برای جماعت اهل این حرفها، آشناتر از آن است که حاجت به معرفی او باشد. کمی بعد از تمام شدن بحثهای جاری جلسه سهشنبههای هیأت، جناب جاودان از راه رسید و درباره این حرف زد که نوشتن و انتشار، چه کار مهم و دقیقی است و اگر اشتباهی در آن رخ دهد، جبرانش تقریبا غیرممکن است.
درباره اینکه دقت کنید چه چیزی مینویسید و چاپ میکنید و دست خلقالله میدهید. که به اندازه تکتک نسخههای نوشتههایتان، حساب و کتاب دارید و... مبادا که دست بر اعتقاد و آبروی کسی انداخته باشید و حرفهایی زد که از فرط وضوح، گاهی از چشمهایمان پنهان میشوند.
داستانش را شنیدهاید. لات عرقخوری بود که نیمهشب جلو واعظ منبری معروف را گرفت که همینجا وسط کوچه باید روضه بخوانی. گفت اینجا نمیشود روضه خواند، منبر میخواهد و... . گفت خودم منبر میشوم. چهار دست و پا افتاد که روی کمرم بنشین و بخوان.
واعظ منبری میترسید. طرف هم گردنکلفت بود، هم مست. خب ترس هم دارد. گفت روضه عباس بخوان، خواند. روضه قاسم بخوان، خواند. روضه علیاکبر بخوان، خواند. هی بخوان، خواند. کمکم مردم دور اینها جمع شدند.
کسیکه این را نقل میکرد، پیرمردی بود در محله ما. یک نفر بود در محله ما؛ حاج میرزا قصاب رییس گردنکلفتهای محله. در جریان 28 مرداد مثل طیب، از گردنکلفتهایی که در تهران کسی بودند. آن شب، حاج میرزا قصاب و چند نفر دیگر آمدند. ایستاده بودند. واعظ روضه میخواند و گفت آقا من را از دست این آدم لات نجات بده. ده- بیست تا روضه خواندم. آدم نمیتواند اینقدر روضه بخواند. اینها گفتند ولش کن. حالا او چهار دست و پا افتاده و گریه میکند.
یکی از دوستان ما که با این آدم خویشاوندی داشت، میگفت خب اینطور که نمیشود زندگی کرد. زنش از او طلاق گرفته بود. یکدفعه بیهیچ دلیل، کاملا این کارها را کنار گذاشت، بعد فوت کرد.
خدا شرابخور را مي بخشد اما كسي كه با دين و عفت و مردم بازي كند...
میشود. ممکن است کسی یک عمر شراب خورده باشد و خدا او را ببخشد. اما اگر کسی با دین و اعتقاد و عفت مردم بازی کند. این کارهایی که بعضی روزنامهها و رسانهها میکنند، هیچوقت بخشیده نمیشود. اصلا امکان ندارد.
داستان کسی است که دید کارش نمیگردد. شیطان گفت ادعای پیغمبری کن. ادعا کرد و عدهای هم به او گرویدند. گفت عجب غلطی کردیم. پشیمان شد و توبه کرد. نمیشود. باید اینهایی که به دین تو بودند و از دنیا رفتند، زنده کنی و برشان گردانی.
این کار، خیلی دقیق است. مواظبت میخواهد. به همدیگر کمک کنید. به هم بگویید این کلمهای که نوشتی، بار منفی دارد. این را به هم بگویید. بگویید بارکالله، آفرین، این را خیلی خوب نوشتی. به هم کمک کنید. از کار رفیقتان هیچ نگذرید. از کار خودتان هم نگذرید. حتما یادآوری کنید، بگوید و نگذارید اشتباه کند.
آن طرف کار قیمت ندارد. اگر بتوانید یک نفر را هدایت کنید. میگویند اگر آنچه آفتاب بر آن میتابد، طلوع و غروب میکند. همه اینها طلا باشد و در راه خدا بدهید. این کار با هدایت یک نفر، قابل مقایسه نیست. هدایت خیلی قیمت دارد. کسانی که کار هدایتی کردهاند، عالمان میگویند بعد از پیامبران مینشینند. جایگاهشان اینجاست. از این طرف، اینهمه خطر دارد. از آن طرف اینقدر قیمت دارد.
غرض نداشته باشيد
اشتباه نکردن، چیزی لازم دارد. باید هیچ غرضی نداشته باشم. اگر نانم لنگ است، غرض دارم. رفیقی داشتیم. فشار آوردیم برود دانشگاه درس بخواند. گفت معلم دانشگاه نامربوط گفت، خیلی نامربوط.. گفتم میخواستی چیزی بگویی. گفت نمره! آخر ترم نمره دارد.
این غرض است. وقتی غرض دارم، پایم لنگ میشود. میگفتند همه اگر ترشی بخورند، دندانشان کند میشود، قاضی اگر شیرینی بخورد.
اگر آدم بیغرض باشد، نجات پیدا میکند. آبرو، یک غرض بزرگ است. نان زن و بچه، یک غرض بزرگ است. کار داشته باشم یا بیکار شوم، یک غرض بزرگ است. رفیقی داریم - خدا حفظش کند. قبل از انقلاب دیپلم گرفته بود. شاگر اول هم شده بود. مثلا شاگرد اول تهران بود. دانشگاه نرفت.
بعد از انقلاب، جنگ شد و رفت جنگ. بعد از جنگ رفت دانشگاه. میخواست جامعهشناسی بخواند. حالا چرا جامعهشناسی؟ نمیدانم.
گفت اینها چیزهایی میگویند که من قبول ندارم. ولی به جایی لطمه نمیزند، میخوانم و میشوم بیست. اگر از بیست بیشتر داشتیم، میشد. یک روز استادی آمده بود سر کلاس، برادر همین آقا یکی- دو سال پیش روسری از سر دانشجو کشید. دو تا برادر حلالزاده بودند!
گفت دیدم استاد سر کلاس از «نظم نوین جهانی» دفاع میکند. اول رواج این حرفها بود. کمی صحبت کرد، گفتم آقا اینجا رادیو آمریکاست؟ گفت: نه، اینجا کشور دموکراسی است. هرکس میتواند هرچیزی بگوید.
گفته بود ما برای شرفمان هشت سال جنگ کردیم. دعوایشان شد. این دوست ما هم آدم زبانداری است. هروقت به هم میرسیم، تقریبا تمام مدت او حرف میزند. کم نیاورده بود. گفت از این درس گذشتم. آیا قبول میشوم یا نه، غرض است. از این غرض گذشتم. برای یک کسی. آن کس حساب دارد. حساب میکند، فراموش نمیکند. گذشتی که یک روز کردهاید، از درس، آبرو، شغل گذشتی، فراموش نمیکند.
گفت مدتی بعد از گرفتن لیسانس گذشتم. کلاس تمام شد. بحث ادامه داشت و او ول نمیکرد. جنگ این دو تا به روزنامهها کشید. آن وقتها خوشبختانه فقط دو تا روزنامه داشتیم؛ اطلاعات و کیهان. آمدند کمک. دانشکده پشت سر استاد ایستاد. بعد دیدند زور این طرف زیاد است، دانشکده کنار رفت. دانشگاه تهران پشت آن استاد ایستاد. دانشگاه دید نمیشود، کنار کشید. از این یک نفر گذشتند و آن آقا حذف شد.
