میعادگاه : کـــرج . محمدشهر . ابتدای عباس آباد.بیت المهــــــــدی (عج

منوی کاربری


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
موضوعات
خبرنامه
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



لینک دوستان
آخرین مطالب
دیگر موارد
آمار وب سایت

آمار مطالب

:: کل مطالب : 3414
:: کل نظرات : 51

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 7
:: تعداد اعضا : 1

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز : 135
:: باردید دیروز : 239
:: بازدید هفته : 3755
:: بازدید ماه : 11863
:: بازدید سال : 37448
:: بازدید کلی : 640932
نویسنده : گمنام
دو شنبه 9 مرداد 1391

شرح فرازی از دعای ابوحمزه ثمالی توسط آیت‌الله قرهی

«وَ قَدْ قَصَدْتُ إِلَیْکَ بِطَلِبَتِی وَ تَوَجَّهْتُ إِلَیْکَ بِحَاجَتِی وَ جَعَلتُ بِکَ استِغاثَتی بِدُعَائِکَ تَوَسُّلِی»

پروردگار عالم انسان را از همه راه‌ها مأیوس می‌کند تا انسان توجّه به خدا را داشته باشد. عرض کردیم که این استغاثه جعل است «وَ جَعَلتُ بِکَ استِغاثَتی» که جعل هم قرارداد حقیقی است. یعنی کسی که فهمید و توجّه به پروردگار عالم کرد، دیگر دائم استغاثه‌اش به پروردگار عالم هست، می‌داند راه همین است.

منتها این مطلب گاه در سختی‌ها به انسان معلوم و مشهود می‌شود. البته عرض کردیم اولیاء خدا دیگر سختی نیاز ندارند، بلکه فقط ما را در تنگنا قرار می‌دهند که باورمان شود فقط خداست. مثلاً دچار یک مریضی لاعلاج می‌شویم که دیگر اطباء اعلان کنند از دست ما کاری بر نمی‌آید و آن موقع یاد خدا می‌افتیم. تا قبل از آن امید داشتیم که می‌گویند فلان پزشک متخصّص و حاذق و مجرّب است، در حالی که نمی‌دانستیم او وسیله است، ولو به این که بسیار هم حاذق است. لذا احساس می‌کردیم که او شفابخش است، در حالی که او تشخیص درد را می‌دهد و می‌گوید: این دارو به درد شما می‌خورد، نه بیشتر.

اتّفاقاً گاهی می‌شود پزشک می‌گوید: این داروی توست امّا اشتباه تشخیص می‌دهد. پزشک می‌گوید: امکان دارد استثناء باشد؛ چون گاهی این داروها روی بعضی از افراد اثر نمی‌گذارد، در میلیون، یک نفر این‌طور است و ... . اتّفاقاً خود پزشک هم باید بفهمد تعبیرش کاملاً غلط است؛ چون این قدرت‌نمایی ذوالجلال و الاکرام است که دارد هم به خود پزشک و هم به مریض می‌گوید: گرچه باید به دنبال درمان بروی امّا شفا در دست من است.

البته انسان باید به دنبال درمان هم برود. حضرت داوود (علی نبیّنا و آله و علیه الصّلوة و السّلام) مریض شد و دعا می‌کرد. پروردگار عالم فرمود: اگر دست‌هایت را این‌قدر بالا ببری که کتف‌هایت خسته شود و دست‌ها بیافتد، دعایت را مستجاب نمی‌کنم، من درد داده‌ام، درمان را هم داده‌ام، باید دنبال درمان بروی. پس شفا چیست؟ شفا یعنی بدانی نهایت قضیّه باز خداست و إلّا نمی‌خواهد بفرماید که دنبال درمان نرو و فقط بگو: خدایا! تو شفا بده. درمان هست، دارو هست، تشخیص درمان هست امّا باید بدانیم نهایت قضیّه خداوند تبارک و تعالی است.

اولیاء خدا می‌دانند همه چیز به دست خداست و همه این بساط‌ها را هم خودش چینش کرده، خودش درد را داده، خودش طبیب درست کرده، خودش درمان را درست کرده، خودش دارو را درست کرده، همه این‌ها متعلّق به خودش است و باید با همین جورچینی که ذوالجلال والاکرام درست کرده، جلو رفت امّا باید بدانیم که همه چیز به ید قدرت اوست، اگر نخواهد یک موقعی با همان دارو که دیگری به ظاهر با آن خوب شد، من خوب نمی‌شوم.