تلافی موضوع را در دوره فوقلیسانس درآوردند. کل پرونده با همه سند و مدارک تحصیلش گم شد. کارمندهای دانشکده علوم اجتماعی علیه او شهادت دادند که آمده توی دانشگاه چاقو کشیده و... .
غرضم همانجاست که وقتی کار سخت شد، از آن درس گذشت. سختتر شد، از لیسانس گذشت. این، بیغرضی است. آدم بیغرض زمین نمیخورد.
آبرو، برای من غرض است. خدا پیش نیاورد آبرو یک طرف باشد، دین یک طرف.از آبرویت برای دینت میگذری؟ نمیگذری. از پولت برای دینت میگذری؟ نمیگذری. از شغلت؟ میگذری؟ رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج
:: موضوعات مرتبط:
اخلاق و عرفان ,
,
:: برچسبها:
استاد جاودان ,
رایه الهدی ,
هیئت منتظران مهدی(عج) ,
:: بازدید از این مطلب : 2443
|
امتیاز مطلب : 56
|
تعداد امتیازدهندگان : 14
|
مجموع امتیاز : 14
|
نویسنده : گمنام
یک شنبه 25 تير 1391
|
آثار و برکات استغفار
برای دریافت فیلم بر روی تصویر کلیک نمایید رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج
:: موضوعات مرتبط:
اخلاق و عرفان ,
,
:: برچسبها:
آیت الله مجتهدی تهرانی ,
رایه الهدی ,
آثار وبرکات استغفار ,
:: بازدید از این مطلب : 2581
|
امتیاز مطلب : 34
|
تعداد امتیازدهندگان : 9
|
مجموع امتیاز : 9
|
نویسنده : گمنام
جمعه 23 تير 1391
|
یک هدایت هایی هست که در اثر عمل به دست می آید.اگر نزد استاد بنشینید چیز می فهمید. اما اگر عمل کنید یک چیز دیگر می فهمید.اگر به آن چیزی که می دانستی عمل کنی به یک فهم تازه می رسی...
برای کسانی که دلشان برای خودشان می سوزد عرض می کنم که در شب جمعه و در عصر روز جمعه صد بار سوره قدر وارد است. شاید من لفظش را درست نگویم اما ظاهرا فرمودند هرکس این صد سوره قدر را بخواند هفتصد رحمت الهی شاملش می شود. ممکن است این الفاظ دقیق نباشد اما مطلب درست است. این دو صد مرتبه را همه اهل کمال و سیر و سلوک می خواندند.
آقای ابوترابی را همه می شناسید. اینها خانواده بسیار پاکیزه ای هستند. ایشان یک دایی داشتند که بسیار تحفه بوده است. اصلا من حیرت کردم. گفته بودند من این آیه را که می خوانم یک چیز تازه می فهمم. دومرتبه که می خوانم یک چیز تازه می فهمم. یعنی اگر ده بار آیه را بخوانند ده چیز تازه می فهمند که می توانند در تفسیر بنویسند. من نمی فهمم. خدایا. فرمود اگر این آیه را به یک دلیلی بار دیگر بخوانم یک حرف تازه می فهمم. مکرر این داستان را برایتان عرض کرده ام. در شرح احوالی که مرحوم آیت الله حکیم، در حاشیه کتاب کفایه دارند این مطلب را نوشتند. در کتاب کفایه یک فرمایشی آمده که ایشان در ذیل آن این را فرموده اند. عده ای را نام می برند که همه در سطح مراجع اند. مثلا آقا سید اسماعیل صدر. ایشان یک مرجع بوده. همینطور اسم می برند بعد می گویند اینها شب اول ماه رمضان به زیارت مرحوم آخوند ملا فتحعلی سلطان آبادی رفتند. عجب انسان هایی. ایشان یک آیه مطرح کرد. ده نابغه اینجا نشسته که فرض کنید در ده رشته علم مجتهدند. ایشان یک آیه مطرح کرد و تفسیر آن را مطرح کرد و بعد از اینها نظر خواست. خب همه اینها ملا بودند و اهل نظر بودند. آنها گفتند آقا واقعا ممتاز بود. خب خداحافظی کردند و رفتند. فردا شب آمدند خدمت ایشان. همان آیه را خواند و یک تفسیر دیگر کرد. اینبار سوال پرسیدند. گفتند آقا این بهتر بود. این خوب بود. شب بعد هم به همین ترتیب. باز از آنها کسب نظر کردند و آنها گفتند آقا این خوب بود. سی شب ماه رمضان آیه را خواندند و تفسیر تازه کردند. این همه را از کجا می آوری؟ آقای بهجت فرموده بودند این پادشاهان نمی دانند نماز چقدر خوب است. اگر می دانستند از صد پادشاهی می گذشتند تا به آن نماز و معنای آن برسند. اگر مردم عالم می دانستند این آقا از این فهم ها چه لذتی برده است، خودشان را می کشتند که به آن فهم برسند. چکار کنیم؟.....
بقیه در ادامه مطلب.... رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج
:: موضوعات مرتبط:
اخلاق و عرفان ,
,
:: برچسبها:
استادجاودان ,
رایه الهدی ,
:: بازدید از این مطلب : 2656
|
امتیاز مطلب : 47
|
تعداد امتیازدهندگان : 12
|
مجموع امتیاز : 12
|
نویسنده : گمنام
جمعه 23 تير 1391
|
تقصیرهاوکوتاهی های گذشته رادربقيه ي این ماه جبران کن،و به آنچه برای توسودمنداست روی آور؛و هر دِین وامانتی برعهده داری، ادا کن و گناهانی راکه انجام می دادی ترک کن و ازخدا بترس...
۱ - از امام صادق علیه السلام نقل شده است که:
هر کس سه روز از آخر ماه شعبان را روزه بگیرد و به ماه مبارک رمضان متصل سازد،
خداوند متعال ثواب روزه ي دو ماه متوالی را برای او بنویسد.
۲ - اباالصلت هروی می گوید:
جمعه ي آخر ماه شعبان خدمت امام رضا علیه السلام رسیدم. حضرت فرمود:
ای اباصلت!
اکثر ماه شعبان رفت و امروز جمعه آخر ماه است،
پس تقصیرها و کوتاهی های گذشته را در بقيه ي این ماه جبران کن،
و به آنچه برای تو سودمند است روی آور؛
بسیار دعا کن و استغفار نما و قرآن را بسیار تلاوت کن و از گناهان خود توبه نما،
تا وقتی که ماه رمضان داخل می شود خود را برای خدا خالص ساخته باشی
و هر دِین و امانتی بر عهده داری، ادا کن
و کینه ي هر کس که در دل داری بیرون نما
و گناهانی را که انجام می دادی ترک کن
و از خدا بترس
و در امور پنهان و آشکار خود بر خدا توکل نما،
که هر کس بر خدا توکل کند،
خداوند امور او را کفایت می نماید،
و در بقيه این ماه این دعا را بسیار بخوان:
ألّـلهُمَّ إن لَم تـَکـُن غـَفـَرتَ لـَنا فیما مَضی من شَعبانَ ، فـَاغفـِر لـَنا فیما بـَقـِیَ مِنهُ.
امام علیه السلام در ادامه فرمود: خداوند به احترام و عظمت ماه مبارک رمضان ،
بنده های بسیاری را در ماه شعبان از آتش جهنم آزاد می گراند. رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج
:: موضوعات مرتبط:
اخلاق و عرفان ,
عقــــــــــــایـــد ,
,
:: بازدید از این مطلب : 2369
|
امتیاز مطلب : 54
|
تعداد امتیازدهندگان : 14
|
مجموع امتیاز : 14
|
نویسنده : گمنام
سه شنبه 13 تير 1391
|
احمدرضا رادان روز گذشته طی سخنانی در همایش «جوانان و فرهنگ عفاف و حجاب در عصر انتظار» که در قم برگزار شد، تصریح کرد: چند سال پیش در پرواز مشهد اتفاقی فهمیدیم که آیت الله بهجت نیز همسفر ماست، خوشبختانه این توفیق حاصل شد که ما در صندلی پشتی ایشان قرار گرفتیم.
من همان جا فرصت را مغتنم شمردم و خصلت اصفهانی ام نیز گل کرد و به مرحوم آیت الله بهجت گفتم شما یک چیزی به ما یاد بدهید که در عین اینکه کم باشد، اما زیاد به درد ما بخورد و منفعت فراوانی داشته باشد و وی بر روی تکه کاغذی چیزی نوشته و آن را به آقازاده خویش دادند تا به ما بدهند، من هنوز هم آن کاغذ را با خود دارم؛ ایشان نوشته بودند که «در هر حال زیاد صلوات بفرستید». رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج
:: موضوعات مرتبط:
اخلاق و عرفان ,
,
:: برچسبها:
سردار رادان ,
رایه الهدی ,
دست نوشته آیتالله بهجت به سردار رادان ,
:: بازدید از این مطلب : 1898
|
امتیاز مطلب : 10
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
|
نویسنده : گمنام
شنبه 10 تير 1391
|
مدارا
- امام صادق عليه السلام:
-
«فى قَولِهِ تَعالى (وَقولوا لِلنَّاسِ حُسنا) ـ أى لِلنّاسِ كُلِّهِم مُؤمِنِهِم وَمُخالِفِهِم ، أَمَّا المُؤمِنونَ فَيَبسُطُ لَهُم وَجهَهُ ، وَأَمَّا المُخالِفونَ فَيُكَلِّمُهُم بِالمُداراةِ لاِجتِذابِهِم إِلَى اليمانِ ، فَإِنَّهُ بِأَيسَرَ مِن ذلِكَ يَكُفُّ شُرورَهُم عَن نَفسِهِ ، وعَن إخوانِهِ المُؤمِنينَ»
-
درباره آيه (و با مردم سخن نيكو گوييد) فرمود مقصود همه مردمان اعم از مؤمن و كافر است. اما با مؤمنان بايد گشاده رو بود و اما با كافران بايد به نرمى و مدارا سخن گفت، تا به سوى ايمان كشيده شوند و كمترين ثمرش اين است كه خود و برادران مؤمنش را از گزند آنان مصون مى دارد.
- بحارالأنوار، ج75، ص401، ح42
-
رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج
:: موضوعات مرتبط:
اخلاق و عرفان ,
امامت و ولایت ,
,
:: برچسبها:
امام صادق(ع) ,
رایه الهدی ,
رایة الهدی ,
:: بازدید از این مطلب : 2237
|
امتیاز مطلب : 17
|
تعداد امتیازدهندگان : 8
|
مجموع امتیاز : 8
|
نویسنده : گمنام
جمعه 9 تير 1391
|
ملاقات با ملکالموت
ملکالموت، اولملک پروردگار است، ابتدا که بر محتضر وارد میشود، آنهایی که مؤمنند، باید یک چشمروشنی برای او آماده کرده باشند: «واعدّ القری لیومه النّازل به»، خوب شما چه آماده کردهاید؟ در قبر خطاب میآید: «عبدی ماذا صنعت فی امانتی؟»، میتوانیم جواب دهیم؟ من ریاست کردم، من دنبال مقام بودم، من مشغول داد و ستد بودم، من مشغول فلان بودم، وامصیبتا! لا نجاة، اینها جواب نیست و نجاتی در کار نیست، قال رسولالله صلیالله علیه وآله: «أیما عبدٍ اطاعتی لم اکله الی غیری و أیما عبدٍ عصانی و کلته إلی نفسه ثمّ لم أبال فی أی وادٍ هلک».
*نفس دائماً خواستار آسایش و راحت طلبی است
این دل باید متوجه باشد، اما دائماً رو به راحتی، رو به آسایش، رو به عذرهای غیر موجه میآورد، «أن القلوب تزیغ»، در این صورت دل کج میشود، یعنی هی میخواهد، عمرت را به حالت تردید بگذرانی، «و تعود الی عماها و رداها». آن وقت به سوی کوری و گمراهی اولیهاش باز میگردد، همانطور که اولش کور بود، اولش از حقایق چشمپوشی کرده بود، حالا هم به کوری و ضلالت باز گشته و همهاش تو را به وادی هلاکت راهنمایی میکند، «إنّه لم یخف الله من لم یعقل عن الله»، کسی که افکار و عقایش را از خدا نگیرد، کسی که تعقل نکند و صفات پروردگار را نشناسد، از خدا نخواهد ترسید. - البته فرمودهاند: «لا تتکلموا فی ذات الله»، در افعال خدا، توحید عبادتی تعقل کنید - و کسی که برنامه پروردگار را یعنی دینش را نفهمید و تعقل نکند، به معرفت درست و ثابت نمیرسد: «و من لم یعقل عنالله لم یعقد قلبه علی معرفة ثابتة».
* یکی از رموز مستجاب نشدن دعاها
وقتی از امام صادق علیهالسلام سئوال شد: یابن رسولالله چرا دعاهای ما پذیرفته نمیشود؟ حضرت فرمودند: «لأنکم تدعون من لا تعرفونه»، زیرا شما کسی را میخوانید که نمیشناسید و از برنامههایش خبر ندارید، داداش جون!
در یک روایت دیگر دارد: آن کسی بر معرفت صادق است که قولش به فعلش مطابق باشد، سرّش با علانیهاش یکی باشد، دو تا نباشد، داداش جون!
بیخود نگفت که: «فیا طوبی للثّابتین علی أمرنا»، زمانی که امام (عج) در پس پرده غیبت است، بیاید و در آن زمان خوشا به حال کسانی که به راه و رسم ما ثابت و پایدار میمانند، در بعضی از روایات 5 مرتبه، در بعضی از روایات 7 مرتبه دارد: «طوبی لهم ثمّ طوبی لهم»، خوشا به حال آنها...
پس معلوم شد که ما باید از خدا بخواهیم که فکر و عقاید ما را حفظ کند: «ربنا لاتزغ قلوبنا بعد اذ هدیتنا وهب لنا من لدنک رحمة انک انت الوهاب»، پروردگارا! بعد از اینکه خودت توفیق معرفت به ما عنایت فرمودی، خود تو هم کمک بکن که قلب ما به کوری بر نگردد، خوب این دعا؛ اما چیزی که هست باید جدیت بکند داداش جون!
باید راه برود و حرکت بکند، اگر بخواهی راه را بروی، فعلاً این ماه وقت سیر کردن و راه رفتن است: «طوبی للذّاکرین، طوبی للطّائعین»، خوشا به حال ذکر کنندگان، خوشا به حال اطاعت کنندگان از خدا، «أنا جلیس من جالسنی و مطیع من أطاعنی و غافر من استغفرنی»؛ اگر بخواهی خودت را درک بکنی، اگر بخواهی خودت را دریابی، همین ماه! ماه رجب، که فرمود: »ان لربکم فی ایام دهر کم نفحات الا فتعرّضوا لها»، برای شما در ایام روزگار و دهر شما کششهایی است، افاضاتی است، پروردگار، شما را تکان میدهد؛ اما «طوبی للمتعرّضین»! آن اشخاصی که خودشان را در معرض قرار بدهند.