اولیاء خدا می‌دانند امّا ما نمی‌دانیم، امیدمان به دارو است، امیدمان به آن پزشک حاذق است امّا اولیاء با این که دارند به سمت پزشک می‌روند و قائل به این هستند که هر چیزی تخصّصی می‌خواهد و خود را در اختیار پزشک قرار می‌دهند امّا در درون خودشان، همان لحظه‌ای هم که دارند می‌روند می‌دانند پزشک هیچ کاره است و همه چیز اوست.

البته نه این که این جسارت به پزشک باشد، پزشک کار خودش را می‌کند و وظیفه‌اش را دارد انجام می‌دهد. تشخیص درمان را می‌دهد، دارو را هم می‌نویسد امّا اولیاء می‌دانند یک دستی فوق این هست که اگر نخواهد در این دارو اثربخشی برای من باشد، اصلاً آن اثر را نمی‌گذارد. این‌ها این را می‌فهمند و نکته‌اش این‌جاست. نه این که بگویند تشخیص پزشکان، درست نیست. اگر این عقیده را داشتند، نمی‌رفتند. آن‌ها می‌دانند باید به سمت پزشک بروند و می‌دانند راهش فقط همین است امّا مهم این است که آن‌ها در درون خودشان، حتّی همان لحظه‌ای هم که دارند حرکت می‌کنند، می‌دانند فوق این‌ها ذوالجلال و الاکرام است که همه مطالب به ید قدرت اوست.

استغاثه و توجّه به خدا در خوشی‌ها!

پروردگار عالم می‌خواهد این توجّه دائمی باشد. منتها چون ما توجّه نداریم گاهی این‌طور گرفتارمان می‌کند امّا اولیاء الهی همیشه این توجّه را دارند. لذا فرق اولیاء با ما این است: آن‌ها همیشه این توجّه را دارند که هه چیز پروردگار عالم است. «وَ تَوَجَّهْتُ إِلَیْکَ بِحَاجَتِی»، در هر حاجت و مطلبی می‌داند توجّه باید به سمت پروردگار عالم باشد و آن رشد و نمو و آن حال را برای این مسئله پیدا کند. اگر این حال شد، درک می‌کند.

حالا که این‌طور شد، دیگر استغاثه هم دائمی است. وقتی فهمید که توجّه باید به یک طرف باشد، معلوم است آن را در خودش قرار می‌دهد و این جعل، همیشگی است «وَ جَعَلتُ بِکَ استِغاثَتی»، نه این که فقط در موقعی که به مشکل بر می‌خورم، استغاثه کنم.

یک تعبیر زیبایی را آیت‌الله العظمی بجهت(اعلی اللّه مقامه الشّریف)، آن بهجت‌القلوب داشتند، فرمودند: اولیاء خدا در راحتی بسا بیشتر از غم و ناراحتی و مشکلات استغاثه می‌کنند. یعنی استغاثه اولیاء خدا در راحتی بیشتر است؛ چون یک‌ مقدار هم می‌ترسند که نکند پشت این راحتی‌ها چیزی باشد. آن‌ها می‌دانند همیشه باید به پروردگار عالم پناه برد، نه فقط وقتی در مشکلات افتادیم.

روایات هم ضمنی این را تأیید می‌کنند. یعنی فرمایش ایشان بر اساس روایات است. چون در روایات هم داریم: بنده‌ای، بنده صالح خداست که در خوشی‌ها هم یاد پروردگار عالم باشد، همان‌طور که در مشکلات به یاد پروردگار عالم می‌افتد. منتها عرض کردیم ما مع‌الأسف در خوشی‌ها به یاد خدا نیستیم. این مشکلات را ذوالجلال و الاکرام برای ما به وجود می‌آورد که ما یاد پروردگار عالم را فراموش نکنیم.

مشکلات؛ لطف خدا به بنده!!!