*کنترل نفس، بهترین کار
یکی از رفقا اظهار کرد: همان شب اول که تو گفتی چه عملی در این ماه بهتر است، شایستهتر است؟ گفتی: نفس اماره را لجام کردن از همه کارها بهتر است که در باب نفس فرمود: «إنّ النّفس لأمارة بالسوء إلّا ما رحم ربیّ و لا حجاب أظلم و أوحش بین العبد و بین الرّبّ من النّفس و الهوی»، این حجاب را من اول باید بردارم، در این میدان باید مبارزه کنم و برای از بین بردن این دو «و لیس لقتلهما و قطعهما سلا و آلة مثل الافتقار الی الله و الخشوع و الجوع و الظمإ بالنهار و السّهر بالیل»، یعنی برای مقابله و مبارزه با نفس، باید نیمه شب بلند بشود، باید بلند بشود، من را بخواند؛ ببین رمز موفقیت همین است که انسان کسی را کارهای نداند، توجهش فقط به خدا باشد و بس!
وقتی که سئوال میکنند: یا رسولالله، توکل را برای ما بیان بفرمایید؟، میفرماید: «العلم بأنّ المخلوق لا یضرّ ولاینفع ولایعطی ولایمنع و استعمال الیاس من الخلق»، خیلی مهم است؛ وقتی انسان علم پیدا کرد که مخلوق صد درصد هیچ کاره است، نه نفعی میرساند و نه ضرری:
گر گزندت رسد به خلق مرنج / که از نه رحات رسد ز خلق و نه رنج
از خدا دان خلاف دشمن و دوست/که دل هر دو در تصرف اوست
علم، منع از نقیض میکند، یعنی صد درصد؛ دیگر یک ذره هم احتمال بر خلاف نمیدهد؛ اگر تو به این مرحله رسیدی، توکل پیدا کردهای و متوکلی.
آن وقت ببین حالا ما این افعال را چه طور انجام میدهیم؟! همانطور که امام میفرماید: شما با زبانتان توکل را بیان میکنید، اما لقلقه لسان است! من میگویم که «توکلت علیالله»؛ اما باز میگویم فلانی نگذاشت معامله ما به آخر برسد!، فلان کس نگذاشت معامله خانه درست بشود، فلان کس مشتری من را منصرف کرد، اینها شهادت فعلی و عملی است، کاشف فعلی و عملی بر عدم توکل گوینده است، «فاذا کان العبد کذلک لا یعمل لاحدٍ سوی الله و لم یرج و لم یخف سوی الله و لم یطمع فی احدٍ سوی الله»، وقتی که این طور شد، بنده دیگر امید و رجاء غیر از پروردگار ندارد، باید هر کاری که ما میکنیم، همین ماه بکنیم.
آن رفیق گفت: همان شبی که تو آن حرف را زدی، تصمیم گرفتم با استعانت از پروردگار امیال نفسانی را خاموش کنم، گفت: همان شب دیدم، نشان دادند، گفتند: این افعی یا اژدها خود تو هستی، این نفس تو است؛ بعد یک چوب بلندی به من دادند و گفتند: بکن در دهان این اژدها! اطراف دهانش را من سوراخ کردم و همان شب فرمودند که پروردگار - انشاءالله - تو را مورد عنایت و تفضل خودش قرار میدهد.
با عنایت نظری کن که من دل شده را/ نرود بیمدد لطف تو کاری از پیش
رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج
:: موضوعات مرتبط:
اخلاق و عرفان ,
عقــــــــــــایـــد ,
,
:: برچسبها:
آیت الله حق شناس ,
رایه الهدی ,
:: بازدید از این مطلب : 2230
|
امتیاز مطلب : 17
|
تعداد امتیازدهندگان : 8
|
مجموع امتیاز : 8
|
نویسنده : گمنام
جمعه 9 تير 1391
|
رسول خدا (ص) میفرماید: همسفرت را بیاب و بشناس؛ آنگاه سفر کن! آن حضرت در توصیهای به حضرت علی(ع) فرمودند: ای علی! به تنهایی سفر نکن، چرا که شیطان همراه تنهاست.
به گزارش فارس، همزمان با فرارسیدن فصل تابستان، عده بسیاری از افراد جامعه برای دیدن اقوام دور و نزدیک خود به مسافرت میروند لذا مسافرت نیز آدابی دارد که رعایت آنها سفر را خوش و خاطرهانگیز میکند.
این بخش از کتاب گرانسنگ مفاتیحالحیات به بیان اهمیت سفر و آداب مسافرت در سیره ائمه اطهار علیهمالسلام پرداخته است که از نظر میگذرد.
*اهمیت سفر
امیر مؤمنان (ع) میفرماید: مسافرت کنید که در آن پنچ فایده است: اندوهزدایی، درآمدزایی، دانشافزایی، ادبآموزی و همراهی با شرافتمند.1
رسول خدا (ص) میفرماید: سه دعا بیتردید مستجاب است: دعای مظلوم، دعای مسافر و دعای پدر برای فرزندش.2
حضرت علی (ع) میفرماید: شخص نباید به سفری رود که در آن بر دین و نمازش هراسان است.3
خداحافظی: رسول خدا (ص) میفرماید: هرگاه سفر میکنید با برادران دینی خود خداحافظی کنید، زیرا خدا در سایه دعای آنان برایتان برکت قرار میدهد
امام باقر(ع) میفرماید: هرگاه در زمین سرسبز و خرم سفر میکنید به آرامی سیر کنید و هرگاه زمین خشک و بیحاصل را میپیمایید به سرعت بگذرید
همسطحی همسفران به لحاظ مالی: حسین بنأبیعلاء گوید: گروهی بیست و چند نفره از مؤمنان به قصد مکّه خارج شدیم و در میان راه، در هر منزلی که توقف میکردیم، برایشان گوسفندی میکشتم. وقتی به محضر امام صادق(ع) رسیدم فرمود: ای حسین! تو مؤمنان را خوار کردی! عرض کردم: از چنین کاری به خدا پناه میبرم. فرمود: به من خبر رسید که تو در هر منزلگاهی برای آنها گوسفندی میکشتی؟ گفتم: من جز خدا مقصودی نداشتم. فرمود: مگر نمیدانستی که برخی از آنان هم دوست داشتند کار تو را انجام دهند ولی توان مالی نداشتند و این، موجب شد که او نزد خود احساس خواری کند؟ گفت: از خدا مغفرت میطلبم و تکرار نمیکنم.16
نکته: ببان اینگونه احادیث این است که در صورت امکان، هرکسی با همسطح اقتصادی خود سفر کند.17
سوغات: امام صادق(ع) میفرماید: هنگام بازگشت از سفر برای خانواده خود سوغات بیاورید؛ هرچند قطعه سنگی باشد
امام صادق(ع) میفرماید: همسفرانی برگزینید که دخل و خرجشان با شما همسانی داشته باشد تا خوار نشوید
*توصیههای لقمان درباره سفر
در کتاب مکارم الاخلاق آمده است که امام صادق(ع) میفرماید: لقمان به پسرش گفت: هرگاه با گروهی مسافرت کردی درباره کار خود و آنان بیشتر با آنان مشورت کن. بسیار به رویشان لبخند بزن. از توشهات به ایشان ببخش. دعوتشان را بپذیر، به یاری آنان بشتاب، سکوت طولانی، نماز بسیار و سخاوتمندی را پیشه خودساز، به حق گواهشان باش. هرگاه دیدی همسفران میروند با ایشان برو. هرگاه دیدی کار میکنند با آنان کار کن. هرگاه صدقه و قرضی دادند تو هم شریک آنان شو. از کسی که از تو بزرگتر است حرفشنوی داشته باش. هرگاه به تو فرمانی دادند و از تو چیزی خواستند اجابت کن و مخالفت نکن، چرا که «نه» گفتن درماندگی و پستی است.
رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج
:: موضوعات مرتبط:
اخلاق و عرفان ,
,
:: برچسبها:
سفر ,
مسافرت ,
مسافر ,
آداب سفر ,
رایه الهدی ,
:: بازدید از این مطلب : 1890
|
امتیاز مطلب : 20
|
تعداد امتیازدهندگان : 8
|
مجموع امتیاز : 8
|
نویسنده : گمنام
جمعه 9 تير 1391
|
نسبت به بچه ها دلسوز و مهربان است و شیطنت های کودکانه شان او را آشفته نمی کند و حتی اگر مادر عصبانی می شود که چرا بچه ها پابرهنه در کوچه بازی می کنند و با پای کثیف به خانه می آیند، باز هم می گوید: « بگذار بچه ها بروند بازیشان را بکنند. »
علامه حسن زاده (حفظه الله ) از آیت اله محمدتقی آملی(ره) پرسیدند :
این « انسان کامل » کدام بزرگوار بوده است که سرکار عالی در محضرش زانو زده اید و تسلیم او شدید و آن همه او را به عظمت یاد می فرمائید؟ فرمودند: جناب حاج سید علی آقای قاضی طباطبائی تبریزی ـ قدس سره ـ »
آیت الله کاشانی نقل کردند:زمانی که عده ای از ایران خدمتشان می رسند و می گویند که ما از شما مطالبی شنیدیم و تقلید می کنیم، گریه می کنند، دستشان را بالا می برند و می فرمایند: « خدایا تو می دانی که من آن نیستم که این ها می گویند و بعد می فرمایند که شما بروید از آیت الله سید ابوالحسن اصفهانی تقلید کنید. »
و این همان اوصافی است که امیرالمؤمنین علیه السلام در وصف عارفان مکتبش می فرماید: لا یرضون من اعمالهم القلیل و لا یستکثرون الکثیر فهم لا نفسهم متهمون و من أعمالهم مشفقون إذا زکی احدهم خاف مما یقال له فیقول: أنا أعلم بنفسی من غیری، و ربی اعلم بی من نفسی، اللهم لا تؤاخذنی بما یقولون، واجعلنی أفضل مما یظنون، واغفرلی مما لا یعلمون.
از کردار اندک خود خرسندی ندارند، و طاعت های فراوان را بسیار نشمارند، پس آنان خود را متهم شمارند و از کرده های خویش بیم دارند. و اگر یکی از ایشان را بستایید، از آن چه ـ درباره او ـ گویند بترسد، و گوید: من خود را بهتر از دیگران می شناسم و خدای من مرا از خودم بهتر می شناسد، بار خدایا! مرا مگیر بدان چه بر زبان می آورند، و بهتر از آنم کن که می پندارند و بر من ببخشای آن را که نمی دانند. »
آیت الله سید عباس کاشانی می فرماید: من آن موقع سن کمی داشتم، ولی آیت اله سید علی قاضی (ره) اهل این حرف ها نبود. بچه های کم سن و سال هم که به مجلسشان می آمدند بلند می شدند و هر چه به ایشان می گفتند اینها بچه هستند، می فرمودند: « خوب است بگذارید این ها هم یاد بگیرند. »
آقا سید هاشم حداد می فرماید : حضرت آقا (آقا سید علی قاضی) خیلی در گفتارشان و در قیام و قعودشان و به طور کلی در مواقع تغییر از حالی به حالتی دیگر , خصوص کلمه (یا صاحب الزمان) را بر زبان جاری می کردند. یک روز یک نفر از ایشان پرسیدند : آیا شما خدمت حضرت ولی عصر ارواحنا له الفداء مشرف شده اید ؟!! فرمودند: کور است هر چشمی که صبح از خواب بیدار شود و در اولین نظر نگاهش به امام زمانش نیفتد...
رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج
:: موضوعات مرتبط:
اخلاق و عرفان ,
مـــردان خــــدا ,
,
:: برچسبها:
آیت الله سیدعلی قاضی ,
رایه الهدی ,
:: بازدید از این مطلب : 2224
|
امتیاز مطلب : 21
|
تعداد امتیازدهندگان : 8
|
مجموع امتیاز : 8
|
نویسنده : گمنام
یک شنبه 4 تير 1391
|
|
نویسنده : گمنام
پنج شنبه 1 تير 1391
|
ماه شعبان یکی از سه ماه پر فضیلتی است که هر انسان مؤمنی میتواند از آن برای نزدیک شدن به خداوند و پیامبر او یاری جوید و خود را در چشمه سار این ماه پاک نماید و به سوی کمال رود و این سخن مولای متقیان امام علی(ع) را درباره این ماه پر فضیلت به کار بندد که فرمودند: «از آن روز که پیام پیامبر(ص) را درباره شعبان شنیدهام هرگز روزه آن ماه را از دست ندادهام و اگر خدا بخواهد هرگز نیز آنرا از دست نخواهم داد.»
از پیامبر گرامی اسلام(ص) نیز نقل است که آن حضرت این ماه را روزه میداشت و به ماه رمضان وصل میکرد و میفرمود: «شعبان ماه من است هر که یک روز از این ماه را روزه بدارد بهشت بر او واجب میشود.»
از حضرت امام صادق (ع) نیز نقل است که چون ماه شعبان فرا میرسید حضرت امام سجاد(ع) اصحاب خود را جمع میکرد و میفرمود: «ای گروه اصحاب من میدانید این چه ماهی است، این ماه شعبان است و حضرت رسول (ص) میفرمود: شعبان ماه من است پس روزه بدارید این ماه را برای محبت پیغمبر خود و تقرب به سوی پروردگار خود که از پدرم حسین (ع) شنیدم که فرمود: از پدرم امیرالمؤمنین(ع) شنیدم که هر که ماه شعبان را برای محبت پیغمبر خود تقرب به سوی خدا دوست بدارد خدا او را نزدیک گرداند به کرامت خود در روز قیامت و بهشت را بر او واجب نماید.»
رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج
:: موضوعات مرتبط:
اخلاق و عرفان ,
عقــــــــــــایـــد ,
,
:: برچسبها:
ماه شعبان ,
فضیلت ماه شعبان ,
رایه الهدی البرز ,
,
:: بازدید از این مطلب : 2588
|
امتیاز مطلب : 11
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6
|
نویسنده : گمنام
پنج شنبه 1 تير 1391
|
آیت الله مجتبی تهرانی به تشریح برکات ماه شعبان پرداخت و گفت: ماه شعبان ماه شستشوی نبوی است. ماهی است که پیغمبر امّتش را از گناهان شستشو میدهد و پیش خدا شفاعتشان را میکند. بیایید هرچه که، نعوذ بالله، کفران نعمت کردیم و بعد از آن هم استغفار نکردیم، الآن چشمانمان را باز کنیم و استغفار کنیم.