ابوالعرفا، آیت‌الله العظمی ادیب(اعلی اللّه مقامه الشّریف) از این که وقتی مشکلات بر پیامبر(صلّی اللّه علیه و آله و سلّم) می‌آمد، می‌فرمودند: «الْحَمْدُ لِلَّهِ عَلَى کُلِّ حَالٍ»، یک تفسیر بسیار زیبایی داشتند. تعبیر ایشان این بود: آن بندگان خاص خدا می‌دانند این مشکلات، لطف خدا به آن‌هاست که می‌خواهد کاری کند بنده خدا هیچ‌گاه ذوالجلال و الاکرام را فراموش نکند.

یعنی خود مشکلات، ظاهرش مشکل است، امّا دل مشکلات را که بشکافی، بطن مشکلات این است که قاعده، قاعده لطف است. لطف پروردگار عالم شامل حال انسان می‌شود که او ذوالجلال و الاکرام را فراموش نکند. کما این که خودش فرموده است: یک عدّه را دیگر رها می‌کنیم، آن‌ها در خوشی هم هستند امّا به آن‌ها آن‌قدر مهلت می‌دهیم که اصلاً دیگر خدا یادشان برود «أَمْهِلْهُمْ رُوَیْداً». آن‌جایی که دیدیم یک لحظه گوشمالی‌مان می‌دهند، آن گوشمالی‌ها دلالت بر لطف است. یعنی این قاعده، قاعده لطف است.

بعد ایشان می‌فرمودند: حالا آن بنده خاصّ خدا با توجّه به این مطلب یادش می‌افتد و می‌گوید: «الْحَمْدُ لِلَّهِ عَلَى کُلِّ حَالٍ»؛ یعنی خدا در همه حالات مرا فراموش نکرد....

 

بقیه در ادامه مطلب....

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: عقــــــــــــایـــد , ,
:: برچسب‌ها: آیت الله قرهی , رایه الهدی , مشکلات , استغاثه ,
:: بازدید از این مطلب : 2261
|
امتیاز مطلب : 35
|
تعداد امتیازدهندگان : 9
|
مجموع امتیاز : 9
نویسنده : گمنام
سه شنبه 6 تير 1391

«إذا نزلت بالرّجل النازلة والشديدة فليصم»

 

 

از آنجا كه در مسير زندگي دشواري و مشكلات وجود دارد، دستور داده‏ اند در شدايد و مشكلات روزه بگيريد.يعني اگر ما در هر نمازي چند بار از خداي سبحان استعانت مي ‏كنيم و مي‏ گوييم ﴿إيّاك نعبد وإيّاك نستعين﴾ راه كمك ‏رساني را هم خدا بيان فرموده است. ولي اين چنين نيست كه بگوييد: كمك كن! و ما رايگان كمك برسانيم. اگر سخن از ﴿إيّاك نستعين﴾ است، راهش را هم قرآن به ما آموخته كه: ﴿واستعينوا بالصّبر والصّلوة﴾ و اين صبر به «صوم» تفسير و تطبيق شده و در حديث آمده است كه: «إذا نزلت بالرّجل النازلة والشديدة فليصم» هرگاه براي كسي مشكل يا حادثهٴ خاصي پيش آمد بايد براي دفع يا رفع آن روزه بگيرد.

نه تنها در جنگ، بلكه اگر مشكلات ديگري هم براي انسان پيش آيد، بايد براي حل آن مشكل، روزه گرفت.
 
اين روزه چه نقشي دارد كه مشكل را حل مي‏كند؟ انسان را به كجا مي‏ رساند كه بر مشكل پيروز مي‏شود؟ تازه اين امساك ظاهري است؛ امّا روزه، حكمت هايي دارد كه روح را به مقام بالا مي‏رساند و روح بلند بر طبيعت فايق است.
 
اگر كسي براي خدا روزه گرفت چون كارها به دست اوست مشكل را حل مي‏كند كه فرموده‏ اند: «يا مُسهّل الا قمور الصّعابِ» . قرآن هم فرمود: ﴿وأمّا من أعطي واتّقي ٭ وصدّق بالحُسني ٭ فسنُيسِّره لليسري﴾ ما كارها را براي افرادي كه در مسير مستقيم‏ اند، راحت مي‏كنيم. آنگاه نمونه‏ هايش را هم به عنوان انبياي عظام براي ما بيان فرمود.
 