چرا وضع کفّار خوب است؟!
خود شما هم دارید میبینید که کفّار وضع مادّیشان خوب است؛ این به خاطر همین مسأله استدراج است. اگر کسی بگوید: کفّار با توجه به اینکه اینهمه گناه و فجور میکنند، چرا باز هم وضعشان خوب است؟ جوابش این است که خداوند آنها را مبتلا به استدراج کرده و توفیق شکرگذاری را از آنها گرفته است. این به ضرر آنها است.
ریشه گرفتاریهای مسلمین
مسلمانها هم از این جهت مانند کفّار هستند که اگر نعمت به آنها برسد و آن را در راه غضب الهی مصرف کنند، خدا برای توبه به آنها مهلت میدهد، اگر توبه کردند که هیچ، وگرنه توفیق شکرگذاری از آنها سلب شده و دچار استدراج میشوند. گرفتاریهای ما هم از همینجا نشأت میگیرد که ما نعمتها را، نعوذبالله در راه گناه صرف میکنیم و بعد مبتلا به انواع گرفتاریها میشویم تا بیدار شویم و استغفار کنیم. این گرفتاریها نیز، پسگردنیهایی است که خدا برای باز شدن چشم بندهاش میزند که بنده بگوید: خدایا غلط کردم که نعمتت را در بیراهه خرج کردم!
حال اگر نعمت را در مسیر غضب الهی خرج کردیم و وقتی هم که خدا برای بیدار شدنمان ما را به گرفتاریها مبتلا کرد، باز هم چشمهایمان باز نشد و توبه و استغفار نکردیم، اینجا است که دچار استدراج شده و نعوذبالله به وادی کفر کشیده میشویم! من صریح میگویم تا جای هیچ بحثی باقی نماند.
رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج
:: موضوعات مرتبط:
اخلاق و عرفان ,
,
:: برچسبها:
آیت الله مجتبی تهرانی ,
ماه شهبان ,
رهنمود ,
رایه الهدی ,
:: بازدید از این مطلب : 2046
|
امتیاز مطلب : 9
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
|
نویسنده : گمنام
پنج شنبه 1 تير 1391
|
«اِنَّ الله یبتلی عباده عند الأعمال السیئة بنقص الثمرات، و حَبس البرکات، و إغلاق خزائن الخیرات، لیتوب تائبٌ، و یُغلق مقلعٌ، و یتذکّر متذکّرٌ، و یزدجر مُزدجرٌ. و قَد جعل اللهُ «سبحانه» الاستغفار سبباً لدرور الرزق و رحمة الخلق، فقال سبحانه:استغفروا ربّکم إنّه کان غفّاراً. یرسل السماء علیهم مِدراراً...»۱
شرح گفتار
امیر بیان علی (علیه السلام) در این فراز از خطبه ی نورانی ۱۴۳ نهج البلاغه، از گناه و آثار مخرّبی که از خود به جای می گذارد سخن به میان آورده و در این باره به زیبایی می فرماید: «همانا خداوند متعال بندگان را به هنگام ارتکاب گناهان، به کمبود میوه ها، و جلوگیری از نزول برکات و بستن در گنج های خیرات، مبتلا می سازد، برای آنکه توبه کننده ای بازگردد و گنهکار، دل از گناه بَرکَند، و پند گیرنده، پند گیرد، و بازدارنده، خود را از گناه باز دارد.
و همانا خداوند استغفار و آمرزش خواستن را، وسیله ی دائمی فرو ریختن روزی، و موجب رحمت بر مخلوقات خود قرار داده و فرموده است: از پروردگار خود آمرزش بخواهید که او بسیار آمرزنده است، برکات خود را از آسمان بر شما فرو می بارد...»کلام گهربار مولای متّقیان علی (علیه السلام) بیانگر آن است که منشأ بسیاری از کاستی ها و مشکلات را باید در گناه و اعمال ناشایستی جستجو کرد که از ما انسان ها سر می زند.
شخصی به نام ابوحمزه گوید: شنیدم امام باقر (علیه السلام) فرمود: «هیچ سالی کم باران تر از سال دیگر نیست، ولی خدا باران را به هرجا که بخواهد می فرستد، وقتی مردم مرتکب گناه شوند، خدای عزّوجلّ بارانی را که در آن سال برای آنها مقدّر فرموده، از آنها برگردانده و به سوی بیابان ها و دریاها و کوه ها می فرستد...»۳.در روایتی دیگر سماعه می گوید: شنیدم امام صادق (علیه السلام) می فرمود: «خدا نعمتی را به بنده ای نداده که از او پس بگیرد، جز آنکه گناهی از او سر بزند که به سبب آن سزاوار سلب نعمت خواهد شد.»۴.
رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج
:: موضوعات مرتبط:
اخلاق و عرفان ,
,
:: برچسبها:
نهج البلاغه ,
تقوا ,
رایه الهدی ,
البرز ,
هیئت منتطران مهدی ,
,
:: بازدید از این مطلب : 2619
|
امتیاز مطلب : 29
|
تعداد امتیازدهندگان : 9
|
مجموع امتیاز : 9
|
نویسنده : گمنام
سه شنبه 30 خرداد 1391
|
از امكانات دنيا و چيزهايي كه در اختيار است به نفع اسلام و ميهن و اشاعه فرهنگ اسلامي استفاده كنيد. در امانت هاي خدا در نزد شما هاست امانت داري نماييد كه بالاترين امانت ها جمهوري اسلامي ايران و رهبري معظم آن است.
پول و اموال دنیا مال دنیا است.دنیا وسیله است در وسیله ها غرق نشویم، دنیا گذرا است.
دست فقرا را بگیرید.از محرومین دستگیری کنید که آنها مورد عنایت و توجه خدا هستند.
به دنبال تذکرات مهم انسان ساز رهبر معظم انقلاب حضرت آیت الله خامنه ای (دامت برکاته) باشید ایشان فرزند امام (قدس سره) است،
و فرزند پیغمبر اکرم(ص) و ائمه معصومین (علیهم السلام) است.
فکرش فکر امام است.تذکراتش تذکرات امام است.
خلوصش خلوص امام است..........
بقیه در ادامه مطلب... رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج
:: موضوعات مرتبط:
اخلاق و عرفان ,
,
:: برچسبها:
وصیت نامه ,
وصیت نامه حاج احمدقدیریان ,
رایه الهدی ,
:: بازدید از این مطلب : 2491
|
امتیاز مطلب : 33
|
تعداد امتیازدهندگان : 11
|
مجموع امتیاز : 11
|
نویسنده : گمنام
پنج شنبه 25 خرداد 1391
|
مباحثی اخلاقی از آیت الله عبدالکریم حقشناس
حضرت امیر(ع) فرمود: آی مردم بدانید، من حقی بر شما دارم و شما هم حقی بر من دارید؛ اما آن حقی که شما بر من دارید این است که من برنامههای دینی شما را برای شما بیان کنم، اما آن حقی که من بر شما دارم، اطاعت از من است، بدانید که حب ما اهل بیت بدون عمل بیثمر است، عمل بدون حب ما هم بیهوده است، باید فعالیت کنید، عمل کنید. اگر با اتکاء بر حب آل محمد(ص) عمل نکنید، نتیجه بخش نیست، آقاجون من!
ماه رجب است، ترجیب به معنی تعظیم است، یک تکان به خودت بده! تصمیم بگیر که بر اعمال خیرت اضافه شود؛ آیا شما حب من را ادعا میکنید، اما کوشش ندارید؟ در نزد ما برائت از نار نیست، «من کانالله مطیعاً فهو ولی و من کان لله عاصیاً فهو لنا عدو»، اگر کسی اوامر ما را اطاعت کرد، ولی آل محمد(ص) است و کسی که مخالفت کرد، عدو آل محمد است
الاولیاء تمتعوا بک فیالدجی / بتهجد و تخشع و حنین
داداش جون! فراموش نکنید، بگو پروردگار به اندازه وسعم، خودم را، حیثیتم را، همه چیزم را بذل در راه رضای تو کردم، پروردگار عزیزم! پروردگارا تو را به عصمت زهرا (س) ما را نجات بده.
یک کسی گفت: من میخواستم بروم جبهه موعظه کنم، وقتی که رفتم -ببینید چه جوانهایی در جبهه هستند- دیدم آنها باید برای من موعظه کنند! از 3 بعد از نیمه شب، تمام برای نماز شب بلند شدند! آخر نماز شب یک رشتهای بین خداوند عزوجل و بنده است.......
بقیه در ادامه مطلب....
رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج
:: موضوعات مرتبط:
اخلاق و عرفان ,
,
:: برچسبها:
آیت الله حق شناس ,
ماه رجب ,
اخلاق ,
کلاس اخلاق ,
رایه الهدی ,
البرز ,
کرج ,
:: بازدید از این مطلب : 2502
|
امتیاز مطلب : 26
|
تعداد امتیازدهندگان : 9
|
مجموع امتیاز : 9
|
نویسنده : گمنام
پنج شنبه 25 خرداد 1391
|
یکی از استادان حوزه اخلاق تاکید می کند: نخستین شرط به کمال رسیدن انسان دوری از محرمات و گناهان است
این استاد اخلاق، شیعه را گروهی می داند که به خاطر سروکار داشتن با انسان های کاملی نظیر ائمه (ع) از نظر زمینه و آمادگی از سایر مسلمین جلوتر هستند و می افزاید: وقتی علمای شیعه مطالبی را در حوزه اخلاق یا در امور اجتماعی و... بیان می کنند با قال صادق (ع) یا قال باقر (ع) بیان میکنند، در حالی که سایر برادران دینی ما آن زمان که بعد از غدیرخم از دامن حضرت امیرالمؤمنین علی (ع) دست کشیدند، متأسفانه دست خود را از این نعمت الهی نیز کوتاه کردند و آن جا بود که از این سفره غنی فاصله گرفتند.
او با بیان یک روایت تاریخی ادامه می دهد: "ابوحنیفه به حضرت امام صادق (ع) عرض کرد، من 15 روایت بیشتر از رسول خدا (ص) ندارم و با همان 15 روایت است که یک سری از مسلمین را رهبری می کنم. حضرت خطاب به وی فرمود، پس این همه احکام مورد نیاز مردم را از کجا میآوری؟ ابوحنیفه پاسخ داد با قیاس و استحسان جواب آنها را میدهم." یعنی از خودم میگویم و این از خودم میگویم یعنی اینکه از خداوند نمیگویم.
این استاد اخلاق تاکید می کند: اگر آگاهیهای معنوی و روحی ما منتهی به حق تعالی نشود، پشیزی ارزش ندارد.
رسول اکرم (ص) فرمودهاند "ایمان به حق تعالی حقیقتی است در باطن انسان کامل که روح انسان تعظیم کرده است آن ایمان را و..." لذا ما عرض میکنیم، مومن واقعی آن کسی است که به سمت حرام نمیرود.
آیت الله مرتضی تهرانی، استاد اخلاق و برادر آیت الله مجتبی تهرانی که کمتر اهل مصاحبه است، در گفت و گو با شفقنا (پایگاه بین المللی همکاری های خبری شیعه) درباره چگونگی به کمال رسیدن انسان بیان می کند....
بقیه در ادامه مطلب....
رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج
:: موضوعات مرتبط:
اخلاق و عرفان ,
,
:: برچسبها:
آیت الله تهرانی ,
رایه الهدی ,
اخلاق ,
گناه ,
شیعه ,
سنی ,
,
:: بازدید از این مطلب : 2365
|
امتیاز مطلب : 19
|
تعداد امتیازدهندگان : 7
|
مجموع امتیاز : 7
|
نویسنده : گمنام
دو شنبه 22 خرداد 1391
|
آیتالله مجتبی تهرانی میگوید: اولین اثر «نافله» حبّ خداست، زیرا هنگامی که دل تخلیه شد، خدا در دل «تجلّی» میکند. داشتن حد تعادل خوف و رجای الهی شرط تحصیل «حسن ادب» قلب است.
«قلب سلیم» قلبی است که «حبّ دنیا» در آن نفوذ نکرده باشد
قلب با دوری از افراط و تفریط به حسن ادب الهی دست پیدا میکند
بقیه در ادامه مطلب.... رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج
:: موضوعات مرتبط:
اخلاق و عرفان ,
,
:: برچسبها:
آیت الله مجتبی تهرانی ,
آیت الله تهرانی ,
رایه الهدی ,
نافله ,
:: بازدید از این مطلب : 2277
|
امتیاز مطلب : 20
|
تعداد امتیازدهندگان : 7
|
مجموع امتیاز : 7
|
نویسنده : گمنام
دو شنبه 22 خرداد 1391
|
به عمل کار برآید. به سخن دانی نیست. اگر آدم یک سحری بلند شد و در خانه خدا توبه و استغفار کرد ممکن است برایش کاری کند. صد جلسه حرف بشنوید بدون عمل بی فایده است.