وقتي موساي كليم الله از خداي سبحان درخواست مي‏كند: ﴿ويسّر لی أمري﴾ در پاسخ مي‏ فرمايد: ﴿قال قد أُوتيت سؤْلَكَ يا موسي﴾ تو براي براندازي طاغوت فرعون از ما آسان كردن امور را طلب كردي، ما هم آن را به تو داديم. آنچه را كه از ما خواستي به تو داديم؛ شرح صدر، روان بودن بيان، شركت در رسالت و وزير بودن برادرت را، و نيز خواستي كه او را از وحي خاص برخوردار كنيم، همه را عطا كرديم.
 
دربارهٴ رسول خدا هم فرمود: ﴿ألمْ نشْرح لك صدْرك ٭ ووضعْنا عنك وِزْرك ٭ الّذي أنْقض ظهْرك ٭ ورفعنا لك ذكْرك﴾ آيا به تو شرح صدر نداديم و بار گران را كه بر پشت تو سنگيني مي‏ كرد برنداشتيم و نام تو را بلندآوازه نكرديم؟
 
اين راهها را قرآن در اختيار ما گذاشته است؛ زيرا باطن روزه به قدري نيرومند است كه انسان را بر جهان طبيعت ـ به اذن خدا ـ پيروز مي‏كند.
 
 
برگرفته از کتاب حکمت عبادات حضرت آیت الله جوادی آملی،ص137
رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: عقــــــــــــایـــد , ,
:: برچسب‌ها: روزه , آیت الله جوادی آملی , رایه الهدی , مشکلات , ,
:: بازدید از این مطلب : 2416
|
امتیاز مطلب : 12
|
تعداد امتیازدهندگان : 7
|
مجموع امتیاز : 7
نویسنده : گمنام
یک شنبه 24 ارديبهشت 1391

سوال:

کشف وکرامات واخلاق بسیاری از علما که به فرزانگی ایشان شکی نداریم چرانمی تواند مشکلی از جامعه ودرد های مردم رفع کند؟ووضع مردم بدتر می شود؟ آیا غیراز این نیست که همه واعظ وسخنران هستند وقطعا اگر عمل می کردند به نام ایشان جامعه خراب نمی شد؟

جواب : در ادامه مطلب

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: اخلاق و عرفان , ,
:: برچسب‌ها: کشف , کرامات , مشکلات , رایه الهدی , رایه الهدی البرز ,
:: بازدید از این مطلب : 2401
|
امتیاز مطلب : 14
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 114 صفحه بعد

.:: This Template By : Theme-Designer.Com ::.
درباره ما
شکر ،خدارا که درپناه حسینم(ع)،گیتی ازاین خوبتر،پناه ندارد........................... ....هرکسی با شمع رخسارت به وجهی عشق باخت/ زان میان پروانه را در اضطراب انداختی / گنج عشق خود نهادی در دل ویران ما / سایه دولت بر این کنج خراب انداختی.../ اللّهم عجّل لولیّک الفرج........ ...با عرض سلام و تحیّت خدمت شما بازدید کننده گرامی به اطلاع می رساند که """برنامه ی هفتگی هیئت کربلا (محمدشهر- عباس آباد - کرج ) به شرح ذیل می باشد: پنجشنبه شب ها ساعت21 با مداحی " حاج رحمــــــــان نـوازنـــــــی "/ لازم به توضیح است مراسماتی که بصورت مناسبتی برگزار می گردد از طریق سامانه پیام کوتاه به اطلاع عموم بزرگواران می رسد. سامانه پیام کوتـــــــــاه این هیئت نیز با شماره 30008191000002 پل ارتباطی بین ما و شما می باشد.لطفا نقدها و پیشنهاد های خود را و همچنین پیامک های مهـــــــــدوی و دلنوشته هایتان را جهت انعکاس در این تارنما برای ما ارسال نمایید.ضمنا جهت عضویت در این سامانه عبارت * یازهرا * را به شماره فوق پیامک نمایید. التماس دعا.
منو اصلی
نویسندگان
آرشیو مطالب
مطالب تصادفی
مطالب پربازدید
پیوندهای روزانه