تا تربیت انسان به دست خدای متعال و امام زمان (علیه السلام) که ولیّ کل هستند، نیفتد معلوم نیست چه می شود. معلوم نیست به کجا می رسد. اصلا به جایی می رسد؟ عاقبتش خوب می شود؟ به خیر می شود؟ تا تربیت انسان به دست خدای تبارک و تعالی و امام زمان (علیه السلام) نیفتد و تربیت انسان در دست ایشان نباشد و امور انسان در دست ایشان نباشد، و ایشان برای انسان تدبیر نکند، معلوم نیست چه می شود؟
اینکه برای انسان تدبیر کنند یعنی چه؟ قبلا برایتان عرض کرده بودم. یک زمانی علمای بزرگ قم برای مرحوم آیت الله بروجردی جمع شدند و از ایشان درخواست کردند که آقا برای مرجعیت کل در قم بمانید. آن زمان سه مرجع در قم بود. با کمک یکدیگر حوزه را اداره می کردند و بسیار هم در زحمت بودند. زیرا هیچ کدام مرجع کل نبودند. مرحوم آقای بروجردی یک ناراحتی پیدا کرده بودند و ناگزیر شده بودند از بروجرد به سمت تهران حرکت کنند. در راه که به سوی تهران می آمدند، در آن حال درد و رنج و ناراحتی عرض کردند که اگر من انشاء الله از این مریضی به سلامت نجات پیدا کنم به زیارت حضرت رضا (علیه السلام) بروم. این را نذر کردند و به تهران رفتند و در بیمارستان فیروز آبادی عمل کردند و عملشان موفق بود. همانجا آقایان خدمتشان آمدند و از ایشان درخواست کردند که به قم بیایند. فکر می کنم ایشان آنجا استخاره کردند و جواب به قم آمدن خیلی خوب آمد. بنابراین تصمیم گرفتند به قم بیایند. به قم آمدند و بسیار از ایشان استقبال کردند و علما آمدند و حوزه تعطیل شد و همه به استقبال ایشان آمدند. ایشان وارد قم شدند و بساط درس و بحث و مرجعیت برپا شد. خب بنابراین اوائل مرجعیت ایشان است. گذشت و به اوایل تابستان رسید. ایشان به خاطر آوردند که یک نذری کرده اند یا احتمالا یک نذری کرده اند. خب فرمودند که من می خواهم بروم نذرم را ادا کنم. آقایانی که اطراف ایشان بودند گفتند آقا حالا صبر کنید یک چند سالی بگذرد و بعد بروید. اما دلیلشان را نمی گفتند و فقط می گفتند عجله نکنید و نذرتان هم که حتمی نیست. حالا کمی صبر کنید. ایشان هم می گفتند شما چرا این حرف را می زنید؟ خب می خواهم به زیارت حضرت رضا ( علیه السلام) بروم. آن زمان هم زیارت به راحتی الان که مثلا یک قطار سوار می شویم و صبح به مشهد می رسیم نبود و کمی زحمت داشت. بعد یکی از دهانش در رفت که آقا شما اوایل مرجعیتتان است. اگر الان به مشهد بروید شاید آنقدر که شایسته شماست به استقبال نیایند. زیرا هنوز مردم زیاد شما را نمی شناسند. پس باشد سال های بعد بروید که شما شناخته شدید. عجب! فرمود که من هفتاد سال است که برای دنیای خودم نقشه نکشیده ام. هفتاد سال است برای دنیای خودم نقشه نکشیده ام. حرف بسیار بزرگی است. آن زمان که ما این حرف را شنیدیم و به آن فکر می کردیم، مدت های زیادی گیج بودیم که چطور می شود چنین بود. هفتاد سال است برای دنیای خودم نقشه نکشیده ام. پس چه کسی برایم نقشه می کشد؟ یک کس دیگری برایم نقشه می کشید. بنابراین حتما امسال به مشهد می رویم. ما بر خلاف نقشه های شما حتما می رویم. اتفاقا ایشان مشرف شدند و بسیار هم از ایشان تجلیل شد....
بقیه در ادامه مطلب.... رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج
:: موضوعات مرتبط:
اخلاق و عرفان ,
,
:: برچسبها:
امام زمان ,
رایه الهدی ,
استادجاودان ,
حجت الاسلام جاودان ,
:: بازدید از این مطلب : 2061
|
امتیاز مطلب : 21
|
تعداد امتیازدهندگان : 8
|
مجموع امتیاز : 8
|
نویسنده : گمنام
چهار شنبه 17 خرداد 1391
|
به نقل از خبرگزاری دانشجو، کلاسهای درس خارج فقه ایشان بهطور مرتب ساعت هفت صبح برگزار میشود و ایشان قبل از درس چند دقیقهای بحث اخلاقی دارند که دارای نکات جالب توجهی میباشد.
از امتیازات درس مقام معظم رهبری آن است که اجازه میدهند شاگردان بدون هیچ ترس و یا احساس ابهتی به راحتی سوالاتشان را بپرسند و ایشان نیز با صبوری پاسخ میدهند و همچنین در این کلاس حضور و غیاب جدی وجود دارد.
مقام معظم رهبری در این جلسه به شرح حدیثی از پیامبر اکرم (ص) پرداختند.
من مواعظ النبی:
« من اكل ما يشتهى و لبس ما يشتهى و ركب مايشتهى لم ينظر اللّه اليه حتى ينزع او يترك»؛
كسى كه هر غذائى میلش بکشد، بخورد و هر لباسى دلش بخواهد، بپوشد و هر مركبى پسندد، سوار شود؛ خداوند به او نگاه نمیکند تا از او کنده شود یا جدا شود از آنها. (1)
بقیه در ادامه مطلب... رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج
:: موضوعات مرتبط:
اخلاق و عرفان ,
,
:: بازدید از این مطلب : 1603
|
امتیاز مطلب : 9
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
|
نویسنده : گمنام
جمعه 11 خرداد 1391
|
حجة السلام قدس می گوید:
« روزی آیت الله بهجت فرمودند: در تهران استاد روحانیی بود که لُمعَتین را تدریس می کرد، مطلع شد که گاهی از یکی از طلاب و شاگردانش که از لحاظ درس خیلی عالی نبود، کارهایی نسبتاً خارق العاده دیده و شنیده می شود.
روزی چاقوی استاد ( در زمان گذشته وسیله نوشتن قلم نی بود، و نویسندگان چاقوی کوچک ظریفی برای درست کردن قلم به همراه داشتند ) که خیلی به آن علاقه داشت، گم می شود و وی هر چه می گردد آن را پیدا نمی کند و به تصور آنکه بچه هایش برداشته و از بین برده اند نسبت به بچه ها و خانواده عصبانی می شود، مدتی بدین منوال می گذرد و چاقو پیدا نمی شود. و عصبانیت آقا نیز تمام نمی شود.
روزی آن شاگرد بعد از درس ابتداءً به استاد می گوید:
« آقا، چاقویتان را در جیب جلیقه کهنه خود گذاشته اید و فراموش کرده اید، بچه ها چه گناهی دارند. » آقا یادش می آید و تعجب می کند که آن طلبه چگونه از آن اطلاع داشته است.
از اینجا دیگر یقین می کند که او با (اولیای خدا) سر و کار دارد، روزی به او می گوید: بعد از درس با شما کاری دارم. چون خلوت می شود می گوید: آقای عزیز، مسلم است که شما با جایی ارتباط دارید، به من بگویید خدمت آقا امام زمان(عج) مشرف می شوید؟
استاد اصرار می کند و شاگرد ناچار می شود جریان تشرف خود خدمت آقا را به او بگوید. استاد می گوید: عزیزم، این بار وقتی مشرف شدید، سلام بنده را برسانید و بگویید: اگر صلاح می دانند چند دقیقه ای اجازه تشرف به حقیر بدهند.
مدتی می گذرد و آقای طلبه چیزی نمی گوید و آقای استاد هم از ترس اینکه نکند جواب، منفی باشد جرأت نمی کند از او سؤال کند ولی به جهت طولانی شدن مدت، صبر آقا تمام میشود و روزی به وی می گوید: آقای عزیز، از عرض پیام من خبری نشد؟ می بیند که وی ( به اصطلاح ) این پا و آن پا می کند. آقا می گوید: عزیزم، خجالت نکش آنچه فرموده اند به حقیر بگویید چون شما قاصد پیام بودی ( و ما علی الرسول إلا البلاغ المبین )
آن طلبه با نهایت ناراحتی می گوید آقا فرمود: لازم نیست ما چند دقیقه به شما وقت ملاقات بدهیم، شما تهذیب نفس کنید من خودم نزد شما می آیم. »
رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج
:: موضوعات مرتبط:
مــهـــــدویــــت ,
اخلاق و عرفان ,
,
:: بازدید از این مطلب : 2081
|
امتیاز مطلب : 27
|
تعداد امتیازدهندگان : 9
|
مجموع امتیاز : 9
.:: This Template By : Theme-Designer.Com ::.
|
|